گروه ۵ آقایان:صراط مستقیم(غیرفعال)(حامی:صادقین-سرپرست:عاشق فاطمه زهرا،یا باب الحوائج)

[عاشق فاطمه زهرا]

عاشق / 30 تیر / یک روز خوب


بچه ها من خون جدیدی در رگ هام به غلیان افتاده.
دست به دست هم بدیم این چله پاکی رو پر قدرت بریم جلو.  

من که کلی ذوق دارم برا شروع چله

دم شما گرم.
منم کلی ذوق دارم.

عاشق جان من میدونم جنبه داری باهات شوخی میکنم  مگه نه خودت میبینی تو کانون من چرا با هانتر شوخی نمیکنم   هانتر عزیز به دل نگیر !!؟!

چون هانتر شوخی میکنی پشتش یه حدیث میاره میگه تو فلان کارو کردی باید تو آتش گداخته جهنم پخته بشی  

داداش خدایی این شوخی ای که تو کردی رو با هر کی می کردی، طرف ناراحت می شد و قهر می کرد.
من رو که می بینی داستانم جداست، دیگه حامی هستم و بلا کش گروه.

یه ذره سن ها رو هم در نظر بگیر. الان حامدحامد این جا واقعا پیشکسوته و من خودم وقتی باهاش حرف میزنم، سعی می کنم رعایت کنم.
خود هانتر الان یه چند سالی از من بزرگتره و من بهش به چشم برادر بزرگتر نگاه می کنم.

من خودم ۲۶ سالمه الان، دیگه خودت حساب کن،  دیگه.

دمت گرم با ۴۰ روز پاکی  

بلاخره هوای خودتو داشته باش
تو به تنهایی میتونی کنترل زندگیتو بدست بگیری !!
اگه کمک خواستی بهم بگو در حد توانم هواتو دارم

عشقی داداش.

من تو یکی از شهرهای توریستی شمال زندگی میکنم و از اونجا که سالیانه مسافرهای زیادی از جاهای مختلف میان اینجا، فرهنگ مردم خیلی تغییر کرده.

حجاب خیلی از آدم ها هم کم کم از بین رفته.

واقعا حرف دل من رو زدی.
این جایی که ما هم هستیم همین طوره. وضع حجاب خیلی خرابه.
بعد فقط این نیست. توی اینستا که می چرخی، باید چهارچشمی حواست باشه که چشمت خطا نره.

یه پست هومن گذاشته بود، خیلی حرف قشنگی زده بود.
به نظرم این رو با دقت بخونیم.
اینجا




خیلیییییی وسوسه میشم که برم سمت گناه
اما همین گروه و فکر این که دوباره بیام و اعلام بازندگی کنم نگهم میداره.
بچه ها این روزای اولی بیشتر هوای هم رو داشته باشیم.



بچه‌ها کیا موافق هستن که گروهی خارج از کانون داشته باشیم که اگر وسوسه شدیم بتونیم زودتر به هم کمک کنیم؟

[دیوار]

سلام بچه ها.

خوبید؟

--

عالیه عاشق. خیلی خوشحالم که امید و انگیزت برگشت سر جاش و پر قدرت در مسیر پاکی پیش میری ان شا الله.

--

از خودم بگم زیاد خوب نیستم. یعنی امروز زیاد خوب نبودم. تلاش کردم که کنترل نگاه و ذهنم رو کامل حفظ کنم ، ولی کنترل نگاه از خودم زیاد راضی نیستم. خیلی سخت بود امروز. کلی سعی کردم بیرون نگاهم هرز نره، ولی با اینحال بازم نتونستم کامل خوب باشم.
روز اول چله، روز اول مرداد و ذی الحجه ، اینم وضعیت کنترل نگاه من .

اینو از یه کتابی نقل قول میکنم:

ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ ﻣﺎ در دﻧﯿﺎﯾﯽ ﻗﺮار دارﯾﻢ ﮐﻪ اﻓﺮاد در ﻣﻌﺮض ﺗﺤﺮﯾﮑﺎت ﺑﯿﺶ از اﻧﺪازه ﺟﻨﺴﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ و  ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺑﻪﺷﺪت ﺟﻨﺴﯽ ﺷﺪه اﺳﺖ. ﻧﮕﺎه ﺟﻨﺴﯿﺘﯽ  ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯽ ﺷﻮد ذﻫﻦ ﻫﻤﻮاره در ﻣﻌﺮض اﻣﻮر ﺟﻨﺴﯽ ﻗﺮار ﺑﮕﯿﺮد و ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺟﻨﺴﯽ را ﻣﻮﺿﻮﻋﯽ در ﮐﻨﺎر ﺳ ﺎﯾﺮ ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت ﻧﺒﯿﻨﺪ ﻫﻤﭽﻨﺎﻧﮑﻪ ﺷﻤﺎ ﻫﻤﻮاره ﺑﻪ ﻏﺬا ﺧﻮردن ﻓﮑﺮ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯿﺪ و ﺗﻨﻬﺎ در زﻣﺎن ﻫﺎي ﮔﺮﺳﻨﮕﯽ ﺑﻪ ﻏﺬا ﻣﯽ اﻧﺪﯾﺸﯿﺪ. ﻓﺮدي ﮐﻪ ﻫﻤﻮاره ﺑﻪ ﻏﺬا ﻣﯽ اﻧﺪﯾﺸﺪ و دﭼﺎر ﭘﺮﺧﻮري اﺳﺖ را ﻣﺎ ﻓﺮدي ﺳﺎﻟﻢ ﻧﻤﯽ داﻧﯿﻢ اﯾﻦ در ﺣﺎﻟﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ در ﯾﮏ دﻧﯿﺎي ﺟﻨﺴﯿﺖ زده، ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت ﺟﻨﺴﯽ ﻫﻤﻮاره در ﭘﺲ ذﻫﻦ ﻓﺮد ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. ﻓﺮد اﮔﺮ ﺑﻪ ﺧﺮﯾﺪ، داﻧﺸﮕﺎه و ﯾﺎ ﺗﻔﺮﯾﺢ ﻣﯽ رود ﻫﻤﻮاره ﻗﺴﻤﺘﯽ از ذﻫﻦ او ﻣﺸﻐﻮل ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت ﺟﻨﺴﯽ اﺳﺖ و ﻣﺘﺮﺻﺪ آن اﺳﺖ ﮐﻪ ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﮐﺴﯽ آﺷﻨﺎ ﺷﻮد، ﻧﮕﺎه ﺟﻨﺴﯽ ﺑﻪ ﻓﺮد دﯾﮕﺮ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ و ﯾﺎ در ﻧﻬﺎﯾﺖ راﺑﻄﻪ ﺟﻨﺴﯽ ﺑﺎ ﺷﺨﺼﯽ ﺑﺮﻗﺮار ﮐﻨﺪ. ﻓﺮد ﻫﯿﭻ زﻣﺎن اﺣﺴﺎس رﺿﺎﯾﺖ ﺟﻨﺴﯽ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ و ﻫﻤﻮاره ﮔﻮﯾﯽ ﺑﺎز ﻫﻢ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﯽ ﺧﻮاﻫﺪ.

حالا حکایت جامعه ما شده. کم کم همه چی داره جنسیت زده میشه.
خوبی کشور های عقب مونده اینه که کشورهای پیشرفته دیگه، تو یه سری مسائل آزمون و خطا کردن و ما فقط کافیه از تجربشون استفاده کنیم.
اما ما کلا چیزهای خوبی که میشه انتخاب کرد رو بیخیال میشیم، تو چیزهایی که شکست خوردن رو انتخاب میکنیم و اونا رو مورد آزمون و خطا قرار میدیم. ببینیم تا کجا تو مسائل جنسیت زده میتونیم پیش بریما... .

والا اینا صرفاً یخورده درد دل بود. راستش خسته شدم از اینکه بخشی از دغدغه ذهنیم همواره باید در خصوص مسائل جنسی باشه.
خوشبحال پدر و مادران من که راحت و سر موقع ازدواج کردن.
یه زمانی فکر میکردم نهایت 25، 26 ازدواج کنم ، اما الان تا ازدواج هم یه رویا شده برام.
والا ما دنبال حلالشیم. پایه ترین نیازهای ما رو چوب لای چرخش انداختن. خدا ازشون نگذره. خودمم اشتباه و تنبلی زیادی کردم. اینم لرزش.
ببخشید دیگه

--

عاشق جان من با ایده خوبت موافقم، دیگه بستگی به نظر جمع و مدیران داره.

--

دیوار / 27 تیر 99 / 5 روز پاک با لطف خدا

--

[Abc]

سلام
10 روز دیگه دوماهه میشم    
کی فکرشو میکرد که من یه روزی از شکست پیاپی به اینجا میرسم ؟؟؟
راست و حسینی جواب بدین هم گروهی ها ی من
حامد چطوره ؟
داش محمد چطوره ؟بچه هاااا چطورن ؟؟؟
همگی شمشیر ها بالا     حملههههههههههههههههه

[Töprak]

سلام به همه دوستان
سعید/26بهمن /0159
روزای پرکار و خسته کننده ای رو دارم میگذرونم از طرفی کم خوابی هم این خستگیو مضاعف کرده ولی شکر خدا با پاکی حالم خیلی خوبه.



منم سالهای تلخ و تاریکی رو پشت سر گذاشتم 
و اینو یاد گرفتم اگه سراغ گناهای مرتبط با خ.ا نرم لغزشی در کار نخواهد بود. 
در باره کنترل ذهن هم حتما شما هم این روایات رو از  اعمه و علما شنیدن که فکر به گناه کمتر از خود گناه نیست، حتی نباید فکر به گناه هم به ذهنمون راه  بدیم خصوصا تو این زمینه.

[تـــواب]

تواب / ۱ مرداد / ۹۹ 
۱ روز

[دیوار]

سلام دوستان خوب گروه صراط مستقیم
--
عالی تواب جان.
پر قدرت پیش میریم تا پایان چله ان شا الله.
--
امروز وسوسه داشتم. یعنی الان اوکی هستم ولی چند ساعت پیش خیلی وسوسه داشتم. از طرفی هم تنها هستم و این خودش میتونه عاملی واسه وسوسه بیشتر باشه.
ولی من که قسمم یادم نمیره. در کنار شما خوبان 27 قسمم خوردم که تموم تلاشم رو تا آخرین فشنگ خشابم انجام میدم.
رفتم یه دوش کاملا آب سرد گرفتم ، قشنگ refresh شدم. تجربه خوبی بود.
--
امشب میام و میگم که پاک هستم

فعلاً.

[دیوار]

سلام دوستان.
--

دیوار / 27 تیر 99 / 6 روز پاک با لطف خدا

--

کنترل نگاه هم خوب و راضی کننده

[عاشق فاطمه زهرا]

سلام

ماشاءالله دیوار.
این جنگیدن ارزش داره.  

تواب / ۱ مرداد / ۹۹ 
۱ روز

سلام دیوار جان
از حال و هوات هم بگو داداش.  

سلام
10 روز دیگه دوماهه میشم    
کی فکرشو میکرد که من یه روزی از شکست پیاپی به اینجا میرسم ؟؟؟
راست و حسینی جواب بدین هم گروهی ها ی من
حامد چطوره ؟

دمت گرم داداش

آره، خبری از حامد نیست.
هانتر هم ازش خبری نیست.

*****

بچه هارفتم یه دوش کاملا آب سرد گرفتم ، قشنگ refresh شدم. تجربه خوبی بود.

این دوش آب سرد خیلی جوابه. انگار آب میریزی روی ماشینی که جوش آورده.
قشنگ صدا پس خودت رو میشنوی.  

سلام به همه دوستان

سعید/26بهمن /0159

دمت گرم جدا.
پرچم سعید بالاست  
من هم تا وقتی که سرم خیلی شلوغ کار باشه، مشکلی ندارم.
مشکل وقتی شروع می شه که بیکار میشم و میخوام استراحت کنم.  


**********

عاشق / ۳۰ تیر / ۴ روز خوب
دو روزه اومدیم روستا
با این که اینترنت خیلی ضعیفه، اما خدا رو شکر خیلی اوضاع خوبه.
امروز هم یه ثانیه وقت سر خواروندن نداشتم.

فعلا اوضاع خیلی خوبه.

[عاشق فاطمه زهرا]

والا اینا صرفاً یخورده درد دل بود. راستش خسته شدم از اینکه بخشی از دغدغه ذهنیم همواره باید در خصوص مسائل جنسی باشه.
خوشبحال پدر و مادران من که راحت و سر موقع ازدواج کردن.
یه زمانی فکر میکردم نهایت 25، 26 ازدواج کنم ، اما الان تا ازدواج هم یه رویا شده برام.
والا ما دنبال حلالشیم. پایه ترین نیازهای ما رو چوب لای چرخش انداختن. خدا ازشون نگذره. خودمم اشتباه و تنبلی زیادی کردم. اینم لرزش.
ببخشید دیگه

داداش بحث ازدواج رو پیش کشیدی، منم که دلم پر. خدا به خیر بگذرونه.
چند وقت پیش هم حامدحامد کمی صحبت کرده بود.

البته اون موقع من شرایطم متفاوت با حالا بود، امید داشتم اتفاقاتی بیافته. توی پروسه بودم.
الان کلا فازم ناامیدیه.
در هر صورت این بحث خوبه.
بچه های گروه هم به جز دانش آموز بقیه سن بالا هستن و از وقت ازدواجشون گذشته.
حداقلش اینه که درد و دل می‌کنیم. 

شرایط بده دیگه.
ازدواج خیلیییی سخت شده. (گاهی چند سال دویدن)
گناه خیییییییییییلی آسون شده. (فاصله یک ثانیه‌ای با دنیای فیلم، واقعا یک ثانیه)

علت سخت شدن ازدواج:
سخت گیری خانواده‌ها و گاهی بچه ها
آماده نبودن بچه ها برای تشکیل زندگی
شرایط بد اقتصادی 
تجمل گرایی (مسخره کردن ساده زیستی)


یه حرفی خیلی درسته.
ما همیشه باید برای پاکی تلاش کنیم. چه قبل از ازدواج، چه بعد از ازدواج.
ازدواج پایان خ.ا نیست. پایان شهوت نیست. صرفا مسیر رو هموار تر می کنه.
این کاملا درسته و ما باید همیشه سعی کنیم که نیاز جنسی در ما غالب نشه.
با ورزش کردن، با مشغول کردن خود به کار و درس. با تفریحات سالم، با داشتن روابط سالم دوستی و ...
یعنی در حد رفع نیاز باقی بمونه.

از اون طرف باید تلاش کنیم که خودمون رو بسازیم. خودمون رو برای ازدواج آماده کنیم. کتاب بخونیم، دنبال شغل باشیم.
دنبال پول درآوردن باشیم، پول خرج کردن رو یاد بگیریم، به فکر خرید خونه و ماشین و ... باشیم.
ما باید بپذیریم که گاهی هم خودمون تنبلی کردیم.
من یه تنه، به نمایندگی جوون‌ها این رو میپذریم و قول می دم که برای رفعش تلاش می کنیم.

اما گله ای که دارم من از جامعه است.
شما واقعا چه فکری در مورد فرزندانتون می کنید؟
چرا فکر می کنید همه امام زاده ان و می تونن پاکی بورزن.
همساده چند وقت پیش تعریف کرد، پدر عروس گفته که تا عروسی نگیرید، نباید برید زیر یه سقف،
عروسی هم میافته تا بعد از این که کرونا بره.
همین باعث بلاتکلیفی چند ماهه همساده شده که نتیجه اش هم چیزی جز شکست نبوده.

آخه مرد حسابی، تو چه فکری در مورد دامادت کردی؟ چرا فکر نمی کنی که ممکنه با این کار این جوون به گناه بیافته؟
آیا تو سهیم نیستی توی این گناه؟ آیا تو بیش از این جوون سهم نداری از این گناه کبیره؟
واقعا تو پدری که پسری که قراره همسر دخترت بشه رو به گناه میندازی؟

مشکل ما این هست که بچه‌های زیادی خوبی هستیم. روی حرف بزرگ تر حرف نمی زنیم.
آقا تو داری به گناه می افتی، چرا اعتراض نمی کنی؟ چرا دعوا نمی گیری؟ چرا نمی ری یکی بزنی توی گوش اون ناپدر؟
بعدش هر چی میخواد بشه. بهتر از گناه کردنه که.

در هرصورت. هرکسی رو توی گور خودش می ذارن.
این که همه ی مقصرهای سخت شدن ازدواج رو خدا ببره جهنم، چه فرقی به حال من می کنه؟
من باید دنبال این باشم که کلاه من رو باد نبره.
اگر تونستم ازدواج کنم که چه خوب
اگر نشد پاکی بورزم. چون خدا خودش گفته: ولیستعفف الذین لا یجدون نکاحا

پ ن: در ادامه اون حرف که ما زیادی خوبیم، چند وقته خیلی جدی به ازدواج موقت فکر می کنم.
شما بخوای ازدواج رسمی کنی پروسه چند ساله ممکنه طول بکشه.
پاکی های بلند مدت واقعا شکننده است. یه عکس توی نت، یه تصویر بد توی خیابون و ...
ازدواج موقت حلال خداست. اگر کسی امکانش رو داره، نمی ارزه به گناه افتادن؟


پ ن ۱: دلم نیومد پست این جوری تموم شه. ویرایش کردم که اون چیزی که ته دلم هست رو بگم.
گروه ترکه دیگه؟ باید حرفی بزنیم که دلا قرص شه؟

خدایا می دونم که اگر شرایط رو سخت کردی، برای این بوده که توی فشار آبدیده بشیم.
پدرای ما ازدواج می کردن، یه هفته بعد از ازدواج راهی جبهه می شدن.
شرایط ما از اون ها هم سختتره، چون جنگ آشکاری نیست که به امید شهادت بکنی از زن و بچه.
به ما می گن ببین و دست نزن. توی کوچه و خیابون، توی نت. ببین و دست نزن. به خدا این سخت تره.

اما خدا می دونم که همه این ها برای این بوده که تو دنبال گوهری، تو الماس میخوای.
فشار رو بردی بالاتر که الماسهای نابتر و خالص تری گیرت بیاد.


شرمنده که ما اون قدری که باید و شاید خالص نبودیم و زود وا دادیم.
امام زمان در نایاب نشدیم و زیر فشار فقط سوختیم. اما خودت ما رو بخر و ببر. شاید جایی به کارت اومدیم.

[دیوار]

ما همیشه باید برای پاکی تلاش کنیم. چه قبل از ازدواج، چه بعد از ازدواج.
ازدواج پایان خ.ا نیست. پایان شهوت نیست. صرفا مسیر رو هموار تر می کنه.
این کاملا درسته و ما باید همیشه سعی کنیم که نیاز جنسی در ما غالب نشه.
با ورزش کردن، با مشغول کردن خود به کار و درس. با تفریحات سالم، با داشتن روابط سالم دوستی و ...
یعنی در حد رفع نیاز باقی بمونه.

حرفات کاملاً درسته عاشق جان.
امّا مشکل اصلی الان فقط ازدواج و عدم ازدواج و رفع نیاز جنسی نیست. مشکل الان اینه که مسائل جنسی خیلی بُلد شده، و همین باعث شده نیاز جنسی آدم خیلی باعث اذیت کردن بشه. وگرنه هممون میدونیم که رفع نکردن نیاز جنسی کسی رو نمیکشه. امّا مثلاً نخوردن غذا، و آب و نرسیدن اکسیژن آدم رو میکشه. مثلاً:
من تو دوران آمورشی خدمت که بودم میدونستم بعد از تایم ناهار که بین 1 تا 2 برنامه ریزی شده بود، تا بعد از 6 عصر دیگه حق خوردن چیزی نیست.
حالا میخواد هر چقدر فشار جسمی زیر نور شدید آفتاب باشه. حالا میخواد ضعف کنی، حالا هرچی، ولی حق خوردن چیزی رو نداری. شاید اوایل یخورده سخت بود، ولی تبدیل به عادت شد بعد از مدتی دیگه سخت نبود. حالا فکرش رو بکن تو همون تایم چند ساعته که حق خوردن چیزی رو با اون فشار نداری، یکی بیاد کباب بپزه و عطرش بپیچده توی محوطه، یکی بیاد عطر آش و بپا کنه یکی یه چیزی دیگه. منظورم اینه که همه طرفه یه بوی غذایی بیاد. اونموقع دیگه نخوردن غذا بُلد میشه و تحمل عدم غذا خوردن خیلی سخت تر میشه. توی همون چند ساعت شاید غذا نخوردن بخشی از دغدغه فکری آدم بشه. در حالی که اگه تو همون زمان آدم نون خالی هم بخوره و شکمش سیر باشه دیگه بوی کباب و غذای دیگه یه لحظه میاد و میره و بخشی از دغدغه فکری آدم نمیشه. حتی چون طرف سیر هست بهش بهترین غذا هم تعارف کنی نمیخوره... .
حالا مسئله جنسی هم اینطوری شده.
به قول خودت فقط یه کلیک با فیلم پ. فاصله هست. حالا فضای مجازی یه طرف، نهایتش آدم کلا استفاده نمیکنه. ولی جامعه جنسیت زده شده ، هی میاد این نیاز رو بُلد میکنه و بزرگتر میکنه. و مشکل اینه... .

پ ن: در ادامه اون حرف که ما زیادی خوبیم، چند وقته خیلی جدی به ازدواج موقت فکر می کنم.
شما بخوای ازدواج رسمی کنی پروسه چند ساله ممکنه طول بکشه.
پاکی های بلند مدت واقعا شکننده است. یه عکس توی نت، یه تصویر بد توی خیابون و ...
ازدواج موقت حلال خداست. اگر کسی امکانش رو داره، نمی ارزه به گناه افتادن؟

عاشق من یه مدت دنبال ازدواج موقت بودم، حتی یه مورد بیوه هم پیدا کرده بودم. امّا بخاطر خجالت کشیدن و شجاعت نداشتن هرگز اقدامی نکردم.
این واسه چند سال پیش بود.
الان امّا با ازدواج موقت زیاد موافق نیستم.
یخورده راحت صحبت کردن تو این گروه سخته، قبلاً تو رهروان راحت تر و بی پرده تر آدم صحبت میکرد ولی سعی میکنم منظورم رو برسونم:
ببین عاشق نمیدونم کجا شنیدم و یا خوندم، ولی مشکلی که تو ازدواج موقت میبینم بحث اولین رابطه جنسی هستش. اولین رابطه جنسی بنظرم همیشه به یاد آدم میمونه و هر چند تا بعدش آدم رابطه داشته باشه چه در چارچوب ازدواج باشه، چه غیر شرعی باشه؛ ولی اولین رابطه جنسی بنظرم هرگز از یاد آدم نمیره؛ حتی فکر کنم همون رابطه جنسی اول باعث پیوند محکم زن و شوهر به هم میشه. چون میدونیم که رابطه جنسی فقط صرفاً رفع نیاز جنسی نیست بلکه توش ایجاد پیوند بیشتر و آرامش و عشق و محبت و صمیمیت طرفین و ... هم ربط داره.

ببخشید اینطوری مثال میزنم، البته قیاس در این مورد زیاد صحیح نیست. ولی من که فیلم های پ. مختلفی دیدم، اولین فیلمی که دیدم انگار تو ذهنم حک شده، در صورتی که سایر فیلم ها یادم نیست.

این نظر من در مورد ازدواج موقت بود.
حالا نظرات متفاوته، دوست دارم نظرات سایر اعضای گروه هم بدونم.

[دیوار]

سلام عزیزان.

دیوار / 27 تیر 99 / 7 روز پاک با لطف خدا

[Töprak]

این نظر من در مورد ازدواج موقت بود.
حالا نظرات متفاوته، دوست دارم نظرات سایر اعضای گروه هم بدونم.

سلام 
با اینکه ازدواج موقت یکی از دو راه برای رفع نیازه ولی اصلا توصیه نشده و بهتر اینه که همچین عقدی در صورت امکان نهایتا ختم به ازدواج دائم بشه.

به نظر من ازدواج موقت بیشتر برای کسایی که به هیچ عنوان شرایط ازدواج ندارن و کسایی که قبلا ازدواج کردن و به هر دلیلی از همسرشون جدا شدن بهتر باشه.

به نظرم برای ماهایی که گرفتار خ...ا هستیم فکر نکنم اصلا مفید باشه بلکه ادامه مسیر پاکیمونو حتی خیلی ناهموارتر هم میکنه.

[hunter1]

هانتر / تاریخش چند بود؟ / 7 روز خوب

ذهن و نگاه رو هم کنترل کردم

ببخشید اینطوری مثال میزنم، البته قیاس در این مورد زیاد صحیح نیست. ولی من که فیلم های پ. مختلفی دیدم، اولین فیلمی که دیدم انگار تو ذهنم حک شده، در صورتی که سایر فیلم ها یادم نیست.

این نظر من در مورد ازدواج موقت بود.
حالا نظرات متفاوته، دوست دارم نظرات سایر اعضای گروه هم بدونم.

یا خدا! این چه مثالیه؟! شما گناه کردن رو با ازدواج طیب و طاهر یکی میدونی؟!
اگه حلال و حرام رو خدا تعیین میکنه مجوز ازدواج موقت رو هم داده. اگه حتی این چیزی که شما میگی هم یک درصد محتمل بود شک نکن میگفت مکروهه نه حلال!

درضمن. خ.ا گناهه! در این که شکی نیست؟ ازدواج هم درصورتی که ترس از افتادن به گناه باشه (که خ.ا یه نمونه اش هست) واجب میشه. یعنی حلال خدا تبدیل به واجب میشه که انجام ندادنش میشه حرام!
خب کسی که امکان ازدواج دائم نداره مثلا 15 سالشه چیکار کنه؟ یا باید گناه کنه یا تحمل کنه که میشه وضع ما. بهترین گزینه ازدواج موقته. این توجیهات هم همش الکیه و از خودمون ساختیمش چون ترس داریم. بخاطر فرهنگ سازی غلطی که انجام شده.

[دیوار]

سلام هانتر جان.
ممنونم از نظرت.
--
نه عزیز. من یکی نمیدونم‌. من منظورم قیاس بین گناه و حلال نبود.

قبل از شروع رابطه جنسی و در حین و بعدش (رسیدن به ارگاسم و بعدش) ، هورمون هایی تو مغز ترشح میشه و باعث میشه که پیوند بین دو شخص استحکام بیشتری بگیره.
حالا این هورمون ها موقع خ.ا هم ترشح میشه، ولی نه به همون اندازه، بلکه برخی کمتر ، برخی بیشتر و برخی هم ترشح نمیشه.
دیدن فیلم پ. هم همین هورمون ها رو ترشح میکنه.

من منظورم از نظر مغز و ذهنی بود.
این که رابطه اول برای پسری که باکره هست. (همچنین برای دختر) ، و هیچ تجربه ای قبلش نداره ، خیلی خیلی مهم هست. نسبت به رابطه های بعدی. حالا نظرم این بود که حیفه یه نفر این رابطه رو که میتونه با همسرش برقرار کنه، با ازدواج موقت ، تجربه کنه.
وگرنه فرقی بین رابطه ها تو حالت عادی نیست و این تفاوت رو مغز و هورمون هاش تعیین میکنن. این هست که بعضی ها گول میخورن و بعد از یکی دو سال ازدواج ، خسته میشن و دنبال رابطه های دیگه اند. این مغزشون هست که تفاوت رو ایجاد میکنه که مهمترین هورمونش هم دوپامین هست.
من از این نظر به موضوع نگاه کردم. نه بحث حلال و حرام بودن.
اون دیگه بستگی به دیدگاه هر شخص داره.
--
موفق باشی.

[عاشق فاطمه زهرا]

عاشق / ۳۰ تیر / 5 روز خوب

خدا رو شکر که به پنج روز رسیدم. کنترل نگاه و ذهن هم عالییییییی.
البته این که دور از شهر هم هستیم بی تاثیر نبود.


کاش یکی که تجربه ازدواج موقت داشت برای ما صحبت می کرد.

حرف سعید و دیوار تقریبا یه چیزه.
من حرف دیوار رو این طوری می فهمم.
با توجه به این که اولین رابطه توی ذهن انسان می مونه (احتمالا این یک واقعیت باشه)
در نتیجه اگر ازدواج موقت به ازدواج دائم ختم نشه، همیشه ته ذهن آدم علاقه و کشش به سمت فرد اول باقی می مونه.
وقتی انسان ازدواج دائم هم بکنه، همیشه فکر همسر اولش توی ذهنش می مونه.

یه ایراد هم خودم بگیرم، حتی اگر ازدواج موقت حلال باشه، توی جامعه ما تابوئه. در نتیجه آدم باید پنهانش کنه.
همین پنهان کاری، خودش به آدم ضربه می زنه. این که ممکنه گیر آدم ناتو بیافتیم.

ایراد سوم هم این که ممکنه دل بدیم، مدت ازدواج که تموم شه، جدا شدن سخت بشه و خود این جدا شدن بشه مشکلی روی خ.ا.
از اون طرف واقعا طرف مقابل آدم درستی نباشه و نشه این ارتباط گسترده بشه و به ازدواج دائم ختم بشه.

خلاصه میشه ده تا ایراد گرفت.
اما همه این استدلال ها رو بذاریم روی یه کفه ترازو، استدلال هانتر رو روی کفه دیگه بذاریم.
میچربه به نظرم.

ازدواج دائم خیلی سخت شده.
گناه خیلی آسون شده.

چه راه حلی برای ارضای میل جنسی می مونه؟

توی ازدواج دائم، اگر بخوای عاقلانه عمل کنی، باید زمان بذاری.
ممکنه چندین سال درگیر باشی تا کیس مناسبت رو پیدا کنی، بعدش هم باید یکی دو سال درگیر باشی که ازدواج کنید و شرایط رو آماده کنید و برید زیر یک سقف.
خب توی این مدت چطور میل جنسی رو ارضا کرد؟
خ.ا یا ازدواج موقت؟

به نظرم برای ماهایی که گرفتار خ...ا هستیم فکر نکنم اصلا مفید باشه بلکه ادامه مسیر پاکیمونو حتی خیلی ناهموارتر هم میکنه.

ازدواج موقت به عنوان راه حل ترک خ.ا خوب نیست.
من می گم ازدواج موقت به عنوان راه حلی برای ارضای میل جنسی.

یعنی ابتدا شما ترک کن، چند ماه پاکی جمع کن.
ورزش رو به برنامه ات اضافه کن، مطالعه کتاب و کار و درس و ...
یعنی همه ی کارهایی که ما تا الان برای ترک انجام می دادیم رو انجام بدیم.
اما در کنارش ماهی یک بار، یا دو هفته یک بار، رابطه از طریق ازدواج موقت داشته باش.

یه جواریی به عنوان سوپاپ اطمینان.

ازدواج موقت کنترل شده و عقلانی. نه با هر کسی، با آدم درستش.
نه از روی شهوت و هوی و هوس. به خاطر رفع نیاز جنسی.
نه به خاطر تنوع طلبی. به خاطر به گناه نیافتادن.


چقدر طولانی می نویسم. 
بحث مهمیه بچه‌ها، لطفا مشارکت کنید و بی تعارف هم دیگه رو نقد کنید.
این که نتیجه این بحث چی باشه، ممکنه آینده من رو عوض کنه.

این مدت خیلی پیگریش بودم. تقریبا همه چیش رو درآوردم.