۩ مشاعره ۩

[یاقوت]

تني آلوده درد و لبريز غم دارم        ز اسباب پريشاني تو را اي عشق كم دارم

ابوالحسن ورزي

[حامدحامد]

مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست

تا کنم جان از سر رغبت فدای نام دوست

«لسان الغیب حافظ شیرازی»

[یاقوت]

تبه کردم جوانی تا کنم خوش زندگانی را


چه سود از زندگانی چون تبه کردم جوانی را

( یغمایی )

[یاقوت]

آمد بهار جان ها ای شاخ تر برقص آ
از پا و سر بریدی بی پا و سر برقص آ

 بالاخره دومین شعر رو هم کپی نکردم و خودم نوشتم .

[حامدحامد]

آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند

«لسان الغیب حافظ شیرازی»

[یاقوت]

دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد

جز غم که هزار آفرین بر غم باد
 
مولانا

پ ن : کپی کردم ولی الان حفظشم کردم 

[شازده کوچولو]

 
..............

در این شب سیاهم، گم گشت راه مقصود
از گوشه‌ای برون آی، ای کوکب هدایت

حافظ

[حامدحامد]

تو کمان کشیده و در کمین که زنی به تیرم و من غمین
همه غمم بُوَد از همین که خدا نکرده خطا کنی

«هاتف اصفهانی»

[یاقوت]

یافتم روشندلی، از گریه های نیمه شب       خاطری چون صبح دارم، از صفای نیمه شب

رهی معیری

["Lover"]

یافتم روشندلی، از گریه های نیمه شب       خاطری چون صبح دارم، از صفای نیمه شب

رهی معیری

با همه نسیان تو گویی کز پی آزار من

خاطرم با خاطرات خود تبانی میکند 

[شازده کوچولو]

دوش از نظر خیال تو دامن‌کشان گذشت
اشک آنقدر دوید ز پی کز فغان ‌گذشت

تا پر فشانده‌ایم ز خود هم گذشته‌ایم
دنیا غم تو نیست که نتوان از آن گذشت

بیدل دهلوی

["Lover"]

دوش از نظر خیال تو دامن‌کشان گذشت
اشک آنقدر دوید ز پی کز فغان ‌گذشت

تا پر فشانده‌ایم ز خود هم گذشته‌ایم
دنیا غم تو نیست که نتوان از آن گذشت

بیدل دهلوی

تو از کی عاشقی؟ این پرسش آیینه بود از من
        خودش از گریه ام فهمید مدت هاست، مدت هاست

[شازده کوچولو]

تو که نازنده بالا دلربایی
تو که بی سرمه چشمون سرمه سایی

تو که مشکین دو گیسو در قفایی
به ما گویی که سرگردون چرایی

باباطاهر

[یاقوت]

یادایام جوانی جگرم خون می کرد 

خوب شد پیر شدم کم کم و نسیان آمد 

ایرج میرزا

[یاقوت]

دیر آمدی که دست ز دامن ندارمت

جان مژده داده‌ام که چو جان در بر آرمت

شهریار