۩ مشاعره ۩

[Milad milano]

راندی ز نظر، چشم بلا دیدهٔ ما را

این چشم کجا بود ز تو، دیدهٔ ما ر
وحشي بافقي

[dorna_golbarg]

روز هجران و شی فرقت یار آخر شد
زدم این فال و گذشت اختر و کار آخر شد
آن همه ناز و تنعّم که خزان می فرمود
عاقبت در قدم باد بهار آخر شد

[Milad milano]

دلم را بود از آن پیمان گسل امید یاریها


به نومیدی کشید آخر همه امیدواریها

رقیبان را ز وصل خویش تا کی معتبر سازی

مکن جانا که هست این موجب بی اعتباریها

وحشي بافقي

[MohseN72]

ای دل مباش یك دم خالی ز عشق و مستی
وان گه برو كه رستی از نیستی و هستی

[Milad milano]

ياد باد آن روززگاران ياد باد
روز وصل دوستداران ياد باد

[ترلان]

دل چو غنچه ی من نشکفد به بوی بهار
بهار من بود آن گه که یار می آید

[یک مشت خاک]

در این سرای بی کسی،کسی به در نمی زند
به دشت پر ملال ما،پرنده پر نمی زند

[رند]

دل در اندوه تو مرد و این بتر

که از پی دل جان به ماتم می رود



عطار

[می توانم]

دارم از زلف سیاهش گله چندان ک مپرس
ک چنان زو شده ام بی سرو سامان ک مپرس

[MohseN72]

صبح است ساقیا قدحی پرشراب کن
دور فلک درنگ ندارد شتاب کن

زان پیشتر که عالم فانی شود خراب
ما را ز جام باده گلگون خراب کن

[رند]

ندید از خود سر یک موی بر جای

کسی که از دور و از نزدیک دیدش

[بارونی....]

شمس الحق تبریزی بر لوح چو پیدا شد.....والله که بسی منت بر لوح قلم دارد

مولانا

[سنــا]

دین و دل به یک دیدن باختیم و خرسندیم

در قمار عشق ای دل کی بود پشیمانی؟

شیخ بهایی

[mehrdadbaby]

یک روز از هم میدرم ، این پرده ی تزویر را
یک روز میپیچم به هم ،سر رشته ی تقدیر را

آیینه ی دل بشکنم تا وقت دیدار رخش
صد بار حک سازم به دل تکرار این تصویر را

[mehrdadbaby]

دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس
که چنان زو شده ام بی سرو سامان که مپرس