امتیاز موضوع:
  • 11 رأی - میانگین امتیازات: 4.64
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
تو از آن بار نداری که سبکسار چو بیدی......تو از آن کار نداری،که شدستی همه کاره

مولانا
چه خوب یادم هست


عبارتی که به ییلاق ذهن وارد شد:


وسیع باش،و تنها و سربه زیر و سخت.

53
مشاعره که میکنین، ثابت کنین میتونین بنویسین،لطفاً حکایات سعدی رو بخونید،بعضی جمله ها زندگیه آدمو دگرگون میکنه،حوصلتون سر رفت داستانم بخونید،با ادبا و شعرا حال کنید و فالتون و بخونید،متنهای عشقولی بخونیدوبنویسین،با خدای خودتون عاشقانه حرف بزنید!

جملات و متونی که از دکتر شریعتی میذارین صرفا با ذکر منبع لطفا!


[تصویر:  akmmowr4h0rrml1nl43w.png]
هر که باطل بود در ظلمت فتاد

وانکه بر حق بود در انوار بود
[تصویر:  05_blue.png]
دل که رنجید از کسی خرسند کردن مشکل است

شیشه ی بشکسته را پیوند کردن مشکل است
توان کرد با ناکسان بد رگی
ولیکن نیاید ز مردم سگی

  • مواظب خوبی هات باش !
یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور Khansariha (8)
روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خاست
وندر طلب طعمه پروبال بیاراست
(خیلی شعر قشنگیه)
چشم ها را شستم
جور دیگر دیدم
باز هم فرقی نداشت
تو همان بودی که باید دوست داشت
----------------------------------
بگو حدیث ما حدیث خون بود
شرارتی که ناشی از جنون بود
بگو چگونه ما وا ندادیم
""بگو که مردیــــــم و ایستادیــــم""
----------------------------------
""دانلود فایل صوتی نامه دختر شهید ناصری به پدرش""
http://snd.tebyan.net/1385/11/naseri-nameh.zip
تو طاعت حق کنی به امید بھشت

نه نه تو نه عاشقی که مزدوری تو
وقت است که بر لب شکفد غنچه ی لبخند
تا چند به دل لاله ی داغینه توان کاشت؟
تا ما سر ننگ و نام داریم ... بر دل غم تو حرام داریم


تو فارغ و ما در اشتیاقیت ..... بیماری دل تمام داریم
[تصویر:  05_blue.png]
. ما درس سحر در ره میخانه نهادیم, محصول دعا در ره جانانه نهادیم
چشم ها را شستم
جور دیگر دیدم
باز هم فرقی نداشت
تو همان بودی که باید دوست داشت
----------------------------------
بگو حدیث ما حدیث خون بود
شرارتی که ناشی از جنون بود
بگو چگونه ما وا ندادیم
""بگو که مردیــــــم و ایستادیــــم""
----------------------------------
""دانلود فایل صوتی نامه دختر شهید ناصری به پدرش""
http://snd.tebyan.net/1385/11/naseri-nameh.zip
من کشته،غمت کشنده ی من

من دلکش و دل کشنده ی تو


عطار
Khansariha (8)
[تصویر:  05_blue.png]
وقت است که بنشینی و گیسو بگشایی

تا با تو بگویم غم شب ھای جدایی
یا رب تو چنان کن که پریشان نشوم53
محتاج به بیگانه و خویشان نشوم !
53
5353535353535353535353535353535353
 
 




ملكا ذكر تو گويم ك تو پاكي و خدايي
نروم جز ب همان ره ك تو ام راهنمايي
الا ای پیر فرزانه مکن عیبم ز میخانه

53یک گوهر تر و نام او بحر53


53یک گوهر خشک و نام او بر53
ناصر خسرو



عاقبت این عشق هلاکم کند

درگذر کوی تو خاکم کند......

[تصویر:  07165097414216144584.jpg]
[تصویر:  05_blue.png]


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان