۩ مشاعره ۩

[رند]

یا برو از حلقه ی مردان دین

در میان حلقه ی کفار شو



یا منادی کن انا الحق درجهان

چون انا الحق کرده ای بردار شو

[بارونی....]

آمد بهار جانها،ای شاخ تر به رقص آ.....چون یوسف اندر آمد،مصر و شکر به رقص آ

مولانا

[mehrdadbaby]

اشکی بود مرا که به دریا نمیدهم
این اشک گوهری است که به دنیا نمیدهم
در سینه ام جمال علی نقش بسته است
این سینه را به سینه ی سینا نمیدم

[RaNg!N KaM00N]

مرا رازیست اندر دل به خون دیده پرورده
ولیکن با که گویم راز چون محرم نمی بینم

[MohseN72]

میر من خوش میروی کاندر سرو پا میرمت
خوش خرامان شو که پیش قد رعنا میرمت

[گلبرگ]

تا منزل آدمی سرای دنیاست
کارش همه جرم و کار حق ، لطف و عطاست
خوش باش که آن سرا چنین خواهد بود
سالی که نکوست ، از بهارش پیداست

[تنها ترین سردار]

تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق
هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم ...
( لسان الغیب )

[MohseN72]

معشوق به سامان شد تا باد چنین بادا
کفرش همه ایمان شد تا باد چنین بادا
(سنایی)

[RaNg!N KaM00N]

از قیل و قال مدرسه حالی دلم گرفت
یک چند نیز خدمت معشوق و می کنم
حافظ

[MohseN72]

مونس من ماه و پروین است هر شب تا به روز
زان رخ جون ماه و دندان چون پروین تو
(سنایی)

[RaNg!N KaM00N]

وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن

[تنها ترین سردار]

ندای عشق تو دوشم در اندرون دادند
فضای سینه ی حافظ هنوز پر ز صداست

[یک مشت خاک]

تا خار غم عشقت آویخته در دامن

کوته نظری باشد رفتن به گلستانها

[رند]

اسرار ازل را نه تو دانی و نه من

وین حرف معما نه تو خوانی و نه من


هست از پس پرده گفتگوی من و تو

چون پرده بر افتد نه تو مانی و نه من




خیام

[MohseN72]

ندیده ام رخ خوب تو، روزکی چند است
بیا، که دیده به دیدارت آرزومند است
(عراقی)