کانون

(1389 ارديبهشت 2، 18:24)edrissss نوشته است: [ -> ]بچه فکر می کنم، شوخی بس باشه

(1389 ارديبهشت 3، 18:10)tobe نوشته است: [ -> ]سلام ...

در ضمن من مخالف رقص و این قرطی بازی ها هستم از همین الان بگم.

حیف شد. هم دیر رسیدم هم جو عوض شد.


میخواستم بندری بیام. ۲ روز تمام تمرین کردم ضایع نکنم. کمرمم درد گرفت.


باید برم یه خانم ماساژور بگیرم که با یه تیر دوتا نشون بزنم.
فکرای بد نکنینا. جنبه داشته باشین

---

بچه ها توجه کنین از این به بعد جدی می رقصیم. نبینم کسی با قرتی بازی برقصه.

مخصوصا مهدی و سروناز مسول قسمتای مردونه و زنونه هستن کنترل میکنن.

---

من اینجا احساس تنهایی می کنم

---

من اینجا احساس تنهایی می کنم :smiley-yell::smiley-yell:

سلام

خب اینجا باید برای فرخنده خانوم جشن بگیریم

جشنه جشن

مبارکه مبارکه

شیرنی میخوایم یالله یالله ما شیرینی میخوایم یالله

فرخنده خانوم ما رو چجوری دعوت میکنین

اون دسته گل عروسی رو سمت مردا بندازین ترجیحان سمت من

..............................
یا آخر

حاجی داشتیم

پارتی بازی !! اونهم تو شب تاریک :smiley-yell:

نمی گی اینجا ما صف گرفتیم

آخه


چرا مراعات نمی کنین ! حتما باید داد و هوار کنیم حقمون رو بگیریم

فرخنده خانم فرصت شد یک تبریکی هم به شما بگم و هم به آقا محمد
انشالله علی یا رو یاورتون باشه و زندگیتون همیشه بوی تازگی و شادابی و مسلمانی داشته باشه

ولی به این علیرضا گوش نکنیند و عدالت رو رعایت کنید سرتون رو برگدونید و دسته گل رو بندازید چون قطعا من می گیرمش
جون اولا قد بلند ترین پسر کانوننم
دوما یک روزی دروازبان تیم قوتبال بودم و عمرا دسته گلی او هم هوایی سانت بشه و من با یک خروج موفق از دروازه نتونم بگیرمش

سوما : الان این یکماه بحث ازدواج رو من تو کانون انداختم و همه واسه هم دعا می کنند که ازدواج کنند و همین دعا هاست که شما هم زود ازدواج کردین

خودتونو بیخودی خفه نکنید! :smiley-yell::smiley-yell:
دست گلش مال منه

(1390 مرداد 29، 23:37)mohsen2 نوشته است: [ -> ]حاجی داشتیم پارتی بازی !! اونهم تو شب تاریک :smiley-yell: نمی گی اینجا ما صف گرفتیم آخه چرا مراعات نمی کنین ! حتما باید داد و هوار کنیم حقمون رو بگیریم فرخنده خانم فرصت شد یک تبریکی هم به شما بگم و هم به آقا محمد انشالله علی یا رو یاورتون باشه و زندگیتون همیشه بوی تازگی و شادابی و مسلمانی داشته باشه ولی به این علیرضا گوش نکنیند و عدالت رو رعایت کنید سرتون رو برگدونید و دسته گل رو بندازید چون قطعا من می گیرمش جون اولا قد بلند ترین پسر کانوننم دوما یک روزی دروازبان تیم قوتبال بودم و عمرا دسته گلی او هم هوایی سانت بشه و من با یک خروج موفق از دروازه نتونم بگیرمش سوما : الان این یکماه بحث ازدواج رو من تو کانون انداختم و همه واسه هم دعا می کنند که ازدواج کنند و همین دعا هاست که شما هم زود ازدواج کردین

محسن جان تا حالا فوتبال آمریکایی بازی کردی ؟
ما تو دبیرستان با بچه ها شبیهشو بازی کردیم

گیریم قدت بلند بود تونستی زودتر بگیری ، بعدش چی ؟عمرا بتونی نگهش داری
دست گل عروس رو هم که میدونی ، زیر 5 ثانیه دستت باشه کار نمیکنه بختت وا نمیشه

مگه این که صبر کنی من لیسانسمو بگیرم ان شاالله نتیجه ی کنکور ارشد که اومد دسته گل رو میدم بهت بختت واشه البته فکر کنم تا اون زمان تجزیه بشه

---

رکسانا خانم فکر نکنم شما بتونین بگیرینش آخه من و محسن هستیم

رکسانا تو هم اومدی تو صف مجرد های اماده ازدواج



من می گم همه رو هوایی کردم می گند نه

بیا این هم از رکسانا !!

سها خانم هم که نامه خصوصیش رو شد همه دیدند

سمیه هم که گفت کاش عشق و عاشقی بود مشکلش

---

امیر حسین

عابدزاده رو یادته ، بازی با ژاپن

چقدر زدندش ، من الگوم عابدزاده

از اون بدترش رو هم دیدم

یک بار یکی اومد توپ رو شوت کنه ،توپ رو از جلو پاش قاپیدم ،کله من رو شوت کرد

افتادم زمین ، چشام سیاهی رفت ،ولی توپ هنوز دستم بود و ولش نکرده بودم

البته همون هم آخرین باری بود که تو دروازه واستادم

عمرا اگه بتونی گل رو از دست من دربیارین (البته اگه سانت از جناحین باشه )

بدبختا توافقامونو کردیم! دست گلشو قراره بندازه طرف دخترا
شما چی میگید این وسط؟ :پی

---

تازه مگه من چمه؟
خب منم میخواام

محسن اینجوری فایده نداره به هیچ کدوممون هیچی نمیرسه رکسانا خانم دسته گل رو تک میزنه میبره برا خودش

میگم من پای تو رو میگیرم تو هم بدنتو سفت کن عین میله بشی بلندت میکنم میفرستمت تو زنونه ( البته چشاتو باید ببندیا ) همون جا رو هوا دسته گل رو بزن نصف نصف
یکمم بیس بال کار کنیم

آخی حیوونکی

رکسانا اگه من هم دسته گل رو هم بگیرم میدم به تو

باشه بابا قبول
جهنّم الضّرر شمام شریک
دیگه تو این دسته گل 3 تا شاخه که پیدا میشه به نفری یکی برسه
شانس نداریم که ، الآن دسته گل عروس کاکتوسه

(1390 مرداد 30، 0:26)mohsen2 نوشته است: [ -> ]آخی حیوونکی

رکسانا اگه من هم دسته گل رو هم بگیرم میدم به تو

آقا من دسته گل رو بدون هیچ قصدی و به چشم خواهری می دهم به رکسانا ها فردا برامون حرف در نیارید ها

(1390 مرداد 30، 0:25)Amirhossein18 نوشته است: [ -> ]محسن اینجوری فایده نداره به هیچ کدوممون هیچی نمیرسه رکسانا خانم دسته گل رو تک میزنه میبره برا خودش

میگم من پای تو رو میگیرم تو هم بدنتو سفت کن عین میله بشی بلندت میکنم میفرستمت تو زنونه ( البته چشاتو باید ببندیا ) همون جا رو هوا دسته گل رو بزن نصف نصف
یکمم بیس بال کار کنیم

امیرخان دلتون کجا رفته پس؟
یکم ایثار کنید بدیدش به من دیگه
ای بابا

(1390 مرداد 30، 0:26)mohsen2 نوشته است: [ -> ]آخی حیوونکی

رکسانا اگه من هم دسته گل رو هم بگیرم میدم به تو

محسن :smiley-yell:
حیوونکی چیه؟ :smiley-yell: درست حرف بزن :smiley-yell:
مرسی ولی قول بده نگه نداریش ها! تا گرفتی بده به من

چشم آبجی