من تا حالا نیومده بودم اینجا چه خبر بوده اینجا
ماشالله دوستان به خوبی مسئله رو حلاجی کردن
ولی خوب من خودم تو مد ازدواجم !!
برام مفید بود !!!
اما نظر خودم رو حداقل در مورد ازدواج اینترنتی بگم
چون درگیرشم
البته شاید منم خودم رو به قول ارمان استثنا بدونم
داستان اینه که ما دادیم دست مامان بابا بعد
اول یک سری فامیل مامیل ردیف کردن که من مخالف ازدواج فامیلی بودم
بعد شروع شد خواستگاری
دیدیم نشستند تو خونه یا می رند جلسه ای چیزی یکی میاد میگه یه دختره است اینقدر خوب اینقدر با حجاب نمیدونم چی چی !!!
و مامان ما رو کول می کرد می برد خواستگاری : در مورد دو سه موردی هم که داشتم من اصلا نظر خاصی ندادم
چون دیدم واقعا نیست اونی که من می خواهم ! ظاهرش اون نبود که من می گفتم تا چه برسه به باطن
بنابراین اتفاقی با یکی اشنا شدیم اینترنتی !! البته با واسطه و واسطه هم خودش برای خودش ادم معتبر و سالمی بود که این بهم ثابت شده بود
حالا ما اشنا شدیم یک ماه از اشنایی مون میگذره و من احساس می کنم این خانم همونیه که من دنبالش می گشتم از تیپ و ظاهر تا اخلاق و رفتارش که گفتم اون ادم معتبر از نظر من که یک سابقه حداقل یک ساله ازش دارم و مطمین می دونم که خیلی خوبه تایید می کنه
حالا رسیدیم اینجا که من انشالله هفته بعد باید برم به دیدنش ! گفته شاید با مادرش بیاد
بعد اگه ok بودیم با پدر مادر بریم خونشون و مراحل دیگه رو بسپاریم دست خونواده
خوب شما چی فکر می کنین بنظرتون ما جزو استثنا نیستیم و زندگی ما هم به هم می خوره !!
خوب برا من چه فرقی میتونه داشته باشه که یک نفر واقعی بهم معرفی کنه در صورتی که گزینه های مورد پیش اومده برای من نشون داد که معمولا واسطه ها نمیدونند شما چی هستین کی رو میخواهین و یک جوری میخواهند فقط دختره رو رد کنند بره ( البته همشون اینجوری نیستند )
مثلا هفته پیش مامانم برا من 30 ساله میخواست بره دختر 18 ساله ببینه با یکی از دوستاش میخواست بره من نگذاشتم بره خانومه رفت و گرفت واسه پسرش به این راحتی دو هفته نشد عقد کردن
خوب من اصلا تفکراتم احساساتم زندگیم با یک دختر 18 ساله جور در نمیاد !! واقعا حس می کنم اگه کاری نکنم اگه خوشبخت نشم فردا نمیتونم از دست پدر مادرم شاکی باشم باید از خودم شاکی بشم
یا اینکه اینجا حرف اخر رو خودم بزنم