(1392 مرداد 20، 7:02)✿در راه مانده✿ نوشته است: [ -> ]شیطان هزاران ساله داره بندگان خدا رو منحرف میکنه.از آدم ابوالبشر(ع) گرفته تا زمان حال.
بعضی موقع دوستی بین دختر و پسر نامحرم ایجاد میکنه و اگه اهل دین نباشن بینشون تحریک بوجود میاره(آروم آروم)
بعضی موقع دوستی بین دختر و پسر نامحرم ایجاد میکنه که هم دختر و هم پسر مذهبی هستن.اینجا شیطان تحریک جنسی بوجود نمیاره و من از بابت مکر این موجود ملعون متحیرم.شیطان تحریک جنسی رو بین دو نفر که مذهبی هستن بوجود نمیاره چون میخواد که ارتباط اونا رو یک ارتباط پاک و بی آلایش نشون بده همونطور هم که خداوند در قرآن میفرماید که شیطان اعمال زشت را در نظر مردم زیبا جلوه میده و تزئین میکنه.
چرا؟
(1392 مرداد 20، 23:05)کریم نوشته است: [ -> ]سلام دکر گرامی
حداقلش اینه که این رابطه براتون وابستگی ایجاد می کنه و کلی اذیتت می کنه. یه مشغولیت ذهنی اضافی ایجاد می کنه و جدا شدن رو هم براتون سخت می کنه. وقتهایی که نمیبینیش احساس معذب بودن پیدا می کنی و دوست داری ببینیش، وقتی می بینیش برای چند دقیقه که کنارش هستی آروم میشی و وقتی جدا میشین دوباره همون آشه و همون کاسه.
حتی اگر قصد ازدواج در میون باشه، این وابستگی باعث میشه که دو طرف نتونند عاقلانه و منطقی در مورد انتخابشون و شرایطی که دارند فکر کنند. معمولاً پسرا وقتی می خوان این روابط رو به ازدواج منتهی کنند، سعی می کنند هر کاری برای رضایت اون طرف انجام بدن و این باعث بالا رفتن توقعات طرفشون میشه. اگر این رابطه به ازواج منجر بشه، احتمالاً پسره زن ذلیل میشه و باید تا آخر بگه چشم.
امیدوارم همیشه موفق باشی
با بلد شده هاش موافقم شدیدا. اون بخش حتی اگه قصد ازدواج در میون باشه هم درسته کاملا. اصلا اگه نباشه که کلا از پایه اشتباست اگه باشه هم اونی که نوشتی عالی بود. با قرمزاش خیلی موافق نیستم البته
(1392 مرداد 21، 10:00)Xx_DeckeR_xX نوشته است: [ -> ][quote pid=276299 dateline=1376249719]
ســــلام آقا کـــریم
بــله دقیقاً حق با شماست، بنــظرم این روابط هیچ کدومش سرانجام نداره
و فقط عــٌمرمون هدر میره
خیلی ممنــون که پاسخ دادین متشکرم
التمـــاس دعا..
[/quote]
چرا؟ چرا اینقدر دارین مطلق صحبت می کنید؟ البته کدوم روابط؟
شما الان 19 سالته و خوب احتمالا هنوز راه زیاد داری تا ازدواج. خوب درست نیست همچین رابطه ای قطعا.
بهترین کار همون قطع رابطه است
(1392 مرداد 21، 20:30)✿در راه مانده✿ نوشته است: [ -> ]یه چیزی هم بهت میگم.اگه واقعا یه روز خواستی ازدواج کنی حتما از طریق خانوادت اقدام کن و هیــــــــچوقت تنهایی جلونرو
چرا؟ به نظرم هر کدومش مزایا و معایب خودش رو داره.
اگه من مثلا از یکی از همکلاسی هام یا همکارام خوشم بیاد چرا نباید جلو برم؟ من موارد موفق در هر دو مورد دیدم و همین طور ناموفق در هر دو مورد. تکرار کنم منظور از جلو رفتن دوستی نیست ها!
------------------------
اینا رو گفتم یه کم جهت بدین به بحثتون
نظر خودم رو نگفتم ها
. سوال پرسیدم
سلام
ببينين. تو هيچ موردي نميتوني مطلق بگي ك كدوم خوبه كدوم بد..
خيلي ب شرايط بستگي داره..
اما واقعيت اينه ك هرچي عقل بيشر حاكم باشه نتيجه بهتر ميشه..
حالا ي وقتي عقل ميگه اول برو ب خود طرف بگو و بشناسش!
بايد ياد بگيريم ك حاكم وجودمون عقل باشه...
در پناه خدا..
ياعلي.
سلام
من نظر نمیدم در مورد درست بودن یا غلط بودن این روابط ( به خاطر دلایل شخصی )
فقط تجربه ای رو میگم که این روزا همه زندگیمو تحت تاثیر قرار داده ...
اونم فقط تو یه جمله :
وابستگی که تو این روابط ( حالا از هر نوعیش ) برای یه دختر به وجود میاد واقعا آزاردهنده است. کشنده است ! داغون کننده است ! دیوونه کننده است ! افسرده کننده است ...
باید خیلی قوی باشی که بتونی ازش رها شی که فکر نکنم هیچ دختری اینقدر قوی باشه... نمیدونم شایدم من ضعیفم
خسته شدم
همرو با خودتون مقايسه نكنين ستاره خانم.
ببخشید گفتم وسط بحث بپرم یه چیزی بگم.
اکثر حرفهای شما ها رو تایید میکنم.
فقط یه چیزی:
آقای در راه مانده گفتن که با خانواده پیش رفتن هیچ مشکلی رو ایجاد نمیکنه و
پسرا باید این امر رو به مادرانشون بسپارن. اما این حرف مطلقش درست نیست
من یه نمونه سراغ دارم
خانواده مذهبی هستن و مادره میخواست برای پسرش دختری رو انتخاب کنه.
هرشب مسجد میرفت و یه دختر خانومی هم اکثرا میومد. این مادر ازین دختره خوشش اومد و
آدرسشون رو گیر آورده، خلاصه خواستگاری رفتن و پسره هم که به مادرش اعتماد کرده بود
همه چی جور شد و ازدواج کردن
اما بعد از چند ماه دختره گفت من مهریه ام رو میخوام همین الان. و از حرص پسره آرایش میکرد
و بیرون میرفت. اصلا انگار نه انگار که این همون دختر مسجدی بود.
خلاصه جدا شدند و الان پسره حاضر نمیشه با هیچ کسی ازدواج کنه. دیگه چشمش ترسیده.
پس همه مادرا هم قدرت تشخیص درستی رو برای دختری بعنوان همسر برای پسرشون رو ندارن
به نظر من آدم باید دو تا زن بگیره
یکی به روش امروزی یکی هم به روش سنتی
بالاخره یکیش درست از آب در میاد
نه جدای از شوخی
من معتقدم نصف ازدواج باید امروزی نصفش سنتی باشه
مهم ترین چیز اینه که انتخاب باید با پسر باشه نه خونواده
حالا به هر نحوی
بیرون،دانشگاه،از طریق معرف،و ...
وقتی پسندید از اون به بعد از طریق خانواده
بعد نظر دختره که آیا پسندیده پسر رو یا نه
بعد اونوقت مراحل بعدی
مرحله آخر هم که رقص و پایکوبی میشه
عاقا این نکته رو هم بگم
در مورد آتلیه و عروسی و جشن و اینا حق میدم به دخترا
ولی در حد معمول نه اینکه به اسراف برسه
خودم که عاشق آتلیه ام
اگه جشن هم نگیریم آتلیه رو باید بریم
(1392 مرداد 24، 2:28)✿در راه مانده✿ نوشته است: [ -> ] (1392 مرداد 23، 23:47)کوروش فراسی نوشته است: [ -> ]این درصد رو از کجا اوردی!!!!!! گرفتی ما رو دیگه کلا امار دقیق ندارم ولی فکر کنم یه چیزی حدود 40-50 درضد طلاق است در کشور. نمی خوای بگی که همش ناله کسایی هست که از طریق خودشون اقدام کردن!
کماکان با قید مطلقا که به کار می بری شدیدا مخالفم. نمونه اینقدر دیدم که نگو. یه مثال. یه نف رو که خیلی خوب میشناسم یه دخترشون رو به روش سنتی ازدواج کرد. خانواده ی داماد هم به نطر خوب بودن و تحقیقات هم می گفت خوبن. اخرش نتیجه خوبی نبود. و دختر دیگشون یکی از همکلاسی هاش تو دانشگاه ازش خواستگاری کرد و ازدواج کردن و بسیار هم خوبه زندگیشون.
و راستی تعداد خانواده هایی که از این طریق اقدام می کنن کم نیستن اصلا! من خیلی زیاد می بینم دور و بر خودم. یعنی اکثرا اینجوری هستن که از طریق خانواده اقدام می کنن
شخصا ترجیح می دم که اول همسرم رو بیرون از خونه ببینم، طرز برخوردش با ادمای اطرافش، حجابش، طرز حرف زدنش، حتی طرزراه رفتنش! رو ببینم بعدش اگه خواستم فدمی بردارم. کلا اشنایی واقعا نیاز هست ولی در شیوه ی سنتی اکثرا اشنا شدن سختتره چون خانواده ها هنور سنتی هستن و نمی ذارن که اشنا بشن با هم دختر و پسر.
کماکان شدیدا بر این اصل پافشاری می کنم که هر کدومش مزایا و معایب خودش رو داره. مطلق نمیشه صحبت کرد
این درصد رو از تجربم آوردم داداش.
اگه به حرفای قبلی من دقت کرده باشی میبینی که من گفتم ازدواج مراحل زیادی داره ولی استارت درست و صحیحش از این پله ای که گفتم شروع میشه یعنی اقدام از طریق خانواده.خب فکر کنم منظورم روشنه.کسانی که موبه موی مراحل یه ازدواج رو انجام بدن به هیچ وجه کارشون به طلاق کشیده نمیشه.اکثر کسانی که با دوستی و اینجور مسائل جلو رفتن کارشون به طلاق کشیده میشه و همینطور اکثر کسانی که از طریق خانواده اقدام کردن اما عقلانیت به خرج ندادن.من گفتم درست ترین شروع اقدام از طریق خانوادس ولی این کافی نیست.عین استارت زدن ماشین میمونه که قبلش باید کمربند رو ببندی،آینه و صندلی رو تنظیم کنی،دنده رو روی خلاص بذاری و بعد استارت بزنی.تازه بعد از استارت زدن باید کلاچ بگیری و ....تا در آخر ماشین حرکت کنه و سرانجام آدم به مقصد برسه.خب من گفتم که اقدام از طریق خانواده عین استارت زدن میمونه.اگه یه نفر که توی ماشین نشسته فقط استارت بزنه چه اتفاقی میفته؟خب معلومه ماشین میپره.کسی هم که بدون در نظر گرفتن قبل و بعد،از طریق خانواده اقدام میکنه(استارت میزنه)،ماشینش میپره(زندگیش جهنم میشه و طلاق میگیره).
این که من میگم 99 درصد،منظورم خانواده هایی هستش که شرایط قبل و بعد از استارت زدن رو رعایت میکنن نه خانواده هایی که ماشینشون میپره.
منظورمو واضح گفتم؟
منم نظرمو بگم
برا دخترا بهتر که کسی قبول کنن بیاد که از طرف خانواده بیاد جلو( یعنی اگر کسی هم محیط بیرون اخاستکاری کرد مطمین باشید از این خاستگاری پدر و مادرش مطلع هستن)
حالا چرا ؟چون که تعهد پسر های امروزی البته بلا نسبت شما کم شده
و هیچ اعتباری نیس که پسری که حتی ازت خاستگاری کنه در محیط بیرون راست بگه و برا جسارتا هوس نیومده باشه جلو، متاسفانه دیگه حتی از ظاهر مذهبی طرف هم نمیشه فهمید چون بسیار کسایی هستن که ظاهر مذهبی ولی....
اما وقتی از طریق خانواده باشه اعتبار و اعتماد بیشتری هست
و بعد از اینکه با اطلاع خانوده است دیگه بقیه شناخت با خود طرفین و هیچکس نمیتونه تضمین کننده باشه
(1392 مرداد 24، 11:34)mahsa20 نوشته است: [ -> ][quote pid=276821 dateline=1376521108]
منم نظرمو بگم
برا دخترا بهتر که کسی قبول کنن بیاد که از طرف خانواده بیاد جلو( یعنی اگر کسی هم محیط بیرون اخاستکاری کرد مطمین باشید از این خاستگاری پدر و مادرش مطلع هستن)
حالا چرا ؟چون که تعهد پسر های امروزی البته بلا نسبت شما کم شده
و هیچ اعتباری نیس که پسری که حتی ازت خاستگاری کنه در محیط بیرون راست بگه و برا جسارتا هوس نیومده باشه جلو، متاسفانه دیگه حتی از ظاهر مذهبی طرف هم نمیشه فهمید چون بسیار کسایی هستن که ظاهر مذهبی ولی....
اما وقتی از طریق خانواده باشه اعتبار و اعتماد بیشتری هست
و بعد از اینکه با اطلاع خانوده است دیگه بقیه شناخت با خود طرفین و هیچکس نمیتونه تضمین کننده باشه
[/quote]
تا حدودی با حــرف مهسا خانم موافقم و تا حدودی مخالف!
چون من خبر دارم از دختری که پاک بود، نماز خون بود، و خیلی خوشگل بود
و یه خانواده ای که تقریبا مذهبی بودن، به خواستگاری این دختر میان و اونا هم قبول میکنن و درنهایت نامزد میکنن
همه چیز تا یکی 2 ماه خوب بود، تا اینکه پسره از دختره میخواد که باهمدیگه یه رابطه ی ... داشته باشن
دختره هم که خیالش راحت بود محرم هستن و درنهایت ازدواج میکنن ، قبول میکنه
خلاصه اینکه چند روز که از اون رابطه ... میگذره، همه چیز بهم میخوره و پسره میگه طلاقت میدم...!
به همین راحتی
خواستم بگم طرف با خانواده هم بیاد جلو، بازم اعتباری روش نیست...
خیلی مواظب باشین!!!
من که گفتم دیگه شناخت تو مراحل بعدی دست طرفین
ولی تو حرفم منظورم این که قدم اول اینجور برداشته بشه حداقل اعتبار اولیه داری
دیگه باید خودت عاقلانه بشناسی و پیش بری
سلام. یه چیزی هم هست. وقتی که شما میبینین طرف اومده جلو. به نظر من برید تحقیق کنین و اونموقع قضاوت کنین. دیدم خیلی ها رو که همینجوری گفتن عشقمون الهی هست ولی بعدش اون زندگی از هم پاشید. ازدواج چیزی نیست که دلو زد به دریا . باید خیلی با احتیاط رو به جلو حرکت کرد و خیلی هم تحقیق کرد. تحقیق هر چی بیشتر باشه بهتره چونکه بعدش احتمال توزرد درآمدن اون ازدواج خیلی کم میشه
سلام آقای در راه مانده
خب اینجا هدف تبادل تجربه است. به نظرم اگر کسی رو پیدا کردی که توی زندگی قناعت به خرج بده، خیلی شانس آوردی. ولی الآن سطح توقعها بالاست.
من خودم یه بار برای خواستگاری اقدام کردم (خودم اقدام کرده بودم ولی بعد فهمیدم که بهتر بود از طریق خانواده اقدام میشد). طرف میگفت باید از نظر مالی از خانواده مستقل باشی و همین اول زندگی یه خونه مستقل جور کنی. خب اگه من یه کار پر در آمد پیدا کنم طوری که بتونم ماهی یک میلیون تومن پس انداز کنم، بعد از 20 سال می تونم یه خونه مثلاً 200 ملیونی رو بخرم! الآن اگر توی خونه تلویزیون LCD نداشته باشی (جدیداً میگن LED) حس می کنند یه چیزی کمه.
یه نکته رو دوستان دقت کنند: رفتار افراد توی محیطهای رسمی و غیر رسمی با هم متفاوته. قرار نیست کسی توی دانشگاه یا مثلاً توی مسجد همون طوری رفتار کنه که توی یه محیط غیر رسمی رفتار می کنه. پس شناخت کامل در اینجا ایجاد نمیشه (چه شما مثلاً همکار یا همکالاسیتون رو انتخاب کرده باشید و چه خانواده انتخاب کرده باشه). حالا مسئله اینه که چطور میشه این شناخت رو کاملتر کرد؟
اگر خود شما بخواید برای کاملتر شدن شناخت اقدام کنید، مجبورید رابطه تون رو غیر رسمی کنید و این رابطه غیر رسمی شدیداً وابستگی به وجود میاره. این وابستگی باعث میشه احساسی عمل کنیم نه منطقی. ممکنه باعث بشه هر چیزی که فرد مقابل از ما می خواد رو قبول کنیم و توقعاتش بالاتر بره.
به نظرم اقدام از طریق خانواده بهتر هست. خیلی از مشکلات رو نداره. بعد از اینکه از طریق خانواده اقدام شد، دو طرف می تونند بیشتر با هم آشنا بشن.