1394 شهريور 30، 18:35
1394 آذر 3، 19:46
1394 آذر 10، 10:55
چقدر دلم امسال کربلا میخواست
1394 آذر 10، 23:36
مدتی حس میکنم مولا ، خیالاتی شدم
با هوای کربلا ، آقا خیالاتی شدم
خواب دیدم در حرم دارم سلامت میکنم
روبروی گنبدت ، گویا خیالاتی شدم
تشنه بودم یادی از شش ماهه ات کردم حسین
مانده ام در هیأتت آیا خیالاتی شدم
ای فدای اکبرت من هم جوانم یا حسین
در جوانی ای گل زهرا خیالاتی شدم
بر علمدارت بگو من از قلم افتاده ام
تابداند حضرت سقا خیالاتی شدم
یک دل و یک حسرت و یک کربلا یک اربعین
درمیان روضه ات حالا خیالاتی شدم
گر نیایم کربلا از غصه میمیرم حسین
وای من ، افتاده ام از پا خیالاتی شدم
"صلی الله علیک یا ابا عبدالله علیه السلام
1400 شهريور 22، 21:47
『♥️☘』
در علمِ صرف، در بابِ اسم آمده:
حُسَین، اسمِ مُصغَّرِ حَسَن است،
حَسَن یعنی خیر و نیکی،
و حُسَین یعنی خیرِ کوچک.
ظریفی میگفت:
از آن جهت امام حسین علیهالسلام حُسَین نامیده شد،زیرا اگر در وجودِ هر انسانی کوچکترین خیری باشد امام حسین بواسطهی آن خیرِ هر چند کوچک، آن فرد را میخرد (:
و عشقِ خود را در سینه او مینهد..
لذا این میشود که میبینیم در دستگاه امام حسین، امثال حُرها و رسولِ ترکها زیاد بودهاند.
بگردیم به دنبالِ خیرهای وجودمان،هرچندکوچک.
تنها با حُسین میشود حَسن شد.☘✌
• ویداغلامی
1400 مهر 5، 0:44
میدونید این مثل«سرش بره قولش نمیره» از کجا اومده (: ؟
✨ روی دستش " پسرش " رفت ولی " قولش نَه "
✨ نیزه ها تا " جگرش "رفت ولی " قولش نَه "
✨ این چه خورشید غریبی است که با حال نزار
✨ پای " نعش قمرش " رفت ولی " قولش نَه "
✨ شیر مردی که در آن واقعه " هفتاد و دو " بار
✨ دست غم بر " کمرش " رفت ولی " قولش نَه "
✨ هر کجا مینگری " نام حسین است و حسین "
✨ ای دمش گرم " سرش " رفت ولی " قولش نَه "
السَّلامُ عَلَيْك یا اَباعَبْدِاللهِ الحُسَین☘
پ.ن: کاش ماهم مثل خودت سر قولامون بمونیم ...
✨ روی دستش " پسرش " رفت ولی " قولش نَه "
✨ نیزه ها تا " جگرش "رفت ولی " قولش نَه "
✨ این چه خورشید غریبی است که با حال نزار
✨ پای " نعش قمرش " رفت ولی " قولش نَه "
✨ شیر مردی که در آن واقعه " هفتاد و دو " بار
✨ دست غم بر " کمرش " رفت ولی " قولش نَه "
✨ هر کجا مینگری " نام حسین است و حسین "
✨ ای دمش گرم " سرش " رفت ولی " قولش نَه "
السَّلامُ عَلَيْك یا اَباعَبْدِاللهِ الحُسَین☘
پ.ن: کاش ماهم مثل خودت سر قولامون بمونیم ...
1401 مرداد 11، 17:59
‼️پاداش یاد حضرت حسین بن علی علیهما السلام و لعنت بر قاتلین آن حضرت در هنگام نوشیدن آب:
داوود رَقّی گفت:
نزد حضرت امام صادق علیه السلام بودم.
آن حضرت، آب طلب کردند و نوشیدند.
در این هنگام حالت گریه بر چهره ایشان ظاهر شد و چشمان مبارکشان پر از اشک شد.
– پس فرمودند: ای داوود! خداوند متعال قاتل حضرت حسین بن علی علیهما السلام را لعنت کند، بنده اى نيست كه آب بنوشد و حضرت حسين عليه السّلام را ياد کند و قاتلش را لعنت نماید،
♦️مگر آن که خداوند متعال صد هزار کار نیک در
پرونده اعمال وی می نویسد،
♦️ و صد هزار کار بد از پرونده اش محو می کند،
♦️ و مقامش را صد هزار درجه بالا می برد،
♦️ و گويا صد هزار بنده آزاد كرده است،
♦️ و روز قيامت، خداوند متعال او را با قلبى خنک(آرام و مطمئن) محشور مى كند.
( كامل الزيارات، ص106-107)
داوود رَقّی گفت:
نزد حضرت امام صادق علیه السلام بودم.
آن حضرت، آب طلب کردند و نوشیدند.
در این هنگام حالت گریه بر چهره ایشان ظاهر شد و چشمان مبارکشان پر از اشک شد.
– پس فرمودند: ای داوود! خداوند متعال قاتل حضرت حسین بن علی علیهما السلام را لعنت کند، بنده اى نيست كه آب بنوشد و حضرت حسين عليه السّلام را ياد کند و قاتلش را لعنت نماید،
♦️مگر آن که خداوند متعال صد هزار کار نیک در
پرونده اعمال وی می نویسد،
♦️ و صد هزار کار بد از پرونده اش محو می کند،
♦️ و مقامش را صد هزار درجه بالا می برد،
♦️ و گويا صد هزار بنده آزاد كرده است،
♦️ و روز قيامت، خداوند متعال او را با قلبى خنک(آرام و مطمئن) محشور مى كند.
( كامل الزيارات، ص106-107)
1401 مرداد 16، 22:25
حتما یادتون نره صدقه برای دل غمگین امام زمان
عجل الله تعالی الشریف بدید : )
قلبشون به شدت تحت فشاره این روزا...
التماس دعا و عزاداری هاتون قبول حق
عجل الله تعالی الشریف بدید : )
قلبشون به شدت تحت فشاره این روزا...
التماس دعا و عزاداری هاتون قبول حق
1402 تير 28، 13:59
روز اول محرم
#حضرت_مسلم علیهالسلام
"مردم بیعت فروش"
شانههای زخمیاش را هیچكس باور نداشت
بار غربت را كسی از روی دوشش برنداشت
در نگاهش كوفهكوفه غربت و دلواپسی
عابر دلخسته جز تنهاییاش یاور نداشت
بامهای خانههای مردم بیعتفروش
وقت استقبال از او جز سنگ و خاكستر نداشت
میچكید از مشکهاشان جرعهجرعه تشنگی
نخلهاشان میوهای جز نیزه و خنجر نداشت
سنگها کی در پی شَقّ القمر بودند؟ آه
نسبتی نزدیک اگر این ماه با حیدر نداشت
روی گلگون و لب پر خون و چشمان كبود
سرگذشتی بین نامردان از این بهتر نداشت
سر سپردن در مسیر سربلندی سیرهاش
جز شهادت آرزوی دیگری در سر نداشت
یوسف رحیمی
#حضرت_مسلم علیهالسلام
"مردم بیعت فروش"
شانههای زخمیاش را هیچكس باور نداشت
بار غربت را كسی از روی دوشش برنداشت
در نگاهش كوفهكوفه غربت و دلواپسی
عابر دلخسته جز تنهاییاش یاور نداشت
بامهای خانههای مردم بیعتفروش
وقت استقبال از او جز سنگ و خاكستر نداشت
میچكید از مشکهاشان جرعهجرعه تشنگی
نخلهاشان میوهای جز نیزه و خنجر نداشت
سنگها کی در پی شَقّ القمر بودند؟ آه
نسبتی نزدیک اگر این ماه با حیدر نداشت
روی گلگون و لب پر خون و چشمان كبود
سرگذشتی بین نامردان از این بهتر نداشت
سر سپردن در مسیر سربلندی سیرهاش
جز شهادت آرزوی دیگری در سر نداشت
یوسف رحیمی