کانون

نسخه‌ی کامل: همسر داری یا همسر یابی!
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
با سلام

پنج راه برای حفظ رابطه عاشقانه

یک رابطه ای خوب و معنادار به زندگی شما رنگ دیگری می بخشد و در تک تک سلول های شما حسی دلچسب ایجاد می کند .

در مقابل ، یک رابطه پر تنشن ، استرس زا ، سلامتی شما را به خطر می اندازد، سیستم ایمنی شما به تدریج تحلیل و احتمال وقوع سکته مغزی و قلبی، فشارخون بالا ، دیابت بسیار بالا می رود.

در این جا به پنج راهکار جهت تقویت و تثبیت بهینه رابطه خود اشاره می کنیم :

1- به کارهای خود برسید!
براستی در طول روز چقدر به اینکه طرف مقابلتان چه کاری انجام می دهد و یا درست و غلط بودن آن فکر می کند ؟به خودتان مسلط شوید ، شما می توانید بروی کارهای مربوط به امور روزمره خودتان که باید انجام دهید یا حداقل در آن زمان می توانید انجام دهید فکرکنید.

می توانید به یک دوست زنگ بزنید ( البته در صورتی که فقط احوال پرسی کنید ، نه اینکه دوباره در مورد همسرتان شکایت کنید! ) ، اگر نیاز است به کارهای عقب افتاده مالی تان برسید ، به باشگاه ورزشی و یا پیاده روی بروید و حداقل وزن اضافه خود را کم کنید !

به هرصورت می شود کاری مفید تر از خود خوری و شکایت انجام دهید . حقیقتا" اگر بطور مداوم نگران و آشفته باشید نهایتا" خودتان صدمه می بینید ( مخصوصا" در مورد خانم ها که با خشم و عصبانبت ، خود خوری می کنند ، در معرض حمله های قلبی هستند !) پس به جای اینکه تمام انرژی خود را صرف گله گذاری و شکایت از طرف مقابل خود بکنید ، به کارهای شخصی خود برسید .

2- یاد بگیرید بی خیال و شادباشید ، چه فرقی دارد او در حال حاضر چه می کند،
اگر قرار باشد شما فقط به خاطر نفر مقابل سرحال باشید ، خود را داغان کرده اید . اگر دریک روز خوش ، ناگهان کسی وارد شود و تمام عصبانیت ، استرس و یا توهمات خود را بخواهد به شما تلقین کند ، به خودتان بیایید و اجازه ندهید این جو شما را نیز تحت تأثیر قرار دهد.

فقط تصمیم بگیرید که خوشحال و شاد باشید و به چیزهایی هر چند کوچک فکر کنید که همیشه برای شما لذت بخش بوده است .

3- به ضمیر نا خود آگاه خود گوش دهید
رنجش و عذابی که در یک رابطه ایجاد و یا حبس می شود، به شما بیشتر از نفر مقابل ضربه می زند ، علائم مضرات ناشی از خود خوری ها و استرس را بشناسید ، مانند ، سردرد ، دردهای شکمی ، درد در ناحیه پشت و گردن.

با شروع این دردها ، این خود شما هستید که به خودتان می توانید کمک کنید ، به خود و موقعیتان تسلط پیدا کنید و فورا" کاری را انجام دهید که همیشه مورد علاقه تان بوده ( البته نه اینکه بخواهید به دیگران بپرید و حالت خود را به دیگران نیز القاء کنید )

بطور مثال : زمانی که با همسرتان بحث می کنید و با استرس و حالت آشفتگی ناگهانی روبرو می شوید ، معمولا" با شروع سردرد است که باید سریعا" یک دوش آب گرم بگیرید ، یا برای رهایی از آن محیط به پیاده روی بروید، بااین کار خود را یک مقدار متعادل تر می کنید و حالت اولیه آرامش شما تا حدی باز می گردد.

4- نقاط ضعف خود را بشناسید
معمولا" طرف مقابتان شما را می شناسد و می داند که شما روی انجام چه کاری و در چه زمانی حساس هستید ، به آنهاخرده نگیرید ! این شما هستید که با شناخت نقاط ضعفتان ، باید در شروع ، نطفه را خفه کنید ! می توانید کاری غیر مرتبط با اوضاع انجام دهید تا جلوی عکس العمل نا به هنگام و منفی شما را بگیرد ، به یک اتاق دیگر بروید یا سر شوخی را با همسرتان باز کنید ، بی خیال باشید...خوب ! کاری سخت است و لی با انجام و تکرار آن می بینید که این صحنه های نمایشی چقدر بهتر از درگیری است .

5- اعمال خوب را بپذیرید
نکات مثبت طرف مقابل خود را بدانید و به خودتان دوباره و دوباره یادآوری کنید ، حتی اگر 90% او باعث خشم و رنجش شما می شود به بقیه ویژگی های وی فکر کنید که همیشه آنها را دوست داشتید ! و همزمان به اشتباهات خود اعتراف کنید ، در این هنگام است که معجزه ای در طرف مقابلتان رخ می دهد و بطور باور نکردنی موضع خود را تغییر و بهبود می بخشد.

در آخر باز هم تأکید می کنیم ، با عصبانیت و تنش های موجود در یک رابطه و تمرکز بر آنها ، تنها به جسم و روحتان صدمه می زنید .

" هر کسی که قادر است این طور شما را عصبانی و آشفته کند بر شما تسلط می یابد و به خود اجازه میدهد همیشه از جانب او تحت فشار باشید . "

در پناه خدا !
با سلام

آیا زبان عشق خود را می دانید ؟

"داشتن عشقی عمیق به شما نیرو می دهد و اگر کسی عمیقا" عاشق شما باشد، به شما شوق زندگی می بخشد" .(lao Tzu)

هفته های پایانی سال ، هر چه به تعطیلات آخر سال نزدیک تر میشویم ، شوق و اشتیاق ما بیشتر می شود. چه احساسی دارید ؟ آیا نگران چیزی هستید ؟ آیا برای کسب موفقتهایتان شادکام هستید و یا درمقابل برای شکستهایتان غمگین؟ شاید هم هر دو !

عواطف و احساسات شما همیشه بیشتر درگیر کسانی بوده است که به آنها عشق می ورزیم ، همسر ، دوست و...در لحظات پایانی سال حالت نورانی معنوی داریم. این حس باعث می شود تا خالصانه دعا کنیم که تمامی ضربه ها و شکستهایی را که داشتیم از ذهن ما پاک شود ، قوت قلب می گیریم و در نهایت حسی آرام و بی دغدغه لذتی عمیق را برای ما به ارمغان می آورد.

با کلام و بخشش می توان عشق ها را بیدار کرد و به یاد داشته باشیدکه تنها هدیه های مادی نیست که می تواند عشق را ماندگار کند.

"بالاترین لذت آن است که بپذیریم عاشق هستیم". ( victor hugo)

داستانی کوتاه

جوانی بود که می خواست عشق خود را به همسرش نشان دهد . در عمیق ترین دریاها شنا کرد . به بلندترین کوهها صعود کرد و سعی کرد حتی به ستاره ها نیز برسد ! حدس بزنید چه اتفاقی افتاد ؟ بله ، همسرش او را ترک کرد چرا که هیچ وقت شوهرش خانه نبود !!

دکتر Gary Chapman کتابی به نام " پنج زبان عشق " نوشته است . اگر احساس عدم دوست داشتن از طرق مقابل دارید ( همسر ، نزدیک ترین دوست ....) می توانید با مطالعه این پنج زبان عشق ، دریابید که زبان عشق شما کدام است ؟ نشانه هایی را که عشق دیگران را به شما نمایان می کند ، بشناسید ؟ و اینکه چطور می توانید عشق خود را به دیگران ابراز کنید ؟

پنج زبان عشق :

1- کلام تأیید آمیز :

در این حالت است که شما نیاز شنیدن تعریف و تمجید از زبان معشوقه تان دارید تا احساس کنید او نیز شما را دوست دارد. جملات ساده و بی آلایشی چون : "واقعا" این تو هستی که به این درجه نائل شده ای ؟" یا ، "چقدر در این لباس می درخشی و گویی که این لباس فقط برازنده تو است ؟" و یا "تو بهترین پدر برای فرزندانمان هستی"

2- اوقات گذراندن با یکدیگر :

اگر ارزش نهادن به اوقاتی که با یکدیگر هستید زبان عشق شماست ، به چگونگی گذران این لحظات دقت کنید . برای اینکه اوقات خوش را داشته باشید زمان بگذارید و در حین صحبتهای خود با او مطمئن باشید که صداهای مزاحمی مثل تلفن ، تلویزیون ، و ... حذف شود.

3- دریافت هدایا :

هدیه همیشه قابل لمس و به چشم می آید و زبانی برای اظهار عشق و وفاداری است . شاید زبان عشق شما دریافت هدایا و لمس کردن آنها است . حتی اگر خیلی بزرگ و گران نباشد. یک شاخه رز زیبا ، سوغاتی ، دعوت به یک رستوران و...

4- خدمت کردن به یکدیگر :

دقت کنید که چه خدمتی باعث لذت طرف مقابلتان می شود ، کارهایی مثل ، تمیز کردن پارکینگ ، به گردش بردن بچه ها در روز شنبه ، تمیز کردن آشپزخانه ، حمام ، بله باید بدانید که در برخی افراد حتی ، انجام این کارهای نه چندان سخت می تواند نشانه ی عشق باشد.

5- تماس فیزیکی

صمیمیت در حس معاشقه ( در آغوش کشیدن ، بوسیدن ، نوازش کردن و ...) میتواند تنها زبان عشق یک نفر در ازدواج باشد .

"عشق میوه ی همه فصل است و می توان همیشه آن را در دست داشت " (مادرترازا)

برای شناسایی بهتر زبان عشق خود این سوالات را در ذهن خود مرور کنید :

1- من چطور عشقم را به دیگران ابراز می کنم ؟ ( برای مثال : من عشقم را با جملاتی تسلی بخش به معشوقه خود ، به خصوص در زمان گرفتاری ، ابراز می کنم )

2- انتظارات خود من در عشق چیست ؟ ( برای مثال : اگر معشوقه ام از من تعریف و تمجید کند ، می فهمم که مرا دوست دارد )

3- از چه چیزهایی واقعا" دلگیر می شوم ؟ ( برای مثال : از اینکه نفر مقابلتان افتخار و غرور شما را در کسب مقامی نادیده بگیرد دلگیر می شوید. )

اگر هر دو طرف زبان عشق خود را یافتید ، باید با هم در میان بگذارید و نیاز خود را مطرح کنید تا هر دو از لحظات زیبا و لذت بخش بهره ببرید .

انعطاف پذیر باشید . هر دو طرف باید تغییراتی هرچند کوچک را در رفتار و فکرشان بپذیرند ، چرا که ممکن است گامی بزرگ بسوی خوشبختی شما باشد.

با بررسی مباحث فوق ، شاید به راههای دست یابید تا عشق خود را پربار تر و عمیق تر احساس کنید .

"عشق کلید گشایش قفل هر مشکلی است " ( Fikayo Ositelu)

هم اکنون می دانید چطور از عشق خود لذت می برید ؟ چه چیزی عشق شما را عمیق تر می کند ؟ فکر می کنید در تعطیلات امسال بتوانید لذت بیشتر را با عشقی بیشتر تجربه کنید ؟
منبع : mardoman.net

در پناه خدا !

mahdi_69

[تصویر:  89355183.jpg]

هفت مورد از نیازهای اولیه خانم ها

شما آقایان می توانید با شناخت و رعایت این هفت نکته در مورد همسرتان، همیشه زندگی آرام و شیرینی را تجربه کنند!

1-زنها سنبل احساسات، عاطفه، وفاداری، قناعت، و دلسوزی هستند. آنها از جان و دل برای حل مشکلات عاطفی خانواده تلاش می کنند و حس و کلام الهی را در بطن زندگی جاری می کنند. همواره سعی دارند تا همسر و فرزندان خود را به خداوند نزدیک تر کند.

2- زنها قدردانی و تحسین را دوست دارند. سعی کنید همیشه از زحمات و محاسن وی تعریف کنید. وی را تمجید کنید و به او بها دهید. شاید باور کردنی نیست ولی با این برخورد، شما همسری مهربان و مادری برجسته برای فرزندانتان خواهید داشت. در حضور جمع، علاقه خود را عاشقانه و با احساساتی عمیق بیان کنید. در مقابل این رفتار، می بینید که از نظر او بهترین آدم روی زمین هستید!

3- آنها رمانتیک بوده و همواره به احساسات خود اهمیت می دهند. مهربانی را دوست دارند. با آنها با مهربانی و ملایمت صحبت کنید. با اهدای هدایایی مثل، کارت های عاشقانه، گل، لباس ( مخصوصا" لباس زیر زنانه ) احساساتشان را به وجد بیاورید. به یاد داشته باشید: همانطور که در مقاله های قبلی نیز در این سایت ذکر شده است، داشتن یک رابطه ی عاطفی عمیق بین زن و شوهر، در لذت بخش تر شدن رابطه ی نزدیکی آنها و تداوم زندگی نیز تأثیر دو چندان عمیقی خواهد داشت.

4- خانم ها همواره صحبت کردن را دوست دارند. پس با او عاشقانه هم کلام شوید، کاملا" به حرف ها و صدای قلب او گوش فرا دهید. او دوست دارد با همسرش در مورد تمام وقایع هر روز، احساسی، خانه، فرزندان و ... صحبت کند، مراقب باشید!، هیچ گاه در بین کلماتتان سعی نکنید که آنها را ارشاد کرده و تغییر دهید بلکه فقط باید حس درک متقابل در کلام شما نمایان باشد.

5- زنها از بدبینی و دو رویی بیزارند و نیاز به امنیت فکری دارند. به چشمهای همسرتان عاشقانه نگاه کنید و صادقانه در مورد احساستان به او، افکار و برنامه های زندگیتان حرف بزنید، با این کار شما حس مسئولیت پذیری خود را نسبت به او انتقال داده اید. اگر صادقانه رفتار کنید او نیز در کنار شما احساس امنیت خواهد داشت.

6- زنها دوست دارند از نظر مادی و ثبات زندگی مطمئن باشند. در حد توانتان مسئولیت پذیری خود را با خرید چیزهای مورد نیاز منزل، خوراک، پوشاک و ... برای خانواده، به او نشان دهید. در حین انجام این وظایف خود را ناراحت و عصبی نشان ندهید. هدف شما از همه ی این رفتار، تداوم زندگی مشترک و امنیت خاطر است.

7- در این راه باید نسبت به خانه و خانواده، متعهد و وفادار باشید. بکوشید تا همراه با همسر خود در پرورش حس معنوی، الهی و عاطفی در فرزندان خود کمک کنید. برای مثال، به آنها نماز و دعا یاد می دهند. فرزندان را به ورزش تشویق کنید و تکیه گاه محکمی برای همسر و فرزندانتان باشید.

اکنون، بعد از خواندن موارد فوق، اگر احساس می کنید محیط منزل، همسر و فرزندانتان شما از شادابی لازم برخوردار نیستند، بهتر است با رعایت این موارد و گذاشتن وقت بیشتر در صدد جبران خلل های موجود باشید.

منبع مردمان
با سلام
اين مقاله واقعا از موضوع هاي اساسي توي مملكت ما صحبت ميكنه ! انشاالله كه مشكلات با روشن فكري مسئولين و همت و اراده جوانان بر طرف بشود .

سلامت جنسی جوانان در خطر است

براساس تحقیقات انجام شده ارتباط تنگاتنگی میان نارسایی‌های جنسی و مشکلات اجتماعی از قبیل جرائم، تجاوزات جنسی، بیماریهای روانی، اعتیاد و طلاق وجود دارد

دکتر شهرام قائدی در افتتاحیه کنگره خانواده و سلامت جنسی افزود: زوج های زیادی با نارسایی جنسی و تاثیر آن بر مشکلات زندگی زناشویی مواجه اند اما از نقش آن در ایجاد ارتباط ضعیف، اعتماد به نفس پایین و افسردگی در خود و همسرشان غافل هستند ،وی گفت :بر اساس برخی آمارها 50 درصد زوجین در مراحلی از زندگی زناشویی خود یک اختلال جنسی را تجربه کرده‌اند

به گزارش سلامت ایران دبیرعلمی چهارمین کنگره خانواده و سلامت جنسی گفت: تصریح کرد: این در حالی است که شمار کمی از این افراد تحت مشاوره و درمان قرار گرفته‌اند. قائدی تاکید کرد: توجه به این موضوع مهم در سطح ملی می‌تواند به آموزش مهارت‌های جنسی زوجین در قبل و بعد از ازدواج با رعایت ارزش‌های متعالی مذهبی، دینی و فرهنگی جامعه منجر شود.

دبیرعلمی چهارمین کنگره خانواده و سلامت جنسی، اضافه کرد: متاسفانه مراقبین بهداشتی و تامین کنندگان سلامت بیماران، رضایت جنسی را نادیده می‌انگارند و حتی با وجود مهارت‌های لازم، محدودیت زمانی، بی علاقگی و ناتوانی را بهانه می‌کنند و از ایفای نقش خود در تشخیص و ارزیابی اختلال و حتی ارجاع بیمار به متخصص مربوطه سرباز می‌زنند.

‌دکتر گلزاری، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی نیز با بیان اینکه 30 تا 40 درصد از زوجین به نوعی مشکل جنسی دارند، گفت:

نارضایتی جنسی به بد خلقی، بروز مسایل روحی و انحرافات اخلاقی منجر می‌شود. وی به افزایش نگران کننده طلاق در برخی از نقاط تهران اشاره کرد و افزود:

میزان طلاق در برخی از نقاط تهران 33 درصد و در شهریار و رباط کریم 34 درصد گزارش شده اما درعین حال میانگین طلاق در کلان شهر تهران 25 درصد در کمتر از پنج سال عنوان شده است. وی با بیان این که زوجین طلاق گرفته در سنین 20 تا 24 سال با مشکلات جدی روبرومی‌شوند، اضافه کرد:

براساس بررسی‌های به عمل آمده رتبه طلاق در شهر قم طی 11 سال اخیر از 11 به 4 رسیده است. این عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، ادامه داد: در بررسی ملی درباره وضعیت سلامت روان در ایران مشخص شد وضعیت سلامت افراد متاهل 2 تا 5/2 برابر بدتر از افراد مجرد است و این شاخص در شهرهایی با میزان آمار طلاق کم نظیر یزد، سمنان و چهار محال و بختیاری 3 تا 4 برابر است.

دکتر گلزاری با بیان اینکه گاهی ممانعت از بروز طلاق عاملی برای افزایش بروز بحران‌های روحی می‌شود، تصریح کرد: بررسی دیگری در کشور نشان می دهد میزان روابط دختران و پسران 3 برابر شده و روابط از سطح عاطفی به جنسی رسیده و این در حالی است که ارتباط با چندین نفر نیز گسترش یافته است. این روانشناس و پژوهشگر با بیان اینکه سلامت جنسی جوانان در معرض خطر است،‌ اظهار داشت:

برای جلوگیری از بروز بحران‌ها باید به عواملی چون انتخاب مناسب همسر، آموزش مداوم و مشاوره توجه کرد. وی با بیان اینکه میزان آگاهی دانشجویان دکتری از معیار مناسب انتخاب همسر با یک کارگر ساده برابری می‌کند، تاکید کرد: منبع دقیقی برای انتخاب مناسب همسر در دست نداریم. در ادامه مراسم، رحیم پورازغدی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی زیاده روی در مسایل جنسی را تهدیدی دو جانبه عنوان کرد و گفت: افسارگسیختگی جنسی می‌تواند موجب انهدام خانواده‌ها ‌شود. وی برخی تبلیغات رسانه‌ای مبنی بر رفع و درمان اختلالات جنسی را نوعی تجارت و فاقد علم و استدلال کافی عنوان کرد و افزود: الگوی رفتار جنسی در اسلام مبتنی بر اخلاق شرع و دین است. پورازغدی با تاکید بر ضرورت نحوه برخورد با روایات و منابع موجود درباره مسایل جنسی، ادامه داد:

پرهیز از افراط و تفریط در این حوزه توصیه می‌شود. وی با بیان اینکه دکترین اسلامی با لذت پرستی و لذت ستیزی مخالف است، خاطرنشان کرد: بر اساس مبنای دین مبین اسلام نماز فرد متاهل معنوی‌تر از فرد مجرد است. در عین حال، ازدواج دین را کاملتر می‌کند و برخی از مشکلات اعتقادی، فکری، ایمانی و معنوی را از بین می‌برد .

منبع : http://archive.tanzimekhanevadeh.ir/arch...-9/535.htm

در پناه خدا !

رازهای عشق

علی محب خسروی- ناشر اندیشه عالم

-1 راز عشق در تواضع است . این صفت به هیج

وجه نشانه تظاهر نیست . بلکه نشان دهندۀ

احساس و تفکری قوی است . میان دونفری که

یکدیگر را دوست دارند،تواضع مانند جویبارآرامی
است که چشمۀ محبت آنها را تازه و باطراوت
نگه می دارد.

-2 راز عشق در احترام متقابل است .
احساسات متغییرند ، اما احترام دو طرف ثابت
می ماند .اگر عقاید شریک زندگی ات با عقاید تو
متفاوت است ، با احترام به نظریاتش گوش کن.
احترام باعث می شود که او بتواند خودش باشد.

-3 راز عشق در این است که
به یکدیگر سخت نگیریم .
عشقی که آزادانه هدیه نشود ،
اسارت است .

-4 راز عشق در این است که هر روز کاری
کنی که شریک زندگی ات را خوشحال کند ،
کاری مثل دادن هدیه ای کوچک ،
تحسین ، لبخندی ار روی محبت . نگذار که
جویبار محبت تان از کمی باران ، بخشکد.

-5 راز عشق در این است که رابطه تان را مانند یک
باغ ، با محبت تزئین کنید . بذر علاقه ها و عقیده های
تازه بکار که بزیبایی بروید . ضمنا” فرامش نکن که
باغ را باید هرس کرد ، مبادا غنچه های گل پوشیده از
علف های هرزۀ عادتهاشود . برای آن که عشق
همواره با طراوت بماند ، باید به آن مثل هنر ، خلاقانه
نگاه کرد .

-6 راز عشق در خوش مشربی است . شوخی با
دیگران را فراموش نکن ، در ضمن مراقب
شوخی ها هم باش . شوخی ناپسند نکن .
شوخی باید از روی حسن نیت باشد نه نیشدار .

-7 راز عشق در این است که
حقیقت اصلی عشق ، یعنی تفکر را
از یاد نبری . آیا یک رابطۀ دراز مدت
، مهم تر از اختلافات کوچک و زود گذر
نیست ؟

-8 راز عشق در این است که مانع بروز
هیجانات منفی در وجودت شوی ، و صبر کن تا
خونسردی را دوباره به دست آوری . با این که
احساس ، جلوۀ الهام است ، اما شخص عصبانی
نمی تواند چیزها را با وضوح درک کند . قلبت را
آرام کن . تنها به این وسیله می توانی چیزها را
همان طور که هستند ، دریابی.

-9 راز عشق در این است که طرف مقابلت را
تحسین کنی . هرگز بافرض این که خودش این
چیزها را می داند ، از تحسین کردن غافل مشو .
مشکلی پیش نخواهد آمد اگر بارها با خلوص
نیت بگویی : دوستت دارم . گرچه احساسات
بشری به قدمت نسل بشر است ، اما کلمات
همواره تازه و جوان خواهند ماند .

-10 راز عشق در این است
که در سکوت دست یکدیگر را
بگیرید . کم کم یاد می گیرید
که بدون کلام رابطه برقرار کنید.

-11 راز عشق در این است
که به عشق ، بیش از یکدیگر
احترام بگذارید ، زیرا عشق
هدیۀ ازلی خداوند است .

-12 راز عشق در توج ه کردن به لحن صداست .
برای تقویت گیرایی صدا ، باید آن را از قلب
بیرون بیاوری ، سپس رهایش کنی تا بلند شود
و به سمت پیشانی برود . تارهای صوتی راآرام و
رها نگه دار . اگر احساسات قلبی ات را به وسیلۀ
صدا بیان کنی ، آن صدا باعث ایجاد شادی در
دیگری خواهد شد .

-13 راز عشق در این است که بیشتر با
نگاه حرف بزنی ، زیرا چشم ها پنجره های روح
هستند . اگر هنگام صحبت از نگاه استفاده
کنی ، مثل آن است که پنجره ها را با پرده
های زیبا بیارایی و به خانه گرما و جذابیت
ببخشی.

-14 راز عشق در این است که از یکدیگر
انتظارات بیجا نداشته باشید ، زیرا نقص
همواره جزء لاینفک بشر است . ذهنت را بر
ارزشهایی متمرکز کن، که شما را به یکدیگر
نزدیک تر می کند ، نه مسائلی که بین
شما فاصله می اندازد.

-15 راز عشق در این است که حس
تملک را از خود دور کنی . در حقیقت هیچ
کس نمی تواند مال کسی شود . شریک
زندگی ات را با طناب نیاز نبند . گیاه
هنگامی رشد می کند که آزادانه از هوا و نور
آفتاب استفاده کند .

-16 راز عشق در این است که شریک زندگی ات را
در چارچوبی که خودت می پسندی حبس نکنی .
عیبجویی باعث تباهی می شود . همه چیز را همان
طور که هست بپذیر ، تا هردو شاد باشید . قانون طلایی
این است : نقاط قوت را تقویت کن ، و ضعف ها را
نه تقویت کن ، نه تقبیح . هرگز سعی نکن باسوزاندن
، جلوی خونریزی زخم را بگیری .

-17 راز عشق در این است که هنگام
سوءتفاهم، فقط به این فکر نکنی که طرف
مقابل چه طور ناراحت کرده است . در عوض
به راه حلی فکر کنی که در آینده از بروز
سوءتفاهمی مثل آن جلوگیری کند .

-18 راز عشق در این است که هیچ
کدام خود را معلم دیگری ندانید . به
عبارت دیگر از این که می توان ید از
یکدیگر یاد بگیرید . سپاسگزار باشید.

-19 راز عشق در این است که وقتی
پیشنهادی به نظرت می رسد ، به نیاز خودت
برای بیان آن فکر نکنی ، بلکه به علاقۀ
دیگری به شنیدن آن فکر کنی . اگر لازم بود ،
حتی ماه ها صبر کن تا آمادگی شنیدن آنچه را
میخواهی بگویی پیدا کند .

-20 راز عشق در این است که
باور ها ، آرمان ها و اهداف تان
را بایکدیگر در میان بگذارید.

-21 راز عشق در آرامش است ، زیرا آرامش
باعث تکامل عشق می شود . عشق ، هوای
نفس و احساسات شدید نیست . عشق انسان
ها نسبت به یکدیگر بازتابی از عشق ازلی
است و خداوند آرامش کامل است .

-22 راز عشق دراین است که دروجود یکدیگر
عاشق خداباشید،تا همواره علی رغم همۀ
اشتباهات،تشنۀ رسیدن به کمال باشید ، چرا که
بشر همواره علی رغم موانع فراوان ، سعی می
کند به سمت آرمان های جاودانه حرکت کند .

-23 راز عشق در این است که محبت تان را
بسط ده ید تا تبدیل به عشق واقعی میان دو
انسان شود . سپس آن عشقی را که دست
پروردۀ پروردگار است بسط دهید ، تا بشریت و کل
مخاوقات را در برگیرد .

-24 راز عشق در این است که به دیگری لذت
ببخشی ولی عشق را برای لذت نخواهی . زیرا عشق
حقیقی هوی و هوس نیست .هرچه نفس قوی تر باشد
، تقاضاهایش بیشتر می شود و هر چه تقاضاهای
نفس قوی تر باشد ، خودپرستی را در تو بیشتر ، بیشتر
تقویت می کنند و عشق چهرۀ واقعی خود را در
ملایمت و مهربانی آشکار می کند ، نه در لذت
جویی.

-25 راز عشق در مراعات حال
دیگری است . هر قدر ملاحظۀ
حال دیگران را می کنی ،
کسی را که دوست داری بیشتر
ملاحظه کن .

-26 راز عشق در آن است که
جاذبه های خود را با دیگری قسمت
کنی ، جاذبه نیروی لطیف و نافذ است
که از دیگری دریافت می کنی .
این نیرو تنها با بخشش رشد می کند.

-27 راز عشق در ایجاد تنوع در
زندگی است . نگذار که روزمرگی ه ا
مثل سیم های کوک نشدۀ ساز نغمه
زندگی عاشقانه تان را به نوایی غم
انگیز تبدیل کند .

-28 راز عشق در این است که در هر فرصتی
کنار یکدیگر آرام بگیرید ، باهم تنها باشید ، و
افکارتان را بایکدیگر درمیان بگذارید . لازم
نیست برای سرگرم شدن حتما ” از محرکات
خارجی است فاده کنید . قرار بگذارید که بیشتر باهم
تنها باشید ، تا بتوانید خودتان باشید .

-29 راز عشق در این است که با زمانه کنار
بیایید . مایع عشق تان را طوری نگه دارید که
بتوانید گودال هایی را که زندگی پیش پای
تان می گذارد ، پر کنید .

-30 راز عشق در این است که
به مح بوب تان قدرت و آرامش
بدهید و از او قدرت و آرامش
دریافت کنید ، اما نه با اصرار .

-31 راز عشق دراستواری است . در فصول
مختلف زندگی ، عشق تان را مانند کوه
بلندی استوار ، مانند خاک حاصلخیزی پر ثمرو مانند آفتاب چنان در مرکزیت نگه دارید
که همۀ ستارگان گستردۀ زمان و فضا به دور
آن گردش کنند.

جی . دونالد والترز - علی محب خسروی
4fvfcja چه خبرا بوده اینجا..
خوب یکی منم خبر میکرد بد نبودااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

از وقتی نامه ی سها رو خوندم این شکلیمTears
خسته چرا من نتونستم دانلود کنم؟!این رسمشه..من که این همه برای صدات تبلیغ کردم..13آه ای دنیای جفاکار...
سلام دوستای گل
من تازه اینجا رو دیدم
می خواستم بگم مهدی 69 خیلی نامت بامزه بود
وای چقدر خندیدم ...خودت خندت نگرفت اینارو می نوشتی
ولی جالب بود، خب مگه نامه باید حتما فلسفی و بزرگونه باشه 53258zu2qvp1d9v
با سلام

بررسی تنوع طلبی جن/سی

با وجود اینکه ارضاء جن/سی در اوج لذت جن/سی صورت می پذیرد اما متاسفانه اکثر افراد در س/ک/س با شریک جن/سی خود نمی توانند این اوج را به حد کفایت برسانند و به بیان دیگر به طور ناقص ارضا می شوند، لازمه ی ارضاء شدن به صورت کامل آن است که دو طرف پیش از برقراری رابطه ی جسمانی، رابطه ی عاطفی را تجربه کرده باشند.
بیش از 60 درصد افراد در اکثر موارد به طور ناقص ارضاء می شوند، اما این کامیابی های ناقص در جامعه و فرهنگ جن/سی جهان چه تاثیری خواهد داشت؟
مردان و زنانی که نتوانند از طریق آمیزش با شریک جن/سی خود به ارضاء کامل برسند، به مانند گرسنگانی هستند که همه چیز را غذا می بینند، آنان همواره در جستجوی لذت جن/سی اند و هیچ گاه سیر نمی شوند، طبعا اشخاصی که در آمیزش جن/سی به ارضاء کامل جن/سی دست می یابند به س/ک/س با تک همسر یا تک معشوقه ی خود قانع اند، اما اگر کسی کاملا ارضاء نشود به آمیزش با شریک جن/سی خود قانع نبوده و همواره در پی کشف فردی زیباتر و شه/وت انکگیزتر و یا روشی جدید برای ارضای جن/سی خویش است، به بیان ساده تر ریشه ی اصلی تنوع طلبی جن/سی، هم/جنس بازی و…، نرسیدن به ارضای کامل جن/سی و گرسنه ماندن است، تنوع طلبی جن/سی ذاتی و برخواسته از طبیعت انسان نیست، بلکه پدیده ای است که هرگاه عشق در روابط زناشویی جامعه کمرنگ می شود، از ارضاء ناقص جن/سی متولد می گردد، بنابراین میزان تنوع طلبی جن/سی با میزان عشق در جامعه رابطه ی عکس دارد، در جامعه ای که عشق معنای خود را از دست بدهد، مردان و زنان در طمع کسب لذت بیشتر و ارضای تنوع طلبی خویش، به دنبال چشم چرانی و تماشای فیلم ها و تصاویر شه/وت انگیز، هم/جنس بازی و… خواهند رفت…

اشتباه است اگر بگوییم که فردی که تنوع طلب نیست با تک شریک جن/سی خود ارضاء می شود و فردی که تنوع طلب هست با چند شریک جن/سی، صحیح تر آن است که بگوییم، فقط کسانی به معنای واقعی و کامل ارضاء می شوند که تنوع طلب نیستند، تنوع طلبی برخواسته از ارضاء های ناقص جن/سی است و شخص تنوع طلب هیچ گاه به طور کامل ارضاء نمی شود، چنانچه شخص تنوع طلب بتواند چندین بار در س/ک/س با یکی از شرکای جن/سی خود ارضای کامل جن/سی را تجربه کند، میل به تنوع طلبی در او کمرنگ و به مرور زمان ریشه کن خواهد شد!
اگر به همسرتان شک داشته و نگرانید از اینکه مبادا با شخص دیگری رابطه داشته باشد، به جای کنترل روابط و رفت و آمدهایش سعی کنید روابط عاطفی میان یکدیگر را قوی و قوی تر کنید، در اینصورت می توانید مطمئن باشید که او لحظه ای به شخص دیگری فکر نخواهد کرد…

در پناه خدا‌!
4fvfcja در باره روش های صحیح و ارضای کامل جن/سی مطالب زیادی هست ،
ولی نمی دونم مناسب با جو کانون هست یا نه ، نظر بچه ها چیه ؟
ولی فکر کنم اگه فقط منابع یا کتاب معرفی کنیم بهتره .
با نظر مجتبی موافقم
چون الان ممکنه باعث تحریک بشه
بعدا که ازدواج کردم، حتما می خونم4fvfcja
مرسی
4fvfcja
نه این ها رو لازمه که قبلش بخونی ، مخصوصا در اولین رابطه جن/سی خیلی مهمه ، و کلن قبلش میگن باید آشنایی پیدا کنی. ... منتها وقتی که جنبه اش رو داشته باشیم .
متاسفانه لینک داونلودش رو پیدا نکردم
کتاب های زیادی در این باره هستن ولی ما چون فرهنگ ایرانی و مذهبی داریم این کتابی که معرفی میکنم ، با شرایط دختر و پسرها یا همسران ایرانی نوشته شده ،:
این بهترین کتابیه که من سراغ دارم :

نویسنده : یوسف غلامی
انتشارات لاهیجی

ازدواج و مسایل جن/سی همسران

3 تا کتاب دیگه هم در این باره نوشته :

جلوه نمايي زنان و نگاه مردان

راز يك فريب

نشاط جن/سي جوانان

اگه لینک داونلودش بود سعی میکردم مطالبیو از این 3 تا کتاب آاخری توی کانون بذارم ، ولی گشتم نبود ، فقط لینک خریدش بود .

13 خودم یه بار وقتی داشتم کتاب(مسایل جن/سی همسران ) رو میخوندم ...13 فقط وقتی احساس کردین جنبه اش رو دارین بخونین .
.............................................................................................................................................
(1388 آبان 14، 21:43)tanha نوشته است: [ -> ]منم می خوام نامه بنویسم

اجازس

خوشم اومد 4fvfcja

----------------
سلام بر همسر مهربونم
خوبی آقا 1744337bve7cd1t81

می دونی همیشه فکر می کنم تو الان بدون من داری چیکار می کنی ؟
حتما بهت سخت می گذره
آخه به من سخت می گذره

دوست دارم یه روز نمی دونم چطور یا کجا
خدا من و تو رو سر راه هم قرار بده
تا بعد از این تنهایی هامون تموم بشه
دوست دارم تمام محبت و عشقی که هر گز اجازه ندادم صرف شخص دیگری بکنم رو یه روز هدیه کنم بهت
می دونی عزیزم
عاشق بودن و عاشق شدن رو دوست دارم
ولی دوست دارم قلبم و تمام وجودم رو فقط برای تو نگه دارم
برای تویی که من رو برای خودم خواهی خواست
شاید هیچوقت نتونم تمام بلاهایی که سرم اومده رو بهت بگم
آخه اونوقت تو هم مثل من از کسانی که با من چنین کردن کینه بدل می گیری
ولی دوست دارم عزیزم
با اومدن تو تمام کینه ها فراموشم بشه
تمام غصه هایی که اینهمه سال اذیتم کرده تموم بشه
الان بچه های کانون بهم می خندن می گن اینو چه ندید بدیده
راستش
هیچوقت بخودم اجازه ندادم با پسری طور دیگه ای صحبت کنم

چون ایمان داشتم که اگر من رعایت کنم تو هم رعایت می کنی
درسته هنوز ندیدیمت یا نمی دونم کی هستی
ولی مهم اینه که خدا ما رو برای هم حفظ کرده
تا یه روز یه جایی برای هم باشیم
تا عشق رو تجربه کنیم
تا بفهمیم دنیا بدون عشق چقدر پوچ بود و ما چه سالها در انتظار پایان پوچی نشستیم
عزیز دلم مواظب خودت باش
منم از خودم مواظبت می کنم
تا وقتی که در کنار هم هستیم از هم شرمنده نشیم
امیدوارم تو لا اقل گرفتار این درد نبوده باشی
البته اگر بوده باشی هم حق ندارم ازت ایراد بگیرم چون خودمم به خودم بد کردم
امیدوارم محبتی که من برات خالص و دست نخورده نگه داشتم تو هم برا من نگه داشته باشی
و صرف دخترا ی دیگه نکرده باشی
شرمنده ولی خیلی بدم می یاد از پسری که بهر دختری ادعای عاشقی کرده و بعد ..........

راستی
می گم پس کی تصمیم به ازدواج می گیری
مادر زنت همش غر می زنه می گه پس این شوهر تو کی می اد تو رو ببره
می گم مامان جون آقامون رفته پول در بیاره بعد یه اسب سفید بخره بعد بیاد بریم خونه بخت
ولی راستش
من اسب سفید نمی خوام
من از تو یه قلب پاک و سفید می خوام
قلبی که توش جز خدا رو راه نداده باشی
همین برای من کافیه
ما باهم می سازیم دنیامون رو
آرزو هامون رو

عزیزم تنهایی سخته
ولی به انتظار اومدنت می ارزه که تنها باشم !!!!!
کاش این نامه واقعا بدستت می رسید
انوقت می گفتم تورو خدا هر جایی هستی آب تو دستته بزار زمین بیا منو ببر
از این همه نفرت خستم
بیا
عشق جایش تنگ است

(1388 آبان 15، 18:30)سها نوشته است: [ -> ]سلام
از همه بابت اینکه نامه ام اینقدر طولانی شد معذرت میخوام...
خب ...حرف با کسی که دوستش داری همیشه طولانی میشه دیگه...
خلاصه ببخشد..

""""""""""::::::::::::::::"""""""""""""""::::::::::::::::::""""""""""""":::::::::::::::::"""""""""
"به نام خدا"

مهربونم سلام،خوبی؟ میدونم که هستی !! مگه نه؟؟!
آخه من خوبم...
بهت گفته بودم، خوبی تو خوبی منم هست....تو که باشی منم هستم...
پس من خوبم ،چون تو خوبی...

دارم به عکست نگاه میکنم....همون که تو حرم امام رضا(علیه السلام) گرفتیم....
یادت قبلش چه قدر گریه کرده بودم.و تو چقدر بهم میخندیدی؟
یادت دماغم قرمز شده بودو تو سعی میکردی منو بخندونی تا عکسمون خراب نشه؟...
آخرشم من مثه دلقکا شدم...
بعد از این همه سال هنوز میشه خنده ی چشماتو دیدو از حرارتش گرم شد.

دلم برات تنگ شده..بهت گفته بودم که خیلی دوستت دارم؟؟
اگه نگفتم ...حالا میگم..."خیلی دوست دارم"..

این روزا که نیستی، بیشتر میبینمت....بیشتر باهامی....بیشتر باهات حرف میزنم...
بیشتر هستی....بزرگ شدی،هم تو دلم ،هم تو خونه...
این روزا فرصت کردم خودمو با قبلنا ..با سالهایی که هنوز ندیده بودمت... اون موقع ها که
تازه داشتم خودمو میشناختم....اون روزا که تمام رنگا فقط مال من بود...وقتم...انرژیم....جوونیم...
همه و همه مال من بود ...
آره،خودمو با روزای خیلی دور مقایسه می کنم..

میبینم این روزا من چیزی دارم که قبلنا نداشتم ....

این روزا من بی نهایت آرومم...اما اون روزا نه...
این روزا من تنها نیستم ..اما اون روزا نه....
این روزا من عاشقم ..اما اون روزا نه....
این روزا من کاملم ..اما اون روزا نه...

میدونم اگه بودی و این حرفارو میشنیدی، بهم میگفتی : من چی بگم؟اینا همش از سر لطف و مهربونی توِِ..
میدونم این حرفارو واسه دل خوشی من میگی و منم همیشه با پرویی بهت گفتم :البته که به خاطر منه...

اما حالا که نیستی ...راستی چرا بی من رفتی؟وای که اگه بدونی چقدر دلم برات تنگ شده....
حالا که نیستی؛میبینیم درایت تو ...مهربونی....صبر...گذشت....واز همه مهمتر ایمان تو بوده که
مارو به اینجا رسونده...
به این همه آرامش ..به این همه نعمت...
خدایی، من و تو اگه هیچی به دست نیاوردیم..که البته آوردیم..مگه نه؟!!
به یقین در مورد قول خدا که گفت: "...لتسکنوا..." رسیدیم...
و این واسه من یه نویدِ که اشتباه نکردم....تو بهترین انتخاب من بودی..

الان دارم آخرین عکسی رو که توی کوه گرفتیم نگاه میکنم و با عکس قبلیت مقایسه اش کردم...
خیلی پیر شدی مرد.... منم پیر شدم اما تو انگار بیشتر...
بمیرم الهی..این نشون میده که من زن خوبی نبودم...بار زندگی بیشتر رو شونه تو بوده و من بازم تنبلی کردم
و تو هم باز جور منو کشیدی..

منو میبخشی؟
حلالم میکنی؟
اصلا از من راضی هستی؟
میدونی که ؛رضایت تو ،مصداقی از رضایت خدای منه...
پس از من راضی باش..خوب؟؟!

از بین عکسای آلبوم یهو نگام افتاد به عکسی که دم رفتنت انداختی ...
چه خوشحالی؟!! .... وای ،بازم دلم برات تنگ شد....
خب حق دارم...آخه اینقدر به خودت رسیدی که شدی مثه جوونی هات...همون موقع ها که دلمو هوایی کردی و
آخرش هم به بند بزرگی دلت گره زدی...
اینو بهت گفته بودم؟.... که من ازاین بند و گره و پیوندی که با دلت خوردم ،اصلا پشیمون نیستم...
اگه نگفته بودم ...حالا میگم...
منم میخواستم برم پیش خدا همین قدر به خودم میرسیدم....

حالا دارم وصیت نامه تو میخونم...
اینجا هم بزرگیتو به رخم کشیدی و منو غرق کردی تو دریای مهربونیت....
من بی تو هیچی از این زندگی نمیخوام....
زندگی من تویی...

حاجی ،وای که چقدر این صفت برازندتتِ...
حاجی ..حجت قبول ...

بی صبرانه منتظرم تا بیایی و منو باز به دنیای خودمون ببری.
قربونت...ارادتمند....وبی نهایت دل تنگت..
"سها"

زیبا بود.
بچه ها چرا هیچ کی دیگه نامه نمی نویسه برا همسرش4fvfcja
اگه بتونم حتما می نویسمش53258zu2qvp1d9v
سلام

تفاوت عشق با وابستگی

"کسی که خود را اسیر هوس می کند، به سوی نابودی پیش می رود، امّا آن که عاشقانه بر عشق بوسه می زند، همچون پرنده ای به سوی طلوع و آزادی، پرواز میکند" "ویلیام بلیک"

وابستگی چیست؟

وابستگی به احساسی گویند که کسی با اسارت و بستن دست و پای خود، نفر مقابل را نیز اسیر خود می کند و به اعماق چاه می کشاند. اگر کسی در یک رابطه احساس ترس و عدم امنیت کند و دائماً فکر از دست دادن یار خود باشد، ناخودآگاه وابسته می شود.

وقتی وابسته کسی می شوید، بر او تکیه می کنید و هر چه که بگوید و انجام دهد، برای شما خوشایند است و در این بین است که به او نزدیک تر و به نوعی با وی آمیخته می شویم. وابستگی با نزدیکی ارتباط با شخص مقابل، رابطه ای مستقیم دارد.

ما با خیال عشق، نزدیک تر و وابسته تر می شویم تا اینکه منیّت خود را از دست می دهیم و محو می شویم. وابستگی به حالاتی چون، کنترل طرف مقابل، حسادت و محدود کردن آزادی منجر می شود، در این وضعیت، ما تابع احساسات فوق هستیم و تمام ابعاد زندگی ما را همچون زنجیری احاطه میکند.

این وابستگی تمام زندگی ما را در بر می گیرد و همچنان ادامه می دهیم تا وقتی که یکی از طرفین یا چیزی، اوضاع را تغییر دهد، با کوچکترین تناقضی، نسبت به یار خود، عکس العملی تند نشان داده و متعاقباً در این جرّ و بحث، کلماتی رد و بدل می شود که باعث ایجاد حس تهدید، از دست دادن وی و به آتش کشیدن روح ما می شود و نتیجه ای جز، احساس حقارت، انتقام جویی و خودخوری در بر نخواهد داشت. اگر وابسته ی کسی شوید، دوست دارید که همه چیز طبق خواسته و نظر شما پیش رود و به دلیل عدم اجراء و تایید آن، احساس می کنید در زندگی طرف خود زیادی هستید و سردرگم و گیج می شوید.

چارلت کاسل در کتاب خود(اگر بودا ازدواج می کرد)، می گوید: "در وابستگی، دو طرف وابسته ی تحسین، تصدیق، سکس، امنیت خاطر و حالات و عواطفی هستند تا بتوانند ارزشهای خود را باور کنند. جملاتی تکان دهنده چون، "من با تو احساس خوبی ندارم" یا در مقابل، "تو به من احساس خوبی می دهی"، این ها علائم وابستگیست، چرا که در صورت عدم وجود طرف مقابل و نظرات او، شخص اعتماد به نفس خود را از دست می دهد. این به آن معنی نیست که کسانی که فقط وابسته نیستند و عاشق واقعی هستند، این تأییدات، جملات و حمایت ها را در رابطه ی خود ندارند، بلکه عاشق های حقیقی، در اعتماد به نفس، ذات و خلق و خوی خود، وابسته ی مطلق و پیرو معشوقه ی خود نیستند و با حفظ منیت درونی خود، عاشق یار و همدم خود می باشند.

عشق

کسی که عاشق واقعیست، معشوقه ی خود را رها و آزاد می گذارد، عشق می ورزد بدون انتظار، خود محوری در این رابطه معنایی ندارد، عاشق، همواره با احساسات عمیق، معشوقه خود را می ستاید، اگر بین آنها بحث یا مشکلی باشد، درست است که هر دو طرف غمگین و ناراحت می شوند، اماّ خوب می دانند که در انتها باز هم به سوی هم برمی گردند و گاهی اوقات این ناراحتی ها، باعث جذّابیت و استحکام بیشتر رابطه ی آنها می شود. وی همواره از معشوقه خود انتظار ندارد که حکم دلقکی را بازی کند و دائماً او را خوشحال کند.

عشق زمانیست که با چشم و ذهنی باز بسوی یار خود بشتابیم، این حس از درون و اعماق وجود ما شکل می گیرد. در نگاه اوّل، تمام وجود ما دگر گون می شود، در این بین وابستگی و دلبستگی نیز ایجاد می شود، امّا با این تفاوت که این عشق دو طرفه است و هر دو به یکدیگر اجازه می دهند که با کنترل این وابستگی، فضایی آزاد برای سیر در افکار عاشقانه خود داشته باشند و با مرور زمان این دگرگونی و عواطف، بدون بستن دست و پای همدیگر، بیشتر و بیشتر می شود.

از وابستگی تا عشق

چطور می شود که رابطه ها از وابستگی و اسارت به درجه ی عشق و آزادی می رسد؟ و از پیچک های مزاحمی که تحت عنوان دوست داشتن ولی در اصل وابستگی، وجود ما را در بر گرفته آزاد شویم و با حسّ رهایی و استقلال از عشق و رابطه ی خود با معشوقه مان لذّت ببریم؟

اوّلین گام در این راه، خود شناسی است، با بررسی رفتار و اعمال خود ببینیم که دقیقاً کدام از آنها را بدون خواسته و آگاهی خود، طوطی وار اجرا می کنیم. حقیقت این است که نهایت رابطه ی وابستگی چیزی جز رنج و عذاب نیست. نحوه ی واکنش ها، انتظارات خود را از طرف مقابل بررسی کنید و نسبت به اطمینان و تداوم حقیقی این رابطه مطمئن شوید. اگر وابسته باشید، به وضوح می بینید که ناخودآگاه گفتار و رفتار شما صرفاً تحت فرمان طرف مقابل شماست.

گام بعدی این است که خود بخواهید که از این اسارت رها شوید، اگرچه در این راه باید به تدریج و بادرایت عمل کرد. مسلماً این تغییر حالت، در بیشتر مواقع، سخت و دردآور است، البته تحمّل این حالات، زمان بر بوده و به یکباره نباید صورت گیرد، همچنین در این بین باید از اعتراض و سرزنش و مقصّر دانستن طرف مقابل خودداری کنید. "خود را کنترل کنید"، به این معنی که در حین ترک عادات غلط قدیمی، با کنترل احساسات خود، از شکایت و ایجاد اضطراب و آشفتگی جلوگیری کنید. البته در این بین باید انتظار هر عکس العملی را از طرف مقابل خود داشته باشید، مثل، عصبانیت، توهین و...، کار راحتی نیست امّا باید صبورانه تحمّل کنید.

امواج و افکار منفی همیشگی را که باعث ایجاد عدم امنیت و ترس در وجودتان بود را رها کنید و واکنشی به آنها نشان ندهید. به جای احساس قربانی شدن، مسئولیت اعمال و رفتار خود را بپذیرید و اختیار خود را به دست بگیرید.تنها به چیزی فکر کنید که در شما احساس آرامش می دهد نه سرزنش و انتقاد و اجبارات منفی طرف مقابل، شما خود مسئول خوشنودی خود هستید. به جای اینکه خود را همچون موجودی آویزان به وی حس کنید، نقش حیاتی خود را به عنوان انسانی بالغ بدست گیرید.

اگر بتوانید یار خود را بدون هیچ انتظار، تحکّم و ... تصور کنید، موج سرزندگی، آزادی فوق العاده و جدیدی وجود شما را در بر می گیرد، اگر هر دو طرف به نتایج عذاب آور، ترسها و خواسته های بی منطق و رنج آور ناشی از وابستگی آگاه شوند، هر دو به خود می آیند و بر آن می شوند تا با یک بازنگری، رابطه ی خود را از یک رابطه ی تحمیلی به رابطه ای سرشار از شادی و انرژی مثبت تغییر دهند. در واقع با تسلط و کنترل خواسته های نامعقول خود، ترسها، عصبانیّت و صدمات ناشی از واستگی را محدود و ابر تیره را از روی خورشید عشق و حرارت ناشی از آن که تا به حال مخفی مانده بود کنار می زنید.
منبع : mardoman.net

در پناه خدا !
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24