کانون

نسخه‌ی کامل: همسر داری یا همسر یابی!
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
سلام

يه پسر مومن ازدواج كرده ... خاطراتشو توي دوران مجردي نوشته و همينطور تجربياتشو ...

پيشنهاد ميكنم حتما بخونيد ... يه داستان كوتاهه تقريبا ... سر فرصت با حوصله بخونيد و اگر هم نظر داشتيد كه كمك كننده بود ،‌همين جا بگيد !

لينك : من و زهرای خوبم

شايد يه خورده طولاني به نظر بياد ولي ارزش خوندن و فكر كردن داره !!!

اگر هم خواستيد حتما بقيه اين وبلاگ رو هم ببينيد !

در پناه خدا !
سلام.
آشتی کن، قبل از قهر!


اختلاف‌نظر، اختلاف رأی و عقیده، همه‌جا وجود دارد و انکار هم نمی‌شود، بین هر دسته و اجتماعی با هر شیوه و طرز فکر و عقیده‌ای، بالأخره یک‌سری اختلافات وجود‌دارد یا به‌وجود می‌آید .

چند‌صباحی این اختلافات، ذهن و وقت دو طرف را به خود معطوف و مشغول می‌دارد؛
تلاش‌های منفی،
برداشت و قضاوت، گاه مغرضانه،
جملات دردآور و تأسف‌بار
و سرانجام، یک اتفاق، ما را بر سر یک میز می‌نشاند.
دو طرف دعوا (دو نفر، دو حزب، دو طرز فکر، دو گروه و حتی دو کشور) چندین و چندبار می‌نشینند،
به حرف هم گوش می‌دهند، دلیل و برهان برای رد دیگری و اثبات خویش ارائه‌ می‌دهند
(یک حرف مشترک با دو برداشت کاملاً متضاد)
کمی گلایه،
کمی چاشنی عذرخواهی
و سرانجام، پس از کشمکشی کاملاً آرام و دلپذیر، این مجادله، سوءتفاهم یا اختلاف، ختم به‌خیر می‌شود.

بیایید پیش از قهر، آشتی‌کنیم تا نیازی به قهر نباشد.

بیایید پیش از هر کاری، بنشینیم،
آرام و معقول به حرف هم گوش فرادهیم،
برای اثبات و یا رد عقاید طرفین، دلیل و برهان بیاوریم،
پیشاپیش برای مشکلات ریز و درشت غیرقابل‌پیش‌بینی، از هم عذرخواهی‌کنیم
و در یک کلام، آماده‌ی آشتی و همراهی شویم.
این‌جا دیگر به فرمول زشت قهر، نیازی نیست چراکه قبلاً آشتی کرده‌ایم و چون در سلسله‌مراتب وجودی، قهر پیش از آشتی‌ست، نوبت به قهر نخواهد رسید.


آشتی بدون قهر، یعنی
کاری که قراراست بعدها با هزاران خواهش، التماس و انواع و اقسام واسطه‌ها در یک محیط سراسر خجلت و شرم انجامش دهیم،
بیایید صاف و پوست‌کنده، روبه‌روی هم بنشینیم و مشکل را پیش از بروز، حل‌کنیم.

می‌شود سخت‌نگیرید، حتماً ممکن‌است پیش از قهر، آشتی‌کرد.

بیایید آشتی‌کنیم تا مجبور‌ نباشیم تن به قهر دهیم.

درپناه امن یادخدا، ایام به کام..یاعلی.53
سلام

قصه خواستگار عاشق

ازدواج با بیمار روانی؟! هر کدام از ما ممکن است دچار چنین اشتباهی بشویم چون منظور از بیمار روانی، آن چیزی که در ذهن شما نقش می‌بندد، نیست.... روان‌پزشکان می‌گویند که خیلی از ما ممکن است مجذوب‌ رفتارهای یک بیمار روانی شویم و با او ازدواج کنیم و خیال کنیم که او بی‌همتاست و از آسمان به زمین آمده تا ما را خوشبخت کند! "باورت نمی‌شه، آن‌قدر دوستم دارد که نگو و نپرس، با اون همه مشغله کاری، مرتب به من زنگ می‌زند و یادآوری می‌کند که مثلا قرص‌ام را بخورم یا صد بار پیامک می‌دهد که رسیدی؟ رفتی؟ اومدی؟ اصلا اهل رفیق‌بازی نیست؛ همه‌چیزش معلومه، حتی می‌دانم راس چه ساعتی مشغول چه کاری است. افتادم توی خوشبختی..." «...اون عاشق‌ام نبود... مریض بود؛ یک مریض روانی... چه کار کنم؟...»

ادامه در اين صفحه...

در پناه خدا !
سلام

سخت ترین جمله دنیا !

تا حالافکر کردین سخت ترین جمله دنیا چیه؟.....نمیدونین ؟

سخت ترین جمله دنیا اینه که مردی به همسرش بگه "دوست دارم"

ظاهراً یه جمله ساده هست که از دو کلمه ساده تر ساخته شده ولی گفتنش از کار در معدن سخت تره!

حالا چرا بگوییم وچگونه ....

یکی از خصلتهای طبیعی هر انسانی اینه که به دنبال تایید از طرف کسانی هست که دوستشون داره

به همین دلیل باید تا جایی میتونین تلاش کنین تا مطمئن شید که شریک زندگی شما می دونه که تا چه اندازه اونو دوست دارید وبراش ارزش و احترام قائلید.در میان گذاشتن این امر که چه احساسی نسبت به همسرتون دارید اصلاً نیازی به صرف وقت زیاد نداره !...اگر هم احساس می کنین اون در حال حاضر میدونه که شما چه احساسی نسبت به اون دارین ،بدنیست که گاه و بی گاه یاد آوری های کوچیکی داشته باشین تا اونم بیشتر به شما علاقمند بشه

همه ما دوست داریم تا به خاطر کارهایی که انجام میدیم موردتایید وپذیرش سایرین قرار بگیریم حالا چه این کار تامین مالی خانواده باشه،چه پرورش مناسب فرزندان ویا سایر موفقیتهایی که در زندگی به دست میاریم.بنابراین اگر دائماًبخواین نقد کنین وفقط جنبه های منفی شریک زندگی خودتون رو ببینید ،گفتن ((دوست دارم)) نمیتونه کاری از پیش ببره در حقیقت با این کاربدتر ارزش خودتون رو از بین میبرین وبه راحتی همسرتون میتونه متوجه بشه که حرف های شمااز ته دل نیست .متاسفانه بیشتر ما چنین کاری رو انجام میدیم

در قدم اول باید سعی کنین تا انتقادهاتون آزار واذیتی رو به همسرتون وارد نکنه ......اگر انتقادی هست باید با شیوه های مسالمت آمیز باشه

به جای این که تمام توجهتون روی اشتباهات و عیوب همسرتون متمرکز بشه بهتره سعی کنین روی مسائلی که اون توانایی بیشتری داره تاکید و ازش قدردانی کنین

مثلاً وقتی که همسرتون بابیرون بردن زباله ها قصد داره تا به نوعی،عشق ومحبت خودش رو به شما نشون بده یادتون نره که از چنین عباراتی استفاده کنین :((ممنونم از اینکه این کار رو انجام دادی))......((از تو سپاسگزاری می کنم که ....))ویا((من تو را تحسین می کنم که ....))البته جملات موثرتر وزیباتری هم وجودداره ولی معذورم .......یعنی گفتن نَگین !

در کل سعی کنین محدوده استفاده از این کلمات وعبارات روافزایش بدین

شما هم با من موافق هستین که این سخت ترین جمله دنیاست ؟

وچرا سخت ترین جمله دنیاست ؟
از : تبيان

در پناه خدا !
سلام
امیر علی جان گفتن دوست دارم سخت نیست.جدیدا همه مثل نقل و نبات به هم میگن.
این جمله مقدسه واسه کسایی که واقعن عاشقن.
با اینکه باید به همدیگه احترام بزاریم و از هم تشکر کنیم کاملا موافقم.این کار باعث میشه طرف مقابل احساس رضایت از کاری که کرده بهش دست بده.به نظر من باید همیشه بههمسرمون احترام بذاریم و با رفتار و گفتارمون بهش عشق بدیم و به تواناییهاش باور داشته باشیم و همیشه تشویقش کنیم.زن و شوهر باید پشت هم و در کنار هم باشن.
وقتی عاشق میشی وقتی ازدواج میکنی من میشه ما.
تو زندگییه مشترک غرور و لجبازی و خودخواهی جایی نداره.
سلام

دو هدف اساسی ازدواج

در این نیاز دو هدف دنبال می­شود که در طبیعت و فطرت بشر ریشه دارد: یکی آرامش روح و روان فردی یا انسجام تکامل، و دیگری ادامه نسل و حفظ نوع.

استاد مطهری تفاوت­های زن و مرد را تناسب تلقی می­کند، نه نقص یا کمال؛ زیرا هدف قانون خلقت از این تفاوت­ها آن است که میان زن و مرد برای زندگی مشترک تناسب بیشتری پیدا شود؛ چرا که مجرد زیستن، انحراف از قانون خلقت به شمار می­آید.

ایشان می­نویسد:
اساساً این مسأله تفاوت زن و مرد یکی از عجیب­ترین شاه­کارهای خلقت است، درس توحید و خداشناسی است... دستگاه عظیم خلقت برای این که به هدف خود برسد و نوع را حفظ کند، جهاز عظیم تولید نسل را به وجود آورده است... و در آن­جا که بقا و دوام نسل احتیاج دارد به همکاری و تعاون دو جنس، مخصوصاً در نوع انسان، برای این که این دو را به کمک یکدیگر در این کار وادارد؛ طرح وحدت و اتحاد آن­ها را ریخته است. کاری کرده است که خودخواهی و منفعت طلبی ـ که لازمه­ی هر ذی حیاتی است ـ تبدیل به خدمت و تعاون و گذشت و ایثار گردد، آن­ها را طالب همزیستی با یکدیگر قرار داده است و برای این که طرح کاملاً عملی شود و جسم و جان آن­ها را بهتر به هم پیوند دهد؛ تفاوت­های عجیب جسمی و روحی در میان آن­ها قرار داده است، و همین تفاوت­ها است که آن­ها را بیشتر به یکدیگر جذب می­کند، عاشق و خواهان یکدیگر قرار می­دهد.

در پناه خدا !
سلام

خوب بزارید منم یه چیزی گفته باشم. از اول بحث شروع کردم به خوندن . چند صفحه ای خوندم ولی کامل نشده .

آقا مهدی مشیه دلایل خودتو بگی . چون متاسفانه منم دارم به همین نتیجه می رسم 1744337bve7cd1t81 و فشار های مادرم تو این زمینه کم کم داره بالا می گیره 17
سلام مهدي !

خوبي ؟

ميشه بگي چرا به اين نتيجه رسيدي كه ديگه نميخواي ازدواج كني ؟

اين حرفت با امظاي خودت فرق داره كه نوشتي زودتر بريم بهش بگيم ؟
توضيح بده تا بدونيم !

در پناه خدا !
سلام

شفاف سازي در زندگي مشترک

واژه هاي آلوده شده در زندگي زناشويي را تميز کنيم!

بعضي از واژه ها در زندگي زناشويي نياز به تميز کردن و شفاف سازي دارند و درست معنا نمي شوند. در اين مقاله سعي داريم اتفاق ها و رفتارهايي را توضيح دهيم که در فرهنگ عامه به شکل خوبي از آن ها ياد مي شود اما ارائه ي آن ها بعضي وقت ها، بازي افراد با ديگران است! بعضي از اين بازي ها خواسته و بعضي هم ناخواسته انجام مي شود. هر کدام از اين واژه ها در مقطعي به کار گرفته مي شود اما به هر جهت به دست آوردن يک ديد کلي از آن ها، شايد بتواند در لحظه هايي که شرايط بحراني را مي گذرانيد، به ياري شما بيايد.

در اين جا به توضيح تعدادي از اين واژه هاي مهم مي پردازيم:

انسان ها داراي اعتقادها و علاقه هايي هستند که در سرشت شان، شکل گرفته و شخصيت آنان را ساخته است. براي به هم پيوستن دو نفر، اين خصوصيت ها هستند که شدني بودن اين امر را ممکن يا ناممکن مي سازند. در فرهنگ عامه، دو نفر که داراي خصوصيت هاي يکساني باشند و ديد و استنباطي شبيه يکديگر از مسائل بيرون و درون داشته باشند، افرادي که با يکديگر تفاهم دارند، خطاب مي کنند! اين کلمه در واقع دليل اصلي براي انتخاب يک همسر مطلوب از سوي افراد بيان مي گردد. از هر دختر و پسري که سؤال کنيد براي انتخاب همسر، چند فاکتور مهم است، بلافاصله عنوان مي کند بايد با هم تفاهم داشته باشند اما متأسفانه اين کلمه در جاي خودش به کار گرفته نشده است.

تفاهم از نگاه عام، به اين معناست که افراد از يک موضوع، برداشت مشترکي داشته باشند و در نتيجه بتوانند همديگر را در زندگي درک کنند. افراد براي شناسايي يکديگر و پيدا کردن وجود يا عدم وجود تفاهم، به طور معمول شروع به ابراز و ارائه شرايط و خصوصيت ها و علايق خود در موضوع هاي مختلف مي کنند و در صورت يکي بودن آن ها، بسيار خوشحال مي شوند که با هم تفاهم دارند اما اين رابطه در صورت منجر شدن به ازدواج، افراد را تبديل به زوج هاي ناموفق مي کند! آنان مانند هزاران زن و شوهري هستند که در اطراف خود مي توانيد بياييد و ببينيد که چگونه با وجود داشتن عشق و علاقه و تفاهم در ابتدا، اکنون مشکل هاي عجيبي در زندگي شان نمود پيدا کرده است چرا که معناي صحيح کلمه تفاهم، چيز ديگري است. تفاهم يعني درک وضعيت و قبول شرايط در لحظه مناسب.

انسان ها هر کدام داراي خصوصيت هاي بد و خوب و يک سري عقيده ها و واکنش نسبت به اطراف شان مي باشند. تفاهم، اين نيست که اين واکنش ها يکي باشد، بلکه پذيرفتن يک واکنش به دور از قضاوت است. به راحتي مي توان با افرادي که داراي بزرگ ترين اشکالات از هر نظر هستند، زندگي راحت و آرامي داشت به شرطي که اين ايرادها، از سوي شما پذيرفته شود اما فقط کافي ست بخواهيد خلاف اين عمل کنيد، نتيجه واضح است!
در حقيقت، بايد معناي صحيح واژه را بپذيريد. در زمان شناسايي، به جاي يافتن نقاط مشترکي که با هم داريد، به ميزان قبول يا عدم قبول خصوصيت هاي غريب شخصيت همديگر بپردازيد. يافتن اين که چه نقاط مشترکي داريد، براي داشتن تفاهم، بسيار خوب است اما بررسي ميزان پذيرش اين اختلاف ها، برگ برنده شما خواهد بود.

از خودگذشتگي و ايثار

همه افراد داراي خواسته ها و شرايطي هستند که شخصيت شان را مي سازد. برخي افراد در شروع يک رابطه، شروع به پنهان کردن اين خواسته ها کرده و خصوصيت هاي بد و خوب خود را مخفي مي سازند. اين کار، انرژي زيادي مي طلبد و به مرور زمان، باعث خستگي و ضعف فرد شده و ناگهان فرد موضوعات پنهان شده را نمايان مي کند و اين اشتباه بزرگي است که در ابتداي زندگي زناشويي برخي افراد، رخ مي دهد. اين گروه، داراي رفتارهاي ناخودآگاهي هستند و به گمان خود، در رابطه با طرف مقابل، خود را فراموش کرده و از خودگذشتگي نشان مي دهند غافل از اين که معناي اين کلمه را اشتباه متوجه شده اند و بعد از ازدواج، اين خصوصيت ها کم کم خود را نمايان کرده و مشکلات بعدي را به وجود مي آورند.

بنابراين براي به دست آوردن کسي، بازي نکنيد. خود را ديگري نشان ندهيد و خود را حذف نکنيد. هر کس هر قدر هم که ارزشمند باشد، اگر قرار باشد براي بودن با او، شما در مقابل خود قرار بگيريد، حماقت بزرگي مرتکب شده ايد. از خود واقعي تان نگذريد و آن را سرکوب نکنيد تا تنها نقش بازي کنيد بلکه با تفاهم (به معناي جديد)، به هم بپيونديد.

زندگي مشترک

متأسفانه در ارائه اين کلمه، تا حد زيادي اغراق شده است. زندگي مشترک، تصويري از زندگي است که همه زواياي
آن براي هر دو شريک، آشکار و واضح است اما متأسفانه اين چنين پيداست که افراد فکر مي کنند در زندگي مشترک، بايد همه چيز با هم تقسيم گردد. آنان چيزي را از يکديگر مي گيرند که به راحتي فقدان آن، زندگي افراد را نابود مي کند؛ يعني فقدان مکان و حريم تنهايي. منظور از اين خلوت، خلوت هاي لحظه اي، مسائل غار تنهايي آقايي و يا چاه فروريزي خانم ها نيست بلکه چيزي ست که بايد آن را «حريم فردي» ناميد. اگر اين حقيقت که هم زن و هم مرد، در برخي از اوقات نياز به زماني براي رؤياپردازي براي خود دارند را فراموش کنيم، به طور قطع اشتباه بزرگي را مرتکب شده ايم.

شادکامي و موفقيت- آزاده سهيلي فر

در پناه خدا !
سلام

دوران نامزدی سختگیر باشید

در ادامه بحث قبلي كه عنوان شد امكان تغيير شخصيت شكل گرفته شده يك فرد وجود ندارد و بايد هر كسي
را همانطور كه هست بپذيريم و وعده تغيير ديگران را به خود ندهيم ، دو نمونه از اشتباه افراد را
هنگام انتخابشان به عنوان كسب تجربه براي ديگران متذكر مي شوم:
خانمي بعد از ده سال زندگي مشترك از همسرش ناراضي بود و مي گفت فقط به خاطر حضور فرزندانم
زندگی با شوهرم را تحمل مي كنم زيرا او مدام به من توهين مي كند و تهمت مي زند و مدام مرا كنترل
مي نمايد كه كجا رفتي ؟ چرا فلان كار را انجام دادي؟ چرا خنديدي ؟ چرا فلاني به تو نگاه كرد؟ و هزاران
چرا و بهانه كه بايد جوابگو باشم.
و اصولا شوهرم نسبت به تمام مردان عالم به غير از خودش بدبين است و مدام به من
و ديگران مشكوك است كه هر برخوردي شايد دليل بر روابط بدي باشد. طوري كه من از ترس ايجاد بحث و
جدل سعي مي كنم با هيچ مردي حتي نزديكترين مردان اقوامم هيچ رابطه اي حتي سلام و عليك نداشته
باشم . گاهي كه در جايي به اجبار با كسي برخوردي پيش بيايد مطمئن هستم كه بايد به بحث و جدل بپردازم.
از او پرسيدم در دوران نامزدي آيا او چنين رفتاري از خودش نشان داده بود يا خير؟
اين خانم گفت :
" چندين مورد از او ديده بودم. مثلا" يك بار با او جلوي بانك قرار گذاشته بودم من زودتر رسيده و منتظرش
ايستاده بودم وقتي رسيد اخمهايش را در هم كرد . علت را پرسيدم گفت: چرا جايي كه چند جوان ديگر هم
ايستاده اند ايستاده اي؟ من با تعجب گفتم : من متوجه حضور آنها نبودم و اصلا ما به هم كاري نداشتيم آنها
كار خودشان را مي كردند و هيچ كاري به من نداشتند و من اصلا" توجهي به آنها هم نداشتم طوري كه
متوجه حضورشان هم نشدم!
خلاصه آن روز براي من روز عجيب و تلخي بود زيرا رفتارش بسيار سرد شد.
يك بارهم آلبوم عكسهاي خانوادگي ما رامي ديد در يكي ازعكس هاي خانوادگي كه مربوط به سيزده بدر بود
حدود سي نفر از اقوام در كنار هم عكس يادگاري انداخته بودند او وقتي اين عكس را ديد ناگهان پرسيد چرا
فلاني كه يك مرد هم بود پشت سر من ايستاده است و عكس گرفته است؟! من با تعجب گفتم كه تا كنون من
به اين موضوع فكر نكرده ام و چنين چيزي به مغزم هم خطور نكرده است! هر كسي در اين جمع خانوادگي
ايستاده كه در عكس بيفتد و منظور خاصي وجود نداشته است!
بارها چنين عكس العملهايي از او مي ديدم و او مي گفت چون من را دوست دارد و عاشق من هست نسبت
به من حساسيت بيشتري دارد و البته من نيز از آوردن اين دليل و توجيه احساس رضايت و لذت مي كردم."
به او گفتم چرا حالا چنين احساسي نداري ؟ چرا حالا بهانه هاي او را دليل عشق و محبت نمي داني؟
گفت : الان از دست او خسته شده ام فكر مي كنم زنداني هستم و احساس مي كنم مدام مورد تهمت و تحقير
هستم . او طوري رفتار مي كند كه انگار من هيچ چيزي سرم نمي شود و يا زني هستم كه اجازه مي دهم
ديگران از من سوء استفاده كنند و اين را تهمت و تحقير مي دانم.
و نمي توانم كارهايش را دليل عشق و محبت تلقي كنم.!!
در اين مثال مي بينيم كه مرد در زمان نامزدي رفتار و خصلتش را پنهان نكرده است و هر آن چه بوده را
بروز داده است. و اين زن بوده كه نخواسته واقعيات را ببيند و رفتار و گفتار مرد را با توجه به احساسات
خود توجيه نموده و دليل رفتار مرد را عشق و محبت تلقي كرده است و عقل و منطق را در بررسي هاي
رفتاري خود به كار نگرفته است.
يك نمونه ديگر :
آقايي از خانم خود گلايه داشت كه همسرش خيلي دهن بين است و مدام تحت تاثير ديگران مي باشد و اين
امر باعث ايجاد مشكلاتي در زندگيشان شده است.
و وقتي خواستم از دوران نامزدي اش تعريف كند گفت:
چندين مرتبه با هم به خريد رفتيم و با اشتياق خريد كرد ولي فرداي آن روز از من مي خواست كه برويم
خريدهايش را عوض كنيم يا پس بدهيم. وقتي علتش را مي پرسيدم مي گفت مثلا مادر يا خواهر يا كسي
ديگر از خريدم ايراد گرفته و به فرض گفته جنسش خوب نيست يا از اين نوع ايرادها!
كه البته من اين كارش را به حساب بي تجربه بودنش مي گذاشتم و مي گفتم بدين نحو مي خواهد از تجارب
ديگران استفاده كند.
ولي بعدا" در زندگي مشتركمان متوجه شدم او در همه كارها از تجربه ديگران استفاده مي كند و بدون در
نظر گرفتن خواسته هاي من يا خودش نظر ديگران را ناخودآگاه در زندگي اعمال مي نمايد.
در اين مثال هم كاملا مي توان متوجه شد كه زن بي ارادگي و دهن بيني خودش را در دوران نامزدي بروز
داده است و چيزي را پنهان نكرده است ولي مرد در آن دوران نخواسته كنه اين رفتار زن را مورد تجزيه و
تحليل قرار دهد لذا بدون توجه به مسائل عقلاني و منطقي رفتار زن را براي خودش يك توجيه مثبت نموده و
گفته اين زن از تجارب ديگران مي خواهد استفاده كند! ولي در آينده با در نظر گرفتن عقل و منطق ديگر
توان توجيه مثبت را ندارد و توجيه دهن بيني را براي اعمال زن متذكر مي شود و همين برايش ايجاد مشكل
نموده است.
رفتار اين مرد شكاك و اين زن دهن بين تغيير نكرده است ولي نگرش همسران آنها تغيير كرده است.
زيرا نگرش افراد بستگي به شرايط محيطي و احساسي و شرايط خاص زماني دارد. و مسلما" ديدگاه يك
فرد در سن بيست سالگي با سن سي سا لگي اش متفاوت خواهد بود .
بسيار شنيده ايم كه مي گويند قبل از ازدواج چشمهاي خود را كاملا" باز كنيد و بعد از ازدواج چشمهاي خود
را به روي بعضي مسائل ببنديد و در اصل گذشت نماييد.
اين بدين معناست كه قبل از ازدواج كاملا" هوشيار باشيد و با عقل و منطق همه چيز را بررسي كنيد و
سختگير باشيد انتخاب درستي داشته باشيد تا بعد از ازدواج برايتان مشكلي پيش نيايد.
اگر حرف و عملي از كسي سر زد موشكافانه بررسي نماييد براي خودتان توجيهات و دلايل مختلف را
بیاورید و تصور كنيد اگر اين كار توسط شخص ديگري صورت مي گرفت عكس العمل شما چگونه بود؟
زيرا ممكن است در آن لحظه چون شما نامزدتان را دوست داريد قصد داريد گذشت كنيد لذا تصور نماييد
شخصي ديگر كه شما به او وابستگي نداريد چنين حرف يا عملي را انجام مي داد آن وقت عكس العمل
خودتان را بررسي كنيد.
يا تصور كنيد ده سال بعد اگر چنين رفتاري مدام از كسي سر بزند آيا شما تاب تحمل داريد يا خير؟
من معتقدم بايد سخت ترين و دشوار ترين شرايط را براي خودتان تصور كنيد اگر ديديد تاب تحمل و سازگاري
داريد ازدواج كنيد و اگر احساس كرديد نمي توانيد هميشه با رفتار خاصي سازگاري نماييد بهتر است نامزدي
تان را به هم بزنيد.
سعي كنيد همه رفتار و گفتار طرف مقابلتان را مورد بررسي و تجزيه و تحليل قرار دهيد.
متاسفانه در دوران نامزدي افراد فقط به فكر اين هستند كه در كنار هم احساساتشان را خرج كنند و دوران
سرشار از لذت و خوشي داشته باشند و براي اين منظور نسبت به هم مدام گذشت و فداكاري هم دارند كه
مبادا اين دوران تيره شود.
در صورتي كه بايد در نظر گرفت در آينده زمان زيادي را براي خرج كردن احساسات خواهيم داشت لذا در
دوران موقت نامزدي بهتر است احساسات را براي آينده ذخيره نمود و فقط عاقلانه رفتار كرد.
همينطور بايد بدانيم زمان گذشت و ايثار و فداكاري براي زندگي مشترك است لذا اگر كسي واقعا فداكار است
بايد اين را در زندگي مشترك نمايش دهد و در دوران نامزدي گذشت وقتي معنا دارد كه يك خصلت ذاتي باشد
و فرد موقتا" ايثارگري نكند.
اگر دوران نامزدي همه چيز را مثبت و زيبا مي بينيد در آينده نيز بايد چنين رفتاري را داشته باشيد. لذا سعي
كنيد خود واقعي تان را نمايش دهيد.
در دوران نامزدي افراد سرشار از احساسات هستند و نوع عشق و محبتشان با دوران بعد از ازدواج فرق
مي كند البته اين بدين معنا نيست كه بعد از ازدواج از عشق و محبتها كاسته مي شود. بلكه بدين معناست كه
رنگ عشق و محبت طور ديگري مي شود . و البته اين يك روند طبيعي است و در مورد همه افراد صدق
مي نمايد.
لذا اگر كسي مي خواهد ازدواج موفقي داشته باشد بايد اين نكات را مورد توجه قرار دهد و خودش را فريب
ندهد.
قبل از ازدواج همه حرف ها و اعمال را موشكافانه تجزيه و تحليل و بررسي كنيد و آينده را بدون در نظر
گرفتن روياهاي شيرين به صورت واقعي در ذهنتان مجسم كنيد و با در نظر گرفتن شرايط خاص و سخت نيز
مسائل را مرور كنيد و ببينيد آيا واقعا" مي توانيد طرف مقابلتان را آنگونه كه هست بپذيريد و اگر به خودتان
جواب مثبت داديد بايد متعهد شويد تا آخر سر حرفتان بمانيد و بعدا" خودتان و همسرتان را سرزنش نكنيد.
منبع: http://peyvandegolha.blogfa.com/post-67.aspx

در پناه خدا !
سلام

يك سوال و پاسخ آن

سوال : با سلام من مادری 28 ساله هستم که 7 سال پیش با شوهرم در دانشگاه آشنا شدم و با وجود مخالفت خانواده با هم ازدواج کردیم و 1 بچه هم داریم راستش با توجه به اختلاف فرهنگ و سلیقه ها خوب با هم کنار آمدیم ولی من مدتی است که دچار وسواس یا بهتر بگم ترس عجیبی شدم چون همه اعتقاد دارن که شوهرم از من خوش قیافه تره و با توجه به این که من آدم حساسی هستم این حرفها اثر عجیبی روم گذاشته به طوری که اعتماد به نفسم رو از دست دادم و دچار افسردگی شدم و حتی از نگاه کردن به ایینه بدم می یاد ترسم از اینه که این افکار و حرفها روی شوهرم اثر بزاره البته ما خیلی همدیگرو دوست داریم و شوهرم تو این7 سال با کاراش اینو ثابت کرده ولی من دایم نگرانم و میترسم خانوادش روی شوهرم اثر بزارن و زندگیم نابود بشه نمی دونم چکار کنم؟ من از لحاظ تحصیالت و خانواده و وضعیت اقتصادی و... از شوهرم بالاترم ولی چون تو این دوره ملاک برا همه قیافه زیباست من و امثال من باید تحقیر بشیم خیلی نگران آیندم وشدیدا به کمک شما احتیاج دارم

پاسخ : با سلام. دوست خوبم اولین کاری که شما باید در نظر داشته باشید اینه که به هیچ وجه نقطه ضعفی از خود نشان ندهید.

پس از ان باید درک کنید که همه افراد ملاکشان برای انتخاب، زیبایی و معیار های ظاهری نیست. بسیارند افرادی که در انتخاب به سطح شعور و تفکر شخص مقابل فکر می کنند. به علاوه هیچ می دانید که زیبایی اخلاق زیبایی ظاهر نیز ایجاد می کند ؟ اگر شما همسری شاد و با گذشت و با محبت برای شوهرتان باشید و او را به لحاظ نیاز های مختلف ارضا نمایید چه دلیلی دارد که به خانم های دیگر نیازمند شود ؟در این صورت باید به سلامتی همسرتان شک کنید نه ان که ترس از وسوسه های اطرافیان داشته باشید. شما قطعا بدانید که این دلهره ها و استرس ها می تواند آسیب رساننده با روابط تان باشد. دلهره هایی که هیچ مبنای علمی و اساسی ندارد و فقط بر پایه ی اگر ها و شاید ها ایجاد شده است. به زندگی با او دلگرم باشید و اجازه ندهید افکار مزاحم شما را به فردی سرد و مضطرب تبدیل کند .
منبع : تبيان

در پناه خدا !
سلام

چگونه او را عاشق تر کنیم

[تصویر:  1861192451762468511872619624625024021077102.jpg]

در سلسله نیاز هایی که برای انسان در نظریات روان شناسی قائل شده اند به طور کلی 4 نیاز روحی اساسی وجود دارد :نیاز به دوست داشتن ودوست داشته شدن ، نیاز به تعلق داشتن ، نیاز به داشتن تصور ذهنی خوب از خود و نیاز به آزادى مبتنی بر منطق و اما خواسته‌های همسرتان از شما...

بر همین اساس و مبتنی بر نیاز های پایه ای که هر انسان به آن احتیاج دارد می توان روابط زوجین را هم بهبود بخشید . در ادامه با ما همراه باشید تا راه های ساده ای را به شما پیشنهاد دهیم تا با احساس خوشبختی بیشتری در کنار همسرتان زندگی کنید.

ده راه ساده برای کم کردن فاصله بین همسران

این دستورات مختص به زوج خاصی نیست ؛ اینها ده پیشنهاد جادویی است كه ممکن است تعداد بسیار زیادی از زنان را راضی نگاه دارد.

1- به او بگویید كه دوستش دارید :

هر كسی دوست دارد تایید شود و بداند كه اطرافیان او را دوست دارند .بهترین راه برای تایید همسرتان – كه برایش بسیار مهم است –این است كه خیلی ساده هر روز به او بگویید دوستش دارید . گاهی دستانش را بفشارید و این جمله را زمانی كه شما را بدرقه می كند ، بگویید .

2. درك كردن و بخشش داشتن :

روزهایی هست كه همسرتان اشتباهاتی انجام دهد و یا كمتر به شما رسیدگی كند . همیشه به خاطر داشته باشید كه هیچ كس كامل نیست . در این مواقع خواسته همسرتان این است كه او را درك كنید و او خود را سزاوار بخشش شما می‌داند . بدانید كه هیچ رابطه ای بدون بخشش دوام ندارد.

3. گفتگو كنید :

نگذارید كار به جایی برسد كه هیچ حرفی با همسرتان نداشته باشید. درباره بچه‌ها ، كارتان و حتی آب و هوا با هم صحبت كنید. چرا كه گفتگو نكردن اولین جرقه‌های یك رابطه سرد است.

4. وقتی برای همسر و فرزندانتان اختصاص دهید :

این زمان به دست شما محقق می‌شود و باید كیفیت با هم بودن را بالا ببرید یعنی تمام طرح‌ها و برنامه‌های آن روز را به میل آنها هماهنگ كنید . فقط خالی كردن برنامه روزانه برای با هم بودن كافی نیست بلكه باید برای این زمان برنامه ریزی كنید و به خود ثابت كنید كه برای عزیزترین‌های زندگی تان عشق و احترام قائلید.

5.بیشتر بگویید بله به جای نه:

عادت به منفی نگری و مخالفت شما را از عزیزانتان دور می كند . سعی كنید دربرابر بعضی خواسته‌ها نه نگویید . با گفتن همین كلمه ساده «بله» همسرتان را متعجب و خوشحال كنید. البته زیاده روی نکنید.

6.خوب گوش دهید:

همسرتان را با این مهارت می توانید عاشق تر كنید . همسر شما فقط گوش‌های شما را برای شنیدن نمیخواهد بلكه باید با قلبتان به او گوش دهید و او را بفهمید .

7. دلبستگی و مهربانی:

چقدر در طول روز به همسرتان می گویید لطفا یا متشكرم . متاسفانه بعضی از زوجین فراموش می كنند با هم مهربان باشند و این كلید موفقیت را در زندگی از دست می دهند . آنها فکر می کنند چنین کلماتی که در جهت احترام به طرف مقابل است صمیمیت را کاهش می دهد . در صورتی که این پندار اشتباه است.


8. بعضی از وظایف خانه و كودك را با هم تقسیم كنید:

یكی از مهم ترین دعواهای زناشویی بر سر همین مساله جزئی است.خرده كاری‌های خانه و بچه‌ها تنها مسائل همسرتان نیستند چه خوب است كمی غرور و سبقه خانوادگی خود را كنار بگذارید و با این كار زندگی شیرین تری داشته باشید . شاید اوائل سخت باشد اما خود كم كم معجزه اندك كمك به همسر را خواهید دید .گاه ایجاد این تنوع ها برای همسرتان خستگی روحی او را از بین می برد.

9. اوغات فراغت و برنامه ریزی:

این روزها بگذارید او آزاد باشد و نگران بچه‌ها ، شما ؛ خانه ؛ و .. نباشد . بگذارید در این اوقات فراغت به خود و خواسته‌های شخصی اش برسد .اگر همسر شما شاغل است در ساعات بیكاری او و اگر همسرتان شاغل نیست خود به او مرخصی دهید تا احساس آزادی کند و به خود رسیدگی کند و علائقش را پی گیری کند .

10. به او سفارش كنید و خود نیز مراقب سلامت روحی و جسمی خودتان باشید:

بساری از مردان مراقب سلامتی خود نیستند و این برای همسرانشان مشكل بوجود می‌آورد و این افراد به سلامتی طرف مقابل هم اهمیت نمی دهند ولی به خاطر داشته باشید همسرتان نمی تواند مدام دنبال شما باشد. چرا كه او عشق شما و همسر شماست نه مادرتان و از طرفی خود نیاز به توجه دارد ؛ پس به سلامتی خود و او اهمیت دهید .
منبع : جهان نیوز

در پناه خدا !
سلام

عفت دل

يكى از موارد بسيار مهمى كه پيوند خانوادگى را پايدار مى‏سازد، رعايت عفت دل است. خانه‏اى كه تار و پود آن از عشق و محبت ساخته نشود، خانه‏اى پايدار در برابر طوفان‏هاى سهمگين و لرزش‏هاى فراوان نيست. خانه‏اى كه در آن، افراد فراوانى حضور يابند و معشوق يا عاشق احساس نكند كه آن خانه براى سكونت وى آماده است، ثبات نخواهد داشت.
همسر، بايد حريم دل را تنها براى همسرش بگشايد و غير از او، به هيچ شخص نامحرمى اجازه ورود ندهد؛ چه رسد به سكونت در آن. كسانى كه قبل از ازدواج، اين حريم را مى‏شكنند و با ديگران رابطه‏اى دوستانه و محبت‏آميز برقرار مى‏كنند، پايه‏هاى زندگى آينده را لرزان مى‏سازند.

شايد زندگى بشر صنعتى را اين‏گونه ترسيم كرده‏اند و طراحان ناصالح جامعه انسانى كه حضور بى‏پرواى زن و مرد را در كنار هم و با برخى بى‏بندوبارى‏ها و عدم رعايت حريم‏ها، رشد و ترقى بشر تلقى كرده‏اند و انسان را در برآورده كردن غرايز جنسى آزاد گذاشته‏اند، امروز، نتيجه آن راهكار را در عدم ازدواج جوانان و فراوانى گسست و طلاق خانواده‏ها - ديده باشند.

مرد شايسته، عرصه دل را در اختيار زن شايسته قرار مى‏دهد و جز او را به اين حرم راه نمى‏دهد و فضاى انديشه و دل را معطر به صفاى او مى‏كند؛ زن شايسته نيز چنين مى‏كند و اگر چنين شد، خداوند، از فضل خويش، آنان را بى‏نياز خواهد كرد و اين وعده خدا، حتمى است كه فرمود: زنان پاك، براى مردان پاك هستند«.1

در پناه خدا !
سلام

آثار روابط جنسی از منظر قرآن

قسمت اول-

با توجه به آموزه های قرآنی ما رابطه ی جنسی صحیح فواید زیر را دارد:

1) تمتع ولذت
2) زمان اختصاصی
3) موجب آرامش
4) لباس همسران
5) ثواب اخروی

الف ـ تمتع ولذت

و زنانى را كه متعه مى‏كنید، واجب است مهر آنها را بپردازید (نساء ،24)

در این آیه خدای متعال کلمه « تمتع » را بیان نموده است ؛این کلمه در کتب لغت به معنای « بهره گیری وانتفاع » است ، واین بهره گیری لذت جنسی است که امام صادق (ع) آن را با لذت ترین نعمت های دنیا وآخرت می دانند :

امام صادق فرمودند:برای مردم در دنیا وآخرت ، هیچ لذتی بالاتر از همبستری با زنان نیست ؛ ، سپس فرمودند :اهل بهشت به چیزی بیشتر از نکاح، چه از طعام وشراب ،لذت نمی برند (کافی ج 5،ص 320)

خدای متعال خلقت زوج (همسر) را از نشانه های خود ، وآن را برای سود ونفع یکدیگر بیان داشته است:

و از نشانه‏هاى او این كه همسرانى (زوج ) از جنس خودتان ،به نفع وسود شما آفرید(روم ،20)

پیامبر اسلام (ص)لذت خود را از دنیا را بهره گیری از زنان می داند:

پیامبر (ص) فرمودند : روشنی چشم من در نماز و لذت من در دنیا ،زنان و گل های من حسن و حسین (ع)می باشد (وسایل الشیعه ج20 ص 23)

مارابل مورگان در کتاب «زن کامل» لذت جنسی را به این گونه بیان می کند :

از نظر فیزیکی ،نقطه اوج رابطه جنسی بزرگ ترین لذت و عظیم ترین آرامش در روی زمین است . بسیاری از پزشکان تحقیق کرده اندکه اوج این موقعیت بدن انسان را دوباره زنده و احیاء می کند و سلامتی فیزیکی را بدنبال دارد .چه زمانی عالی تر از این !هر دو ی آنها احساس می کنند که خواسته شان ارضاء و برآورده شده است.

ادامه دارد ..

در پناه خدا !
سلام

آثار روابط جنسی از منظر قرآن

قسمت دوم-

ب ـ زمان اختصاصی

قرآن برای بهره گیری همسران از یکدیگر زمان اختصاصی قایل است ،و در این وقت خصوصی زن و مرد ،می بایستی دیگر افراد خانواده بدون اجازه وارد نشوند ،حتی اطفال ـ برای حفظ بهداشت جنسی کودک ـ نباید بدون اجازه ،در این اوقات خصوصی والدین وارد شود :

اى كسانى كه ایمان آورده‏اید! بردگان شما، و همچنین كودكانتان كه به حدّ بلوغ نرسیده‏اند، در سه وقت باید از شما اجازه بگیرند: پیش از نماز صبح، و نیمروز هنگامى كه لباسهاى (معمولى) خود را بیرون مى‏آورید، و بعد از نماز عشا این سه وقت خصوصى براى شماست امّا بعد از این سه وقت، گناهى بر شما و بر آنان نیست (كه بدون اذن وارد شوند) و بر گرد یكدیگر بگردید. این گونه خداوند آیات را براى شما بیان مى‏كند، و خداوند دانا و حكیم است! (نور ،58)



در آیه بعدی استیذان و اجازه گرفتن فرزندان بالغ رادر این اوقات خصوصی والدین نیز متذکر می شود:

و هنگامى كه اطفال شما به سنّ بلوغ رسند باید اجازه بگیرند، همان گونه كه اشخاصى كه پیش از آنان بودند اجازه مى‏گرفتند این چنین خداوند آیاتش را براى شما بیان مى‏كند، و خدا دانا و حكیم است! (نور،59)

شاید این سؤال در ذهن نقش ببند که چرا خدای متعال وحکیم در آیه دوم ،بر اجازه گرفتن فرزند بالغ ،در اوقات خصوصی والدین تذکر داده است ؟ آیا والدین به نکته ساده آگاهی ندارند که نیاز مند به تذکر بوده شاید پاسخ این باشدکه تذکرش برای اهمیت وارزش گذاری به وقت خصوصی داشتن والدین می باشند ، به گونه ای که حتی در سالیانی بعد از ازدواج که فرزند آنها بالغ شده است ، باز هم والدین نیاز مند به اوقات خصوصی می باشند، زیرا وجود این اوقات خصوصی در تحکم زندگی مهم واساسی است ،وعدم آن در تزلزل واز پاشدگی زندگی زناشویی مؤثر می باشد .این اوقات موجب افزایش محبت نسبت به یکدیگر وکسب آرامش خواهد شد.

از آیات فوق ، چند نکته می توان استفاده نمود : اولاً تشویق و ترغیب زن وشوهر به داشتن ساعاتی خصوصی در روز تا به آرامش برسند و برای بندگی خدا نیرو کسب کنند ؛ ثانیاً حضور دیگران از بزرگ و کوچک در زمان خصوصی جلوگیری شود، و بدون اجازه وارد نشوند ؛ثالثاً اعضای خانواده به غیر از این اوقات خصوصی ، روابط گرم و صمیمی و خودمانی داشته باشند ، در کنار یکدیگر باشند .

امام صادق (ع) این سه وقت را به عنوان «غرّة ،خلوة»(سهو،خلوت )بیان می دارند که دیگران برای ورود در این ساعات باید اجازه بگیرند :

امام صادق (ع) فرمودند: کنیزان وکسانی که بالغ نشده اند در سه زمان ،همان گونه که خدای عزوجل شما را امر کرده است ، برای ورود باید اجازه بگیرند ؛وهمچنین خادمت که بالغ شده درسه وقت از عورات، داخل شد،اگر چه خانه اش در خانه شما باشد باید اجازه بگیرد ،این سه وقت عبارت است از : بعد از عشا که عتمة(ثلث شب) نامیده می شود وقتی که صبح می کنید وزمانی که در بعداز ظهر، لباس هایتان خارج می کنید ؛به تحقیق که خدا امر کرده است که این سه اوقات را در خلوت وسهو باشید .( وسائل‏الشیعة ج : 20 ص : 218)

امر خدا به خلوت کردن این سه وقت، بیانگر توجه به این نیاز فطری است ، به عبارت دیگر ارضای این نیاز از اعماق درون انسان برخواسته است . شاید برای بعضی از کسانی که عمیقاً از تعالیم انسان ساز اسلام اطلاع کامل ندارند،داشتن این سه وقت خصوصی را با معنویت انسان مغایر بدانند ،و با نگاه سبک و تحقیر آمیز به آن بنگرند ، در حالی که همان گونه مشاهده نمودید در نگاه قرآن ومعصومین (ع) برای حفظ از فساد آماده شدن جهت بندگی خدا وانجام وظایف فردی واجتماعی ،از معنویت وجایگاه خاصی برخوردار است وثواب بزرگی برای ارضای این غریزه از طبق شرعی ودرست قایل می باشد وموجب رشد وارتقای معنوی مؤمن است .در ضمن در قرآن ، یکی از نعمت های بهشت را داشتن همسران زیبا می داند .به این نکته بنیادی باید توجه داشت ،اسلام با ارضای غرایز ازطریق غیر مشروع را منع نموده است ،ولی از راه مشروع را تشویق نموده است وبا کسانی که رهبانیت می کنند واز نعمت های الهی به طور عاقلانه وشرعی بهره نمی برند ،مذمت می نماید .

اى كسانى كه ایمان آورده‏اید! طیّبات را كه خداوند براى شما حلال كرده است، حرام نكنید! و از حدّ، تجاوز ننمایید! زیرا خداوند متجاوزان را دوست نمى‏دارد. (مائده ،87)

طیّبات را براى آنها حلال مى‏شمرد، و ناپاكیها را تحریم مى كند(اعراف،57)

ادامه دارد ..

در پناه خدا !
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24