سلام
فصل ۴ مطالعه شد
ماشاالله چقدر راهکار داره این کتاب
به نظرم این کتاب زیادی مفیده
زیادی راهکار داره
یعنی اگه آدم بشینه تک به تک اجرا کنه محاله موفق نشه
یعنی طرف هرچی تجربه از خودش و از افراد موفق دنیا داشته ریخته تو این کتاب
و وقتی راهکارها زیاد میشن آدم گیج میشه که کدوم رو اجرا کنه
یهو میبینی کتاب تموم میشه و تو با وجود این همه راهکار هیچکدومو عملی نکردی
پس به نظرم بهتره از هر بخش فقط یه نکته کلیدی که به دردمون میخوره رو انتخاب کنیم و اجرای همونو سفت و سخت بگیریم و بریم جلو
من از این بخش این نکته رو گرفتم که وقتی آموزشی دیدم زحمت اجرای اون رو به خودم بدم قبل اینکه برم سراغ آموزش بعدی
در مورد یه مهارتی تقریبا سه تا دوره شرکت کردم ؛ هر سه دوره هم تقریبا آموزش هاشون مشابه بود و فقط شاید یکم ادبیاتشون متفاوت بود
ولی هنوز آموزش های دوره اولی رو کامل اجرا نکرده رفتم سراغ دومی .هنوز دومی رو اجرا نکرده رفتم سراغ سومی
و اینه که فقط دارم آموزش میبینم بدون عمل سفت و سخت
و تو عمل کردن یه جورایی اهمالکاری از نوع زحمت گریزی داشتم.
زحمت اجرا کردن رو به خودم ندادم .
دیگه سراغ هیچ آموزشی نمیرم تا به این سه ...( الان یادم اومد چهارمین دوره هم شرکت کردم
.). عمل نکردم.
من امروز اینجا به همتون قول میدم از همین امروز شروع کنم به برنامه ریزی و شروع از قدم های کوچیک و عمل کردن به آموزش ها.
(1402 آذر 10، 16:01)سنــا نوشته است: [ -> ]ماشاالله چقدر راهکار داره این کتاب
به نظرم این کتاب زیادی مفیده
زیادی راهکار داره
یعنی اگه آدم بشینه تک به تک اجرا کنه محاله موفق نشه
یعنی طرف هرچی تجربه از خودش و از افراد موفق دنیا داشته ریخته تو این کتاب
دقیقا منم به همین نتیجه رسیدم.
هر کس هر چقدر هم اهمالکار باشه بالاخره وقتی 100 تا راهکار برای رفع اون جلوی پاش قرار بگیره، یکی دو تاش هست که مناسبش باشه و کافیه همونها رو عمل کنه.
به صد تا راهکار نیاز نداره که.
کتابهای زیادی مفید هم باعث دردسره.
آدم دیوانه میشه اگه بخواد به همهشون عمل کنه. اصلاً مشکل هر کس شاید یه مورد خاص باشه و فقط لازمه همون مورد رو حل کنه.
هر چند که در کل خیلی خوبه آدم شناخت پیدا کنه نسبت به جوانب مختلف مسئله و یه روزی یه جایی به کار آدم میاد.
خلاصه فصل پنج:
تماس تلفنی:
میزان استفاده از تلفن همراه را محاسبه کنیم تا به عمق فاجعه پی ببریم
شماره خود را در اختیار هر شخصی قرار ندهیم
تماسهای تبلیغاتی را محترمانه قطع کنیم
هر زمانی در دسترس نباشیم
پشتخطی را قطع کنیم
تا جای ممکن، تماسهای کاری را به پیامک تبدیل کنیم
پیامک:
از پاسخهای آماده استفاده کنیم
در شرایط خاص و حساس به جای پیامک از تماس استفاده کنیم
از پیامکهای زمانبندیشده استفاده کنیم
پیامکهای تبلیغاتی را ببندیدم یا در صورت عدم امکان، از مسدودکنندهها استفاده کنیم
ایمیل:
برنامه مشخص برای چک کردن ایمیل داشته باشیم
هر ایمیل را فقط یک مرتبه و آن هم در زمانی بخوانیم که میخواهیم اقدام متناسب با آن را انجام دهیم
برای پاسخگویی به ایمیلها، از پاسخهای اتوماتیک استفاده کنیم
عضویت خود را از خبرنامههای ایمیلی لغو کنیم
ایمیلهای خود را در دستهبندیهای مختلف طبقهبندی کنیم
شبکههای اجتماعی:
تا حد ممکن از عضویت در شبکههای اجتماعی خودداری کنیم
تعداد صفحاتی که در هر شبکه اجتماعی دنبال میکنیم را محدود کنیم
زمان دسترسی به آنها را محدود کنیم و صرفاً در وقت استراحت به آنها مراجعه کنیم
پس از هر بار ورود، از آنها به صورت کامل خارج شویم تا ورود مجدد به آنها برایمان دشوار باشد
با شمارهای غیر از شماره اصلی خود در شبکههای اجتماعی فعالیت کنیم تا برای دیگران انتظار فعالیت ایجاد نشود
قلک رسانههای اجتماعی بسازیم و با هر تخلف مقداری پول به آن واریز کنیم
کمک گرفتن از تکنولوژی برای مقابله با اهمالکاری:
ساخت عادت: نرمافزار Goal Tracker - Way of Life - Habit Maker
برنامهریزی و لیست وظایف: نرمافزار One Note
مدیریت پروژه: سایت Trello
یاداورنده: نرمافزار Evernote
بررسی مدت زمان آنلاین بودن در هر سایت: افزونه Time Tracker
سلام فصل پنجم تمام کردم
نقل قول: کتابهای زیادی مفید هم باعث دردسره.
آدم دیوانه میشه اگه بخواد به همهشون عمل کنه. اصلاً مشکل هر کس شاید یه مورد خاص باشه و فقط لازمه همون مورد رو حل کنه.
دقیقا
از این مشکلات فقط مورد اخر شبکات اجتماعی یه مقدار کنترلش سخت تره و با سه مورد اول یعنی تماس و پیامک و ایمیل استفاده زیادی ندارم
نقل قول: کمک گرفتن از تکنولوژی برای مقابله با اهمالکاری:
ساخت عادت: نرمافزار Goal Tracker - Way of Life - Habit Maker
.
.
بجای evernote و one note که معرفی کرد میشه از google keep یا notion یا obsidian استفاده کرد که نوشن تمپلیت اماده هم داره.
(1402 آذر 13، 15:58)تاج نوشته است: [ -> ]بجای evernote و one note که معرفی کرد میشه از google keep یا notion یا obsidian استفاده کرد که نوشن تمپلیت اماده هم داره.
من اگه Google Keep نباشه زندگیم فلج میشه.
به جای دفترچه ازش استفاده میکنم و خیلی هم خوب میشه برای طبقهبندی اطلاعات ازش استفاده کرد. چون برچسبگذاری خیلی خوبی داره.
البته One Note رو هم تو کامپیوتر دارم و برای مقاصد دیگه ازش استفاده میکنم. مثل نوشتن گزارشهای روزانه.
بقیه چیزهایی که گفتی رو بعداً باید امتحان کنم. ممنون.
به قدری برای من روی گوشیم پیامک اسپم و الکی میاد که من رو عاصی کردن.
باید سر فرصت همه رو بلاک کنم.
خلاصه فصل ۶:
- ممکن است در یک حیطه اهمالکار باشیم و در حیطه دیگری خیر.
- رفع اهمالکاری نیاز به زمان، همت و پشتکار دارد و کافی است هر روز فقط کمی بهتر از قبل شویم. انتظار تغییرات یکمرتبهای نداشته باشیم.
- برای مقابله با اهمالکاری از کارهای کوچک شروع کنیم تا عضلات مقابله با اهمالکاری ما قوی شود.
- اینکه به یکباره وسط آب برویم یا گام به گام وارد استخر شویم به خودمان بستگی دارد. مهم نیست چه انتخابی میکنیم. مهم این است که خودمان را به آب برسانیم. برای غلبه بر اهمالکاری هم دقیقاً به همینصورت است.
خیلی اوقات مشکل اصلی ما
چرایی انجام کار است. هدفی از انجام کار نداریم و به همین دلیل اهمالکاری میکنیم.
ویژگیهای هدف:
1) خاص بودن
2) قابل اندازهگیری بودن
3) قابل دستیابی بودن
4) دارای زمان باشد
هدفهای خود را
مکتوب کنیم. چرا اهداف خود را نمینویسیم؟
1) فکر میکنیم نوشتن اهداف مهم نیست.
2) فکر میکنیم همین که در ذهنمان هدف داشته باشیم کافی است.
3) با هدفگذاری اصولی آشنا نیستیم.
4) از نوشتن اهداف میترسیم.
بهصورت روزانه
تکتک فعالیتهای خود را بهصورت جزئی و دقیق
بنویسیم. فایدههای حاصل از آن:
1) به دلیل مکتوب شدن از انجام کارهای بیهوده خودداری میکنیم.
2) متوجه زمانهای از دست رفته میشویم.
3) الگوهای رفتاری اشتباه را شناسایی میکنیم.
تجربه خودم:
نوشتن هدف خیلی مهمه. ما وقتی هدف تو ذهنمونه خیلی مبهمه. ولی وقتش مینویسیمش کاملاً شفاف میشه. حتی ناخودآگاه به فکر میافتیم با چه برنامهای به هدف برسیم؟
برای من خیلی پیش اومده که وقتی نوبت به برنامهریزی میرسه، متوجه میشم هر برنامهای میخوام بریزم اون هدف محقق نمیشه. اونجاست که میفهمم چقدر هدفم غیرواقعبینانه است و هدفم رو اصلاح میکنم.
پ.ن: این فصل کاملا مرتبط بود با پستهای آموزشی خانم سنا. از جمله
اینجا که در مورد هدفگذاری گفتن.
(1402 آذر 18، 21:35)آرمین نوشته است: [ -> ]بهصورت روزانه تکتک فعالیتهای خود را بهصورت جزئی و دقیق بنویسیم. فایدههای حاصل از آن:
1) به دلیل مکتوب شدن از انجام کارهای بیهوده خودداری میکنیم.
2) متوجه زمانهای از دست رفته میشویم.
3) الگوهای رفتاری اشتباه را شناسایی میکنیم.
به گفته نویسنده بعد از مطالعه فصل 6، به مدت 7 روز خواندن کتاب رو متوقف میکنیم.
تو این 7 روز هم تکتک فعالیتهامون رو بهصورت روزانه مینویسیم تا بهتر متوجه بشیم روزهامون به چه ترتیب میگذره. هم سایر اقدامکهای در طول کتاب رو تا جای ممکن انجام بدیم.
زودتر بهتون گفتم که آمادگیش رو داشته باشید. شاید هم دوست داشته باشید از همین الان شروع کنید.
(1402 آذر 18، 21:35)آرمین نوشته است: [ -> ]
- اینکه به یکباره وسط آب برویم یا گام به گام وارد استخر شویم به خودمان بستگی دارد. مهم نیست چه انتخابی میکنیم. مهم این است که خودمان را به آب برسانیم. برای غلبه بر اهمالکاری هم دقیقاً به همینصورت است.
در مورد شخص خودم میتونم بگم گام به گام وارد استخر شدن خیلی برام بیشتر جواب میده. بدون احساس ترس، بدون احساس فشار.
اما
یه تجربه دیگه هم دارم. وقتایی که اهمالکاری شدیدی نسبت به موضوع دارم و دیگه این یه ذره یه ذرهها جواب نمیده، دیگه واقعاً باید بپرم وسط استخر.
نمیشه یه نسخه واحد پیچید برای همه چیز. درسته که تو 90 درصد مواقع راهبرد اول برای من بهتره اما تو 10 درصد مواقع راهبرد دوم بهترین چیز ممکنه.
سلام
فصل ششم خوندم و نکته های خوبی داشت مثل:
روزی یک هزارم
بهتر بشیم. ( اینکار نیاز به متعهد بودن داره وگرنه جواب نمیده باید پیوسته به این کار عادت کرد)
و چیزی که ثبت نشود قابل
ارزیابی نیست.
نقل قول: تو این 7 روز هم تکتک فعالیتهامون رو بهصورت روزانه مینویسیم تا بهتر متوجه بشیم روزهامون به چه ترتیب میگذره. هم سایر اقدامکهای در طول کتاب رو تا جای ممکن انجام بدیم.
کار خوبیه برای عملی کردن یسری از راهکارهای کتاب و زمان های که بیهوده هدر میره.
سلام
من از امروز شروع کردم و فعالیتهام رو یادداشت میکنم.
تجربه جالبیه. آدم همش استرس داره که وقتش رو داره چطور میگذرونه. بعد هم دقت میکنه یه کارهایی بکنه که وقتی نوشته میشن شرمنده نشه. احساس بیهودگی به آدم دست نده.
و
البته از این نظر جالبه که یهو میبینی واسه یه چیزی نیم ساعت وقت گذاشتی که اصلاً فکرش رو هم نمیکردی. یعنی تو برنامه روزانه اصلاً جایی نداشت.
ُسلام
چه خوب که کتاب یه وقفه ای بهمون داد تا هم دانسته هامون رو مرور کنیم و هم به مرحله عمل برسونیم
من از هفته پیش شروع کردم به نوشتن کارهام
البته ساعت نمیزدم ، فقط مینوشتم که من الان چه کار مفیدی انجام دادم
چون وقتایی که نمینویسم شاید متوجه نشم که چه کارهایی انجام دادم و فکر میکنم کار خاصی نکردم
ولی همین نوشتنه باعث میشه هم انگیزه بگیرم برای کار بعدی و هم ببینیم که در حال تلاشم و دارم روزم رو با کارهای مفید سپری میکنم
از امروز شروع میکنم طبق گفته کتاب ساعت به ساعت گزارش کارهام رو بنویسم.
و اقدامک هارو ان شاء الله انجام بدم.
(1402 آذر 26، 8:59)سنــا نوشته است: [ -> ]چون وقتایی که نمینویسم شاید متوجه نشم که چه کارهایی انجام دادم و فکر میکنم کار خاصی نکردم
ولی همین نوشتنه باعث میشه هم انگیزه بگیرم برای کار بعدی و هم ببینیم که در حال تلاشم و دارم روزم رو با کارهای مفید سپری میکنم
سلام
به نکته خیلی خوبی اشاره کردید. گاهی فکر میکنیم کار خاصی نکردیم؛ در حالی که واقعاً این طور نیست.
امروز هم که فعالیتهای روزانهام رو نوشتم دقیقاً همین جور شد.
دیدم ساعت 8:30 صبح شده و چه قدر کار مختلف که اگه نمینوشتم متوجهشون نمیشدم. دیدم نمازم رو خوندم، نرمشم رو انجام دادم، مدیتیشنم انجام شده، دوره آموزشیم رو دیدم، مطالعهام انجام شده، قرآنم رو خوندم، خریدم رو پیگیری کردم، یه آگهی ثبت کردم و ... . انجام هر کدوم باعث میشد انرژی بیشتری برای فعالیتهای بعدی داشته باشم.
سلام
حین نوشتن فعالیتهای روزانه یه نکتهای توجهم رو جلب کرد:
توی مواردی که یادداشت میکنیم باید ببینیم کدومها بهمون حس خوب میده؛ کدومها حتی همون لحظه نوشتن احساس پشیمانی داریم.
این دسته دوم مربوط به همون فعالیتهایی میشه که باید کنارشون بذاریم و با چیز دیگهای جایگزین کنیم.