سلام
چند تا کلمات زیبا از مولا علی (ع) انتخاب کردم براتون میزارم امیداورم که خشتون بیاد
قناعت پیشه کردن، از عزت نفس است.
احمق ترین خلق کسی است که خود را عاقلترین خلق بداند.
آفت وقار و هیبت مرد، شوخی است.
اگر چشم دل بینا نباشد، شنوائی گوش سودی ندهد.
با نیکان بدی مکن، چه آنان را از نیکی باز می داری
بالاترین بخشش آن است که پیش از خواری خواستن باشد
با پدران خود نیکی رفتار کنید، تا پسرانتان به شما نیکی کنند
انسان را پس از مرگ خانه ای نیست، مگر خانه ای که قبل از مرگ بنا کرده است.
بد ترین رفیق کسی است که تو را به معصیت خدا تشویق کند.
ترسو را توفیق و کامیابی محال است.
یکی از کلمات زیبای حضرت امیر رو دیدم که حیفم اومد نزارمش خیلی زیباست...
نامه ی امام علی علیه السلام به مالک اشتر
ای مالک! اگر شب هنگام کسی را در حال گناه دیدی،
فردا به آن چشم نگاهش مکن ،
شاید سحر توبه کرده باشد و تو ندانی..
انان (خاندان محمد (ص)) دانش را زنده کننده اند و نادانی را میراننده ،بردباری شان شما را از دانش انان خبر می دهد و برون انان از نهان و خاموش بودنشان از حکمت بیان
نه با حق ستیزند و نه در ان خلاف دارند
ستون های دینند و پناهگاه هایی که مردم ان را نگاه می دارند
حق به انان به جای خود باز گردید و باطل از انجا که بود رانده شد و زبانش برید
دین را چنان که باید دانستند و فرا گرفتند و به کار بستند
نه که تنها ان را شنفتند و به دیگران گفتند که راویان دانش بسیارند
لیکن پاسداران ان اندک به شمار
خطبه 239
بر جای باشید
و بر بلا شکیبا
و دستها و شمشیر های خورد را در هوای زبان های خود به کار مدارید
و در انچه خدا شما را بدان نیانگیخته شتاب مدارید
که هرکس از شما در بستر خود جان سپرد در حالی که پروردگار خود و فرستاده او و اهل بیت او را شناسا بود
شهید مرده و اجر او بر کردگار است
و ثواب کار نیک که نیت ان را داشته سزاوار
خطبه 190
از سخنان آن حضرت است
به هنگام تلاوت: «يا اَيُّهَا الاِْنْسانُ ما غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَريمِ»
ليل مغرورشده به كرم حق درحين بازخواستْ باطلترين دلايل، و عذر آن فريب خورده بى پايه ترين عذرهاست،
او در اين زمينه بر جهالت خود اصرار ورزيده.
اى انسان، چه چيز تو را بر انجام گناه جرأت داد؟ و چه چيز تو را به پروردگارت مغرور كرد؟
چه چيز تو را به هلاكت خود واداشت؟ آيا دردت را درمان، و خوابت را بيدارى نيست؟
چرا به همان صورتى كه به ديگرى رحم مى كنى به خود رحم نمى نمايى؟ چه بسا كسى رار حرارت آفتاب مى بينى پس بر او سايه مى اندازى، يا شخصى را دچار دردى مى نگرى كه بدنش رامى سوزاند و تو از روى رحمت بر او گريه مى كنى، پس چه چيز تو را بر اين دردت صبر داده، و بر بلاهايتتوانمند نموده، و چه شادى و سرورى تو را از گريه بر جان خود كه نزد تو عزيزترين جانهاست بازداشتهو دل تسلاّيت داده؟! چگونه بيم شبيخون خشم حق تو را از خواب غفلت بيدار نمى كند در صورتى كهبه علّت گناهانت در راه هاى قهر و سلطه او افتاده اى؟! درد سستى دل را به قوّت ارادهمعالجه كن، و به هوشيارى خواب غفلت را درمان نما. خدا را بنده باش،
و به ياد او انس بگير
خطبه ی 214
ببخشید که یه خورده طولانی شد هر چی فکر کردم دیدم حیفه یه قسمتی ازش حذف بشه
دنیا خانه ای است فرا گرفته ی بلا
و شناخته به بی وفایی ،نه به یک حال پایداراست و نه مردم ان از سلامت برخوردار
دگرگونی پذیرد رنگی دهد و رنگی دیگر گیرد زندگی و ایمنی در ان نایاب است
و مردم دنیا نشانه هایند که اماجشان سازد ، تیرهای خود به انان افکند و به کام مرگشان اندازد
و بندگان خدا بدانید که شما و انچه در انید به راه انان که پیش از شما بودند روانید
که زندگانی شان از شما درازتر بود و خانه هاشان باز تر و یادگار هاشان دیر باز تر
و کنون آواهاشان نهفته شد و تن هاشان فرسوده گردید
خانه هایشان تهی و نشانه هایشان ناپدید
خطبه 226
ای بنده ی خدا در گفتن عیب کسی که گناهی کرده است شتاب مکن !
چه امید می رود که ان گناه را بر او ببخشند و بر گناه خرد خویش ایمن مباش !
چه بود که تو را بر ان عذاب کنند .
پس اگر از شما کسی عیب دیگری را دانست
بر زبان نراند به خاطر عیبی که در خود می داند .
و شکر بر کنار ماندن از گناه اور را بازدارد از انکه دیگری را که به گناه گرفتار است بیازارد.
خطبه ی 140
نیکی کننده در انجا که نشاید
و بر ان کس که نباید
در انچه کند بهره ای ندارد
جز ستایش خسان و درود شنیدن از ناکسان
خطبه 142
ای نه مردان به صورت مرد ، ای کم خردان ناز پرورد کاش شما را ندیده بودم و نمی شناختم که به خدا پایان این آشنایی ندامت بود و دستاورد ان اندوه و حسرت
خدایتان بمیراند که دلم از دست شما پر خون است و سینه ام مالامال خشم شما مردم دون که پیاپی جرعه ی اندوه به کامم ریزید و با نافرمانی و فرو گذاری جانبم کار را به هم در می امیزید تا انجا که قریش می گوید پسر ابوطالب دلیر است اما علم جنگ نمی داند
خدا پدرانشان را مزد دهاد
کدام یک از انان پیشتر از من در میدان جنگ بوده و بیشتر از من نبرد دلیران را ازموده ؟
هنوز بیست سال بیشتر نداشتم که پا در معرکه گذاشتم و اکنون سالیان عمرم از شصت فزون است
اما ان را که فرمان نبرند سر رشته ی کار از دستش برون است
خطبه ی 27
خدایا اینان از من خسته اند و من از انان خسته
انان ازمن به ستوه اند و من از انان دلشکسته
پس بهتر از انان را مونس من دار و بدتر از من را بر انان بگمار
خطبه ی 25
امام على عليه السلام :
لا یعابُ المَرءُ بِتَاخیرِ حَقهِ اِنمَا یعابُ مَن اَخَذَ ما لَیسَ لَهُ؛
برای انسان عیب نیست که حقش تاخیر افتد، عیب آن است که چیزی را که حقش نیست بگیرد.
نهج البلاغه(صبحی صالح) ص 500