1397 دي 23، 17:28
(1397 دي 23، 17:19)rezvaneh نوشته است:نقل قول: دوستان مشارکت کنید لطفاماجرا غمگین شده که .. حبف نیست غمگین تموم شه ؟
من باشم آخرشو اینطوری تموم می کنم که همشو خواب دیده و در بیداری و واقعیت خانم حمیدی سالمه
و روزی که شب قبلش این خوابو دیده تازه میخواد بره با خانم حمیدی صحبت کنه
آخرشم به مبارکی بچه های کانونو به صرف شیرینی و شام عروسی دعوت می کنن
من مخالف
تازشم نگیییییییییین دیگهههههههههه.....همه ادامه بدن درنهایت اونی ک پایان ومینویسه خودش تصمیم بگیره ک چ اتفاقی بیوفته و تمام...اونموقع همه سورپرایز میشن
فقط بگین چ مدت لازمه این داستان ادامه پیدا کنه؟؟؟؟تا بدونیم کوتاهه؟؟؟نیمه بلنده؟؟؟؟
پ ن:با ایده ی رضوانه خانم یاد فیلم چپ دست افتادم