امتیاز موضوع:
  • 18 رأی - میانگین امتیازات: 4.67
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
موضوع بسته شده است 

آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

داداش سينر ، نبينم غمتو
دقيقا احساسي كه داشتي رو منم موقعي كه اومدم ديدم يكي از بچه ها شكسته داشتم.

ميدونم.حس خيــــــــــــــلي آشغاليه13.آدم با خودش ميگه اينايي كه بعده اين همه روز تحمل و ترك،دوباره شكستن ديگه از من نوعي چه انتظاريه.

ولي اينو بدون اگه شكستي ، يكي مثه خودت پيدا ميشه كه حسي كه الان داري رو خواهد داشت[تصویر:  c.gif]

تحمل كن.واسه من الگويي.بذار واسه ديگران هم الگو باشي.

چپش كن حاجي.لهش كن لعنتي رو.

تحمل كن كه آينده روشنهKhansariha (8)

پايدار باشيد53

پ.ن:

سرزمین پاکیها عزيز اينجا فقط پسرونس.حالا اگه دخترا قاچاقي بيان سر بزن نميدونم ولي به طور رسمي اجازه فعاليت ندارن
«وَ مَنْ یَتَّقِ اللهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً* وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْث لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَكَّلْ عَلَى اللهِ فَهُوَ حَسْبُهُ اِنَّ اللهَ بالِغُ اَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللهُ لِكُلِّ شَیْىء قَدْراً»

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
عاشقم ، عاشقه اون بالاسري


[تصویر:  05_blue.png]
(1391 تير 25، 7:18)رامین. نوشته است: شکستم.
بدون هیچ دلیلی

نماز بخون.....سره وقتم بخون...

(1391 تير 25، 9:50)سرزمین پاکیها نوشته است: سلام دوستای گلم.اگه خدابخوادمیخوام دیگه بااجازتون بیام فعالیت کنم اینجا.من یه چیزی میخوام بنویسم که شایددخترخانوماببینن ناراحت بشن.اینجاکه خانومانمیان؟؟؟؟؟:question:

یا علی برادر.........فعالیت کن که خیلی وقته ریشه ی مونث و از این گروه قطع کردیم.....4fvfcja

(1391 تير 25، 10:36)SINNER نوشته است:
(1391 تير 25، 7:18)رامین. نوشته است: شکستم.
بدون هیچ دلیلی
به جان خودم صبح حالم خراب بود اومدم دیدم از بچههای کانون فقط تو آنی خواستم کمکم کنی.

رفتم و اومدم دیدم اینو نوشتی.با مخ اومدم زمینTears باور کن.Tears
هیچ حرفی واست ندارم.
چون منم امروز نشه فردا خواهم شکست.Tears
خدایا خسته شدم از بس حرفهایی که از رامین و حمید و سهیل و امید و.... که قبلا بهم گفتن و یادداشتشون کردم .خوندم.
از بس دستورالعملهای علیرضا تو اورژانس رو انجام دادم.
داغونم داغون
به اون اراده اجازه بده یه قدی علم کنه تا بهت ثابت کنه خیلی کارا از دستش بر میاد.........................یه خورده موقع تحریک به اینا هم فک کن برادر......
موقع تحریک همش میرین تو خطه اینکه کی خونه خالی شه من به مرادم برسم نباشین دیگه!!!!
موقع تحریک به ما هم فک نکن..........الان نشکستی چی جلوتو گرفت؟؟؟
دیروز داشتم واسه یکی دیگه میگفتم حالا اینجا هم میگم........
ما با این سن و سال دیگه وقت واسه داغون شدن نداریم.......به جانه خودم نداریم....
تنها چیزی که باید بهش فک کنی تلاشه.........
اون دانشمنده اگه موقع صدمین تلاشش نا امید میشد به هدفش نمیرسید.........حتما میدونی موقع صد و یکمین تلاش به هدفش رسید............حالا از کجا معلوم تو با پاکی یه قدم فاصله نداری.........نگو علم غیب داری میدونی که دیگه پاک نمیشی که نه من باورم میشه نه هیچکسه دیگه...........با اجازه خندمم میگیره.....
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اطلاعات لازم رو داری دیگه فک نکنم نیاز به دستور العمل و این داستانا باشه......الان تو فازه تلاش و شکست و توبه سیر میکنی............به مرور شاید دیر شایدم زود اتفاقایی تو زندگیی آدم اتفاق میفته که شخصو از خ.ا دور میکنه........البته این جمله دلخوشکنک نبود..........صرفا گفتم بدونی بالاخره ترک میکنی...........شک ندارم.......نه که صرفا تو بلکه همه.........حالا یه خورده دیر و زود داره............ما داریم تلاش میکنیم واسه زودترش.....
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یه خورده رابطه خودتو با اونی که تو رو به سمته گناه سوق میده کم کن................
یادمه گفتی نگرانه برادر زادتی.........با برادرت بی پروا صحبت کن...........میدونم سخته..........................من تا حالا تو همچین موقعیتی نبودم.............
البته روش های غیر مستقیم هم به ذهن من میرسه..........
من تو این جور لحظه ها یه سری مقاله های طوفانی و واقعا درد آور گیر میارم و تظاهر میکنم دارم میخونمشون......حالا تو این کارو جلو برادرت بکن و بگو دارم تحقیق میکنم یا چیزای دیگه که به ذهنه خودت میرسه........بعد اونو یه جایی جلو چشمش بذار بخونه............من خودم از اونجور آدمایی هستم که حرفه دیگران خیلی روم تاثر نمیذاره مخصوصا نزدیکان ولی اگه یه سری مقاله بخونم یا یه سری سرگذشت بخونم خیلی روم تاثیر میذاره...........که البته خوندم یه سری سرگذشت و واقعا ترسیدم.......یادمه قدیم که خوندمشون یه هفته از ترس خ.ا نکردم.....
[تصویر:  MuALi.png]
(1391 تير 25، 7:18)رامین. نوشته است: شکستم.
بدون هیچ دلیلی

الهی حمید به قربونت بره آخه چرا1276746pa51mbeg8j
تازه اومده بودم یه خورده با امید خان و داش سینر دعوا کنم منصرف شدم
فقط یه نصیحت
ناراحتی و نا امیدی پس از شکست خودش زمینه ساز شکست دیگه ای هست
سعی کن در آرامش کامل به هدفت فکر کنی
دوباره ادامه بده مثل مورچه صد بار دونه شو میندازه و بر میداره تا به مقصد برسه
(مثال خوبی زدم؟4fvfcja)
بیشتر بیا کانون ما منتظرتیم قهرمان
41
(1391 تير 25، 7:18)amoor نوشته است: سلام بچه ها من پاکم

ای قربان شما برم من
Smiley-face-thumb
تو یه قهرمانیKhansariha (46)
راستی دیشب تو جشنت اومدم کلی هم شلوغ کردم317
میدونم ناراحتی آخه بقیه ی جنگجویان کم لطفی کردن نیومدن
(1391 تير 25، 8:43)ترك براي هميشه نوشته است: دااش امید مخلصیمKhansariha (8)

داداش حمید بزن زنگوووووووووووووووووووووو .حاجیت اومده دوباره.اصن من بگم،نگم هر مسابقه ای که دیدید اسم منو بنویسید.میام شرکت میکنم4fvfcja

چاکریم53

ارادت مندیم جناب ترک
303
خوب تا اینجا شد دونفر
1- حمید خان
2- ترک برای همیشه

(1391 تير 25، 9:05)ammar نوشته است: سلام

من پاکم مثل یک گل خوشبو(چه تحویلی میگیره طرف خودشوwacko2)


بله اتفاقا مثال بسیاد خوبی زدی
خیلی در خور شماست
مثل این گل[تصویر:  75bc8909eb6b5708d27302c3617420a7.gif]

(1391 تير 25، 9:50)سرزمین پاکیها نوشته است: سلام دوستای گلم.اگه خدابخوادمیخوام دیگه بااجازتون بیام فعالیت کنم اینجا.من یه چیزی میخوام بنویسم که شایددخترخانوماببینن ناراحت بشن.اینجاکه خانومانمیان؟؟؟؟؟:question:

سلام عزیزم
cheshmak
کجایی کم پیدایی
بگو...هر چه میخواهد دل تنگت بگو
اینجا منطقه آزاده
4fvfcja




طاقت بیار رفیق....داریم میرسیم
(1391 تير 25، 10:36)SINNER نوشته است:
(1391 تير 25، 7:18)رامین. نوشته است: شکستم.
بدون هیچ دلیلی
به جان خودم صبح حالم خراب بود اومدم دیدم از بچههای کانون فقط تو آنی خواستم کمکم کنی.

رفتم و اومدم دیدم اینو نوشتی.با مخ اومدم زمینTears باور کن.Tears
هیچ حرفی واست ندارم.
چون منم امروز نشه فردا خواهم شکست.Tears
خدایا خسته شدم از بس حرفهایی که از رامین و حمید و سهیل و امید و.... که قبلا بهم گفتن و یادداشتشون کردم .خوندم.
از بس دستورالعملهای علیرضا تو اورژانس رو انجام دادم.
داغونم داغون

داداش سینر من نمیفهمم یعنی چی
تا یکی میشکنه شما سریع جو گیر میشین
ببین اگه بشکنی با من طرفی ها:smiley-yell:
ولی جدا از شوخی اینقدر حساس نباش
نیگه دار خودتو 4fvfcja




طاقت بیار رفیق....داریم میرسیم
عمار جان مرسی لطف داری

و اما روی صحبت الانم با امید خان و داداش سینر هستش
ظهر میخواستم جواب پست هاتونو بدم ولی----------------
---
میخواستم بگم دوستتون دارم
4fvfcja4fvfcja4fvfcja4fvfcja4fvfcja
-------------------------------------------------
خوب باشه ما با 2 نفر هم میتونیم شرکت کنیم
این مسابقه یه کار رقابتی هستش بین گروه های در حال ترک و من هیچ مشکلی در برگذار نشدنش نمیبینم ----------------------------------------
به قولی --------------------------
--------------------------------------------------------------------
(اینم از ویرایش)
4fvfcja




طاقت بیار رفیق....داریم میرسیم
(1391 تير 25، 17:58)ammar نوشته است: بسه دیگه

هر چی اختلاف بوده همین جا تموم شه

راستی چرا در این سایت بحث علمی نداریم؟
چرا جایی برای علم افروزی نداریم(یکی بگیره منوwacko2)

ما معتادان گمنام،باید پرچم علم مملکتمون رو ببریم بالا.

هر کی موافقه دستش بالا317


عمار جان چشم
امید خان هم یه کم از من رنجیده خاطر شدن
من از همین جا معذرت میخوام
5353535353
بحث علمی رو خوب اومدی
من هستم
فقط شما سر بحثو باز کن من تا تهش هستم




طاقت بیار رفیق....داریم میرسیم
من رنجیده خاطر شدم ؟1744337bve7cd1t81نه بابا کیو میگین ؟4fvfcja

اختلاف کجا بود ..جنگجویان همه اینجورین Khansariha (18)
سریع پستاتونو ویرایش کنین دو نفر بیان ببینن چی میگن الان 4fvfcja

اختلاف یعنی چی ؟اختلاف تو جنگجویان معنی نداره اصلا cheshmak53303
عمار منم موافقم برای علم اندوزی 4fvfcjacheshmak
[img=0x0]http://www.ktark.com/05_blue.png[/img]
خداوند همراه توست ،گاهی لازم است سر برگردانی و پشت سرت را بنگری و تمام غفلت هایت را
تماشا کنی ...آنگاه خواهی فهمید که یاد خدا را در لابلای کدام غفلت رها کردی
قانون عجیبی است او همواره همراه و یار توست ..او بسیار مهربان است و تو را تنها نخواهد
گذاشت ...به سویش برگرد تا تو نیز او را حس کنی


[تصویر:  zange-khoda.jpg]

[تصویر:  8.gif] طرح ختم قرآن[تصویر:  8.gif]
(1391 تير 25، 18:09)omid-2 نوشته است: من رنجیده خاطر شدم ؟1744337bve7cd1t81نه بابا کیو میگین ؟4fvfcja

اختلاف کجا بود ..جنگجویان همه اینجورین Khansariha (18)


ای ول داداش امید گلم
بیا بغل خودم
Khansariha (18)
پست بالا هم ویرایش شد
خوب نظرت راجع به بحث علمی که عمار گفت چیه
پایشو بریزیم؟
cheshmak




طاقت بیار رفیق....داریم میرسیم
سلام به همگی ؛من هم با آقا عمار موافقم ؛ ما باید به جای بحث های مسخره پای علم رو تو گروه باز کنیم تا بهترین گروه رو داشته باشیم؛
ره آسمان درون است...  53
چه خبر؟؟؟؟؟؟
من پاااااک......... [تصویر:  8.gif]

ماشالله سردار.........کی سردار شدی بابا؟؟؟؟4fvfcja.....ما که هنو در جا میزنیم... [تصویر:  75.gif]
صلوات [تصویر:  567.gif]
[تصویر:  MuALi.png]
« هفت روز گذشت »

به طلاع کلیه دوستان، آشنایان و سروران گرامی می رساند:

با نهایت تاسف و تاثر هفتمین روز درگذشت « پیر ناکام، ابلیس ملعون » ملقب به شیطان، دوزخ مکان، خلدآشیان، و دشمن آشکار آدمیان را به همه ی پیروان آن کریهِ تازه گذشته تسلیت عرض می نماییم ...
به همین منظور مراسم جشنی در قلب تمامی فرزندان آدم برگزار می شود.
ضمنا وسیله ایاب و ذهاب به « معذب گاه » ابدی آن سفر کرده مهیا نمی باشد، چون پیروان محمد مصطفی(ص) را به دوزخ راهی نیست ...

برای ناراحتی روح آن مفلوک صلوات 1





پایداری، تا رستگاری ...




[تصویر:  05_blue.png]
(1391 تير 25، 19:03)soheil70 نوشته است: چه خبر؟؟؟؟؟؟
من پاااااک......... [تصویر:  8.gif]

ماشالله سردار.........کی سردار شدی بابا؟؟؟؟4fvfcja.....ما که هنو در جا میزنیم... [تصویر:  75.gif]
صلوات [تصویر:  567.gif]

سلامتی داداش سهیل
خبرا دست شماست
جان... چه هندوونه ای میخوری منم هوس کردم
4fvfcja
نزن عمو نزن مگه نمیدونی گوجه گرونه:smiley-yell:4fvfcja

(1391 تير 25، 19:06)تنها ترین سردار نوشته است:
« هفت روز گذشت »

به طلاع کلیه دوستان، آشنایان و سروران گرامی می رساند:

با نهایت تاسف و تاثر هفتمین روز درگذشت « پیر ناکام، ابلیس ملعون » ملقب به شیطان، دوزخ مکان، خلدآشیان، و دشمن آشکار آدمیان را به همه ی پیروان آن کریهِ تازه گذشته تسلیت عرض می نماییم ...
به همین منظور مراسم جشنی در قلب تمامی فرزندان آدم برگزار می شود.
ضمنا وسیله ایاب و ذهاب به « معذب گاه » ابدی آن سفر کرده مهیا نمی باشد، چون پیروان محمد مصطفی(ص) را به دوزخ راهی نیست ...

برای ناراحتی روح آن مفلوک صلوات 1

احسنت به شما سردار
41
ایشالله چهلمشم با هم میگیریم
همینطور سالشو4fvfcja




طاقت بیار رفیق....داریم میرسیم
(1391 تير 25، 19:16)حمید خان نوشته است:
(1391 تير 25، 19:03)soheil70 نوشته است: چه خبر؟؟؟؟؟؟
من پاااااک......... [تصویر:  8.gif]

ماشالله سردار.........کی سردار شدی بابا؟؟؟؟4fvfcja.....ما که هنو در جا میزنیم... [تصویر:  75.gif]
صلوات [تصویر:  567.gif]

سلامتی داداش سهیل
خبرا دست شماست
جان... چه هندوونه ای میخوری منم هوس کردم
4fvfcja
نزن عمو نزن مگه نمیدونی گوجه گرونه:smiley-yell:4fvfcja

واسه املت امشبه برادر......گوجه گرونه......گازم جدیدا گرون شده......دستی املت میزنیم..[تصویر:  8.gif]
[تصویر:  MuALi.png]
بسم الله عمار جان بیا بگو که من دارم با این هندونه شورشو در میارم...[تصویر:  8.gif]
بیا بگو من موافقم انگار همه موافقن(عزت نفسه ماشینه عروس)4fvfcja
[تصویر:  MuALi.png]
عمار جان
خوبه
بسم الله شروع کن

راستی بچه ها امشب جشن داریم ها
بدویین بیایین اینجا تا دیر نشده
جشن کی؟ خودتون بیایین میفهمین




طاقت بیار رفیق....داریم میرسیم

موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 6 مهمان