آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

**mani** · 1391 اسفند 26، 0:48

دوباره سلام
مرسی از همه کسایی که حمایت کردن، اصلا من امشب یه روحیه مضاعفی گرفتم دلم میخواد تا آخرش محکم پیش برم البته با کمک خدا و شما دوستای گلم.
داداش مجتبی خیلی دلم برات تنگ شده بودا . . .

داداش رند اصلا هیچ راهی نداره، بخاطر منم که شده باید بیای وسطو بالاخره یه حالی بهمون بدی من خودمم همراییت میکنم اینجوری clapping

:22:

:22:

حالا بقیه بچه هام بیان وسط میخواییم بترکونیم
خب حالا همه اینجوری 317

حالا عوض کنین varzesh

دوباره

عجب کیفی میده Muscular

خب دیگه خسته نباشین
الان همه میگن این دیوونه کیه هنوز از راه نرسیده گروهو بهم ریخته! Smiley-face-cool-2

خلاصه ببخشید دیگه یهو جو گیر شدم
راستی، کسی از داداش علیرضا خبری نداره؟ دلم خیلی براش تنگ شده

**soheil70** · 1391 اسفند 26، 14:20

نقل قول:
منم خیلی خیلی خیلی توبه شکستم......معلوم هم نیست چقدر دیگه میخوام بشکنم ولی...............
همیشه امیدوارم دیگه نمیشکنم......این راه و امتحان میکنم........اون راه و امتحان میکنم..............سعی سعی سعی سعی میکنم سراغ عوامل نرم.............
از امروز پاک باش و باشیم.... تا عید 91.........بدون همین یه ماه پاکی روحیه مونو عوض میکنه تا سال جدید و رو به خوبی شروع کنیم......با انرژی شروع کنیم.........

اینو پارسال همین موقع ها نوشته بودم...یادت بخیر...:rolleyes:

رو خودم تاثیر گذاشت..... 4fvfcja

**رامتین** · 1391 اسفند 26، 18:22

هنوز نفسي مياد و ميره.
اين يعني اين كه هنوز زنده ايم!
ميگم اين اينترنت من چشه؟ سايت كانون رو بدون ف...شكن باز نمي كنه!!!
ارور مي ده و وقتي هم ف...شكن رو باز مي كنم عين هلو سايتو باز مي كنه.
به نظرم اينا از دسيسه هاي شيطونه. مي خواد من از ف...شكن استفاده كنم!

**رهرو** · 1391 اسفند 26، 19:17

بسم الرب الحسین

سلام بر رهروان راه پاکی

این روزها حس و حال خیلی خوبی دارم خدا رو شکر میکنم

برادرها زیارت عاشورای روزانه را جدی بگیریم واقعا اثر فوق العاده ای داره یه ارتباط حتی کوچک با امام حسین علیه السلام هم دنیا و آخرتمون رو تامین میکنه و همه خلاهای ما را پر خواهد کرد.

**آرمین**

سلام بر رهروان پاکی 303

(1391 اسفند 25، 20:34)رند نوشته است: راستی داداشا
چند وقت یک بار حجامت هم انجام بدیم بد نیست حس و حال آدم عوض میشه
من اولین بارم بود رفتم حجامت تا ببینیم چی میشه

داداش رند گل

در مورد حجامت...
چیزهای خوب زیادی در موردش خوندم... [تصویر: r.gif]

و اتفاقا منم یه 2 هفته پیش انجام دادم... [تصویر: g.gif]

و همون لفظ «افقی شدن» که حمید خان گفتن، در مورد منم صادق بود... [تصویر: mosking.gif]

البته چند ماه پیشم که خون دادم، دچار همین «افقی شدن» شدم... [تصویر: mosking.gif]

کلا بدنم با فرایند خون گیری مشکل داره؛ چه 50 سیسی باشه، چه 450 سیسی... [تصویر: biggrin.gif]

(1391 اسفند 26، 0:48)mani نوشته است: دوباره سلام
مرسی از همه کسایی که حمایت کردن، اصلا من امشب یه روحیه مضاعفی گرفتم دلم میخواد تا آخرش محکم پیش برم البته با کمک خدا و شما دوستای گلم.
....

داداش مانی گل

این روحیه رو باید تا تاج گذاری همین جوری حفظ کنی... Khansariha (46)

بذار منم یه حرکت نمایشی بزنم، فکر نکنی فقط خودت بلدی... [تصویر: rl253dlxwg1fa1mtcttw.gif]

فقط دیگه خیلی شلوغش نکنیم که الان بابابزرگ میاد سراغمون... [تصویر: t5.gif]

موفق باشی قهرمان [تصویر: 8.gif]

(1391 اسفند 26، 12:53)َAlex نوشته است: سلام

شکر خدا پاک 168 روز خدا رو بی نهایت شکر .

داداش الکس ما هم که مثل همیشه کارش درسته... cheshmak

شیطونو با غل و زنجیر، اونم از نوع دوجداره بسته... [تصویر: sumo.gif]

این همون شیطونه در برابر اراده ی الکس... [تصویر: bg23.gif]

ماشالله با ارادت رفیق...

(1391 اسفند 26، 14:20)soheil70 نوشته است:
نقل قول:
منم خیلی خیلی خیلی توبه شکستم......معلوم هم نیست چقدر دیگه میخوام بشکنم ولی...............
همیشه امیدوارم دیگه نمیشکنم......این راه و امتحان میکنم........اون راه و امتحان میکنم..............سعی سعی سعی سعی میکنم سراغ عوامل نرم.............
از امروز پاک باش و باشیم.... تا عید 91.........بدون همین یه ماه پاکی روحیه مونو عوض میکنه تا سال جدید و رو به خوبی شروع کنیم......با انرژی شروع کنیم.........
اینو پارسال همین موقع ها نوشته بودم...یادت بخیر...:rolleyes:

رو خودم تاثیر گذاشت.....

سهیل جان
داداش، روی ما هم تأثیر گذاشت؛ ممنونم ازت... Khansariha (8)

واقعا عید با پاکی یه چیز دیگست... [تصویر: i.gif]

ایشالله خدا به ما بنده های گناه کار توفیق بده، هیچ توبه ای رو نشکنیم... 1276746pa51mbeg8j

موفق باشی

(1391 اسفند 26، 18:22)ramtin2012 نوشته است: هنوز نفسي مياد و ميره.
اين يعني اين كه هنوز زنده ايم!
ميگم اين اينترنت من چشه؟ سايت كانون رو بدون ف...شكن باز نمي كنه!!!
ارور مي ده و وقتي هم ف...شكن رو باز مي كنم عين هلو سايتو باز مي كنه.
به نظرم اينا از دسيسه هاي شيطونه. مي خواد من از ف...شكن استفاده كنم!

داداش رامتین گل

واقعا بدون فیلترشکن باز نمیشه؟ 1744337bve7cd1t81

این حرکات شیطان رو اصلا جدی نگیر، داداشم... [تصویر: Dancing_unhappy.gif]

خیلی با آرامش، میتونی این حرکت رو باهاش انجام بدی... [تصویر: 245.gif]

مطمئنم میذاره میره... [تصویر: i.gif]

و در ضمن، یه جمله از «لو هولتز» مربی افسانه ای فوتبال هست که میگه:

اگر از زندگی مکدر شده اید...
اگر همه روزه صبح ها، با اشتیاق سوزان برای انجام دادن کارها از خواب بیدار نمی شوید...
مطمئن باشید به اندازه ی کافی، «هدف» ندارید...

(1391 اسفند 26، 19:17)رهرو نوشته است: بسم الرب الحسین

سلام بر رهروان راه پاکی

این روزها حس و حال خیلی خوبی دارم خدا رو شکر میکنم

برادرها زیارت عاشورای روزانه را جدی بگیریم واقعا اثر فوق العاده ای داره یه ارتباط حتی کوچک با امام حسین علیه السلام هم دنیا و آخرتمون رو تامین میکنه و همه خلاهای ما را پر خواهد کرد.

داداش رهرو عزیز

ان شالله که این حال و هوای خوب در لحظه لحظه ی زندگیت همچنان جاری بمونه... cheshmak

و خیلی ممنون بابت توصیه ی خیلی خوبت به من و بقیه بچه ها Khansariha (8)

**Alireza 68** · 1391 اسفند 26، 20:18

سسسسسلام به گل پسرای عزیز

مانی جان من همینجام

خوبی عزیزم؟ خیلی خوشحالم که اینجارو با حضورت مزین کردی

منتظر فعالیت های خوبت هستم

و دوستای عزیز

تجربیات شما درمورد اون سوال با اسم خودتون تو تاپیک تجربیات ثبت شد

و این برای همه مفیده و برای ما هم باقیات و صالحات داره

یعنی تا وقتی که اون مطلب باز دید کننده داشته باشه و مفید باشه برامون ثواب نوشته میشه

اینم لینکش

http://www.ktark.com/showthread.php?pid=...#pid244509

و

ی سوال جدید داشتم عرضم به حضورتون اینکه

وقتی یکی حس میکنه تهش رسیده و دیگه هیچ راه حلی نداره و همه درهارو به روی خودش بسته میبینه و کلا ناامیده چطوری میتونه اون انگیزه و اراده ای که درموردش حرف زدیم رو بوجود بیاره؟ یا اگه با این شخص برخورد کردیم چطوری میشه بهش امید داد؟

منتظر نظرات خوبتون هستم

یا علی

**پاک پاک** · 1391 اسفند 26، 20:47

سلام
مثل این که گروه جنگجویان تغییر نام پیدا کرده!
من میخوام دوباره شروع کنم
ای کاش دوباره بتونم پاک شمو راحت!
لطفا اسم منم توی اعضا بنویسید
ممنون

**milad+** · 1391 اسفند 26، 20:59

سلام بچه ها
وقت همگی بخیر

تشکر میکنم از داداش علیرضا به خاطر سوال خیلی خوبش
خودم هم یه مدت خیلی دنبال جواب این سوال بودم

اول باید ببینیم از چه جیزی نا امید هست و علتش رو پیدا کنیم بعد با توجه به نوع اعتقادی که طرف مقابل داره اونو راهنمایی کرد
باید هدف از خلقت شخص رو براش روشن کنیم
اگه کسی بدونه چرا به دنیا اومده و چرا باید زندگی کنه بعد از این دنیا چه دنیایی در انتظارش هست امید پیدا میکنه
باید براش روشن کنیم که خدا این دنیا رو برا امتحان خلق کرده
و اینکه مشکل از دنیا و مشکلات اون نیست مشکل از ما ادمهایی هست که دنیا رو درست نشناختیم و جهان بینی نادرستی داریم

داداش پاک پاک عزیز خیلی خوش برگشتین
ای کاش بتونم نداریم داداش..... بگو حتما باید بتونم
انشاا...که موفق میشی

**mohsen22** · 1391 اسفند 26، 21:03

سلام بچه ها

خوبید؟
ببخشید دیر دیر میام ای دی اس الم تموم شده وقت نکردم بگیرم درگیر فارغ التحصیلی و
اعزام به خدمتم . امروز روز خوبی داشتم کلا 20 روز خوب داشتم

مادر بزرگم الحمد لله بهتر شده

سوال>
جواب: خب راستش من امید رو باروزه تونستم برگردونم گفتم پیش میرم با روزه تا قوی شم و امیدم برگرده واقعا هم خیلی خوب جواب داد و الان خدا رو شکر پر از امید و انرژی شدم
به خودم گفتم امروز ینی بیست و یک روز پیش رو خراب کردم و نا امید بودم و کلی گریه کردم فردا با روزه شروع میکنم تا اینکه دیدم واقعا جواب داد و امیدم برگشت نماز شب هم خیلی تاثیر داشت

**رند** · 1391 اسفند 26، 21:05

(1391 اسفند 26، 0:48)mani نوشته است: داداش رند اصلا هیچ راهی نداره، بخاطر منم که شده باید بیای وسطو بالاخره یه حالی بهمون بدی من خودمم همراییت

سلام

اهه باشه بیا 4fvfcja

armin100

داداش رند گل

در مورد حجامت...
چیزهای خوب زیادی در موردش خوندم... [تصویر: r.gif]

و اتفاقا منم یه 2 هفته پیش انجام دادم... [تصویر: g.gif]

و همون لفظ «افقی شدن» که حمید خان گفتن، در مورد منم صادق بود... [تصویر: mosking.gif]

البته چند ماه پیشم که خون دادم، دچار همین «افقی شدن» شدم... [تصویر: mosking.gif]

کلا بدنم با فرایند خون گیری مشکل داره؛ چه 50 سیسی باشه، چه 450 سیسی... [تصویر: biggrin.gif]

سلام داداشی

بابا این حرفا نیست اصلا پاشین بریم یه بشکه خون بدیم 4fvfcja

درمورد سوال بابا بزرگ

ی سوال جدید داشتم عرضم به حضورتون اینکه

وقتی یکی حس میکنه تهش رسیده و دیگه هیچ راه حلی نداره و همه درهارو به روی خودش بسته میبینه و کلا ناامیده چطوری میتونه اون انگیزه و اراده ای که درموردش حرف زدیم رو بوجود بیاره؟ یا اگه با این شخص برخورد کردیم چطوری میشه بهش امید داد؟

خب خب

اولا آدم نباید بزاره به اون مرحله برسه و همیشه شاد و درست رفتار کنه
جناب دیل کارنگی که اینجانب ارادت خاصه ای بهشون دارم در کتاب آیین زندگیشون به نقل از اپیکتتوس می گند:

انسان بیش از اینکه از حوادث آسیب ببیند،از افکار خود در رابطه با حوادث آسیب میبینه.

و این نگرش کاملا به خود ما بستگی داره

و حالا چند خطی از خود کتاب مینویسم طولانی میشه باید همین اول کاری ببخشید Khansariha (8)

منظورم چیست ؟
آیا من آن قدر گستاخ هستم که به شما بگویم :وقتی در اوج مشکلات و زیر فشارها به تنگ آمده ایم می توانیم با تغییر در افکارمان آسوده شویم.
و فقط با اراده و تلاش این کار عملی است. بلی منظورم دقیقا همین است. البته نحوه و رمز این کار را به شما خواهم گفت.
    ویلیامز جیمیز کسی که در روانشناسی همتایی برایش نیامده است می گوید:
اینگونه بنظر میرسد که عمل،پیرو احساس استاما در حقیقت این دو با هم هستند و با تنظیم عمل ، که مسقیما از اراده تاثیر می گیردف می توانیم احساسات رات که تاثیر مستقیم از اراده نمی گیرند ،غیر مستقیم تنظیم کنیم.

   منظور ویلیام جیمیز این است که ما نمی توانیم به صورت آنی با گرفتن تصمیم ،احساسات خود را تغییر دهیم،بلکه می توانیم اعمالمان را عوض کنیم . یا تغییر در اعمالمان ، به طور خود کار و غیر مستقیم ،احساساتمان را تغییر دهیم. وی در ادامه میگوید:

   اگر شادمانی و سر زندگی تان از دست رفته ، این است که شاد رفتار کنید و شاد صحبت کنید ، گویی که شادی آنجاست.

این راه و روشیه که تمام بزرگان ما به اون اشاره داشتن
مثلا جناب خیام میگه:

این قافله ی عمر عجب میگذرد .................. دریاب دمی که با طرب می گذرد

ساقی!غم فردای حریفان چه خوری؟.................. پیش آر پیاله را که شب میگذرد

موفق و سرزنده و شاد و پیروز باشین Khansariha (18)

**amoor** · 1391 اسفند 26، 21:52

سلااام

**حمید خان** · 1391 اسفند 26، 22:39

(1391 اسفند 26، 21:52)amoor نوشته است: سلااام

سلام به روی ماهت
از بند آزاد شدی بلاخره؟ Khansariha (18)

میگفتی یه جشن گلریزان برات میگرفتیم

**آرمین**

(1391 اسفند 26، 20:18)Alireza 68 نوشته است: وقتی یکی حس میکنه تهش رسیده و دیگه هیچ راه حلی نداره و همه درهارو به روی خودش بسته میبینه و کلا ناامیده چطوری میتونه اون انگیزه و اراده ای که درموردش حرف زدیم رو بوجود بیاره؟ یا اگه با این شخص برخورد کردیم چطوری میشه بهش امید داد؟

من یه راه حل ساده و قدم به قدم دارم:

1- اول از همه باید مشخص کنیم واقعا چرا ناامیدیم؟
بشینیم و هر آنچه که ذهنمون رو درگیر این ناامیدی کرده، به صورت شفاف مشخص کنیم...

2- بررسی کنیم که واقعا کدوم یک از این موضوعات، واقعا ارزش ناامیدی دارن...
کدوم ها واقعا مهمن و کدوم ها مهم نیستن...
خیلی از اون چیزهایی که ما فکر می کنیم مهمن، شاید اون قدرها هم مهم نباشن...
وقتی یکم دیدمون رو وسعت بدیم، خیلی انسان های موفق رو می بینیم که خیلی موانع بدتری پیش روشون بوده...
این موانع نه تنها باعث توقف زندگیشون نشده، بلکه از همین عامل ها در جهت رسیدن به هدفهاشون استفاده کردن...

3- حالا که موضوعات مهم و غیر مهم رو از هم تفکیک کردیم...
حوزه ی دیدمون رو فقط به موضوعات مهم معطوف می کنیم...
و این سئوال رو از خودمون می پرسیم: آیا من کاری در قبال این موضوعات میتونم انجام بدم؟

اگر کاری از دستمون برای تغییر برمیاد، که بسم الله...
هر آنچه که باید انجام بدیم رو انجام میدیم...
هرچقدر هم که سخت باشه و نفس گیر...
چون این موضوع برامون حیاتی و مهمه...

اما اگر کاری از دستمون برنماید...
مثل چیزهایی که مربوط به گذشتست...
یا مثل چیزهایی که اصلا عاملی انسانی در وجود یا عدم وجودش دخیل نیست...
باید به خودمون بفهمونیم که...
درسته این موضوع برای من خیلی مهم و حیاتیه...
اما از اون جایی که هیچ کاری از دست من براش برنمیاد...
من باید این موضوع رو به عنوان یک واقعیت قبول کنم...
و غم و غصه هم دردی رو دوا نمیکنه...

راهکار چیه؟
اهداف جدیدی رو برای خودمون مشخص کنیم...
بخش هایی از زندگی رو که تا حالا نمیدیدم، ببینیم...
تلاش کنیم تا از همین داشته هامون، به بهترین نحو استفاده کنیم...
و در نهایت، از فرداهامون لذت ببریم...
حتی اگر لذت های من نسبت به لذت های بقیه ی انسان ها کم و کوچیک باشه...
و خودمون رو تنها نبینیم، خدا رو در در لحظه لحظه ی زندگیمون همراه بدونیم...

**amoor** · 1391 اسفند 26، 22:58

(1391 اسفند 26، 22:39)حمید خان نوشته است:
(1391 اسفند 26، 21:52)amoor نوشته است: سلااام

سلام به روی ماهت
از بند آزاد شدی بلاخره؟
میگفتی یه جشن گلریزان برات میگرفتیم

چاکر حمید، شما خودت گلی

**حمید خان** · 1391 اسفند 26، 23:20

گلی از خودتونه
راستی اوضاعت چطوره؟
این مدت که تو اوین بودی پاک موندی....؟/ حتما همینطوره
مگه نه؟