آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

**مُحب**

خب نمره روز اول من 21 از پنجاه بود Vamonde

دوباره افتادم Gigglesmile

راستش اگه آدم نخواد فقط کتک جواب می ده! اما اگه بخواد بدون ابزار یا نتیجه نمی گیره یا دیر جواب میگیره

این نرم افزار چن تا خوبی و بدی رو تعریف میکنیم و وزندهی می کنیم و براش جایزه و تنبیه(خدایا ما رو ببخش که صلوات میشه جریمه) براش تعریف می کنیم
شب به شب میایم به میزان خوبی ها و بدی ها نمره میدیم

چن تا حسن نهان داره!

اول اینکه تمرکز رو از خودارضایی دور می کنیم (روش گیوتین) فکرت دور میشه
دوم به بقیه گناهات هم می پردازی(من که صفحه خوبی هام خالیه!

)
سوم نمره نهایی یه نمره هس دیگه افسردگی و اینا نداریم مثلا من امروز زیر نصف خوب بودم!
چهارم ذهن رو شرطی می کنه با تشویف و تنبیه! مثلا من الان ده رکعت نماز قضا و 20 صلوات جریمه شدم و جایزه خاصی هم نگرفتم

دیگه افتادم رو دور چرت و پرت ( تا حسن هزار رو می خوام بشمارم)

اگر آدم مقیدی باشم خیلی مفید خواهد بوذ چون اگه همین کار رو بخوام دستی بکنم میشه به حسابی شبی ی ساعت! که وقتشو ندارم با این تو 1 دقیقه جمعش میکنم

**آرمین** · 1393 مرداد 24، 21:20

(1393 مرداد 24، 20:52)mehdi68 نوشته است: سلام
داداش آرمین خیلی عالی که پاک موندی
و از این به بعد هم پاک میمونی انشاالله
سعی کن آرمین جان وسوسه ها رو تو اول کار نابود کنی
اصلن بهتره طوری باشیم که وسوسه نشیم
برای الان خودم میگم شاید چند ماهی بود اصلن وسوسه نداشتم ولی یه مدت بود اذیت میکرد اونم به خاطر کاهلی خودم بود
شکر خداا الان پاکم

سلام داداش مهدی

از این طرفا؟ fiesta

اصلاً دیدمت وسوسه ها بالکل نابود شدن... 317

کجا بودی؟ دلمون برات تنگ شد... Khansariha (18)

ممنونم ازت داداش...
آره... درست میگی...
باید از ریشه وسوسه ها رو نابود کنیم... نه موقعی که اونا زدن ما رو نابود کردن دنبال علاج بگردیم...
از قدیم گفتن پیش گیری بهتر از درمانه...

داداش جوان...
مرسی از توضیحات عالیت...
هر چند که 996 تا از حسن هاش رو واسه خودت نگه داشتی... فقط 4 تاشو به ما گفتی...

دانلود و نصب می کنم... نتیجه رو اطلاع میدم... 53258zu2qvp1d9v

داداش حر پشیمان...
بیا تو هم بگو که تصمیم قاطعت رو گرفتی...
داری میری واسه پاکی ابدی... Khansariha (46)

**آرمین** · 1393 مرداد 24، 21:56

بچه ها...
قطار پاکی رهروان داره حرکت می کنه...
سوار شید تا جا نموندید... clapping

راستی کوپه ها 4 نفره هستن...
یه 3 تا از خوش اخلاقاش بیان بشینین پیش من... 4fvfcja

می خوام یکم درد و دل کنیم... 53258zu2qvp1d9v

**Lucky bOy** · 1393 مرداد 24، 22:21

سلام

نمیدونم چرا این روزا آمار شکست
رهروان رفته بالا

بچه ها داره چی میشه ،
بیاین یه کاری کنیم

یه هفته هممون از همه لحاظ خودمون رو کنترل کنیم
تحریم همه منظوره ببینیم فرقی میکنه ، واقعا از کجا
داریم این همه زمین میخوریم...

من که دیگه واقعن خسته شدم
حالم از حس و حال بعدش بهم میخوره
از این گناه با لذت کوتاه و پشیمونیه فراوون خسته شدم

عاقا من میخوام تغییر کنم
آرمین جون منم هستم... clapping

من به شخصه از کنترل نکردن نگاه خوردم زمین
میخوام این هفته جدی چشمم رو کنترل کنم

مراقب خودتون باشین Khansariha (18)

ان شالله با کمک هم از پسش بر میایم..... Khansariha (98)

**مُحب**

آقای آرمین من رو هم سوار کن خیلی دلم مسافرت می خواد یه چن سالی میشه نرفتمپ
سعی کردم با دوچرخه حر پشیمان رو بزارم رو ترک دوچرخه و ببرمش اما نیومد ترسید Gigglesmile

فقط منو کنار پنجره بذار
می خوام دستمو بذارم زیر چونم و چشامو ول بدم تو دامن خدا و یواشکی با چشم چپم گریه کنم

بالاخره ی روز پاک رو گذروندم اما ی حسی بهم می گه این پاکی ادامه داره

**ata** · 1393 مرداد 24، 23:29

آرمین صب کن من جا موندم Khansariha (18)

همچنان پاکم، شدم 48 روز

منم سوار کنید 128fs318181

**Lucky bOy** · 1393 مرداد 25، 6:07

سلام بر داداشای گلم

صبح دل انگیز تابستانیتون به خیر و سلامت

خوشحالم که دوباره یه انگیزه یه امید مجدد پیدا کردیم
که بتونیم کنار هم این مسیر قشنگ رو ادامه بدیم
من بار ها این مسیر رو تنهایی رفتم و منتهی به شکست بوده
ولی وقتی باهمیم دوش تا دوش حتما از پسش برمیایم ان شالله...

اخ گفتی داداش حر پشیمان منم عجیب دلم کشیده
وای ینی میشه هممون با هم مشهد باشیم

ان شالله ما توفیقی الا بالله...

السلام علیک یا ابا صالح المهدی
این روز قشنگ رو به امید و لطف آقامون شروع میکنیم...

لحظه هاتون سرشار از یاد خدا
مراقب خوبی هاتون باشین

یا علی

**razmjoo** · 1393 مرداد 25، 6:44

سلام. بفضل و یاری خدای بزرگ وارد روز ۷۲ شدم و شرط امروزم هم محض نگاه نازنین امام زمان هست.
به طرح پاسداشت حرمت امام صادق پایبند بودم. .....یاعلی

**Hamsafar**

سلام به داداشای گل 303

حال و احوال خوبه؟
اغا تو رهروان چه خبره؟همه دارن از شکستاشون ناله میکنن..هرکی هم تازه وارد باشه بیاد اینجا این حرفارو ببینه ارادش که سست میشه....من خودم که سست شدم....یکم به خود بیایین....از شکستاتون یه جمع بندی کنید ببینید کجای کارین؟
بیاین عواملتونو بگین بعد باهم بشینیم واسشون راهکار پیدا کنیم....من خودم عامل لنگیدنم بیکاری بود حالا اونقدر سرمو شلوغ کردم که نگو اصلا فکرشم دیگه به ذهن نمیاد ...

دادا ارمین
به نظرم اگه تحرکمون کم باشه و غذاهای پر انرژی هم بخوریم دچار احتلام میشیم...اخه این ماده پراز انرژیه
اگه این انرژی رو نسوزونیم بدن خودش دفع میکنه...اگه فعالیتمون زیاد باشه اینکار اتفاق نمی افته...درس نیس؟
راستی ما قرار بود به شمال بریم باهم...قطارتون مسیرش از اونور میافته... Smiley-face-cool-2

دادا مامیتوانیم
دادا حر پشیمان
چراخودتونو باختین...بابا من از اسمتون فکرمیکردم شماها پاکیتون به سال رسیده....یکم مثبت باشین
اصلا فکرتون از خ.ا.ی پاک کنید اصلا به اینکه چندروز پاک بودین فکر نکنین این باعث میشه بیشتر وسوسه شین شیطون بهت میگه اووووووووو ببین چندروز پاک بودی بیا حالا یکم حال کنیم درحالی که هرقدر هم پاک باشی بازم کمه ببین چند سال از عمرت چند سال از زندگیت رو که بدنت به این انرژی نیاز داشته تا به تکامل برسه رو هدر دادی...یکم به این توجه کن =>اگه یه روز خدای نکرده موقع این کار بد بیافتیم سکته کنیم بمیریم...دستمون جایی باشه که نباید باشه مارو بااین وضع ببینند چه ابرویی ازمون میره...باچه رویی باچه وضعی باچه کارنامه ای پیش خدا میریم....دوما که دیگه فرصت جبران هم نداریم
دیروز یه لحظه باخودم گفتم ببین تو حالا دو دهه از زندگیت رو گذروندی اگه ترک نکنی دیگه سن رشدت تموم میشه دیگه بدنت نمیتونه اون نیروی جن.س ی ازدست رفته رو جبران کنه آیندت خراب میشه...اگه ازدواج نکنی بایه دید بهت نگاه میکنن اگرم بچه دارشدی دیدی ناقصه ببین چه حالی پیدا میکنی ...افسوس نمیخوری که کاش چند لحظه دربرابر این وسوسه می ایستادم زندگیت ویران میشه...
نکن داداش نکن....یه لحظه قبل انجامش به این فکر کن که این عمل 10دقیقه بعد واست چه سودی داره...10ماه بعد چطور...یا 10سال بعد ....

ماشاا...به داداش رزمجو و سهیل و لاکی بوی و عطا و جوان و ارمین و حر پشیمان و مهدی و ما میتوانیم و احسان Khansariha (48)

ماشاا...به همتون Khansariha (48)

دیگه نبینم از شکست حرفی میونتون باشه هاا
به بابابزرگ میگم دعواتون میکنه

ببخشید پرحرفی کردم سرتونو درد اوردم Khansariha (8)

راستی شکر خدا پاکم fiesta

دیروز 10روز رو تموم کردم Gigglesmile

هورررررررااااااااااااااا fiesta

**razmjoo** · 1393 مرداد 25، 15:25

سلام.رفقا یک سئوال فنی داشتم..میخواستم ببینم امکانش هست من تمام ارسال های خودمو که تا بحال فرستام ببینم.
چون نیاز دارم یکبار تمام حرفهایی که زدم رو مرور کنم..حتی اگر این امکان نیست پیشنهاد میدم ایجاد کنید. چون بنظرم خیلی مفیده.
حالا این امکان وجود دار یا نه؟؟؟

**ata** · 1393 مرداد 25، 15:38

(1393 مرداد 25، 15:25)razmjoo نوشته است: سلام.رفقا یک سئوال فنی داشتم..میخواستم ببینم امکانش هست من تمام ارسال های خودمو که تا بحال فرستام ببینم.

سلام داداش رزمجو

آره میشه، برو توی پروفایلت، سمت راست، قسمت کل ارسال ها،

با رنگ آبی نوشته (یافتن تمام ارسال ها)

اونو بزن

**purelife** · 1393 مرداد 25، 20:12

ماشالله داداش همسفر انقدر خوب توضیح دادن که فکر نکنم کسی دیگه این کارو بکنه. 4fvfcja

از نظر من:
تنها راه برای ترک خ.ا، کار کردن است، بنده خودم به شخصه هم کار می کنم و هم درس می خونم، دنبال یه جایی می گشتم که حس رقابتی داشته باشد که با کمی جستجو در گوگل به این انجمن برخوردم، و دقیقا همان چیزی بود که می خواستم.

الان هم 10 روزه خ.ا نکردم (منی که خیلی پی گیر این کارا بودم)

واقعا این 10 روز لذتش از گرفتن کارت پایان خدمتم بیشتر بود varzesh

**Hamsafar**

یه نکته عالی هم که داداش پیورلایف گفتن اینه که تامیتونیم خودمونو خسته کنیم دیگه هم در طول روز این احساس تحریک به ذهنمون نمیاد هم شبا طوری میخوابیم که اصلا فکرشم نمیشه کرد خیلی لذت داره که شبا خسته بخوابی Muscular

یه نکته هم بگم که امیرمومنان حضرت علی (ع) میفرمایند:
نفس خود را به کار مشغول کنید وگرنه او شمارا به خود مشغول میکند.

**razmjoo**

داداشا یه تجربه ای دارم که شاید گفتنش (شاید که نه حتما) خالی از لطف نباشه.....
مقدمه: در کتابهای اخلاقی اینطور ذکر شده که انسان به هر عملی عادت کنه اون عمل براش ملکه میشه و میشه ملکه ذهنش.
و اکر یک عادت ملکه بشه تقریبا ترک یا تبدیل اون عادت غیر ممکن یا خیلی سخت هست...یه داستانی هم در مورد این
موضوع هست که احتمالا شنیدین که یک خارکنی بود که هر روز از بیابون خار میکند و برای فروش در خانه انبار میکرد.
یکروز یک بوته خار کوچیک میافته در ورودی خانه و خارکن چون میبینه که یک خار کوچیک و ناچیز هست از برداشتن اون تفره میره و موکول میکنه به روز بعد..همینطور که میگذشت اون خار ریشه کرد و بعد از امروز و فرداهای طولانی تبدیل شد به یک بوته خار بزرگ که خارکن هر چی زور زد از کندن اون بوته بزرگ عاجز بود و به گذشته خودش افسوس می خورد که چرا موقعی که میتونست براحتی اون خار رو برداره اینکار رو نکرد و کار به جایی رسید که بعد از سالها اون خارکن توان گذشته رو نداره و اون خار کوچیک یک بوته محکم و تنومند شده........
.
.

انا تجربه واقعی من که خیلی مهمه و خیلی بهش فکر کنیم
.
.
.
.

یک شب بعد از یک مهمانی وقتی دسته جمعی تصمیم به خواب گرفتیم ساعاتی گذشت و اتفاقا یک شخص پیر که در نزد ما وجهه و تصویر بدی نداشت در بین ما بود. من و چند نفر دیگه دچار بی خوابی شدیم و اون پیر و بقیه در خواب عمیق بودن. ناگهان ما برای اولین بار در طول زندکی چندسالمون صحنه ای دیدیم از اون پیر که در خواب و در حال غیر هوشیاری شروع کرد به حرکات نامناسب و کلمات رکیک و خییلی زشتی رو هم همزمان بکتر میبرد که این قصه شاید در حدود یکربع ساعت طول کشید ولی ما چند نفر از خجالت و بهت زدگی زیاد نه به روی خودمون اوردیم و نه به روی اون ازهمه جا بی خبر... اما بعد از اون قصه انچنان وجهه اون پیر حدود ۸۵ ساله در نزد ما شکست که اصلا یه چیزی......
نتیجه اینکه من خودم خیلی از خودم ترسیدم و گفتم اگر من در حالی که به این گناه مبتلا هستم و سن و سالی از من بگذره و غرق در شهوت بطور ناخواسته ابروی خودم رو بعد این همه مدت ببرم چقدر فجیع میشه....
لذا تا میتوانیم و جوان هستیم از این عادت زشت و پلید دوری کنیم وریشه رو بکنیم که این عادت پیر و جوان نداره و اکر جلوشو نگیریم اگر در جوانی رسوامون نکنه در پیری و اکر در پیری شانس بیاریم و رسوا نشیم اون دنیا در شهوت شده ملکه ما بی ابرو میشیم و میفهمیم چه خسرانی کردیم..
پناه بر خدا از این بلای بزرگ.....این داستان واقعی که خودم تجربه کردم بد نیست چندبار بخونید و بقیه رو توصیه کنید به خ

به خوندنش که خیلی مساله مهم و تاثیر گذاری هست...یاعلی
اشکالات تایپی و انشایی رو ببخشید هم خیلی خسته ام هم با گوشی تایپ کردم که کار باهاش تو سایت سخته

**آرمین**

سلام

چقدر خوشحالم که این همه همسفر خوب دارم... 317

فقط داداش ما می توانیم و داداش رامتین سوار نشدن... تازه بابابزرگ و رند هم نیستن...
کجایین بچه ها؟ clapping

(1393 مرداد 24، 22:44)جوان نوشته است: فقط منو کنار پنجره بذار
می خوام دستمو بذارم زیر چونم و چشامو ول بدم تو دامن خدا و یواشکی با چشم چپم گریه کنم

یعنی خراب این جمله تم داداش... آی گفتی... این قدر دلم می خواد...
دلم هوای سفر کرده... خیلی وقته که روحم سفر نکرده... 53258zu2qvp1d9v

نقل قول: با این شرط که دیگه هیچوقت اون اتفاق خواب برام نیفته.

داداش می دونی من چه تصمیمی گرفتم؟
تصمیم گرفتم قضیه ی شب رو از روز جدا کنم...

هر چقدر که خودم رو درگیر ماجراهای شب کنم، اتفاقات بدتری تو روز برام رخ میده...
از دیروز تا حالا خیلی بهم سخت گذشت... اما مدام به خودم می گفتم شب اگه اختیارت دستت نبوده... روز که دیگه اختیارش دستته... asabani

نقل قول: حالا میخوام دعا کنیم که هممون اون روز مشهد باشیم. یعنی میشه؟

فقط یه بار رفتم مشهد... اونم با بچه های دانشگاه... 6 سال پیش...
کاش بشه... 53258zu2qvp1d9v

(1393 مرداد 25، 11:28)Hamsafar نوشته است: دادا ارمین
به نظرم اگه تحرکمون کم باشه و غذاهای پر انرژی هم بخوریم دچار احتلام میشیم...اخه این ماده پراز انرژیه
اگه این انرژی رو نسوزونیم بدن خودش دفع میکنه...اگه فعالیتمون زیاد باشه اینکار اتفاق نمی افته...درس نیس؟
راستی ما قرار بود به شمال بریم باهم...قطارتون مسیرش از اونور میافته...

والا داداش... بدن من کلاً با احتلام مشکل داره... تحت هیچ شرایطی این فرآیند رخ نمی ده... 4fvfcja

بد دردیه! ولی خب الان مشکل من چیز دیگه است... این که تو خواب به صورت ناهشیارانه خ.ا رو انجام میدم...
و بعد که وسطاش بیدار میشم دیگه قدرت کنترل خودم رو ندارم... 53258zu2qvp1d9v

و قطار ما همه سمتی میره داداش... از شمالم می گذره... شما جون بخواه...

دوست دار همه داداشی ها... Khansariha (18)