امتیاز موضوع:
  • 18 رأی - میانگین امتیازات: 4.67
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
موضوع بسته شده است 

آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

دوستان نظرتون چیه یه برنامه ی قراعت قرآن داشته باشیم ؟

روزی حداقل یک صفحه یا معدلا یک ربع قرآن خوندن. حالا عربی یا ترجمه فرقی نمی کنه. من خیلی در مورد فواید این کار شنیدم. کار سختی هم هستا.
من خودم چند بار امتحان کردم ولی بعد از چند روز فراموش می شه. گفتم این بار گروهی اقدام کنیم ، تا ببینیم چی میشه.
الخیر و فی ما وقع

تنها قانون هم این هست که اگر روزی فراموش کردیم قضاش رو فردای اون روز بخونیم. 
اعلام وضعیتم داشته باشید بد نیست. 

اگر هستین بسم الله.

1- عاشق فاطمه زهرا (سلام الله علیها)  53
2- ...
سلام داداش جدی
من کلا نفهمیدم چی گفتی ولی دمت گرم

سلام مجدد داداش امید به خدا
ببین موقعش که بشه تو اینجا اسم مینویسی بعد گروه بندی میشی بعد آخر هر هفته میای اعلام پاکی میکنی بعد سه هفته گروهی که بیشترین امتیاز رو بگیره قهرمان میشه
در مورد وقت گذاشتن هم خوب اوایل هوشیاری باید خیلی وقت بزاری همه همینجوریم
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
3-ali123

شب تون بخیر
سلام داداش همساده.
منم از این بعد با تمام وجود سعی میکنم که افکار منفی رو شکست بدم.یاعلی
[تصویر:  05_blue.png]
سلام

برنامه ی قرائت خیلی خوبه آقا... هستم...

1- عاشق فاطمه زهرا (سلام الله علیها) 
2-من میتوانم
3-ali123
4- آرمین
5-  53

فقط بهتر نیست همه مون یه سوره ی مشخص رو قرائت کنیم؟
این جوری بعدش می تونیم تبادل نظر هم داشته باشیم...  53258zu2qvp1d9v 

داداش من می توانم چطوره؟
یه چیزایی در مورد رفتن و این چیزا نوشته بود... واقعیت داره؟ 42


به امید خدای عزیز
این تاپیک رو بخون (کلیک کن)

داداش جدی
بیشتر از خودت بگو برامون...
تنش هایی که الان تو زندگیت داری چیه؟
بیرون بریز ذهنت رو... خودخوری نکن...
خودت فکر می کنی چی شده که این قدر بدی تو وجودت رفته؟

نقل قول: بچه ها یچی بگم؟
من برا فرار از گناه خ.ا دارم همه زندگیم رو میذارم .مثلا اامروز از ساعت 5 بعد از ظهر یکسر اینجام الان ساعت 12 هستش  [تصویر:  15.gif] 
کلا نمیتونم کار دیگه کنم. کل تمرکزم رو گذاشتم که مرتکب خ.ا نشم. شمام همچین حالتی دارید؟
چطوری به برنامه زندگیتون میرسید؟ 
خب داداش جون این جوری که بدتر کشیده میشی سمتش...
این قدر بهش فکر می کنی که آخرش میاد سراغت...

سعی کن خط قرمزهات رو واسه خودت مشخص کنی و بهشون پایبند بمونی... تا همیشه هوشیار باشی...
بعد بچسب به زندگی... زندگیت رو کن!

همین که آدم روزش رو هدر بده و به هیچ کاری نرسه، خودش عامل خ.ا میشه...
برعکس اگه آدم حرکت کنه و زندگیش رو روال باشه... حس و حال خوب میاد سراغش واسه ادامه ی پاکی... Khansariha (18)  
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

دیشب ساعت 2 بود که پنج دیقه دراز کشیدم که استراحت کنم تا دوباره شروع کنم فکرای ناجور اومدن سراغم! 

پنج دیقه تموم شد رفتم رو صندلی نشستم یکی دوتا سوال فیزیک  حل کردم که انگار خوابم برد.....همون لحظه خودمو جلوی یک دروازه ی سیاه بزرگ دیدم

داشت باز میشد منم میرفتم جلو بعد یه صدای ترسناکی اومد که گفت: به جهنم خوش اومدی!!!

یهو از خواب پریدم....

هرچی بهش فکر میکنم نمیفهمم چرا این صحنه رو دیدم...مثل یه خواب معمولی نبود و 1 دیقه هم طول نکشید....

انگار که خدا اصلا نمیخواد منو ببخشه....

خونواده ی ما مسلمون نیستن ولی من اسلام رو دوس دارم...شاید به خاطر اینه که نماز نمیخونم اون خواب رو دیدم....

من که نه میخوام تو این دنیا باشم نه بهشت نه جهنم! واقعا تکلیف یه چنین ادمی چیه؟ به دنیا اومدنم که دست خودم نبوده....خودکشی هم بکنیم 

میریم جهنم!!!

مارک تواین میگه : دوتا از مهمترین روز های زندگیتان روزیست که متولد شدید و روزی که دلیلش را فهمیدید......

واقعا من چرا اینجام؟! اصلا نمیفهمم....

یکی میگه خب به دنیا میاییم بزرگ میشیم درس میخونیم کار پیدا میکنیم زن میگیریم یا شوهر میکنیم! بچه هارو بزرگ میکنیم و میمیریم!!!! Vamonde

اخه این چه سودی داره؟! 

تو بیای خیلی ساده زندگی کنی و بری...درسته گناه نکردن ارزش داره ولی اصلا کافی نیست....

خدا مارو فرستاده اینجا تا یه کاری بکنیم نه اینکه یه کارایی رو نکنیم!!!  هنوز نفهمیدم من اینجا چکار باید بکنم...

قدرت رو توی دستای خودم میبینم بار ها و بارها ثابتش کردم....عکس پایین نمونه ی یه هنر نماییه که چند سال پیش انجام دادم!

(عکس اصلی رو نذاشتم به دلیل مسایل امنیتی)

[تصویر:  tesla-coil.jpg]

( اون جرقه ها و کرونا ها با سیم پیچ تسلا درست شدن حدود 1 میلیون ولت برق با فرکانس بالا داره)

جالب میشد خدا قبل ازینکه بیاییم اینجا بهمون میگفت چکار کنیم ولی ظاهرا قدرت انتخابمون خیلی بالاست....همین قدرت انتخاب زیاد باعث 

شده هدفای واقعی توی زندگی گم بشن...

من که هنوز نفهمیدم باید چکار کنم...

ایشالاه که همگی موفق باشیم 53
داداش درخشنده این چیه گذاشتی؟
مراقب خودت باش... کار دست خودت ندی...
نکنه برق بگیرتت... 42

تو اصلا مگه رشته ات تجربی نیست؟
پس چرا این قدر تو کار برق و الکترونیکی؟ 17

و
به نظرم هر کدوم از ما آدما فلسفه ای واسه بودنش تو این دنیا هست...
یه اثرگذاری هست که می تونه انجام داده... و فقط اونه که می تونه انجام بده...
باید خودمونو بیشتر بشناسیم... تا بهتر راه و مسیرمون رو پیدا کنیم...
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

سلام من جدیدا خیلی خنگ شدم از حرفای داداش درخشنده هم هیچی نفهمیدم و از عکسش البته.
امروز صبح کانون بالا نمیومد عصبی شده بودم
خدا رو شکر که درست شد.
امروز تو اتاق تنها بودم دیدم ذهنم داره هرز میره زدم بیرون.
دیشب بازی رئال و والنسیا بود بچه ها اینقدر داده و فریاد کردن نذاشتن بخوابم.منم تا نصفه شب خوابم نبرد.
فوتبال هم رو مخه ها
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
نقل قول: داداش درخشنده این چیه گذاشتی؟
مراقب خودت باش... کار دست خودت ندی...
نکنه برق بگیرتت... [تصویر:  p.gif]

تو اصلا مگه رشته ات تجربی نیست؟
پس چرا این قدر تو کار برق و الکترونیکی؟ [تصویر:  o.gif]

و
به نظرم هر کدوم از ما آدما فلسفه ای واسه بودنش تو این دنیا هست...
یه اثرگذاری هست که می تونه انجام داده... و فقط اونه که می تونه انجام بده...
باید خودمونو بیشتر بشناسیم... تا بهتر راه و مسیرمون رو پیدا کنیم...
خب باید چکار کنیم ؟ 53258zu2qvp1d9v
سخته پیدا کردنش..... تازه باید مطمین باشیم به کار خودمون تا بشه تا اخرش بریم...
نقل قول: سلام من جدیدا خیلی خنگ شدم از حرفای داداش درخشنده هم هیچی نفهمیدم و از عکسش البته.
امروز صبح کانون بالا نمیومد عصبی شده بودم
خدا رو شکر که درست شد

اینقدر ساده بود فکر کردید متوجه نشدید 128fs318181
یه بار دیگه کانون بالا نیاد فکر کنم بزنید همه جا رو داغون کنید! Gigglesmile
منم 3 درصد باتری لپتاپم مونده برم یه فکری کنم تا برق میاد بتونم اینجا باشم...تنهام نمیتونم تحمل کنم...

-------------

پ . ن .1  رفتم باتری و اینورتر (منظورم اینورتر و اونورتر نیست! ) رو اوردم روشن نمودیم! حالا تا سه ساعت دیگه لپتاپ داریم 317



-------------

آرمین جان این برق بازیا مال قبلناست..... به خاطر علاقه و این چیزا میرفتم دنبالش ...هرروز کلی خسارت میزدم به همه جا ...بالای 130 بار منو برق

گرفته دیگه مقاوم شدم!  Gigglesmile 

------------

الان حس میکنم تقریبا هر کسی که خواستم میتونم باشم...

میتونم یه دکتر افسرده باشم که مجبوره تا 33 سالگی مجرد بمونه! تا به مردم شریف (!) کشورش خدمت کنه! 

یا یه مخترع برقی باحال که پول نداره یه اسکوپ بخره!

میتونم یه راننده اتوبوس بشم که از لحاظ درامد تقریبا میزونه! خلافکار شدن هم جالبه !

یا میتونم یه دوچرخه سوار حرفه ایی باشم که حال و هول میکنه....

شایدم یه دندونپزشک که چون رشتش بانمکه چنتا مورد بالارو هم کنارش انجام میده! به خاطر دستامم توی دندونپزشکی 

باید موفق باشم! (از 6 سالگی لحیم کاری و جوشکاری میکردم Khansariha (13) )  

الان شاید بگیم آقا شما کنکورتو بده ایشالاه هرچی خواست همون بشه ولی نمیشه این شکلی....

باید بدونم دارم چکار میکنم!

خداروشکر خیلی دستم بازه...

البته بدبختی هم داره...معلم کلاس چهارممون همیشه بهم میگفت هرکه بامش بیش بدبختیش هم بیش! 4fvfcja  

هی خدا چکار کنیم....(اعتماد به نفسمم توپه ها! 4fvfcja )
بازم شروع شد ، همیشه همین طور بوده ، با یک خواب بد شروع می شه و بعد وسوسه آدم رو بیچاره می کنه. 

الان خوبم ، ولی وسوسه اذیتم می کنه ، باید طاقت بیارم..

نقل قول: برنامه ی قرائت

1- عاشق فاطمه زهرا (سلام الله علیها) 
2-من میتوانم
3-ali123
4- آرمین
5-  [تصویر:  8.gif] 

دیگه مشتری نبود؟ رفتیما.


من می توانم ، علی123 و آرمین جان: امروز قرآنتون رو خوندین ، اگر نخوندین حتما تا شب بخونین. من که هنوز نخوندن ،
این ایده هم که همه یه صفحه رو بخونیم ایده خوبیه. 
داداش عاشق بذار وسوسه ها باشن... ولی تو در برابر گناه صبر کن...
خدا صبرکنندگان رو دوست داره... 1


نقل قول: سوره انفال آیه 46 : وَ اصْبرُِواْ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابرِِين ( و صبر كنيد كه البته خدا با صبر كنندگان است )

حتما از پسش برمیای...  Khansariha (18)

و
بهتر نیست یه سوره قرآن رو خودت معرفی کنی و روزی یه صفحه از اون رو بخونیم؟
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

امروز شیطان کلید کرده رو ما مثل این که   42

آرمین جان 
اگر از من می پرسی می گم سوره غافر رو بخونیم. 
اگر از امروز شروع کنیم ، می شه آیه یک تا 7 سوره غافر  Khansariha (8)

http://tanzil.net/#40:1

ولی اگر کسی جای دیگه رو خوند به نظرم اشکالی نداره. 

درخشنده 

منم یادم می آد توی دبیرستان یکی از بچه های مدرسمون یکی از اینا درست کرده بود ولی نه در این حد ، جرقه هاش در 10 سانتی متر بود. ولی جالب این بود که هر کی می دید ، به طرف می گفت این واندوگرافه؟ یعنی پسره می خواست خودکشی کنه ، چون خیلی زحمت کشیده بود. یادش بخیر ما هم یه کارایی می کردیم بچگی ، اصلا این دانشگاه خلاقیت ما رو کور کرد رفت. در مورد خوابت هم صدقه بده ، بهش هم زیاد فکر نکن. کلا می گن خواب قبل از اذان صبح رو فقط باید جدی گرفت. 
آقا از من می شنوی نمازت رو بخون ، اگر خانواده بهت بخندن می دونی چقدر ثواب داره؟ می شی مثل پیامبر اسلام که بهش می خندیدن و مسخرش می کردن.
در مورد سوال های فلسفیت هم من تا حالا از هر کی این سوالا رو پرسیدم گفته اشکال از مجردیته ، زن بگیری درست می شه.  Gigglesmile


من الان چرا تو این سایتم و سر درسام نیستم؟  :smiley-yell:
سلام به همه ی دوستان خوبم؛
رضا هستم یک معتاد جنسی، الان 3 روز هست که پاکم

پنج شنبه ی گذشته، صبح یک خورده دیر بیدار شدم و میشه گفت خارج از برنامه بود. هر چقدر هم که سعی کردم، کسلی رو از خودم دور کنم ولی نتونستم مقاومت کنم و از برناممم خارج شدم. این یعنی احساس خطر!
بر برنامه پایبند نبودم عصر بعد از بیدار شدن از خواب شکستم. دلایل شکست من، این بود که به خودم قول داده بودم تا آخر هفته ها حتما برم بیرون ولی خب نرفتم و مانع پاکی شد.

یکی از عواملی که منو اذیت میکنه، اینه که تمایل زیادی به کمک به دیگران دارم ولی بعد از مدت کمی که میشکنم دچار عذاب وجدان میشم.
خیلی خیلی خیلی تمایل به هوشیاری دارم و دارم روی خودم کار میکنم. باور اینکه لغزش ها تلنگرهای خداست، خیلی بهم آرامش میده و منو در راه هوشیاری ثابت قدم میکنه.


اقرار یک ابزار بسیار قوی برای هوشیاریه و من سعی میکنم که اقرار جزء برنامه های روزانه ام باشه. اقرار هامو توی مشارکت هام میگم و خیلی دوست دارم تا دوستان نظر بدن و همراهیم کنن.

خدا رو صد هزار مرتبه شکر، درسامو میخونم. دوست دارم این نوبت شاگرد اول بشم. دوست دارم توی درس های زیادی نمره 20 رو کسب کنم چون من استعدادشو دارم.

5 ساله که درگیر عشقم، 5 ساله که شب و روز ندارم. لحظه هایی که آرامش مطلق دارم رو یادم نمیاد. خیلی خیلی کمن.
باور کنید برای فراموشش به هر دری زدم ولی نمیشه. خونشون حول خونه ی ماست. ولی نه میبینمش و نه دلم میخواد اون منو ببینه.
استدلالم اینه که من محکوم به عشقم و همین عشق هم مانع درست زندگی کردنم شده.
انگار پرنده ی خیال روی بام فکرم لانه کرده و من قدرت خراب کردن لانشو ندارم. من فقط این قدرت رو که مواقعی که میخوام چشامو روی خیالاتم ببندم.
اما هیچوقت نشده که من روزی رو بدون تصوراتم سر کنم، صبح با خیال تازه بیدار میشم و شب با همون خیال به خواب میرم.

تو خیالم زندگی میکنم و گاهی برای رسیدن به اهدافم تو دنیای واقعی قدم برمیدارم این در حالیه که بارها و بارها توی خیالم برای موفقیت هام جشن میگیرم.

خودارضایی؛ هدیه ی خدا به من، باعث خودشناسی عمیق و جامعه شناسی و انسان شناسی شد. خودارضایی پای من رو به شاهراه هوشیاری رسوند. گاهی تو این راه با سرعت تمام پیش میرم و گاهی هم با موانع برخورد میکنم. راه برطرف کردن موانع تجربه هامه. من هر روز کامل تر از دیروزم و در راه هوشیاری قدم بر میدارم.

دوستان کمکم کنید، برای حل مشکل 5 ساله ی من چه راه حلی دارید؟
چطور میتونم شب ها با آرامش بخوابم و روزها امیدوار بیدار بشم؟

سپاس از بودنتون  53
عاشق جان یه لحظه ترسیدم گفتم نکنه من همکلاسیه شما بودم 42 بعد دیدم اصلا یه چنین چیزی رو هیچوقت مدرسه نبردم! Gigglesmile

ده سانت جرقه میشه حدود 50 هزار ولت که خیلی زیاد نیست.... سیم پیچ تسلامعمولا بالای یک میلیون ولته 17

من دانشگاه نرفتم ولی تا حالا فکر میکردم بیشتر از خلاقیت استفاده میکنن! ای بابا!

اخه من که در حد پیامبر نیستم...اصلا نمیتونم تو روشون در مورد مسایل دینی وایسم....چون با اعداد و ارقام نمیتونم ثابتش کنم....

دلم میخواست خونوادم یه مدل دیگه میبودن..نماز میخوندن و...  وقتی فامیلامون برا شوخی به مامان بابام میگن آرش رو میدین به ما؟! تو دلم میگم ای 

کاش میشد....ولی همینم خوبه..خداروشکر 53

در مورد اون سوالای فلسفی بقیه خیلی چیز باحالی بهت میگن! Gigglesmile  ببین زن چکارا که نمیکنه 4fvfcja حرفشو نزن دلمون میخواد 42

موفق باشی 53

-------------------------------

اقا رضا فکر میکنم من از شما سنم کمتر باشه ولی به هر حال هرچی میدونم رو میگم در مورد اون 5 سال...

منم یکیو داشتم که بهش فکر میکردم...الانم هست ولی دیدم نمیشه راه رو عوض کردم.... طرفم همه چیزش مرتبه خونوادشون خیلی منو قبول دارن 

ولی به خاطر سنم اصلا نمیتونم حرفشم بزنم... اگه سنم بیشتر بود نتیجش مشخص بود....

الانم خب نمیتونم کاری کنم...احتمالا شما هم نمیتونید کاری بکنید...پس یه راه میمونه اونم تلاش برای بهتر شدنه...

قطعا فکر کردن به این موضوع و عذاب کشیدن نتیجه ایی نمیده! ولی کار کردن برای بهتر شدن و مطرح بودن خیلی خوب جواب میده...

سیزدهم فروردین همین سال بود به خودم گفتم اقا تو که بچه ایی پس از فکرش بیا بیرون. هروقت سنت رفت بالای 25 و خدا خواست خودش جور 

میشه...فقط تو الان کاری بکن که فردا بتونی خوشبختش کنی.... اگه ازدواج هم کرد حتما خدا خواسته....

ایشالاه که خدا یکی بهترشو بهت بده....سعی کن به این فکر کنی که همسر آیندت رو چطوری خوشبخت کنی....حالا هرکی که میخواد باشه...

خیلی سادست...

موفق باشی 53
سلام.
آقا این انرژیه خیلی خیلی داره میزنه بالا،فقط میترسم کار دستم بده!!خدایا خودت کمک کن!!
الحمدلله دومین روز پاکی رو شروع کردیم،إن شاءالله همینطور بتونیم ادامه بدیم...محتاج دعاتونیم،یاعلی مدد.شب بخیر
[تصویر:  05_blue.png]
این انرژی رو تا پیری حفظ کن کشور و مردم ایران به این انرژی تو نیاز داره همسر و فرزندان تو در اینده به این انرژی نیاز دارن پدر ومادرت وقتی به کهولت سن رسیدند به تو نیازدارن
راستی اقای همساده عزیز ...خوب شد یه نفر پیدا شد به حرف من توجه کرد...من که نه ما همه یجور بیماری رو داریم ولی خواستم این رازو بگم این وضعیت یه جوون در یه جای ایرانه....این گناه با من کاری کرده که روحم به قدری درد داره که حول و حوش سینه ام درد دارم درد روحی ام شده جسمی...
باور کن .دقت کردی وقتی شدیدا خوشحال یا ناراحتی در وسط سینه ات چیزی حس میکنی..
این پدیده را روانشناسان هم میدونن وقتی علت درد جسمی میشه روحی منم روح زشت و خونینمو انگار وسط سینه ام بادرداش حس میکنم
only one ,one thing....geting rid of such dangerous habit.... not important  any problem...,but this problem....get rid it for all long life

موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 3 مهمان