انتقـــــــــــــــــادات

[CHAKAVAK]

به به،جناب تاج،با این همه خلاقیت،یه وقت خدایی نکرده واستون اتفاقی نیفته برادر.

این برخوردی که میگی رو عزیزان دارن محسوس و نامحسوس انجام میدن،فقط یه نکته،اگه یه روزی کانون ترک تبدیل به چیزی شد که مطلوب شماست،لطفا اسمش رو هم عوض کنید بذارید پادگان ترک.

[ایرانا]

سلام
رادیکال خیلی به حاشیه رفت
اون ذهن   کنجکاو داشت ولی بهتر بود با حداقل با ذهن ارام وارد این فضا بشه
اینجا جای بحث های سیاسی و مذهبی نیست ، فقط و فقط ترک

سلام بر شما
به نظرم این حرفو زمانی باید بگین ک خود اون کاربر دسترسی داشته باشن و بتونن از خودشون دفاع کنن


ما هم بخاطر ترک کردن اومدیم ،ولی وقتی ادما نتونن تعامل درست برقرار کنن همین میشه ک اخرش سرکوب میکنیم

دوست عزیز ترک خودارضایی میتونه هزار دلیل داشته باشه ، یکی بخاطر حرام خدا ازش دوری میکنه ،یکی بخاطر عوارض جسمیش

و اگر خلا درونی ادم پر نشه ، اگر دلیل درست و مسیر رو پیدا نکنه اون هم بین این همه مدعی اسلام 
از همه چیز سر برمیگردونه
به جای انکه ماهی بدین دست یه نفر، ماهیگیری یادش بدین ، که اگر کانون هم نبود اون ادم بتونه مسیرشو پیدا کنه

این هم زمانی میسر میشه ک ما بتونیم نظرات مخالف خودمون رو حداقلل بشنویم

از نظرم قانون کانون باید در مورد مذهب ویرایش بشه و فقط مذهب اسلام توی کانون نقش داشته باشه
از نظرم همه افرادی که با این وضع قانون  کانون بخواهد بحث دینی حاشیه دار بکنه ، باید مسدود بشه

تا زمانی ک دست از تفریط بر ندارین و بخوایین گوش و چشمتون رو ببندین هیچ چیز عوض نمیشه
رشد ادمیزاد زمانیه ک به نظرات مخالف هم احترام گذاشته بشه 

فارق از هر نوع تفکر، همه ما انسانیم و همه ما حق داریم از این فضا استفاده کنیم با تمام تفاوت هامون در چارچوب احترام

خانم ایرانا : مدیران کانون محدود و کاربران خیلی زیاد
اعضا خودشون باید تعامل برقرار کنن ، مگر یک مدیر  چقدر توان داره که از اکثر اعضا حمایت کنه.
شما که به عنوان یک کاربر جوان برای حمایت کانون چیکار کردید؟!

خیلی هم عالی اما به نظر شما کسی ک برخوردش با برخی از مدیران فقط زمان اشتباه کردن بوده و زمان اخطار گرفتن ، ایا میتونه تمایلی به ایجاد تعامل با اون مدیر داره؟

مگر اینکه از قبل ارتباط خوبی برقرار کرده باشه ، و حرف شنوی داشته باشه
من مدت زیادی نیست ک اینجا اومدم ،تو همون یکی دوهفته ای هم ک بودم سعی کردم مطالبی ک به نظرم کمک میکنند رو اینجا هم بزارم
ولی یک چیز خیلی مهمه 
بهتره بپرسیم ایا کانون به ما حس تعلق ، احساس دِین به ما داده ک بخواییم فعالیت بکنیم و بمونیم ، ایا ما رو تشویق کرده، ایا ما اینجا پذیرفته شدیم ک تمایل به موندن یا فعالیت داشته باشیم ؟

ایا کسی از انزوا، به هزار دلیل اومده اینجا و ناامید شده از این دنیا از جامعه از خانواده  رو تونستیم بهش امید بدیم و درکش کنیم ک بخواد بمونه؟ که بخواد اون هم مشارکت کنه؟

حس همدلی اگر نباشه ،هیچ کدوم از فعالیت های کانون نتیجه نمیده

[ناحلهـ]

سلام
متاسفانه کانون داره دو دسته میشه که اتفاق خوشایندی نیست ...
بیاین هدفمونو فراموش نکنیم همه حداقل یه هدف مشترک داریم که اینجا به خاطرش جمع شدیم ...
اونم ترک این عادت بد و کمک کردن به همدیگه 

[CHAKAVAK]

سلام
متاسفانه کانون داره دو دسته میشه که اتفاق خوشایندی نیست ...
بیاین هدفمونو فراموش نکنیم همه حداقل یه هدف مشترک داریم که اینجا به خاطرش جمع شدیم ...
اونم ترک این عادت بد و کمک کردن به همدیگه 

دو دسته بود فقط یه دسته خیلی ملاحظه و خویشتن داری کردن،از رفتن دوستاشون دلشون سوخت،ناامید شدن ولی سکوت کردن،اما حالا خسته هستن،حالشون خوب نیست،می فهمید،خوب نیست!

[amirmohamad]

سلام دوست من و رادیکال دو دوست هستیم. و رسم دوستی اینکه اگر درخواستی داشت انجام بدهیم. لازم به تذکر است من و رادیکال ارتباط خارجی نداریم. صرفا داخل کمپ که ان هم می توان زیر مجموعه  کانون دانست. به حاشیه نرویم. از اینجا به بعد رادیکال صحبت می کنه

---

درود دوستان امیدوارم که روز خوبی را بوده داشته باشید.
  
درمورد افترا هایی که دوست عزیزم ارمین زد صحبت خاصی ندارم. فک می کنم  چکی  جواب داد.  و اینکه شما تفاوت  توهین و نقد را نمی دانید مشکل من نیس ( می توانید به یاداشت مرد مجاهد بروید و تفاوت را احساس کنید) اینکه یک سری حقایق گفت شد  صرفا توصیف کردیم نه توهین


و اینکه یک توضیح مختصر برای هر یک از دوستان  می گم


خانم بهاران
شما می گوید چرا  در جای مناسب بحث نشد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
این را باید از ایت الله و بزرگان خودتان هم پرسید . چرا چون خودشون حاضر نمی شوند با دانشمندان  و افراد بزرگ صحبت کنن
و عقاید باطل از منظر شماس. فک می کنم همیجا کافی باشه.


خانم رعنا
میشه بپرسم فلسفه انتقاد چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
و هدف تاپیک چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ممنون میشم 
و اینکه مگر  دوستان عزیز  بچه کوپولو هستن که ناراحت بشوند و قهر کنن؟؟؟؟؟؟؟
بگزریم.



خانم لبخند
شما می گوید بدون هیچ انقلتی باید قوانین اجرا بشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
برگردیم به عقب
زمانی که اعراب دختران را  زنده به گور می کردن؟؟؟؟؟؟؟؟
ایا شما  به اداب و رسوم احترام می گزاشتید و دختران را زنده به گور مب کردبد؟؟؟؟؟؟؟؟
پرسش صریح است و با یک بله یا خیر جواب داده می شود نیاز به توجیه کاری نیس.
یک سری دیگه صحبت هایی داشتید که بنده می گزرم

از اقای مرد مجاهد  ، اسنوبال ، ایرانا و سایر دوستان از صمیم قلب تشکر می کنم بابت  پست هاشون


خانم عارفه
بابت متن  زیبا  و  توصیه دوستانه سپاس گزارم
شما می گوید که لازم است متخصص جواب گو باشه؟/
الان دو ایراد وارد است
خوده خدواند  فرموده است که ماقران را اسان قرار دادیم؟؟؟؟
من نمی دونم دیگه واضح تر از این کجا گفته.
اینکه من با اقای چکاوک صحبت می کردم با توجه به شعور
تشخیص دادم که در قسمت یادداشت گپ بزنم باعث رشد من می شود. جریمه هایش هم می دانستم
ترجیح دادم یک شب با دوستم صحبت کنم و پیشرفت کنم
تا اینکه سال ها در اینجا فقط پیرامون خود ارضایی صحبت کنیم.


خانم محترمی که می گویی غقاید نوجوان  مسلمان خراب می شود با این جور بحث ها
یک نمونه از کسانی که حامی ان هستید اقای تاج هستن
ایشون موافق استبداد دینی است ایا  شما هم موافقید؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چند وقت پیش می گفت بدبختی و ائضاع نابسمان عادی است چون به ظهور نزدیک می شویم.
دو تن از سرپرست ها هم  سپاس زدن اگر پاک نشده باشه می توانید ببینید.



بگزریم بنده در جایی از تاپیک های عمومی پست خاصی نزدم 
اگر هم زدم اوایل بود و پاک کردم.
تصمیم هم نداشتم ادامه بدهم تا زمانی که با دوست خوبم چکی اشنا شدم
و واقعا نکات جالبی از ایشون اموختم و همان طور که بالا گفتتم
ترجیح دادم یک شب با پییشرفت بگزره تا اینکه چندین سال ساکن باشم.

خانم عارفه
می دونم ششما ادم متعصبی نیستید.
پس قضاوت کنید
بچه های شما تاپیک های مخصوص دارن و هر جا دلشون می خواست صحبت می کردن

اما من و چکی فقط داخل یادداشت ها صحبت می کردیم
که اگر قابلیت حذف یاداشت وجود داشت همون موقع پاک می کردیم.
چون ما فقط برای رشد یکدیگر صحبت می کردیم. نه برای تخریب دیگران
بگزریم


خانمی که می گویی مطالب ایسنتا خوانده و بلند بلند  برای نشر اش تلاش می کنه
اولا که شما پس از مدت ها برگشتیو حق قضاوت نداشتید
دوما ایا قسمت یاداشت دو کاربر بلند گو است.


در کل من همتون دوست دارم از صمیم قلب 
به نظرم استفاده های لازم را ازسایت خوبتان کردم و نیازی هم ندارم.
و اینکه شما می گو.ید سرپرست ها پول نمی گیرن
اگه ارمین جان به یاد بیاورد در نرم افراز گپ قبلا بود
پیشنهاد دادم که یک شماره کارت قرار بده که هر کسی هر چقدر دووست داشت تقدیم کنه
ایشون مخالفت کردن




در کل برای همتان اارزوی موفقیت می کنم
امید وارم که به پاکی برسید
لین اخرین پست بنده بود
از دوست خوبم امیر محمد هم تشکر ویژه می کن

[*بنده پاک*]

من وقت نکردم بخوانم 
نمیدونم چی شده 
ولی چند جا دیدم با مدیرها خشن شدین 
خواستم بگم
من میترسم
واقعا میترسم
از روزی که مدیرها از کانون زده بشن 
بی خیال!!!
کی حاضره بیاد جاشون؟
کی حاضره کارای اونارا برامون انجام بدن؟
فقط اگر خواستیم حرف بزنیم قبلش یه بار مرور کنیم چند بار ازمون خواستن یه جایی از کانون کمک کنیم ولی سرمون را انداختیم پایین گفتیم ببخش وقت ندارم
مدیرها وقتشون با ارزشه
باهاشون مهربون باشیم
بهشون به چشم دشمن نگاه نکنین
خیلی مهربونن
واقعا خیلی
زمان بده میبینی آخرشم حق با اونا بوده 

خانم رعنا از پیامتون واقعا متعجب شدم،با ابراز احساساتتون کاری ندارم ولی از یه جمله ناراحت شدم،من و امثال من با مدیرا دشمنیم؟

خواستم بنویسم ولی بهتره چیزی نگم،ولش کن.

شما منو یاد شوهر خالم میندازین. اونم اختلاف عقیده اش با من خیلیه. حتی به خیلی از شخصیت هایی که برای من مهمه بی احترامی میکنه. ولی یه ذره کم و زیاد که میشه و احتمال میده تو خطر باشیم زودی چشماش پر اشک میشه میگه من شماها را خیلی دوست دارم حاضرم خار تو چشم خودم بره ولی تو دست شما نره. 
شما هم جای برادر بزرگتر منید. من این پیام را اصلا برای شما نذاشتم. گذاشتم برای اون تازه واردایی که مثل خودم اون اوایل نمیدونستن مدیرا حقوق نمیگیرن. 
حقیقتش یه مدت پیش که زدم جاده خاکی کلی جا رفتم. دیدم چند تا انجمن هست قالبش مثل همین ولی هدفش در نقطه متضاد اینجا. تعداد افراد آنلاین در ۲۴ ساعت گذشته اش خیلی بیشتر از اینجا بود. 
ما همین یه کانون را داریم با این هدف. تازه تعدادمونم خیلی کم. من قبلا تو انجمن جاده رهایی بودم مثل اینجا بود. ولی اونم از بین رفت. شاید مدیراش دیگه نتونستن سختی کار را تحمل کنن. من فقط گفتم بیاین یه ذره مهربون تر باشیم همین
  نمیشه مثل شوهر خالم با هم سازش کنیم. 
آدم جالبیه 

خانم رعنا
میشه بپرسم فلسفه انتقاد چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
و هدف تاپیک چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ممنون میشم 
و اینکه مگر  دوستان عزیز  بچه کوپولو هستن که ناراحت بشوند و قهر کنن؟؟؟؟؟؟؟
بگزریم.

 من نمیدونم الان دارم با کی حرف میزنم
هر جور میدونین. صلاح مملکت خویش خسروان دانند

فقط خواستم بگم هدفم از حرفی که زدم چی بود. ترسیدم یه وقت اینجا نشه مثل جاده رهایی. همین.
بسی موفق باشین

[آرمین]

سلام

از دوستانی که محبت داشتن نظم سایت رو به‌هم نزدن و موارد انتقادی خودشون رو به جای تاپیک‌های دیگه تو این تاپیک مطرح کردن تشکر می‌کنم.
و همچنین ممنونم از اون‌هایی که اخلاق انتقاد رو رعایت کردن. به پست اول این تاپیک هم توجه داشتن.

در ابتدا نکته‌ای رو می‌خوام عرض کنم.

کانون طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت می‌کنه.
و فهرست مصاديق محتوای مجرمانه موضوع ماده 21 قانون جرايم رايانه ای هم در مورد کانون صدق می‌کنه.
اون‌ها رو مطالعه کنید.

هر کدوم از این موارد که رعایت نشه و کسی اون رو گزارش کنه، کانون تعطیل میشه و شخص من هم تحت پیگرد قانونی قرار می‌گیرم.  

به همین خاطر، اگر مثلاً کسی جمهوریت کشور ایران رو قبول نداره، نمی‌تونه تو کانون اون رو عنوان کنه و محتوایی در این خصوص منتشر کنه.

دوستانی که پیام دادن وقتی برای مذهبی‌ها تاپیک داریم برای بی‌خدایان هم تاپیک بزنیم تا اون‌ها هم نظرات خودشون رو تو سایت گسترش بدن و طرفداران خودشون رو جذب‌ کنن، باید بگم شرمنده شما هستیم. چنین فعالیت‌هایی تو کانون امکان‌پذیر نیست.

طبیعتاً کسی این‌جا دلش نمی‌خواد سایت تعطیل بشه.
ضمن این‌که شما با اطلاعات مجازی این‌جا حاضر هستید و صرفا یه نام کاربری دارید اما من اطلاعات حقیقیم رو وارد کردم و این‌جا هستم. ممنون که رعایت حال من رو می‌کنید.

[آرمین]

سلام به همه
من قرار بود دیگه وارد بحث نشم؛ اما خب چون برای آخرین بار میخوام در کانون پست بذارم، این قرار خودم رو میشکنم.

سلام مجاهد عزیز  
ما از شنیدن صحبت‌هات خوشحال میشیم. ممنون که برامون نوشتی.  
البته نه این‌که برای آخرین بار بنویسی. برای این‌که سالیان سال از نوشته‌هات استفاده کنیم و این جا کنار هم فعالیت داشته باشیم.  

من حرف ریشه ایم، نگاهیه که به مدل شبکه ای کانون داریم
این حرف رو از سالها پیش گفتم

مدلی که در این سالها توسعه پیدا کرد مدل ستاره ای یا شبه ستاره ایه .. مدل کلی کلاینت و تعدادی سرور .. که البته یه جاهایی یهو میدیدی تعداد سرورها از کلاینتها هم بیشتر شده و درصد بالایی از کاربرای فعال مدیر هستن
.
.
.

مجاهد عزیز همون طور که قبلا هم گفتم:

پ.ن. مهم: قبلا در طول این سالها پیرامون نظرم درباره رویکرد ساماندهی فعالیتها در کانون و رویکرد در برقراری نظم و فعالیت اعضا، نکاتی رو سربسته و به اشاره یا به تصریح گفته ام؛ فکر میکنم اون حرفها هم بهتر باشه به این حرفها عطف بشه.

می‌خوام بگم متاسفانه من یا نبودم و ندیدم. یا بودم و توجه نکردم (در این صورت شرمنده‌ام و عذر می‌خوام). شاید هم مربوط به سالیان خیلی قبل میشه که من عهده‌دار مسئولیت جدی نبودم و در جریان قرار نگرفتم.

من واقعا نمی‌دونم سالیان پیش کجا و با چه شخصی صحبت کردی و به چه تفاهم‌ها و اختلاف نظرهایی رسیدی. 

با من هم صبحت داشتی؟ اگه بوده حتما من حافظه‌ام رو از دست دادم. شرمندم. 
مثلا اومده باشی به من پیام بدی آرمین من یه طرح جدید دارم که فلان ویژگی و بهمان خصوصیت رو داره. باید براش فلان تغییرات و بهمان تغییرات رو بدیم. این رو باید اضافه کنیم. اون رو باید کم کنیم. نتیجه‌اش هم به فلان شکل تغییر می‌کنه. بعد من در جواب بگم نه مجاهد. این طرح اشتباهه. طرح فعلی مزیت‌های زیادی داره و طرح تو پر از اشکاله و قابل اجرا نیست؟
من یادم نمیاد.

ممنون میشم لطف کنی و خیلی شفاف بنویسی که مدل جایگزین و بهتری که به‌‌نظرت میاد چی هست و دقیقا کارکردش به چه شکله.
دفعه‌ی قبل هم من همین رو گفتم. اما پاسخی دریافت نکردم.

دقیقا من به‌عنوان مدیر کل کانون باید چه کار کنم؟

چیزی که سال‌ها بهش فکر کردی رو حتما به‌خوبی آنالیز و تجزیه تحلیل کردی.
پس ممنون میشم مورد به مورد برام بنویسی اقدامات اصلاحی چیه.
مورد ۱:
مورد ۲:
مورد ۳:


آیا برای این موضوع طرح مشخصی داری؟
این طرح رو اگر شفاف عنوان کنی ممنون میشم.
چون با کلی‌گویی‌ها به نتیجه‌ای نخواهیم رسید.  

روندی که با اومدن ناظم محترمی به اسم آقای گرافا (که من یادمه همون موقع برام سوال شد اصلا سابقه فعالیت کانونی ایشون چیه .. چون رفتم پستهای قبلش رو خوندم و نفهمیدم چطور اومد بالا و شد ناظم .. البته من نسبتی نمیدم و احتمال میدم از عدم اطلاع منه .. شاید پستهای قبلش رو پاک کرده بوده و اسمش رو عوض) شاید بیشتر به چشمم اومد و یا این روند رو تقویت میکرد .. ناظم قبلی آقای کریم بود که روش و منششون فرق داشت به نظرم؛
در همون فضا خانم مبارز مدیر شدن ..
و اخیرا هم وقتی آقای صادقین مدیر ارشد شد، من بیش از پیش نگران تشدید این فضا شدم ..

مدیر کل اسبق هم خانم باران بود که روششون قدری با خانم سها فرق داشت .. آرمین عزیز هم که اومدن نگاه و سبکشون طوری بود که اون ساختار ستاره ای و کلاینت-سروری تشدید شد .. (میدونین که هر سه هم از دوستای عزیز من هستن و احترامشون روی چشم منه)

داداش عزیز همون طور که تو پست اول این تاپیک در قالب فرهنگ انتقاد اومده، بهتره که به‌جای نقد اشخاص، حقیقت‌ها رو نقد کنیم. به‌جای هدف‌گیری اشخاص، انتقاد برمبنای رفتارها و اقدامات باشه.
این‌که بگیم فلانی فلان جور رفتار می‌کرد، موضوع رو شخصی‌سازی می‌کنیم و دل‌خوری‌های بیشتر به‌وجود میاد. 

به‌جای این‌که بگیم: فلانی فلان اقدامات رو انجام داد و به نظرم اشتباه بود و راهکار پیشنهادیم اینه که بهمان کار رو انجام بده.
میشه گفت: فلان رویه و فلان اقدامات به‌نظرم اشتباه بود و راهکار پیشنهادیم اینه که بهمان رویه و بهمان اقدامات صورت بگیره.

این‌طوری هم رویه و اقدامات اشتباه ذکر میشه هم رویه و اقدامات اصلاحی گفته میشه. کاری هم به شخصش نداریم. 

این سبک و ساختار، باعث میشه که وقتی ایده هایی برای افزایش کاربر داشته باشیم، این پاسخ رو بشنویم که همین مقدار کاربر رو هم پاسخگو نیستیم و مدیر و سرپرست کم داریم ..

مجاهد جان ایده‌ی افزایش کاربران رو تو پیشنهاد قبل هم مطرح کردی و من واقعا متعجب شدم.
مرد مجاهدی که خودش این ساختار رو نمی‌پسنده. خودش تو این محیط فعالیت نداره. به‌نظرش بدنه‌ی کانون که گروه‌های ترک هست جای مناسبی برای ترک خودش نیست. و خودش هم جایی از کار رو دست نگرفته. چطور ایده‌ی افزایش کاربران رو میده؟

نظرت چیه مرد مجاهد پاچه‌ها رو بالا بزنه و بیاد وسط میدون؟ بگه من یک ساعت از روزم رو خالی کردم و می‌خوام صرف کانون کنم؟
باید ساختار عوض بشه؟ من پای کارم.
60 تا کاربر روزانه کانون قراره بشه 65 تا؟ اون 5 تاش با من. اون 5 تا رو من حمایت می‌کنم و راه میندازم‌شون.

نکته آخر هم تعمیمی از نکته ای که در پست قبلیم در چارچوب دین گفتم؛
بزرگواران عزیزم .. ببینید مدلهای ذهنی و جسمی و روانی مبتلایان خودارضایی مختلفه .. خب اینکه حرف جدیدی نیست و همه میدونیم!
اما مساله اینه که مدل مبتنی بر رشد شخصی و سبک زندگی که این (فکر کنم) دو-سه سال اخیر توسعه پیدا کرده به نظرم همبستگی بالایی با یک تیپ و سلیقه شخصیتی داره نه همه سلیقه ها ..
ساختاری نهادگرا پیدا کرده ..
اینا نه خوبه نه بدها ..
برای تعداد قابل توجهی میتونه خوب باشه .. ولی برای تعداد قابل توجهی هم میتونه اینطور نباشه

ببینید اینکه اونی که بیشتر زحمت میکشه، خب طبعا زاویه دیدش هم بیشتر بیان میشه در کانون یه امر طبیعیه .. دمش هم گرم
اما مشکل اونجاییه که ما سهوا غافل بشیم که این چارچوب فکری و زاویه دید ما بوده و لزوما جامع نیست .. نه در امور دینی نه دختر پسر نه ترک نه رشد شخصی ... و کم کم این سهو ما، از سر دلسوزی، باعث بشه این چارچوب فکری برامون خط قرمز بشه و فکر کنیم تمامیت و جامعیت داره.

مجاهد جان اعضای عزیزی که میان کانون ما بهشون پیشنهاد می‌کنیم برای پاکی هدف داشته باشن. باورشون رو نسبت به پاکی تقویت کنن. موانع پاکی‌شون رو شناسایی کنن و برای اون‌ها کاری انجام بدن. تایم روزانه‌شون رو پر کنن. جایگزین عادت‌های بدشون، عادت‌‌های خوب دیگه‌ای رو قرار بدن. از خودشون یه آدم مثبت‌تر بسازن که کارهای مفید بیشتری در طول روز انجام میده و احساس بهتری نسبت به خودشون پیدا کنن. تجربیات دیگران رو بخونن. تجربیات خودشون رو بنویسن و بعدها استفاده کنن. برای وضعیت اورژانسی‌شون تدارکاتی ببینن.

حالا شما ممکنه بگی همه این‌ها رو ولش. دو تا تکنیک یاد گرفتم با اون‌ها پاک می‌مونم. خب چه اشکال داره. بگو ما هم استفاده می‌کنیم. ما که حرفی نداریم. 
میگی این مدل جامعیت نداره. 50 درصد نتیجه می‌گیرن، 50 درصد نتیجه نمی‌گیرن. خب چه اشکال داره. مدل‌های دیگه‌ای که وجود داره رو بهمون معرفی کن تا اون‌ 50 درصد دیگه رو هم بتونیم حمایت کنیم. 

این دیگه انتقاد کردن نداره.  
خیلی زودتر از این‌ها به عنوان یه پیشنهاد مطرحش می‌کردی تا روش کار کنیم. 

و
مجاهد جان ما مگه برنامه خاص و ویژه‌ای برای ترک افراد در نظر گرفتیم؟ و الزام خاصی به وجود آوردیم؟
همین گروه سرو که عضوش هستی رو نگاه کن. یه روند مشخص و طبق سلیقه من یا شخص دیگه میره جلو؟ هر کس هر کاری دلش می‌خواد می‌کنه.

کسی سوالی می‌پرسه، من نظرم رو می‌گم.
چیزهایی که حس می‌کنم مفیده رو به بقیه پیشنهاد می‌کنم.
به یه تازه‌وارد هم چیزهایی که فکر می‌کنم درسته رو میگم.
حالا یکی انجام میده یکی انجام نمیده. کاریش ندارم که. 

من بارها خواستم اون ریشه و نقطه کانونی انتقادم رو بگم .. اما برام عجیبه که گاهی حتی زدن دکمه سپاس رو هم لایق ندونستید؛

طبعا این که مایه دلشکستگی من نیست .. مایه تعجبمه .. که خب واقعا چرا ..

مجاهد جان یعنی تمام این‌ سال‌ها سکوت کردی، چون احساس می‌کردی ما تو رو لایق سپاس زدن و بها دادن به حرف‌هات نمی‌دونیم؟
این دلیل تو بوده برای سال‌ها سکوت؟

این همه ‌آدم تو این سال‌ها نقد داشتن پیشنهاد داشتن گفتن. ما هم پاسخ دادیم.
فقط مرد مجاهد بود که بها داده نمیشد؟
مجاهد استثنا بود؟ 

و
سوال بعدیم این هست این احساس از کجا شکل گرفته؟
چون آدم قبلش باید یه بار تو انتقادات پست داده باشه و بی‌محلی شده باشه و بعد بگه اون ملاکم بوده.
من تمام تاپیک انتقادات رو بررسی کردم. شما هیچ وقت این‌جا پستی نداشتی. (حالا شاید هم داشتی و واسه سال‌های خیلی دور بوده و پاک شده. ممنون میشم توضیحات بیشتری بدی)

من تاپیک پیشنهادات رو هم بررسی کردم.
آخرین پستت مربوط به سال 94 بوده که به‌نظر نمیاد چیز خاصی باشه.
قبل‌تر از اون هم برمی‌گرده به سال 91. پست‌های سال 91 باعث شده که دیگه برای همیشه ریشه‌ی انتقادیت رو نگی؟

یا پست‌های انتقادیت رو تو تاپیک‌های دیگه قرار می‌دادی و اون‌جا به شما بها داده نمیشد؟

راستش اون اندازه که تو متعجب شدی، من چند برابر متعجب شدم.

آخرین پستت هم تو پیشنهادات تعداد سپاس‌های قابل توجهی خورد. می‌تونی مقایسه‌اش کنی با پست‌های بالایی و پایینی تا متوجه بشی چقدر طرفدار داری. 
ممنون میشم دلیل سال‌ها سکوتت رو بگی.

و
بازم هر موضوعی بوده، فکر می‌کنم این‌که آدم حرفش رو بزنه خیلی بهتر از این‌ هست که تو دلش نگه داره و تبدیل به یه بغض چندین و چند ساله بشه. بعد یهو پست بده که این پست آخرمه و خدانگهدار. 

واضحه که مجاهد از دوست‌های صمیمی و عزیز من هست.  
تو هم نوشتی که من دوست عزیزت هستم که این باعث افتخارمه. همیشه هم جملات محبت‌‌‌آمیز و پرلطفی می‌نویسی که من رو شرمنده می‌کنی. من کتمانش نمی‌کنم.

اما سوالم این‌جاست چرا این دوست عزیز روال دوستیش این مدلیه؟  

در تمام طول ماه و سال به دوستش کلی محبت و لطف داره اما اشکالاتش رو بهش نمیگه؟
دوستی فقط برای اینه که از هم تعریف کنیم؟ فقط هی همدیگه رو بالا ببریم؟ سقفش کجاست؟ 
بعد اشکالات رو تو دل‌مون نگه داریم و تو لحظه خداحافظی یهو حال دوست رو بگیریم و تو خماری بذاریمش؟  

آخه دفعه قبل هم چنین اقدامی انجام داده بودی. بدون هیچ پیشینه‌ای با یه پست خداحافظی ناگهانی دوستت رو بدرود گفتی.  
من کلی روضه خوندم که مومن آیینه مومن هست. اشکالات رو شفاف بگو و ....
نمی‌دونم چرا دوباره این مدلی شد.    

دوستی‌‌مون دوستی پلاستیکیه؟ فیکه؟ الکیه؟
چرا این جوریه؟  

آقا گوش بدید حرفای من رو .. بد نمیگم باور کنید؛

داداش عزیز من که خیلی زودتر از این‌ها چراغ سبز داده بودم نظراتت رو با ما در میون بذاری.

سال 98 هم یه واکنش نشون دادی. گفتی انتقاد دارم می‌خوام برم ولی نمیرم.

من نوشتم برات:

حالا اسمش رو انتقاد نذاریم که بار سنگینی داشته باشه.
اگه دوست داشتی همفکری کنی و فکر و ایده ای برای بهتر شدن کانون داری چرا مطرح شون نکنی؟
شما می نویسی: «من فکر می کنم به کانون فلان بخش رو اضافه کنیم یا کانون فلان مدل فعالیت کنه بهتره.»
ما هم بررسی می کنیم و در نهایت می نویسم: «قابل انجامه» یا «قابل انجام نیست».

من یا همکاران هر کاری که انجام دادیم به اندازه ای که فکرمون می رسیده انجام دادیم و نه بیشتر. 
و
واضحه که ابراز کردن فکرهامون به همدیگه نشونه بی احترامی به همدیگه نیست.
اینکه شما فکرهای بهتری داشته باشی که ما ندونیم اصلا عجیب نیست.
می دونی که دوستت دارم چقدر. 

اما من بعد از این پست بازم طرح مشخصی از مرد مجاهد ندیدم. 

مجاهد سال ۹۸ انتقاد داشت می‌خواست بره. سال ۹۹ هم انتقاد داشت می‌خواست بره. سال 1400 هم این طور شد.
ولی من هنوز نمی‌دونم داستان چیه؟
چه موضوعی تو کانون این قدر مرد مجاهد رو اذیت کرده که می‌خواد بره؟
و وقتی هم ندونم نمی‌تونم کاری براش انجام بدم.  

می‌تونیم رویه قبلی رو برای سال‌های 1401 و 1402 و 1403 و 1404 الی آخر هم ادامه بدیم.  
و می‌تونیم هم با هم گفتگو کنیم و مرد مجاهد شفاف بگه چی تو ذهنش هست و از فکرهای قشنگش استفاده کنیم.

این رو بدون ما از عمد کسی رو اذیت نکردیم. از عمد نیت بدی نداشتیم.
هر کاری هم از دست‌مون برمیومده انجام دادیم.
یه سری چیزها رو هم بلد نبودیم انجام ندادیم. یا اشتباه انجام دادیم.
چه احتیاجی به رفتار‌های انقلابی هست؟ چرا باید مرد مجاهد خداحافظی کنه؟ نمیشه یه ذره ملایم‌تر و مسالمت‌آمیزتر؟

آرمین تا الان طبق اخبارهای قبلی که از دوستش دریافت کرده، فکر می‌کرده مرد مجاهد سرش شلوغ هست و تو گروه سرو فعالیت نمی‌کنه.
بعد یهو مطلع میشه که نه. دوستش ساختار گروه رو مناسب خودش نمی‌دونه و شروع به اعلام وضعیت تو شبانه‌روزی می‌کنه.
تو این یک سال، مجاهد چرا دوستش رو در جریان نذاشت؟ چرا باهاش صحبت نکرد؟

بعد فکر نمی‌کنی من شوکه میشم؟ یهو ته دلم خالی میشه؟ بعد به دوستی‌مون شک می‌کنم؟

مجاهد جان
منتظر طرح‌های حساب‌شده‌ای که تو این‌ سال‌ها بهشون فکر کردی هستم. هرچقدر کامل‌تر، شفاف‌تر و صریح‌تر بهتر.
ان‌شاءالله برامون صحبت‌های خوب می‌نویسی و ازشون استفاده‌های خوب می‌کنیم. 

[آرمین]

خیلی ممنون از شما ک توجه کردین  
حقیقتا کامل قانع شدم...
من فقط یه چیزی رو بگم
بهتره سپاس نزدن جای حرف زدن رو نگیره
فقط حرفم اینه
شاید بد بیان کردم.

سلام خانم بهاران

بله. بسیار هم عالی. 
معلومه که حرف زدن نباید جای سپاس زدن رو بگیره. اگر سپاس انرژی داره، کلمات چند برابر انرژی داره.
شاید فقط چند تا کلمه «برات دعا می‌کنم» یا «من شک ندارم که موفق میشی» حال یه دوست کانونی رو از این رو به اون رو کنه.
حالا این‌که به سوالی پاسخ بدیم، به کسی راهنمایی کنیم، جای خود.

البته بعضی افراد انسان‌های درون‌گرایی هستن و زیاد حرف‌شون نمیاد.
من از اون دسته‌ هستم.

از اون دسته هستم که ترجیح میدم از در پشتی بیام تو، 300 تا پست بخونم، کسی هم حواسش نیست از همون در برگردم. 
با این همه تا جایی که بتونم حتی شده خودم رو تحت فشار میذارم که ساکت نباشم. 

حالا برعکس من یکی دیگه مدام دوست داره حرف بزه و شلوغ کنه. 

اگه جایی سپاس‌های من رو دیدید و صحبتی ازم نشنیدید، بدونید که کلی انرژی مثبت تو اون یه دکمه سپاسم هست. فقط امکان صحبت نداشتم.

من خودم با یکی از همین دوستان توی شبانه روزی بحث کردم.
و سعی کردم عقیده شون اگه باطله ب نمایش بزارم.
ب نظر من بهتره به جای اخطار دادن و حذف کردن باهاشون بحث بشه.
و اگه غلط میگن کامل ب نمایش گذاشته بشه.

یگانگی خدارو زیر سوال میبره؟؟
به پیامبر توهین میکنه؟
چرا باید با اخطار سر و تهش تموم بشه
یا با سپاس نزدن ها
با حرفای توی یادداشت
لجبازی شعله ور تر بشه؟
چرا نباید بحث بشه؟

1) خانم بهاران با کسی میشه بحث کرد که نخواد جدل کنه.
2) کسی که قوانین و فهرست مصادیق محتوای مجرمانه رو می‌دونه و قصد اذیت کردن ما و از بین بردن ساختار کانون رو داره چه بحثی میشه داشت؟
3) محتواهایی که مشمول فهرست مصادیق محتوای مجرمانه میشن رو ما نمی‌تونیم روی سایت نگه داریم. برامون مشکل به‌وجود میاد.

[آرمین]

نمیدونم حرفی ک میخوام بگم انتقاد به شمار میاد یا نه

اما از روزی ک وارد اینجا شدم ، باینکه مشخصه افراد زیادی هستن دارند تلاش میکنن حس میکنم خیلی از بقیه بچه ها دورم
من ک دوباره میرم و درگیر امتحانات هستم اما 
به نظرم حیف بود ک این رو نگم

اینجا خیلی حسن ها داره 
نظم داری 
برنامه ریزی داری

حس همدلی 
مخصوصا توی رنج سنی ۱۵ تا ۱۸ ۱۹ سال
رنج سنی ک احساساتی تر هستن ، و از نوجونی به جوانی وارد میشن 
طبعا توی این سن سوالهایی هم مطرح میشه ، هر کسی تو این سن میخواد خود واقعیش رو پیدا کنه، چه بسا تو بزرگسالی هم باز درگیر پیدا کردن خودش باشه


اما چیزی ک وجود داره و من فکر میکنم زیادی بلد شده این هست ک 
من هر چه قدر نگاه کردم اینجا جایی نیست ک ادما راحتتر بتونن با هم صحبت کنن

میدونین 
همه چیز توی یک چهارچوبی هست ک ما رو از هم دور میکنه (منظورم زیر پا گذاشتن اخلاقیات نیست)

مثلا اینجا یه تاپیک مثل گپ وجود نداره ک راحت بخندیم حرف بزنیم از روزمره باهم اون حس و حال بدی ک توش هستیم از بین بره (تاپیک زیاد هست اما صرفا باید توی یک مسئله خاص حرف بزنیم و این باز هم نقض قوانین هست)

سلام خانم ایرانا
ممنون که صحبت‌هاتون رو با ما مطرح کردید.

خانم ایرانا الان هم گروه‌ باران رو داریم و هم تاپیک شبانه‌روزی رو.
تو گروه باران که از شیر مرغ تا جون آدمیزاد صحبت میشه. اگه قراره از روزی که گذروندید و حال و هوایی که داشتید و حس و حال‌تون نگید کجا می‌خواید بگید؟ اون‌جا جایی هست که از خانم‌های دیگه می‌تونید انرژی بگیرید و روابط عمیق برقرار کنید و تنهایی رو فراموش کنید. چرا نمی‌تونید اون‌جا راحت باشید؟

تو تاپیک شبانه‌روزی هم که گپ و گفت برقراره. خنده هم وجود داره. مسئله خاصی هم نیاز نیست صحبت کنید. مثل این پست من. همون‌طور که می‌بینید احوال‌پرسی خشک و خالی هم نیست. کلی چیز دیگه رو برمی‌گیره. من حتی غذا هم سرو می‌کنم.  

و
جدای از این‌ها پیام پروفایل هم هست. روزی سراغ ۳ تا از هم‌گروهی‌هاتون رو بگیرید و باهاشون صحبت کنید. ببینید چقدر انرژی می‌گیرید و حال خوب نصیب‌تون میشه. دفعه بعد هم اون 3 تا سراغ شما رو خوب می‌گیرن.   

دیگه چه جایی برای تنهایی می‌مونه؟
اگه باز ایده‌ی دیگه‌ای دارید لطفا بفرمایید.

یک چیز دیگه هم هست ک به نظرم باید گفته بشه

کاش مدیران کانون در کنار بچه ها بودن
شاید این فاصله بخاطر اختلاف سنی هست اما به هر حال مدیری ک مثل رفیق با بچه رفتار میکنه مطمئنا هم نتیجه خوبی از بچه ها میگیره چه تو پاکی ،چه توی فعالیت های دیگه 
و هم اینکه این اختلاف و ۲ دستگی  از بین میره( البته هستن امثال این مدیران، اما خب متاسفانه خیلی کمن من یکی ۲ مورد دیدم )

یه جاهایی انگار دید خیلی از دوستان از بالا به پایین هست ، چون صرفا مدیر هستن 
شایدم من برداشتم اینطور بوده

اکثر
مدیران و سرپرستان بخش های پاکی سنشون خیلی بالاتر هست، مشغله های خودشون رو دارن
و از بچه های تیمشون دور هستن

خب هر کدوم از مدیران شخصیت خاص خودشون رو دارن. یکی بیشتر می‌جوشه یکی کمتر.
نه این‌که بخوان فاصله بندازن یا چنین رویه‌ای باشه.

از طرفی برخی از مدیران هم صرفا مسئولیتی برعهده گرفتن و تا همون حد از دست‌شون برمیاد.
مثلا من ازشون خواهش کردم یه بخشی از تالار مذهبی رو برعهده بگیرن. یا یه بخشی از انجمن تجربیات رو برعهده بگیرن.
همون بخش کارهای مربوطه رو انجام میدن و میرن. وقت دیگه‌ای برای کار بیشتر یا حضور بیشتر کانونی ندارن.
نه این‌که بخوان کلاس بذارن و از نگاه بالا به پایین دیده بشن.

ان‌شاءالله شما هم از مدیران آینده کانون خواهید بود و بهتر از هر مدیر دیگه‌ای در کنار بچه‌ها. 

یا مثلا اگر زیر پست یک تازه وارد بریم یک سری جملات سرد و بی روح پشت سر هم برای خوش امد گویی گفته میشه

شاید اینها جزئی به نظر برسن
اما خیلی تاثیر دارن توی جذب تازه واردها 
خیلی ها ترجیح میدن بعدا وارد کانون نشن، بخاطر سختی کار با سایت ،به خاطر اینکه همه چیز مصنوعیه

بله اتفاقا این موضوع خیلی مهمه.
ما مثلا برای گروه استوا آقای محسنین رو در نظر گرفتیم که با تازه‌واردهای گروه صحبت می‌کنن و بهشون پیام میدن.
نظرتون چیه شما خودتون مسئولیت این موضوع رو برعهده بگیرید برای گروه باران؟  
تعداد تازه‌واردهای خانم‌ها هم اون قدری نیست که اذیت بشید.  

این هم مد نظر داشته باشین ک
وقتی ادم به جایی احساس تعلق داشته باشه نمیره ، بر میگرده 
مثل همه شما مدیرانی ک سالهاست اینجا هستین

پس لطفا فکری بکنین ک بچه های جدید هم این دلبستگی رو به کانون پیدا کنن، صرفا یک کاربری جدید اضافه نشه ک هیچ وقت مشارکت نکنه و بی تاثیر باشه

خانم ایرانا هر موضوع دیگه‌ای که به نظرتون میاد رو بفرمایید برای دل‌بستگی بیشتر.
اما در کل این خود اعضا هستن که این دل‌بستگی رو بین خودشون ایجاد می‌کنن.
به همدیگه پیام بدن. از همدیگه سراغ بگیرن. به همدیگه انرژی بدن. پاسخ سوال‌های هم رو بدن.
ما مدیران هم تا جایی که بتونیم و فرصتش باشه مثل سایر اعضا همراه هستیم.  

ممنون از صحبت‌هاتون. 

[آرمین]

از طرفی باید فضا آزاد بباشه در جامعه و ما(جامعه اسلامی) اگر مدعی بهترین دین هستیم باید و باید پاسخگوی سوالات باشیم. و من موافق زدن این حرف ها و پرسشگری هستم کاملا، اما از طرفی این جا جاش نیست. چقدر خوب می شد این فضا ظرفیتش رو داشت مثلا یک متخصص دین، تاریخ صدر اسلام و ... مثلا اگر به نحوی حضور داشتن و جلسات پرسش و پاسخ می شد بگذاریم خب عالی می شد. اما خب نیست فعلا. 

سلام

خانم عارفه اول ممنون بابت همراهی‌تون و صحبت‌های زیبایی که داشتید.

دوم هم خواستم بگم که جاش هست. میز گرد کانون.
درسته که متخصص دینی شاید نداشته باشیم اما هستن کسانی که تا حد خوبی اطلاعات و دانش دارن. اگر وقت داشته باشن سرپرست تاپیک بشن و بحثی رو پیش ببرن. 
میز گرد خوبی هم خواهد شد. به شرطی که آدابش رو رعایت کنیم.  

تو این کانون قشنگ کم نداریم کاربرایی که دینشون متفاوته اما از بهترین دوستای ما بودن و هستن، بدون هیچ‌گونه تنش و واکنشی نسبت به مذهب همدیگه

خدا خیرتون بده خانم لبخند.
ما که با دین کسی کار نداریم یا کسی رو مجبور به فعالیت دینی خاصی نمی‌کنیم.
اما فعالیت‌های سایت یه سری خط قرمزها داره که ما چه بخوایم چه نخوایم لازم هست رعایت بشه. 

من وقت نکردم بخوانم 
نمیدونم چی شده 
ولی چند جا دیدم با مدیرها خشن شدین 
خواستم بگم 
من میترسم
واقعا میترسم
از روزی که مدیرها از کانون زده بشن 
بی خیال!!!!!!!!! 

خانم رعنا شما محبت دارید. از لطف‌تون ممنونم. دل‌گرمی شما برای ما خیلی ارزشمنده.  

کی حاضره بیاد جاشون؟

کی حاضره کارای اونارا برامون انجام بدن؟

و خانم رعنا شما هم کم کار انجام ندادید برای کانون.  
و در نهایت هم شما اعضا، مدیران آینده کانون خواهید بود.    

لطفا به مدیران در قبال زحمت هاشون  توهین نکنید

نقد درمورد قانون کانون:
از نظرم قانون کانون باید در مورد مذهب ویرایش بشه و فقط مذهب اسلام توی کانون نقش داشته باشه
از نظرم همه افرادی که با این وضع قانون  کانون بخواهد بحث دینی حاشیه دار بکنه ، باید مسدود بشه

تاج عزیز ممنون از همراهیت.  

داداش جان کسی اگه دین دیگه داشته باشه چه اشکال داره؟
تو فهرست مصادیق محتوای مجرمانه هم گفته شده که صرفاً به دین اسلام اهانت نشه.
اگه کسی دین دیگه‌ای داره عقیده‌اش محترم هست.

[آرمین]

سلام 
اول اینکه متاسف شدم اول رادیکال و دوم چکاوک رو اینجوری از دست دادیم (خیلی دوستای خوبی بودن)

سلام اسنوبال عزیز
ما هم برای این دوستان متاسف شدیم.

و اما بعد...
مگه اینجا کانون ترک نیست؟پس چرا کاربر هایی تاپیک مذهبی(جدا از بخش مذهبی)میذارن ولی منی که تو یاد داشت های خودم برای خودم متن میذاشتم همشون حذف شدن اخطار گرفتم؟

دلیلش رو کامل تو این پست نوشتم.
به همین خاطر ما اجازه نمیدیم مواردی که جرم قلمداد شده هیچ کجای سایت قرار بگیره.
طبیعتا هیچ یک از اعضای کانون دوست ندارن سایت تعطیل بشه.

چرا ینفر پروفایل خامنه ای بذاره ولی ینفر نتونه شاهین نجفی بذاره؟

چه کسی پروفایل رهبری رو قرار داده؟
چنین چیزی وجود نداره.
به تمام اشخاصی که آواتار سیاسی داشتن قبلا تذکر داده شده و آواتارشون رو تغییر دادن.

چرا هرچی که مخالفتون هست رو سرکوب میکنید؟

داداش گل فقط مواردی که مخالف قوانین هست به اعضا تذکر داده میشه که این محیط هم باقی بمونه هم سالم باقی بمونه.

اگر قراره بحثی نشه،کاربرای خودتون شروعش میکنن با پروفایل ها و تاپیک هایشون

شما وارد بحث باهاشون نشو.
کلید گزارش رو بزن تا مدیریت بهشون رسیدگی کنه.

این بند قوانین رو ببین:

8- در صورت مشاهده تاپیک ها و پست های توهین آمیز یا بر خلاف قوانین از بحث کردن و پاسخ دادن جدا خودداری نموده و صرفا موضوع را از طریق لینک گزارش اطلاع دهید.

اگر گزارشی رو زدی و مدیریت بی‌اعتنایی کرد، اینجا می‌تونی انتقاد کنی که مدیریت توجهی به گزارش‌های من نداره.  

اگرم میخواید بحث کنید چرا تا کم میارید به دلیل ترویج عقاید الحادی یاد داشت های مارو پاک میکنید؟

همون‌طور که گفتم محتواهایی که خلاف قوانین باشه و جرم قلمداد بشه، پاک میشه. هر کجای سایت باشه.
نمی‌خوایم مشکلی برای سایت به‌وجود بیاد.

این نمونه یادداشت‌های شما هست:

نقل قول: نوشته است:
اسنوبال (امروز - 16:49)
گزارش

---

نمی دانم که خدا وجود دارد یا نه اما برای اعتبار و آبرویش بهتر است وجود نداشته باشد.»
ژولز رنار
د


اسنوبال (امروز - 16:42)
گزارش

---

[size=undefined]
ا[/size]ز بی عدالتی ناراحت شدم...
تو دلم گفتم:لعنت به هرکسی که می‌تونه این شرایط رو درست کنه ولی نمیکنه...
یکم که آروم شدم دیدم این لعن شامل خدا هم میشه،استغفار کردم...
(ناشناس)


اسنوبال (امروز - 17:24)
گزارش

---

«آیا خدا می خواهد مانع شر شود ولی نمی تواند؟ پس او قادر مطلق نیست.
آیا او می تواند اما نمی خواهد؟ پس او بدخواه است.
آیا او هم می تواند و هم می خواهد؟ پس شر از کجا می رسد؟
آیا او نمی تواند و نمی خواهد؟ پس چرا او را خدا می نامی؟»
اپیکوروس

خیلی واضحه که خلاف قوانینه و جزء فهرست مصادیق محتوای مجرمانه قرار می‌گیره.
ما پدرکشتگی که با شما نداریم.  

موردی دیگه‌ای هم اگه بوده هر کدوم دلیلی داشته.
مثل این پیام که تو پروفایل رادیکال نوشتی:

چطور دادی 
خوب دادی؟
تجربه خوبی بود دادنه؟

محتوای پیام شما زشت بود و دوست نداشتیم یه کانونی دیگه چشمش به این جمله بیفته. 

این قانون رو ببین:

4- کاربران می‌بایست در هنگام ارسال پیغام و پست در انجمن‌ها از کلمات مناسب استفاده نمایند.
با توجه به خاص بودن موضوع محوري انجمن و احتمال استفاده برخي كاربران از برخي کلمات و عباراتي که ممکن است بر خلاف موازين اخلاقي باشند، اعضاء موظفند از عبارات معادلي که در عرف قابل قبول بوده استفاده نمايند.
در صورت مشاهده ی کلمات زشت، نامناسب یا تمسخر آميز، اشتراک آن کاربر در اولین فرصت براي هميشه حذف خواهد شد.

و
علی‌رغم این‌که قبلا برای امضای خلاف قوانین به شما تذکر داده شده، متاسفانه باز هم امضای جدیدت، مشمول فهرست مصادیق محتوای مجرمانه میشه.
ممنون میشم تغییرش بدی و جداً هم تذکر میدم از تکرار چنین موردی خودداری کنی.

ان‌شاءالله موفق باشی.

[آرمین]

سلام
متاسفانه کانون داره دو دسته میشه که اتفاق خوشایندی نیست ...
بیاین هدفمونو فراموش نکنیم همه حداقل یه هدف مشترک داریم که اینجا به خاطرش جمع شدیم ...
اونم ترک این عادت بد و کمک کردن به همدیگه 

سلام
چه خوب گفتید خانم برایت استار. یادمون نره اینجا برای چی اومدیم؟ هدف‌مون چیه؟
الان بهترین کاری که برای پیشرفت خودمون و کانون می‌تونیم انجام بدیم چیه؟
همون رو انجام بدیم.

ممنون از پست‌تون.  

[آرمین]

سلام دوست من و رادیکال دو دوست هستیم. و رسم دوستی اینکه اگر درخواستی داشت انجام بدهیم. لازم به تذکر است من و رادیکال ارتباط خارجی نداریم. صرفا داخل کمپ که ان هم می توان زیر مجموعه  کانون دانست. به حاشیه نرویم. از اینجا به بعد رادیکال صحبت می کنه

سلام امیرمحمد عزیز

طبق قوانین:

3- هر اكانت به يك فرد تعلق دارد. در صورت انتشار رمز اكانت و چند كاربري شدن آن؛ اكانت بدون هيچ توضيحي بسته مي شود!
انتشار رمز فقط براي موارد كاملا ضروري و فقط با اطلاع مديران ارشد مجاز مي باشد.

رسم دوستی اینه که تا جای ممکن به درخواست‌های دوست‌مون عمل کنیم و بهش کمک کنیم.
اما نه این‌که خلاف قوانین عمل کنیم.

الان یه اکانت وجود داره که رمزش رو دو نفر دارن و متعلق به دو نفره.
شما وقتی پست بزنی مشخص نیست چه شخصی پست گذاشته.

طبق قانون، دسترسی شما مسدود میشه. 

[آرمین]

آقای چکاوک
.
.
.
اما الان خیلی جدی و برای آخرین بار به شما تذکر میدم.
مجددا از شما می‌خوام به قوانین احترام بذارید.
از این به بعد هر نوع فعالیت سیاسی در هر جایی از شما دیده بشه، هر نوع بی‌نظمی و ایجاد تشنج که از شما به‌هر شکل و طریقی دیده بشه، هر نوع دخالت در کارهای مدیریتی توسط شما صورت بگیره و هر نوع بی‌احترامی به مدیران یا غیرمدیران انجام بدی، با احترام دسترسی شما رو بدون هیچ تذکر دوباره‌ای مسدود می‌کنیم. 

آقای چکاوک به‌دلیل رفتار غیرمحترمانه و ایجاد تنش در سایت علی‌رغم تذکر قبلی و البته تهدید مدیریت برای اقدامات آتی، دسترسی‌شون مسدود شد.

این پیامی هست که برای من ارسال کرده بودن:

جناب مدیرکل،من آماده بن شدن دائمی هستم،امیدوارم این لطف رو به من بکنید،امیدوارم این لطف رو به من بکنید تا مجبور به عدول از قوانین برای این مهم نشم. 

امیدوارم نبود حضور کانونی‌شون، بهترین‌ نتایج رو براشون در بر داشته باشه و موفق باشن.