انجمن شبانه روزی

[اميد فردا]

كلا صحبتتونو قبول داررم..
فقط اون قسمت اسراف گونه كه گفتيد..
حالا نميدونم منظورتون فرد خاصي بود يا نه (!)
اما مسير ترك به نظرم يكم متفاوته،يعني شما گفتيد درگيري هاي اجتناب ناپذير، ولي من به نظرم فرد تا يه جا كه جلو رفت بعد از اون متوجه ميشه كه همه چيز هم نبايد ترك باشه،
يعني شما زماني وارد كانون ميشيد كه كاملا بريديد ازين وضعيت و كاملا زندگيتونو تباه ميبينيد و ترك رو راه ساختنش..بعد جلوتر ميبينه كه خب زندگي فقط ترك نيست..
اصولا فكر كنم هدف ايجاد تالار زندگي همين باشه ديگه..

اما خوب بالاخره اينكه چرا اعضاي جديد شرايطشون متفاوته خيلي آنچنان نميشه قضاوت كرد..

و هم چنين اونايي كه كلا بيخيال كانون ميشن..
الان من يكيشونو كه خودمم معرفي كردم و دوست هم هستيم،شايد حدود ٣٠تا پست هم نزد، اما خوب يه راه ديگه واسه ترك پيدا كرده (شايد)

(خوب منم يه موقع هي ميومدم افراد آنلاين رو ميديدم ميرفتم..بعد آخه متوجه نميشدم در حد سك سك ميان ببينن پ.پ ندارن يا اينكه اعلام آنلايني كنن بعضيا)


نه آقا احمد رو كه ميدونم ميشه..دوتا پدربزرگم احمد هستن
ديگه به همين يك دليل ذهنمون سمت احمد نميره

---

داداش عطا فعلا كه اوني كه موضوع راه ميندازه شماييد
استادا بايد موضوع بدن..

منم كه تنها موضوعي كه ميتونم به ذهنم برسونم كتابا و تستا و ايناست.. كتابهاي گاج نقره اي جدييدا كولاك شدن..نچ نچ....من ديگه الان همه درسهام شده از رو گاج نقره اي تست زدن،بررسي كردن.. 

و البته اين موضوع كه اين بنده خدا همسايمون دو سه نوبت در روز بوي ترياك راه ميندازه.. (دقيقا همين الان به ذهنمم رسيد،چون بوش رسيد..)
به مامانم ميگم ما معتد نباشيم وقتي مميريم ازين خونه..
بابا هم ميگن  ترياك خواص زيادي هم داره..

[ata]

داداش امید شما لطف دارین

وقتی کسی نیست توی کانون حس حرف زدن هم میره

کاش بچه ها این پنجشنبه جمعه کانون رو شلوغ کنن

---

راستی از این گاج نقره ای ها برا کنکور دکترا سراغ نداری ما هم شروع کنیم

[اميد فردا]

وقتی کسی نیست توی کانون حس حرف زدن هم میره

دقييقااا..
الان البته اگه دقت كنيد دو صفحست،يه پست درميون من دارم پست ميدم..(يعني تابحال انقدر صحبت نكرده بودمم..!) بلكه شلوغ بشه بقيه هم گرم شن..!

يه دارلينگ خانوم داشتيم ..يادشون به خير(اين روزا ياد اوشون ميوفتم!).. يه تنه كل شبانه روزي رو ميچرخوندن..!
:11: :16:

راستی از این گاج نقره ای ها برا کنکور دکترا سراغ نداری ما هم شروع کنیم

نه،سراغ كه ندارمم..
ولي فكر ميكردم كه ديگه كتاباي دانشگاهي بهتر باشن..
يعني كلا بعضي كتاباي دبيرستانو با خود كتاب عمرا چيزي ياد بگيريد
(ولي الان كه فكرشو ميكنم كنكور از كتاباي دانشگاهي واقعا سختتره..)

يه مشكل المپياد هم همين بود..:11: ..كلا نمونه سوال مهمه

[رامین.]

و البته اين موضوع كه اين بنده خدا همسايمون دو سه نوبت در روز بوي ترياك راه ميندازه.. (دقيقا همين الان به ذهنمم رسيد،چون بوش رسيد..)
به مامانم ميگم ما معتد نباشيم وقتي مميريم ازين خونه..
بابا هم ميگن  ترياك خواص زيادي هم داره..

من شنیدم میگن بوی تریاک هم مهتاد میکنه
ما یکی از فامیلا هر شب یه نخود میزد پسرش موقعی که میخواست برای ازدواج آزمایش بده جوابش مثبت در اومد به دکتره گفته بود ؛ دکتره هم گفت چند وقتی موقع استعمال مواد افیونی نزدیک دود نباش بعد بیا آزمایش بده بعد چند وقت رفت آزمایش داد درست شد
آره واقعا خواصش زیاده ولی هیچوقت درست استفاده نمیشه اکثر قرص های آرام بخشی که تو داروخونه ها هست توشون تریاک استفاده شده بخاطره همینه میگن تا چند روز قبل آزمایش آرام بخش نخورین
من وقتی طفل بودم سه ماه تابسوتون رو میرفتم دهات کلا اصلا تعداد روزای تعطیل اگه از 5 میگذشت من دیگه تهران نبودم شهرستان بودم الان حدودا از یک سال بیشتره نرفتم شهرستان استخون درد گرفتم یبار خرداد بود امتحانای ابتدایی که سریع تموم میشد بعد اخرین امتحان همیشه منتظر بودم هر کی میخواست بره شهرستان میچسبیدم بهش باهاش میرفتم یبار همین فامیلمون که گفتم داشتن میرفتن شهرستان منم باهاشون رفتم یه شب دقیقا نصفه های شب رو به موت بودم یعنی واقعا خودم احساس میکردم دیگه برنمیگردم شهرستان هم بود بیمارستان در دسترس نبود اگه مریض میشدیم باید مصافت 90 کیلومتری رو از دهات میومدیم شهر اونم با تراکتور البته الان تکنولوژی پیشرفت کرده از نیسان بجای تراکتور استفاده میکنن خانواده همه تهران بودن نصف شبی کسی نبود از رو زمین جمعم کنه ببرتم بیمارستان بابابزرگم زنگ زد به همین  فامیل نزدیکی که بالا ذکر کردم گفت بیا یه کاری کن اونم اومد یه محلولی داد به خوردم ؛ هنوز به ساعت نکشیده از حالت موت برگشتم به حالت حیات من اول فکر میکردم اثر چایی کوهیه پیش خودم داشتم فکر میکردم واقعا یه نعلبکی چای انقدر خاصیت داره؟ فرداش ازش پرسیدم چی بود ؟ خیلی شیک جواب داد تریاک

[سنــا]

سلااااااااااااااااام

همه جا ساکته ساکت ؛ همچو خانه ی ارواح ...

من روح سنا هستم

يعني عملا يه تالار +تاپيك برنامه ريزي(اونم به لطف تلاش سنا خانوم(تبليغ هم كرديم)  رو غلطكه..

خودم که نیستم روحم اینجارو اداره میکنه
اونم فعاله مثه خودم

خیلی وقتا ماها ی وسیله ای رو ک میخریم اسراف گونه باهاش برخورد میکنیم..
میذاریمش کنار و دنیال ی مدل جدیدتر میگردیم..
مراقبتش نمیکنیم..
اصلا یادمون میره ک برا چی خریده بودمیش..
سرگرم وسایل دیگمون میشیم..
و چیزای دیگه..
خیلی کمه مواردی ک از وسایلمون ب اندازه، با دقت ، ب موقع و صحیح استفاده کنیم...

یادآوری بجایی بود

[نمیدانم]

اولین بار که عطری خریدم، شش سال پیش بود.
"cK one" بوی ملایم ی داشت. دیگه بعد از اون چیزی نداشتم.
اصلن حواسم نبود که عطری داشته باشم.

چند وقت پیش اتفاقی به یه فروشگاه عطر آنلاین برخوردم.
چند تایی انتخاب کردم که بروم جایی، امتحان کنم و بعد یک کدوم ش رو بخرم.
گذرم افتاد شیراز، یه فروشگاه بزرگ هست که بیشتر عطر ها رو داره با امکان تست، به جز معدودی از گران ترین ها.

خلاصه چند تایی بو کردم.
یکی ش رو برداشتم. بوی آروم ی داره و می مونه.
یه کم گرون بود ولی خریدم.
Parfums de Marly, PEGASUS
خوشم اومده ازش، گاهی دل م برا بوش تنگ می شه!

عطر هم چیز خوبی ه و من نمی دونستم همه ی این سال ها.
پیامبر (ص) هم طبق روایت ها به عطر و بوی خوش توصیه می کرده اند.

مثل صداها،
مثل تصویر ها،
مثل خیلی چیزای دیگه،
"بو" ها هم خاطره می شوند ...

[ضحی]

چرا نظر من در موضوعات نشون نمیدین؟؟؟؟

[bahar2]

چرا نظر من در موضوعات نشون نمیدین؟؟؟؟

میشه دقیق تر بگید سوالتون رو 

[kambizz]

[b]
بسم الله الرحمن الرحیم

[/b]به نام خدایی که از هر چیزی منعمون کرده حکمتی داشته
 

 

حتما حتما بخونید :

_____________
سلام
دوست خوبم.. ی پست رو چند جا نباید بزنیم..

ضمنا آدرس وبلاگ شخصی رو نباید بذاریم..

موفق باشین..
یاعلی.

[Mojтaba ρiloт]

بعد یک سال با خواهرم آشتی کردم امشب
لعنتی دلم براش عجیب تنگ شده بود
امشب شب خواستگاریش بود

[some day soon]

سلام به همگی 

4 شنبه شب شب پنچشنبه از محل کار رفتم ترمینال از اون جا رفتم مشهد الرضا (ع) جاتون خالی بعد ساعت 5 پنجشنبه هم دوباره از مشهد حرکت کردم اومدم تهران 

سوای این که خیلی حال داد ، دعاتون کردم بچها 

البته بماند که تنهایی رفتن به مشهد خیلی برام عجیب بود ! و عجیب تر انصاف راننده تاکسی های تهران ساعت 4 صبح!! من فکر میکنم اونایی که سه هزار میلیارد اختلاس کردند با این راننده تاکسی هایی که مسیر 5 هزار تومانی رو دوازده هزارتومان میخوان بگیرن و تازه تا دم خونه هم  نخوان بیارن و تازه دربست هم نباشن (با دوتا مسافر توی تاکسی) توی یک طبقه بندی قرار میگیرند ، اون راننده تاکسی اگه زورش میرسید یا عرضه اش رو داشت سه هزار میلیارد رو هم میکشید بالا!!! (جالب تر این که یه همکارش داشت چایی میخورد هم اومد جلو طرفداریش رو کرد ..خوب داره میگه آقا واقعا ..هورت یه قورت چایی...خیلی خوب داره میگه آقا پسر برو باهاش ..هوررررت بعدی چاییی!!!!)
الان تهرانم تازه دوساعت و سی هفت دقیقه است رسیده ام و مستقر شده ام خونه امون و عنقریب که برم صبحانه بخورم . 
خواستم بگم خدا پشت و پناهتون رفقا ...

راستی مجتبی جان دمت گرم خیلی کار بزرگ  و خوبی کردی رفیق 


یا علی مددی و دلهاتون پر امید 

[سنــا]

سلام


صبح جمعتون بخییییییییییییییییییییییر(ظهره احیانا )


آقا مجتبی ما شیرینی آشتی کنون میخوایم


آقای سام دی سون سوغاتی کو پس

آقای کامبیز عالی بود

ضحی جون منظورت چیه عزیزم؟؟

و ممنون از متن زیبای آقای نمیدانم

[اميد فردا]

..
من الان شوك شده ام..
(تو تاپيك شاگرد زرنگ كه كسي نيست،اينجا ميگم..)
زيست پيش رو منفي زدم..
بقيه درسا متوسط رو به خوبه ها،..تازه خوبه زيست دوم رو ٤٦ زدم..

..
..در حده شكست عاطفيه الان..

آخه من از غلط كلا هم ناراحت نميشم..يعني اين آزمونا واسه غلط و بي دقتيه.. ولي در اين حد من متوجه نيستم چرا..

پ.ن: يعني زيست اينجوري هم ميتونن سؤال بدن؟؟!!

[درخشنده]

داداش چیزی نشده که...بقیرو خوب زدی؟ اون بیست صفحه زیست رو اگه منفی بزنی که چیزی نمیشه! زیست دوم هم 46 خوبه دیگه...

ایشالاه میری بالا.معدلت هم خوبه؟ اگه اونم خوبه کمکت میکنه یه چیز خوب قبول شی....

موفق باشید....

[اميد فردا]

آقاااا
اشتباااه ه ه لپي پييششش اووممدهه بوده ه ه
منفي نزده بوده هستم....٢٠٪ زده ام بابااا..
ازز بسس ما رو امروز قاطي دادن كه زديم به خودمون ضد حال وارد كرديم..
خودم اصن واسه خودم كارنامه درست كردم..
رتبم هم خوبه..
تا كور شه چشمه هرچي پشتيبانه