1397 تير 15، 20:20
ویرایش شده
خدا هست ...
اما من بیش از این می گم
گیرم که دولت به فکر ما نیست
خود ما چی؟
روحیه ی جنگندگی ما کجا رفته پس؟
مشکلات هست، زیاد هم هست، اما ما مردم روزهای سختیم
حرف احساسی نمی زنم، واقعیته
این که ما انتظار داریم که «کنکور قبول شدیم و بقیه اش حله دیگه»، «مدرک گرفتیم بقیه اش حله دیگه»، «استخدام شدیم و بقیه اش حله دیگه»، «یه پس اندازی جمع کنم و بقیه اش حله»
کلا این سیستم قیف برعکسی که ما انتظارش رو داریم
کلا اشتباه حالی ما کردن، دنیا اصلا این طوری نیست سیستمش
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
موجیم که آسودگی ما عدم ماست
علیرضا بیرواند رو دیدین چطور توپ رونالدو رو توی پنالتی گرفت، واقعا به دلم نشسته این بشر
چقدر سختی کشیده که به این جا رسیده
الان کل جهان می شناسنش
البته واقعا اهمیتی نداره یه نفر آدم رو بشناسه یا کل دنیا، مهم این هست که خدا و امام زمان از آدم راضی باشن، برای تقریب به ذهن گفتم این رو
اما خلاصه سرگذشت این فرد رو که آدم می خونه خیلی درس می گیره
توصیه می کنم که حتما بخونید
مثلا این جا
این تیکه از صحبتش واقعا برام درسه
نقل قول: ... هزار بار دیگر هم بگویند از سختی هایت بگو، می گویم و از هیچ چیز نمی ترسم. من در نسلی این سختی ها را کشیدم که همه چیز بوده است، پول بوده، راحتی بوده ولی من در این نسل اینگونه بزرگ شدم. من در نسلی که پول بوده، زجر کشیدم. اگر قدیم بوده درست، همه می گفتند بله قدیم همه اینطور بوده اند ولی اینکه در این نسل، در شهری که هیچ کس را نداری بخواهی لباس رفتگری بپوشی، در یک پارک شلوغ رفتگری کنی، خیلی سخت است. ...چی دارم می گم؟
آیا می گم که «ما آدم های تنبلی هستیم و کار نمی کنیم؟»
متاسفانه باید بگم که آره.
یعنی توی اروپاش هم ملت این جوری زندگی نمی کنن.
طرف می بینی که بعد از ۱۸ سالگی از خانواده جدا می شه
بعد به نظرتون طرف میره بهترین شغل رو پیدا می کنه و خونه و ماشین و بعدش زندگی می کنه؟
نه واقعا....
می بینی طرف درس می خونه، بعد کار می کنه (مثلا به عنوان دلیوری پیتزا)
که شهریه دانشگاهش رو بده، تهش هم یه چیزی می مونه برای گذران زندگی در حد بخور و نمیر
این جا دانشجو رایگان تحصیل می کنه، تازه خوابگاه هم داره، غذای رایگان هم می خوره، قرم می زنه که چرا قرمه سبزیش این جوریه.
اروپا رو نگاه می کنی می بینی خرج به مراتب کمتره، مصرف انرژی به مراتب کمتره
کار با کیفیت به مراتب بیشتره
توی زمستون اکثرا توی خونه با لباس گرم هستن ملت و دمای اتاق معمولا بیست دو نگه می دارن
بعد ما زمستون اینقدر خونه گرم می شه، پنجره رو باز می کنیم
ما عادت کردیم که نفت بفروشیم و باهاش زندگی کنیم
این حرف من واقعیته ها، مثل بحث هایی نیست که راننده تاکسی ها می کنن، علمیه
الان سرانه ی تولید ناخالص ملی ما، سالی ۵۰۰۰ دلاره (فکر کنم فروش نفت هم شاملش بشه، اون اگر کم بشه از این عدد دیگه چیزی نمی مونه)
این عدد یعنی این که به طور میانگین هر ایرانی چقدر کار می کنه؟ (چقدر ارزش افزوده تولید می کنه)
مثلا این که شما ۴ تا تیکه چوب رو کنار هم بذاری و یه چیزی درست کنی که ارزشش بیشتر باشه، این حساب می شه
توی جهان رتبه ی نودم رو داریم (کلیک) که اون هم صدقه سری نفته
ژاپنی که هیچ منبعی برای فروش نداره ۴۰۰۰۰ دلار سرانه داره
این پول عرق جبین و کد یمین اون هاست
ولی با این حال از پول فروش نفت ما هم بیشتره
حالا به نظر شما بری ژاپن مردم دارن توی ناز و نعمت زندگی می کنن؟
ژاپن توی اوج سرمای زمستون می بینی بخاری روشن نمی کنن
مفهوم هتل کپسولی می دونین چیه؟ اگر نمی دونین در موردش تحقیق کنین. (مثلا اینجا)
نمی خوام بگم که مردم جهان همه توی بدبختی زندگی می کنن ما توی خوشبختی
نه واقعا این طوری نیست، همه جا آدم های پولدار وجود دارن، آدمای ضعیف هم وجود دارن
همه جا خوبی و خوشی و شادی و زندگی خوب و خونه ی خوب و ماشین خوب هست
بدی و مشکلات و زندگی بد و فقر و ... هم هست
حالا یه کشوری از یه کشور دیگه پیشرفته تره، یکی عقب تره
یه کشوری ثروت مند تره، یه کشوری فقیر تره
اما هر چیزی که هست، همه چیز دست مردم همون کشور
اگر ژاپن پیشرفت کرده، عرق جبین و کد یمین مردمش بوده
کار و تلاش مردمش بوده
جون کندن و شب بیداری و روزی ۱۶ ساعت کار کردن مردمش بوده
شکی نیست که توی کشور ما سوء مدیریت وجود داره
اما چیزی که از اون خیلی خیلی مهم تره، فرهنگ غلطی هست که وجود داره
و این باید تغییر کنه!
و السلام علیکم و رحمت الله و برکاته
مطمئن هستم که هیشکی تا این جا متن رو دنبال نکرده