انجمن شبانه روزی

[مهدوی]

خانم یاقوت در حال پیدا کردن سوژه های کانون

[mahdimontazer]

دوستان یکی از مدیران کانونی و رقیب اقای عاشق در مدیر کلی پس از ماه ها غیبت دوباره به کانون بر گشتند

[افرا]

داشتم این اهنگ رو گوش میکردم.



هر بار که گوش میکنم کلی دلم میگیره. دلگیر ترین اهنگ زندگیم! دلیل تمام حرفاشم میدونم. قبلا نمیدونستم چرا بعضیا اینکارو میکنن.

وسطاش پاشدم یه ضبط ماشین از تو وسایلم برداشتم تند تند تعمیرش کردم برای ماشین پدر گرامی بزارمش. چند ماه بود میخواستم اینکارو کنم .

اصلا چطوری بدون اهنگ میره جایی؟! ادم دلش میگیره! دوس داره ها ولی خیلیا برای خودشون کاری نمیکنن!

تو راه میره سرکار و میاد یه کیفی میکنه

[آرمین]

سلام
شب‌تون بخیر.

امیدوارم شب پاییزی خوبی رو سپری کرده باشید.
امیدوارم دل‌های گرفته برخی دوستان باز شده باشه.   و حال بد برخی دوستان بهتر و بلکه عالی شده باشه. 

این پیام رو خانم دختر پاک محبت کردن و برای من ارسال کردن:

راستش اومدم یه نکته را بگم که تازه دیشب یاد گرفتم 
اونم اینکه بهتره تو مسیر ترک ، هر هفته یا هر از چند گاهی هدف ها را به روز کرد

تو کانون کسی به این مورد خیلی تکیه نکرده یا من ندیدم
 همون تاپیک هدف های من از ترک خ.ا هم تعداد صفحه هاش خیلی کم هست
به نظرم تاپیک که مهمی هست برای ترک
گفتم شما پست هاتون خیلی بازدید داره اگر صلاح دونستین این نکته را بگید 

خانم دختر پاک تشکر می‌کنم ازتون بابت پیامی که ارسال کردید. 
از اینکه نکته‌ی ارزشمندی که دریافت کردید رو با من و بچه‌ها به اشتراک گذاشتید. 

البته اول این رو بگم که پست‌های من  اون قدرها بازدید نداره. مگر اینکه تو اعلانات زده بشه   و باز هم تازه اون قدری نیست که قابل توجه باشه.
پست‌های شما و دوستان دیگه هم جذاب‌تره و هم خوندنی‌تر.   اما به دستور شما کاری که گفتید رو انجام میدم. 

بله کاملا درست میگید.   

اول از همه این‌که ما اهداف‌مون رو فراموش می‌کنیم.
روز اول خیلی جدی و محکم و قاطع میایم ثبت نام می‌کنیم و اعلام می‌کنیم که زندگی‌مون رو باختیم و راهی جز ترک خ.ا نداریم و از ده‌ها چیز باز موندیم و ...
اما ۱۰ روز بعد ۳۰ روز بعد ۱۰۰ روز بعد فراموش‌مون میشه. 

البته عجیب نیست این فراموش شدن. طبیعت انسانه.
ما نماز هم یک بار نمی‌خونیم و دیگه نخونیم. هر روز می‌خونیم. اون هم روزی چند بار.
اگر این طور بود که ما یک باز نماز می‌خوندیم و به خاطر الله‌ اکبرهای نماز دیگه تا آخر عمر یادمون می‌موند خدا از همه چیز بزرگ‌تره و قدرت بی‌انتهاست و تکیه‌گاه مطلقه و ... دیگه نیازی نبود مدام تکرارش کنیم.
اما ما یادمون میره. و مدام بهش احتیاج داریم تا مبادا غافل بشیم.
ما روزی ۳ بار نماز می‌خونیم و باز هم غافل میشیم. بعضی‌ها دو ساعت بعد از نماز همه چیز یادشون میره و یکی مثل من هم متاسفانه با گذشت چند دقیقه بعد از نماز. روح نماز و یاد خدا دوباره میره تا نماز بعدی که ۶-۷ ساعت بعده. 


پس از اون جایی که ما اهداف‌ پاکی‌مون رو فراموش می‌کنیم،
اولا لازمه اون‌ها رو بنویسیم که فراموش نشن.
ثانیا لازمه اون‌ها رو مدام مرور کنیم که دچار غفلت نشیم. 

این مرور اهداف نقش بازدارندگی داره.
نمیشه من کلی هدف کلیدی و اساسی داشته باشم برای ترک خ.ا و هر روز مرورشون کنم و هر روز قاطع‌تر از دیروز برای پاکی باشم و در عین حال خودم رو مدام در شرایط تحریک قرار بدم. امکان نداره.
مرور اهداف نقش بازدارنگی ما رو نسبت به چیزهای بد داره.

مرور اهداف نقش چراغ راهنما رو هم داره.
من تو هدف‌هام نوشته بودم با ترک خ.ا می‌خوام به آرامش برسم. ۱۰۰ روز بعد از ترک خ.ا ببینم واقعا بهش رسیدم؟ چند درصد بهش رسیدم؟ اگه ۷۰ درصد رسیدم که خیلی جای خوشحالی داره. در پوست خودم نمی‌گنجم و به پاکی بیشتر مشتاق‌تر میشم. و اگه نرسیدم برم از یکی بپرسم. من هدفم رسیدن به آرامش بود. الان ۱۰۰ روز گذشته و ذره‌ای آرامش در خودم نمی‌بینم. مشکل کجاست؟

من تو هدف‌هام نوشته بودم با ترک خ.ا می خوام حضور خدا رو تو زندگیم ببینم. ۵۰ روز گذشت ببینم واقعا خدا رو بیشتر از قبل احساس می‌کنم؟ اگه احساس می‌کنم که خدا رو شکر می‌کنم. این حس لذت‌بخش رو برای خودم جشن می‌گیرم. و اگه نیست پس علتش چیه؟ هدفم اشتباه بوده یا مشکل جای دیگه است؟

من تو هدف‌هام نوشته بودم خ.ا باعث ناامیدی من به زندگی شده. ۲۰۰ روز گذشت. اگه امیدواری رو در وجودم احساس می‌کنم و ذرات وجودم از امید متبلور شده، قدردانش باشم. حمد و سپاس خدا رو به جای بیارم و با تمام وجود به سمت پاکی بیشتر حرکت می‌کنم. و اگه برعکس هنوز یاس ذره ذره وجودم رو فراگرفته، باید یه بررسی عمیق و دقیق انجام بدم. پس چی شد؟ هدف من چرا نزدیک‌تر که نشده، دورتر هم شده؟


و اما اهداف همون طور که گفتید نیاز به به‌روزرسانی هم دارن.
ما در طی مسیر پاکی به خیلی چیزها برخورد می‌کنیم که تا قبلش توجه نداشتیم. 
بعد از مدتی تازه می‌فهمیم چقدر وقت‌مون تو این راه به بطالت می‌گذشته که خودمون خبر نداشتیم. چه شب‌ها خواب‌مون به هم ریخته و حواس‌مون نبوده. چه روزها اوقات‌مون تلخ بوده و فکر می‌کردیم ربط به چیزی جز خ.ا داره.
خیلی حرکت درست و به‌جایی هست که وقتی دریافت جدیدی پیدا می‌کنیم، اون دریافت جدید رو بنویسیم.
همین دریافت‌های جدید ممکنه در کشاکش یه هوای نفسانی پس فردا از یادمون بره. 
تا دیروز من فکر می‌کردم ترک خ.ا ۳ تا اثر مفید رو زندگیم میذاره. الان متوجه شدم اثر چهارمی هم داره. هفته دیگه متوجه میشم اثر پنجمی هم داره. حیف نیست این‌ها رو یادداشت نکنم؟
همین‌ها انگیزه‌بخش و روحیه‌بخش ادامه مسیر ما هستن.


و
البته در طول مسیر پاکی متوجه میشیم یک سری از اهداف ما اشتباه بوده.
مثلا من فکر می‌کردم سردردم با ترک خ.ا خوب میشه و بعد می‌بینم به اندازه یک اپسیلون هم تاثیر نداشته.
خب باید هدف اشتباهم رو از لیست اهدافم خارج کنم تا مجموعه اهدافم هنوز روشنی‌بخش مسیرم باشن.
لیست پر و پیمونی که درست نیست و چون درست نیست مشتاق‌کننده و انگیزه‌بخش هم نیست به چه درد می‌خوره؟ 


پ.ن:
صحبت‌ها اشاره‌ای است به تاپیک هدف‌های من از ترک خودارضایی.
اسم تاپیک به این خاطر به این شکل زده شده که مثلا توسط گوگل شناسایی بشه و ورودی داشته باشیم. 
اما شما به هیچ وجه به این شکل به موضوع نگاه نکنید. به ترک خ.ا فکر نکنید. به هر چی فکر کنید بدتر درگیرش میشید.
برعکس به پاکی فکر کنید. هدف‌های من از رسیدن به پاکی. پاکی جسم، روح و روان. توی گوشی‌تون یا روی کاغذتون این عنوان رو بنویسید. این نوع تفکر هست که رشددهنده هست.

هدف‌هامون رو قطعا برای خودمون بنویسیم. فقط و فقط شخص خودمون. روشن و شفاف و واضح و صادقانه. تو دفترچه یادداشت. روی کاغذ. تو گوشی.
اما خیلی کار خوبیه که هر از گاهی که به چیز جدیدی می‌رسیم تاپیک رو هم به‌روزرسانی کنیم. این کار تلنگری برای سایرین میشه. هم اینکه اون‌ها هم مثل ما به اهداف‌شون دوباره و دوباره فکر کنن. هم اینکه شاید محتوای پست ما محتوایی باشه که فکر سایر افراد رو مشغول به خودش کنه. هر دو اتقاق زمینه‌ی خیر و برکت هست و چه حیف که از هم دریغش کنیم.  

شخصا فکر می‌کنم تا یک مدتی هر روز صبح که از خواب بیدار میشیم باید اهداف‌مون رو مرور کنیم.
و شک ندارم روزی که با مرور اهداف پاکی آغاز میشه خیلی متفاوت هست نسبت به روزی که از این موضوع غافلیم.
تو این مرور کردن‌ها قطعا دریافت‌های جدید هم حاصل میشه و میشه هر بار چیز جدیدی به نظرمون رسید بهش اضافه کنیم.

هر کاری اگه ریشه و اساسش درست باشه، شاخ و برگش هم می‌تونه درست رویش کنه و بالا بره.
هدفمند بودن برای پاکی و داشتن فکر عمیق پشت حضور کانونی‌مون نقش همون ریشه رو داره. 
ان‌شاءالله که همه‌مون در تمامی اعمال‌مون چنین رویکردی داشته باشیم.  

بابت طولانی بودن پست عذرخواهی می‌کنم. دوست داشتم نسبت به درخواستی که خانم دختر پاک ازم داشتن کوتاهی نکرده باشم و حق مطلب رو ادا کرده باشیم.
با آرزوی موفقیت برای همگی. 

[یاقوت]

یکی بهش بگه ک تو خوش آمد گویی پست بزنه من مغزم سوخت از ساعت ده داره دفترچه راهنما میخونه

[mahdimontazer]

یکی بهش بگه ک تو خوش آمد گویی پست بزنه من مغزم سوخت از ساعت ده داره دفترچه راهنما میخونه

مگه خودتون اولش که اومدین مثل اون نبودین؟

[یاقوت]

یکی بهش بگه ک تو خوش آمد گویی پست بزنه من مغزم سوخت از ساعت ده داره دفترچه راهنما میخونه

مگه خودتون اولش که اومدین مثل اون نبودین؟

ن : )
ده دقیقه ای راهنما رو رد کردم رفتم نسیم پست زدم . 5روزه هم شبانه رو شروع کردم پست زدم.
یادش ب خیر عجب پست هایی میزدم.ضایع

آخرشم رفتن این کاربر جدید 

[یاقوت]

و اما بعد!

بچه ها من میخواستم یه ویدیویی رو به خانم یاقوت پیشنهاد بدم (و بگم که اگر حال ندارن فرض کنن اصلا من بهشون پیامی ندادم و به تکلف نیفتن)
حالا پروفایلشون بسته بود
منم گفتم بذارم اینجا .. شاید باقی بچه ها هم دوست داشتن ببینن یه وقت
موضوعش تدبر در سوره مبارکه ضحی است .. این روزا هم که دلمون پر از نور و شادیه از برای یاد میلاد پیامبر جونمون و امام صادق نور چشممون
سوره ضحی محوریت جالبی درباره حضرت رسول داره

باشد که رستگار شویم

و اما بعدتر،

چند سالیه که من یه ایده‌ای دارم که دوست داشتم در کانون عملیش کنم اما شرایط و فرصتش پیش نیومد
با خانم می‌توانم هم مطرح کرده بودم و ایشون هم موافق بودن
داستان این بود که برای بچه های کانون (سوژه‌های مد نظر قرار داده شده) بیایم تذکره نویسی کنیم به سبک و قالب تذکرة الاولیا

از نظر من، این کار یه پیش نیاز میخواست و اون هم جمع‌آوری اطلاعات جالب و ناب درباره سوژه است
این روزا میبینم که این پیش نیاز به همت چشمان بیداران کانون انجام میشه .. مثلا در چه خبر و ..
گفتم فرصت خوبیه که باهاتون در میون بذارم .. البته میخواستم به خانم یاقوت پیام بدم که پروفایلشون بسته بود
خلاصه ایده از ما اجرا از هر کی که خوشش اومد از این ایده

باشد که دلشاد شویم


پ.ن: البته ای دانش‌پیشگان! اعتبار منفی رو هم مد نظر داشته باشید و اولویت اول و دوم و پنجم و هشتمتون درستون باشه

کسی دقت کرده من هرموقع پیام هام و میبندم آقای مجاهد تو شبانه میگن و لو میرم؟
شرمندم آقای مجاهد : ) من در خدمتم .کاری بود بگین حتما.
مورد دوم اینکه من متوجه نشدم.میدونین ک ادبیاتم بالاتر از ده نشده   اگر میشه کمی بیشتر در موردش بنویسین تا من اگر در توانم بود کمک کنم راه بندازیم.

خانم یاقوت در حال پیدا کردن سوژه های کانون

دیروز ب ی نفر گفتم حال ندارم اخبارو بفرستین ، دستشون درد نکنه اخبار هفتگی نبود ک خبر عصرانه بود ک شبکه یک ده دقیقه ای هرروز میگه گسترده ویرایش کردم آخرش 5 اعتبار و گرفتن
خداقوت آقای معصومی نژاد

[عاشق فاطمه زهرا]

سلام

دیروز خبری شده اینجا؟
چرا به تیم مبل کج نیاز شده؟

[یاقوت]

سلام

دیروز خبری شده اینجا؟
چرا به تیم مبل کج نیاز شده؟

سلام ، شما بی خبرین ما از شما بدتر : ) 

تیم مبل کج چیه؟؟؟؟ جریان فیل منظورتونه؟
چیزی نیست میخواستیم ی فیل و از در رد کنیم ظاهرا باید برعکس بشه رد بشه   
خدارو شکر مشکل حل شده ، سه روز بود از خوردو خوراک افتاده بودیم ک فیل و چطور رد کنیم 
ولی ب نظرم اون روشی ک گفتن فیل و عصبانی کنیم بهتر بود

[*بنده پاک*]

از آقا آرمین خیلی خیلی تشکر میکنم

چقدر اینجا  خوب و کامل توضیح دادن
واقعا ممنونیم

هدف‌هامون رو قطعا برای خودمون بنویسیم. فقط و فقط شخص خودمون. روشن و شفاف و واضح و صادقانه. تو دفترچه یادداشت. روی کاغذ. تو گوشی.

اما خیلی کار خوبیه که هر از گاهی که به چیز جدیدی می‌رسیم تاپیک رو هم به‌روزرسانی کنیم. این کار تلنگری برای سایرین میشه. هم اینکه اون‌ها هم مثل ما به اهداف‌شون دوباره و دوباره فکر کنن. هم اینکه شاید محتوای پست ما محتوایی باشه که فکر سایر افراد رو مشغول به خودش کنه. هر دو اتقاق زمینه‌ی خیر و برکت هست و چه حیف که از هم دریغش کنیم.  

این قسمتش را خیلی دوست داشتم
من خودم خیلی وقتا قبل از اومدن به اورژانس میرم تاپیک هدف از ترک خ.ا را میخوانم ببینم هدف بچه ها چیه
هدف خودم چی بوده
خیلی بهم کمک کرده
خیلی
بیشتر هدف بچه های دیگه کمکم کرده 
انگار بقیه ها مشکلات خ.ا را از یه دیدگاه دیگه بهش نگاه کردن
دیدگاهی که من هیچ وقت حتی بهش فکر هم نکردم

دوستان امیدوارم تاپیک هدف‌های من از ترک خودارضایی را فراموش نکنین
من تازه فهمیدم هدف چقدر مهمه

[mahdimontazer]

دیروز ب ی نفر گفتم حال ندارم اخبارو بفرستین ، دستشون درد نکنه اخبار هفتگی نبود ک خبر عصرانه بود ک شبکه یک ده دقیقه ای هرروز میگه  گسترده ویرایش کردم آخرش 5 اعتبار و گرفتن 

خداقوت آقای معصومی نژاد 

همینم سوال من هست؟
چرا فقط ۵ تا اعتبار؟
میگم اگه یه کاری کنم تو چه خبره که به همراه پست ها یه فیلم کوتاه هم بسازم و قرار بدم
چطور میشه؟

[یاقوت]

دیروز ب ی نفر گفتم حال ندارم اخبارو بفرستین ، دستشون درد نکنه اخبار هفتگی نبود ک خبر عصرانه بود ک شبکه یک ده دقیقه ای هرروز میگه  گسترده ویرایش کردم آخرش 5 اعتبار و گرفتن 

خداقوت آقای معصومی نژاد 

همینم سوال من هست؟
چرا فقط ۵ تا اعتبار؟

خسته نباشین زحمت زیاد کشیدین 5اعتبار کم شده

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
امشب شکست ها زیاد بوده همه سرچ کردن ترک خ ا دوتا ورودی داشتیم تو شب برام جالبه : )

[mahdimontazer]

همکلاسیام یه گروهی زدند تو شاد و ایجاد کننده ی گروه من رو  ادمین کرده.
هر از گاهی بچه ها یه سری حرفای نامربوط می زنن که پاکشون باید کنم
امروز یکی از بچه ها یه تصویر بدی فرستاد گروه.
منم خواستم پاکش کنم ولی دیدم بچه ها دارن در مورد یه موضوعی تو گروه با هم حرف می زنن اونم اینکه من چند روزه پاکم و... .
من هم خودم رو زدم به نفهمی و پرسیدم که یعنی چی و ...
اونا هم انگار که من رو چی فرص کرده باشن یه چیزایی نوشتند تو گروه
به پی وی یکی از بچه هایی که اون حرف رو زده بود رفتم و اون هم گفت که ۲سال هست خود ارضایی میکنه
منم باهاش صحبت کردم.
برگشت چیزی گفت که موندم،
تک تک اونایی رو که خ.ا می کنند تو کلاس  رو نام برد، و من هاج و واج فقط نگاه کردم.
با خودم گفتم چطور ممکنه؟!
فلانی و فلانی که....
و فهمیدم که این دیو شکارچی خوبیه و فقط من نیستم که باهاش درگیرم.
از این چیزا که بگذریم به اون همکلاسیم که ۲ساله مبتلا شده بود کانون رو معرفی کردم.
الان شما جای من باشین،هویتتون رو تو کانون براش فاش می کنین؟

[یاقوت]

همکلاسیام یه گروهی زدند تو شاد و ایجاد کننده ی گروه من رو  ادمین کرده.
هر از گاهی بچه ها یه سری حرفای نامربوط می زنن که پاکشون باید کنم
امروز یکی از بچه ها یه تصویر بدی فرستاد گروه.
منم خواستم پاکش کنم ولی دیدم بچه ها دارن در مورد یه موضوعی تو گروه با هم حرف می زنن اونم اینکه من چند روزه پاکم و... .
من هم خودم رو زدم به نفهمی و پرسیدم که یعنی چی و ...
اونا هم انگار که من رو چی فرص کرده باشن یه چیزایی نوشتند تو گروه
به پی وی یکی از بچه هایی که اون حرف رو زده بود رفتم و اون هم گفت که ۲سال هست خود ارضایی میکنه
منم باهاش صحبت کردم.
برگشت چیزی گفت که موندم،
تک تک اونایی رو که خ.ا می کنند تو کلاس  رو نام برد، و من هاج و واج فقط نگاه کردم.
با خودم گفتم چطور ممکنه؟!
فلانی و فلانی که....
و فهمیدم که این دیو شکارچی خوبیه و فقط من نیستم که باهاش درگیرم.
از این چیزا که بگذریم به اون همکلاسیم که ۲ساله مبتلا شده بود کانون رو معرفی کردم.
الان شما جای من باشین،هویتتون رو تو کانون براش فاش می کنین؟

هنوزم تعجب میکنم از اینکه پسرها چطوری میتونن در این مورد بحث کنند و ب همدیگه بگن ک درگیرن : ) 
تو دخترها یعنی کسی بمیره هم نمیگه و واقعا این مشکله و همینم باعث شده تعداد دخترهای کانون کم باشه.
من بودم فاش نمیکردم . ب نظر من ی مدت ناشناس بمونین و نگاه کنین ک اوضاع چطوره. کلا من طرفدار این نیستم ک تو واقعیت معلوم کنیم ک درگیریم و ب نظرم خیلی ترسناکه .