1389 آذر 20، 14:20
ویرایش شده
سلام
سير روحى
در معاصى شد همه عمرت تباه
قامتت خم گشته از بار گناه
موى تو در روسياهى شد سفيد
يعنى از ره قاصد مرگت رسيد
در سير از نفس خويش ، براى خود رحمت خواستم و گفتم : اى نفس ! آنقدر كه به ديگران رحم مى كنى بر خود رحم كن ؛ مجهز شو و به داد خويش برس كه در آستانه كوچ و رحيلى مى كنى . پيش از آنكه مرگ تو را بربايد و در چنگ قهار مقتدر گرفتار آيى ، فرصت ها را درياب و آن را غنيمت شمار. آنگاه او را به زبان هر پيامبر و امامى موعظه كردم و به زبان حال گفتم و آنقدر گفتم كه اندك تنبهى برايش حاصل شد و تذكر اندكى دست داد؛ به اندازه اى كه اراده اى نه محكم و استوار، در پى داشت ؛ چنان كه نزديك بود از تقرب به پروردگار، كه تنها سبب نجات انسانى است ، ماءيوس گردد، اما سرانجام حالتى از اميد پديد آمد كه موجب سكون و اطمينان شد كه تفصيل آن چنين است :
حالت نخست : ايمان موجب و معيار حصول نجات است .
آرى ، به ايمان كه مدار قبول اعمال و شرط تحصيل نجات از اهوال و خطرات است ، نظر افكندم ؛ متاءسفانه از نشانه هاى آن ، چه ناقص و چه كامل اثرى نديدم ، حتى از ضعيف ترين درجات ايمان و عالى ترين آن در قلب و اعضاى خويش چيزى نيافتم كه بتواند مانع از جاودانگى در آتش باشد. بعد از مدت طولانى ، به اخلاق پسنديده نظر كردم ؛ شگفتا كه رذايل و خلاف اخلاق پسنديده را در خويش يافتم . اعمال صالح و طاعات و واجبات را مورد دقت قرار دادم ؛ ديدم كه صحت پذيرش آن شرايطى كه من حتى يك بار هم توفيق كسب آن را نداشته ام . در اينجا بود كه خوف بر من چيره شد و به سر حد قنوط و ياءس نزديك شدم ؛ اما:
حالت دوم : ولايت اهل كشتى نجات است .
در همان حال كه خوف و ياءس بر من چيره شده بود امعان نظر كردم و وسايل سفر به سوى حق را مورد دقت قرار داده ؛ ديدم كه اولا من از امت نبى امى صلوات الله عليه و بخصوص از شيعيان على و از مواليان اهل بيت عليهم السلام مى باشم ؛ آنان كه راه مستقيم و صراط قويم و استوار و دژ محكم و ريسمان مستحكم الله و كشتى نجاتند، كه هر كس در آن كشتى نشيند حتما نجات يابد. در اين حال ، حالت رجاء بر من عارض گرديد و چراغ اميدى در دلم بر افروخت .
حالت سوم : محبت اهل بيت عليهم صلوات الله نشانه هايى دارد.
پس دريافتم كه وارد شدن در امت نبى اسلام صلى الله عليه وآله ، نياز به اقتدا به آن حضرت و پيروى عملى از او دارد.
و ديدم كه شيعه راستين على بودن نياز به پيروى از آن بزرگوار، در اعمال و اوصاف دارد و شخصى كه محب اهل بيت عليهم السلام است ، بايد يكى از نشانه هاى محبت و ولايت در او محقق شده باشد؛ در حالى كه من هيچ يك از آن نشانه ها را در وجود خود نمى يابم . در اين هنگام بود كه مضطرب شده و خوف بر من چيره گشت ؛ اما:
ادامه رو از کتاب زیتون ترجمه دکتر خلیل الله فاضلی بخونید. کتاب زیتون ترجمه کتاب خصائص الحسین نوشته شیخ جعفر شوشتری به زبان عربی است.
در پناه خدا !
وَ احـــفَــظـنِــی بِــرَحـــمَـــتِـــکَ یــا الله