1393 بهمن 14، 16:32
ویرایش شده
از محبت دیشب پدر نگوییم
درحضور کسی که پدرش در آغوش خاک آرمیده است...
یاد بگیریم...
گر به وصال عشقمان رسیدیم، میان انبوه جمعیت
کمی دستانش را آهسته تر بفشاریم،
شاید امروز صبح کسی در فراق عشقش چشم گشوده باشد..
یاد بگیریم...
اگر روزی از خنده ی فرزندمان به وجد آمدیم،
شکرش را در تنهاییمان به جا آوریم نه وصف خنده اش را درجمع...
شاید کسی در حسرتش روز میگذراند...
یاد بگیریم...
آهسته تر بخندیم،
شاید کسی غمی پنهان دارد که فقط خدا میداند...
درد ما انسان ها اینه که از درد هم خبر نداریم و در خودخواهی ها و منیت هامون غرقیم ...
خداجونم دلم درد زیاد داره خوبش کن
[img=0x0]http://www.ehda.ir/StaticPages/Pictures/468X60-1.gif[/img]
تنها با شهرت نیست که میتوان جاودانه شد ... این است راز جاودانگی...
اينک خسته تر از پروانه ، سالهاست گرد روياهاي سرخ باغچه خويش پر مي زنم و هنوز غربت تلخ هميشه را مزه مزه مي کنم . من خسته ام و حاجتي به تائيد هيچ پروانه اي نيست ...
خسته ام و به انتظار فردایی که شاید هرگز نباشد و نیاید نشسته ام .
غمگین و تنها ...
از غم نفس هایی که به شماره افتاده است و چهرهء مادری که خسته است ... و کودک اش را می بیند که هر چند دیگر کوچک نیست اما ناتوان تر از دیروز های دور در گوشه ای افتاده است و نفس های آخر را می کشد.
و آیا به راستی تو با خود می اندیشی کسی پیدا می شود که مرهم دردهای من باشد؟
که خدا را بداند و درد را بشناسد؟
که رفتنی ست و خواهان ماندن است؟
بیا ما هم جاودانه شویم . ما می توانیم
به اینجا سر بزن : اهدای زندگی