1394 خرداد 24، 8:39
ولی خداییش دیشب حال بابابزرگ کانون از شما بدتر بود
بابا بزرگ نامردی اینکه یکی هشت سال تو یه کار پر رآمد باشه
اما هنوز هیچی نداشته باشه
البته به جز تجربه
دیر میشه
به پیشنهادی که اومد برس
(1394 خرداد 24، 15:53)رها1361 نوشته است: سلام به همه دوستان
آقای علی رضا 68 حالتون رو کاملا درک میکنم، چون این شرایط دقیقا بار ها و بارها برای خود من اتفاق افتاده، فک نکن فقط در مورد پسر ها اتفاق میافته، متاسفانه تو جامعه ما ظاهر بینی اپیدمی شده و قابل تامل هست! در مورد خودم بگم خدا میدونه تو چند سال اخیر تو خواستگاری اولیه که از طرف خود پسر یا خانواده پسر ازم صورت گرفته سوال های اولیه اینا بوده :پدرت چه کاره است؟ چند تا بچه هستید؟ و کجا زندگی میکنید؟ به قرآن هیچ کس نپرسید که خودت کی هستی چه کار میکنی برای آینده ات چه تصمیمی داری و... منم که نه بابای پول داری دارم که بتونم باهاش پز بدم نه خونه آنچنانی توی بالاشهر داریم!! درسته خودم الان سرکار هستم و درآمدم هم عالیه ولی مردم الان نگاه میکنن ببینن از این زن گرفتن یا دختر شوهر دادن چی عایدشون میشه،!!!
من الان دیگه مدتهاست قید ازدواج رو زدم و کلا برای خودم زندگی میکنم
آن شاالله موفق باشید
ببخشید پر حرفی کردم واقعا درد دل منم بود
(1394 خرداد 25، 9:57)vojdan bidar نوشته است: اینو برای آقای تواب می نویسم :
مدت زیادی بود که در طول روز یه کار مثبت انجام نداده بودم ، احساس پوچی و بی هدفی ، روزمرگی ، هیچ کار مثبتی انجام نداده بودم ، هیچ فکری جز ... به ذهنم نمیومد و هیچ اراده ای برام نمونده بود ، پنج روز پیش یه کاغذ برداشتم یه لیست از یه سری کارا که باید انجام بشه نوشتم ، نه به این منظور که برم انجام بدم ولی نوشتم ، اون لیست رو گذاشتم لیست برنامه های مورد نظر، اراده و حال و حوصله انجام دادن کارهایی که نوشته بودم هم نداشتم.
یه کاغذ دیگه هم برداشتم نوشتم کارهای انجام شده امروز :
روز اول از 24 ساعت فقط نیم ساعت کار مفید ( زبان خوندم ) ، دست و دلم سراغ کار نمی رفت. اون کاغذ رو گذاشتم زیر برنامه مورد نظر
برای روز دوم یه کاغذ دیگه برداشتم تاریخ اونروز رو زدم ، ..... برای روز دوم شد 1 ساعت کار مفید
روز سوم شد 2 ساعت
تا امروز هم حدودا شده روزی 4 ساعت کار مفید . سعی کردم روزی اگه شده یک ربع بیشتر کار مثبت انجام بدم. حتی از کارهایی که خیلی وقت بود میترسیدم سراغشون برم در حد فقط 10 دقیقه انجام دادم.
خودمو با کسی مقایسه نکردم ، که من هیچکار مثبتی نمیکنم در برابر اون ، خودمو حتی با گذشته خودمم مقایسه نکردم که چرا مثل قبل نیستم.
فقط هر روز که گذشت آخر روز نگاه کردم دیدم نسبت به روز قبل بهتر شده ، و گفتم برای فردا انشالله کمی بیشتر.
چون انگیزه معنوی هم نداشتم و حال روحیم هم خیلی بد بود ، از ماه رمضون پارسال هم چند روز روزه قضا داشتم روز اول و دوم و سوم رو هم روزه گرفتم ، هنوز یک هفته نشده ولی روحیه من نسبت به یک هفته پیش اصلا از زمین تا آسمون فرق کرده.
امیدوارم بتونی شما هم استفاده کنی . التماس دعا
راستی هر وقت دلت شکست خدا را بخان ، ان الله فی قلوب المنکسرة ( همانا خداوند در دل های شکسته است)
(1394 خرداد 25، 11:54)Tavvab نوشته است:(1394 خرداد 25، 9:57)vojdan bidar نوشته است: اینو برای آقای تواب می نویسم :
مدت زیادی بود که در طول روز یه کار مثبت انجام نداده بودم ، احساس پوچی و بی هدفی ، روزمرگی ، هیچ کار مثبتی انجام نداده بودم ، هیچ فکری جز ... به ذهنم نمیومد و هیچ اراده ای برام نمونده بود ، پنج روز پیش یه کاغذ برداشتم یه لیست از یه سری کارا که باید انجام بشه نوشتم ، نه به این منظور که برم انجام بدم ولی نوشتم ، اون لیست رو گذاشتم لیست برنامه های مورد نظر، اراده و حال و حوصله انجام دادن کارهایی که نوشته بودم هم نداشتم.
یه کاغذ دیگه هم برداشتم نوشتم کارهای انجام شده امروز :
روز اول از 24 ساعت فقط نیم ساعت کار مفید ( زبان خوندم ) ، دست و دلم سراغ کار نمی رفت. اون کاغذ رو گذاشتم زیر برنامه مورد نظر
برای روز دوم یه کاغذ دیگه برداشتم تاریخ اونروز رو زدم ، ..... برای روز دوم شد 1 ساعت کار مفید
روز سوم شد 2 ساعت
تا امروز هم حدودا شده روزی 4 ساعت کار مفید . سعی کردم روزی اگه شده یک ربع بیشتر کار مثبت انجام بدم. حتی از کارهایی که خیلی وقت بود میترسیدم سراغشون برم در حد فقط 10 دقیقه انجام دادم.
خودمو با کسی مقایسه نکردم ، که من هیچکار مثبتی نمیکنم در برابر اون ، خودمو حتی با گذشته خودمم مقایسه نکردم که چرا مثل قبل نیستم.
فقط هر روز که گذشت آخر روز نگاه کردم دیدم نسبت به روز قبل بهتر شده ، و گفتم برای فردا انشالله کمی بیشتر.
چون انگیزه معنوی هم نداشتم و حال روحیم هم خیلی بد بود ، از ماه رمضون پارسال هم چند روز روزه قضا داشتم روز اول و دوم و سوم رو هم روزه گرفتم ، هنوز یک هفته نشده ولی روحیه من نسبت به یک هفته پیش اصلا از زمین تا آسمون فرق کرده.
امیدوارم بتونی شما هم استفاده کنی . التماس دعا
راستی هر وقت دلت شکست خدا را بخان ، ان الله فی قلوب المنکسرة ( همانا خداوند در دل های شکسته است)
سلام
سپاسگزارم رفیق
سعی می کنم منم بتونم روش شما رو کاربردی کنم برای خودم