امتیاز موضوع:
  • 24 رأی - میانگین امتیازات: 4.08
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

درد دل های شما

یه زمانی چقدر از خ.ا واسه خودم غول ساخته بودم  65 با کوچیک ترین شکستی میرفتم سمت خ.ا  Hanghead زمان برد تا بفهمم و تجربه پیدا کنم مشکل چیه و چه معضلاتی دارم و باید چیکار کنم واسه ترک البته نمی‌گم کاملا دیگه گذاشتمش کنار ولی دیگه معتادش نیستم ..... خلاصه که زمان می‌بره و همش میگذره تموم میشه می‌ره انقدر مشکلات بزرگتری هست توی زندگی که خ.ا شاید کوچیک ترینش باشه ولی خب همش میگذره تموم میشه میره و یه روزی میشنیم به الانمون می‌خندیم در حالی که داریم با مشکلات جدید تری دست و پنجه نرم میکنیم  128fs318181
نقل قولی از آقای مهدوی عزیز که برایم انگیزه ای بود برای بازگشت مجدد به کانون:

نقل قول: دلم خواست باهاتون به اشتراک بذارمش و اینو بگم که: رفقا پاکی خیلی ارزش داره. اونقدری که گاهی آدم تنها داراییش همین پاکیه. نه پول توی حساب بانکی، نه دوست و رفیق درجه یک، نه موفقیت خاص و افتخار بزرگ و نه خیلی چیزها، جز همین پاکی که بهش رسیده و حالا مجبوره چنگ بندازه بهش و محکم نگهش داره.

302
این روزها عجیب میگذره
انگار توی یه جنگ بزرگم 
با خودم...
از همه آدما فاصله گرفتم نمیدونم چطور یهو به سرم زد بیام اینجا 
اینجا واسم از همه جا امن تره فقط نمیخواستم جوابی بگیرم میخواستم یه جا بنویسم که حس امنیت داشته باشم
و این روزا سراسر استرس و اضطرابم
اینکه از همه جا موندم عذابم میده
اینکه هرکاری میکنم نمیتونم خودمو برسونم باعث کلافگیمه اینکه هروقت یه ذره نزدیک شدم بدون اراده خودم مجبور شدم دور بشم
ولی هنوز به روزی که همه چی درست میشه دل بستم
اینکه روزگار باهات سر جنگ نداره 
اینکه همه چی قرار نیست بد بشه
...
 چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد
من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک
Khansariha (2)
  
[تصویر:  img_20231015_112337_183_uvx.jpg]

آدمها فکر می کنند اگر یک بار دیگر متولد شوند، جور دیگری زندگی می کنند، شاد و خوشبخت و کم اشتباه خواهند بود ، فکر می کنند می توانند همه چیز را از نو بسازند، محکم و بی نقص ! اما حقیقت ندارد !

 اگر ما جسارت طور دیگری زندگی کردن را داشتیم
اگر قدرت تغییر کردن را داشتیم 
اگر آدمِ ساختن بودیم ،

از همین جای زندگیمان به بعد را
مى ساختيم !


آنتوان دوسنت اگزوپری

=)
 سپاس شده توسط
خب 
اشتباه کردم
آره نباید به خیلی ها بها میدادم تقصیر قلب مهربون خودم بود
الان دیگه تقریبا تنهام
عیبی نداره از این جهت شانس نیاوردم هر کی بهم رسید سریع سوارم شد
از خیلی ها نا امید شدم 
چرا اینقدر تنهایی زیاد شده
سرگشته چو پرگار همه عمر دویدیم
 آخر به همان نقطه که بودیم رسیدیم !
در مسابقه دو دنیا کسی که اول میشه برنده نیست
اونی برندست که وایسه 
اطرافش رو ببینه 
داشته هاش 
خانواده 
مادر
 سپاس شده توسط
آنقدر این دل ما درد دارد که تو گویی درد دل ندارد . 
درد بیرحم بس نیست ؟

... 




.. 





.
            دیوانه تر از خویش کسی می‌جستم

دستم بگرفتند و به دستم دادند..
.
نا امیدی عمیقی رو درک میکنم که تا حالا نکردم
و نا امیدی عمیقی داره منو درک میکنه که تاحالا نکرده


لعنت به این درَک
            دیوانه تر از خویش کسی می‌جستم

دستم بگرفتند و به دستم دادند..
.
(1402 ارديبهشت 18، 22:45)مهرخدا نوشته است: ....... 
این روزا شدیدا به حضور خدا پیشم نیازمندم و امیدوارم مث همیشه هوامو داشته باشه و پسم نزنه که هیچوقت چنین چیزی ازش ندیدم

و شاید شدیدتر از قبل... 
نمیدونم اون همه ایمانم، اعتمادم چی شد که نشد بشه... 
هنوز میدونم و ته دلم باور داره که هیچوقت خدا برام بد نخواسته و اگر بد شده تقصیر خودمه... 
 میدونم اگر خدا دیشب در کنارم نبود، بخاطر کم اوردنام اتفاقی رخ میداد که طلوع امروز رو نبینم... 
ولی هنوز هستم... 
سرشار از درد... 
سرشار از غم... 
سرشار از خستگی... 
سرشار از کم آوردن... 
شاید اگر سرشار از اینها نبودم، زنده هم نبودم... 
زندگی همه چیزش درهمه و نمیتونم خوباشو فقط جمع کنم برای خودم....
کورسوی امیدی هم که وجود داره امیدارم از دست ندمش
که جز اون دیگه چیزی برام نمونده...
[تصویر:  Untitled_2.png]
 سپاس شده توسط
.
امروز ی دختر خانمی و دیدم ، متقاضی دریافت کمک های دولتی بود . بومی نبود . از شرق ایران بود . من ب شرق ایران میگم اون سر دنیا چون دوره . کار اون دختر خانم و اولش انجام ندادم چون باید غیر قانونی ی چیزهایی و رد میکردم . 
ی دختر خانم متولد ۸۱ ک دوتا بچه داشت ، یکی ۵ ساله و دومی ۲ ساله ... و سرپرست خانواده بود . همش میگفت آبحی ی کاری کن دیگه ... کارهاش و انجام دادم . ولی هنوزم صداش تو سرمه و دلم میسوزه . هم مادر بود. ، هم سرپرست بود ، هم غریب بود . زندگی خیلی سخته .. 
نمیتونم و نمیخوام دیگه مشکلات و سختی های زندگی هارو مقایسه کنم .. درسته ک سختی و مشکلات هرکسی در زندگیش بزرگ هست ، برای خودش بزرگ و سخت هست .

_______
[تصویر:  15400000.gif][تصویر:  photo_2023_11_22_22_13_47.jpg][تصویر:  15400000.gif]
[تصویر:  hs1h_unnamed_(15)-03_65p1.jpeg]

چند روز پیش اولین موی سفید سرمو دیدم
لحظه غریبی بود
احساس غم داشتم و همچنین عقب ماندگی از زندگی
بنظر میرسه که وقت چندانی برای جمع کردن زندگیم برام باقی نمانده 
یه نخ موی سفید ببین چیکار کرده باهام
موی سپیدو توی آینه دیدم 
اهی بلند از ته دل کشیدم 
تا زیر لب شکوه رو کردم آغاز
عقل هی ام زد که خودت رو نباز
رفته بودم تا مثل یک کبوتر
باز کنم تو آسمون بال و پر
دیدم که شوقی ندارم به پرواز
عقل هی ام زد که خودت رو نباز
رفتم که با شادی و سازش کنم
گل های گلدونو نوازش کنم
از دل بی حوصله غمگین شدم
تشنه دلداری و تسکین شدم
تا زیر لب شکوه رو کردم آغاز
عقل هی ام زد که خودت رو نباز

موی سپیدو توی آینه دیدم
 سپاس شده توسط
مگر ما حق نداریم گذشت نکنیم؟
چرا همیشه بخشش؟
من نخواهم گذشت از کسانی که باعث حال امروز من شده‌اند...
[تصویر:  HAZRAT_MAHDI_02.gif]
آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد Gol
شاید دعای مادرت زهرا بگیرد Gol
آقا بیا تا با ظهور چشمهایت Gol
این چشم های ما کمی تقوا بگیرد Gol

اعضا / برنامه ریزی روزانه / استوا

آجیل پاکی / کنترل ذهن و نگاه / قرار عاشقی
قرآن / دعای عهد / شبانه روزی
پیشگیری و مدیریت افکار آلوده
باشه بخندین
یادم میمونه ...
هزار دشمنم ار می‌کنند قصد هلاک

گرم تو دوستی از دشمنان ندارم باک


[تصویر:  woman-praying-free-bird-enjoying-nature-...00-256.jpg]
 سپاس شده توسط
خدایا 
تو چنین خوب چرایی ؟  53258zu2qvp1d9v
هزاران مرتبه شکر که انقدر حواست بهم هست  53258zu2qvp1d9v۸
 سپاس شده توسط
باشه...
گرچه سخته ولی بازم صبر میکنم

باشه...
از اون راه هم نمیرم ... 

از صبح تا حالا فقط دارم میگم باشه باشه باشه ...

اما یادت باشه، 
خودت گفتی همه چی درست میشه ...

بعداً نزنی زیرشا
هزار دشمنم ار می‌کنند قصد هلاک

گرم تو دوستی از دشمنان ندارم باک


[تصویر:  woman-praying-free-bird-enjoying-nature-...00-256.jpg]
 سپاس شده توسط


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 3 مهمان