1391 فروردين 31، 21:01
ویرایش شده
امده بودی مرهم باشی
برای زخم های پنجره ای که همیشه خدا کوبیده شده بود
درد شدی اما
و سنگ وار
زخمی بر زخم های پنجره افزودی
پنجره خسته از انبوه زخم ها
تکانی به خود داد
- اخرین تکان-
- اخرین تکان-
و در هم شکست
دلش برای همیشه فرو ریخت
دستی
چارچوب پنجره ی همیشه
چارچوب پنجره ی همیشه
کوبیده را به هم میکوبد
پنجره دلی ندارد
که زخمی جدید بردارد
*شقایق بهرامی