1391 ارديبهشت 4، 21:20
به نتیجه رسیدم که خودم باید سعی کنم
با کمک خدا
و کمک شما
ممنونم مرسی .
![[تصویر: 05_blue.png]](http://darse-emruz.persiangig.com/image/ktark/logo/Rahrovan_paki/05_blue.png){kind=logo}
به نتیجه رسیدم که خودم باید سعی کنم
با کمک خدا
و کمک شما
ممنونم مرسی .
1391 ارديبهشت 4، 22:34
پستی و بلندی داره زندگی مگه نه؟
آره
اما من واقعا امشب نمیدونم
بتونم از جام بلند شم یا نه؟
سرعت گیر این سری خیلی دیگه داره اذیت میکنه
خیلی بزرگتر از روح جسم یه مسافر کوچیکه
خدا
داری باهام چیکار میکنی؟
من راضیم به رضات
به
هرچی تو میگی
هر چی تو میخوای
دادی
مال خودته
بگیریم
مال خودته
اما
مامانم داره خیلی درد میکشه
خیلی
مگه قرار نشد سرطان بره پی کارش
حالا دوباره!!!!
یه قسمت دیگه از بدن نازنینش
وای نه
نه
نه
نمیخوام
تو بهم قول دادی
من قول دادم دختر خوبی بشم
خداجونم
مگه نبودم؟
خدا دیگه تحمل ناراحتیشو ندارم
تحمل زجر کشیدنشو
خدایا
تا کی نقاب بزنمو بخندم
بگم مامانی من
هیچی نیست به خدا
نترسیا
اما خودم بترسم
خدا؟
جوابمو بدهه
من بازم هرچی تو بخوای حرفی ندارم
فقط...
بهم صبوری رو یاد بده
خواهش میکنم
ﺗﻮ ﺭﺍ نمی ﺩﺍﻧﻢ
ﺍﻣﺎ ﻣﻦ ﺩﻟﻢ ﺭﻭﺷﻦ ﺍﺳﺖ
ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﺗﻔﺎﻗﻬﺎی ﺧﻮﺏِ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﻣﺎﻧﺪﻩ
ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻡ روزهای ﺷﻴﺮﻳﻦ ﻧﻴﺎﻣﺪﻩ
ﺑﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪی ﻛﻪ یک ﺭﻭﺯ ﺑﺮ ﺩﻟﻤﺎﻥ می ﻧﺸﻴﻨﺪ
ﺑﻪ ﺍﺟﺎﺑﺖ ﺷﺪﻥ ﺩﻋﺎﻫﺎﻳﻤﺎﻥ
ﺑﻪ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩﻩ ﺷﺪﻥ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﻳﻤﺎﻥ
ﺑﻪ ﻣﺤﻮ ﺷﺪﻥ ﻏﻢ های ﺩﻳﺮﻳﻨﻪ ﻣﺎﻥ
ﻣﻦ ﺩﻟﻢ ﺭﻭﺷﻦ ﺍﺳﺖ
روزی ﺍﺯ ﺭﺍﻩ می ﺭﺳﺪ
ﻭ ﻣﺎ برای یک ﺭﻭﺯ ﻫﻢ ﻛﻪ ﺷﺪﻩ
آنچنان ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ زندگی ﻣﻴﻜﻨﻴﻢ
ﻣﻦ ﺩﻟﻢ ﺭﻭﺷﻦ است..
قرار عاشقی...
ﺍﻣﺎ ﻣﻦ ﺩﻟﻢ ﺭﻭﺷﻦ ﺍﺳﺖ
ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﺗﻔﺎﻗﻬﺎی ﺧﻮﺏِ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﻣﺎﻧﺪﻩ
ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻡ روزهای ﺷﻴﺮﻳﻦ ﻧﻴﺎﻣﺪﻩ
ﺑﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪی ﻛﻪ یک ﺭﻭﺯ ﺑﺮ ﺩﻟﻤﺎﻥ می ﻧﺸﻴﻨﺪ
ﺑﻪ ﺍﺟﺎﺑﺖ ﺷﺪﻥ ﺩﻋﺎﻫﺎﻳﻤﺎﻥ
ﺑﻪ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩﻩ ﺷﺪﻥ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﻳﻤﺎﻥ
ﺑﻪ ﻣﺤﻮ ﺷﺪﻥ ﻏﻢ های ﺩﻳﺮﻳﻨﻪ ﻣﺎﻥ
ﻣﻦ ﺩﻟﻢ ﺭﻭﺷﻦ ﺍﺳﺖ
روزی ﺍﺯ ﺭﺍﻩ می ﺭﺳﺪ
ﻭ ﻣﺎ برای یک ﺭﻭﺯ ﻫﻢ ﻛﻪ ﺷﺪﻩ
آنچنان ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ زندگی ﻣﻴﻜﻨﻴﻢ
ﻣﻦ ﺩﻟﻢ ﺭﻭﺷﻦ است..
قرار عاشقی...
1391 ارديبهشت 4، 22:44
چه خوب یادم هست
عبارتی که به ییلاق ذهن وارد شد:
وسیع باش،و تنها و سربه زیر و سخت.
![[تصویر: akmmowr4h0rrml1nl43w.png]](http://www.8pic.ir/images/akmmowr4h0rrml1nl43w.png)
عبارتی که به ییلاق ذهن وارد شد:
وسیع باش،و تنها و سربه زیر و سخت.
مشاعره که میکنین، ثابت کنین میتونین بنویسین،لطفاً حکایات سعدی رو بخونید،بعضی جمله ها زندگیه آدمو دگرگون میکنه،حوصلتون سر رفت داستانم بخونید،با ادبا و شعرا حال کنید و فالتون و بخونید،متنهای عشقولی بخونیدوبنویسین،با خدای خودتون عاشقانه حرف بزنید!
جملات و متونی که از دکتر شریعتی میذارین صرفا با ذکر منبع لطفا!
1391 ارديبهشت 4، 23:47
قطعا نمیتونم بفهمم که چه حسی داری .... ولی فقط در حد کلمه میتونم بگم "شرایط سختیه" ...
خدا همیشه مراقبمون هست حالا چه برسه به شرایط سخت .... امیدت به خدا باشه .... دعا کن .... دعا کن که ما هم همهگی خالصانه برای مادر عزیزت دعا می کنیم ...
.gif "Khansariha (8)")
"والله مع الصابرین"
خواهش می کنم امیدوار باش و صبور ...
در پناه حق
هیچی ...
1391 ارديبهشت 4، 23:53
مسافر کوچولوی عزیز
به قول سعید جان شرایط سختیه
من هر کار کردم نتونستم خودمو جای شما بذارم
تنها کاری که از دستم بر میاد دعاست
برای مامانتون دعا میکنم
این شب و روزا
به حق مادر معنویمون
شفا پیدا کنن
خودتون هم مواظب دل مهربونتون باشید
فقط و فقط و فقط نماز
1391 ارديبهشت 5، 0:28
هرچی اون خواسته همونه.درست میشه. حال مامانیتم زود زود خوب میشه.زود زود کنارته.. الان دستاشو محکم بگیر و مواظبش باش. خدا حتما داره نگات میکنه..
میدونم امیدت به خداست.ما همیشه واسه مامان گلت دعا میکنیم. خدا این همه دعارو بیجواب نمیزاره
خدا آن حس زیبائیست که در تاریکی صحرا
زمانی که هراس مرگ میدزدد سکوتت را
یکی آهسته می گوید
کنارت هستم ای تنها
و دل آرام می گیرد . . .
نشان 100 روزه
.........![[تصویر: medal.png]](http://www.ktark.com/images/medal.png)
.........
![[تصویر: 23e325e16617.png]](http://1.sceo.hostei.com/images/23e325e16617.png)
باز آ هر آنچه هستی باز آ .........
.........گر کافر وگبر وبت پرستی باز آ
این درگه ما درگه نومبدی نیست
صد بار اگر توبه شکستی باز آ
![[تصویر: nasimhayat.png]](http://www.ktark.com/nasimhayat.png)
1391 ارديبهشت 5، 5:46
ویرایش شده
سلام
مسافر كوچولو، ابجي صبورم نمي دونم چي بگم اخه مادر اونقدر عزيز هست
كه من وقتي جاي شما بهش فكر مي كنم گريم ميگيره ولي شما شايد كوچولو باشي ولي مطمئنم كوهي و استوار مي موني
فقط از خدا مي خوام كه هر چي خودش مصلحت مي دونه
واميدوارم به حق اين روزا مصلحت مادر شما شفا و بهبودي باشه
رو انجام بده
امين يا رب العالمين
مسافر كوچولو، ابجي صبورم نمي دونم چي بگم اخه مادر اونقدر عزيز هست
كه من وقتي جاي شما بهش فكر مي كنم گريم ميگيره ولي شما شايد كوچولو باشي ولي مطمئنم كوهي و استوار مي موني
فقط از خدا مي خوام كه هر چي خودش مصلحت مي دونه
واميدوارم به حق اين روزا مصلحت مادر شما شفا و بهبودي باشه
رو انجام بده
امين يا رب العالمين
ايستادگى كن تا روشن بمانى شمع هاى افتاده خاموش مى شوند.![[تصویر: shaeeban.png]](http://www.ktark.com/shaeeban.png)
1391 ارديبهشت 5، 10:00
مسافر جان..درک کردن حقیقی ممکن نیست..
حتی واسه کسی ک تجربه شو داره.. چون شرایط فرق میکنه!
اما همینقدر بگم ک ..توکل کن..
برای زیاد شدنش.. برای بهتر شدن حالت توسل هم بکن...
نگاه کن ب ائمه.. نگاه کن ب سختی ها و کاری ک کردن.. صبوری رو میتونی ببینی.. میتونی یاد بگیری..
این ایام اوج صبوری ائمه اس..خودتو تو دامن اونها رها کن..بخواه ازشون ک قوی و محکم باشی.. مثل خودشون..
مامانت ماهن..کم نمیارن.. تو هم همراهی کن..
ی تکه آهن برای جلا گرفتن و قیمتی شدن.. مجبوره ضربه های پتک و حرارت کوره رو تحمل کنه..
میخوای قیمتی بشی عزیزه دلم..
صمیمانه برا مامان آرزوی شفا دارم..
و برای خودت هم صبر زینبی..
یاعلی.
![[تصویر: 07c49977111e42a28fd6.jpg]](http://s6.picofile.com/file/8235153892/07c49977111e42a28fd6.jpg)
1391 ارديبهشت 5، 11:24
ویرایش شده
(1391 ارديبهشت 4، 19:44)g_h نوشته است: کیمیا جون اگهواقعا میخوای ترک کنی اگه واسه ترکت انگیزه داشته باشی میتونی کنترلش کنی. البته استرس تاثیر داره .
ولی خب نمیشه کاری کرد که هیچ موقعیت استرس زایی تو زندگی پیش نیاد.
اگه بتونی افکار بدو از ذهنت دور کنی حتی تو اون شرایط هم میتونی کنترل کنی.
واسه دور شدن افکار منتفی هم نباید از خودت انتظار داشته باشی.. فضاش اماده باشه ولی فکرت منحرف نشه..
تو شرایط عادی زندگیت که استرسی روت نیست سعی کن از چیزایی که فکرتو منحرف میکنه دوری کنی. از فیلم عکس سایتای ناجور و هر چیز دیگه ای که مطمئنا خودت بهتر میدونی..
بجاش خودتو با کارای مثبت سرگرم کنی.. برنامتو پر کنی. این جوری ذهنت واسه اون فکرای منفی یه جورایی جیگزین پیدا میکنهو عادت میکنه (اگه موقعیت انحراف براش ایجاد نکنی) منحرف نشه..
اینجوری حتی وقتی که استرس داری فکرت شاید آشفته بشه و لی تو این قضیه منرف نمیشه..
ولی اول اول انگیزتو از تکر کردنش مشخص کن.
حتما حتما موفقی. یادت باشه اگه این کار نشدنی بود این همههههههههههههههههههههههه از بچه ها به ترک کامل نمیرسیدن
.gif "Khansariha (46)")
کاملا با حرفاتون موافقم
اینکه آدم نمیتونه شرایطی رو تو زندگیش پیش بیاره که استرس نداشته باشه هیچ وقت
اما به نظر من ما آدما 2 جور استرس داریم...نوع مثبت و نوع منفی
بزار یه مثال بزنم
من میدونم فلان روز فلان ساعت یه امتحان دارم....این استرس خوبی به من وارد میکنه که شروع به حرکت کنم و با برنامه ریزی خودمو واسه امتحان آماده کنم
اما امکان داره این وسط هی بشینم با خودم فکر کنم من نمیرسم یه دور تموم کنم...حتما دوستام تا الان ترکوندن...ممکنه استاد سوالالی وحشتناکی بده....شاید از جزوه سوال نده از کتاب بده و.... این توهمات استرس بد و مخربی رو به آدم وارد میکنه.
مشکل پری جان همین بود که با فکر و خیال خودشو آزار میداد. منم قبلا اینجوری بودم
و این ترس مخرب باعث میشه به سمت کار خلاف کشیده بشه
پس خیلی مهمه ادم افکارشو کنترل کنه
در واقع مشکل خود من ( به نظرم اومد پری خانوم هم این مشکل رو داره) دیدن فیلم و عکس و...اینا نیس. بلکه یه جور نگرانیه...
من دارم سعی میکنم با سرگرم کردن خودم افکار منفی ام رو مهارش کنم.
بعدشم پری خانوم به نظر من بجای اینکه نگران شوهرتون باشید وخودتونو اذیت کنید، به این فکر کنید که ایشون به خاطر علاقه به شما و زندگی تون این همه سختی و دوری رو تحمل میکنه... روی خوب سکه رو ببین
یا عباس
1391 ارديبهشت 5، 12:33
ویرایش شده
ای که مایوس از همه سویی بسوی عشق رو کن
قبله دلهاست آنجا هر چه خواهی آرزو کن
طاقت بیار رفیق....داریم میرسیم
1391 ارديبهشت 5، 14:22
چرا بهش گیر میدی؟
میخوای چیو ثابت کنی؟
چی میخوای؟
خوب من اینم دیگه.
میخوای فریاد بزنم نمیتونم!!!
در سنگسار، آیینه ای را که میبرند
شاید شکسته خواسته از ابتدا خدا
1391 ارديبهشت 5، 14:31
همه می تونن اگه بخوان
شـــــــــــــــــــــــــــــــک نکنین
من موارد عجیبی تو این راه دیدم که الان چندین قدم از من جلوترند
آدمی بود که حتی یک ساعت هم نمی تونست دووم بیاره
و حتی دچار مشکل بود
بدون تحریک ارضا میشد
و خیلیییییییییییی عجیب بود
اون تونست ترک کنه!!!!!!!!!!!!!!!!!!
و شما مشکلتون چیه که فکر می کنید نمیشه
چرا فکر می کنید نمیشه؟
اگه دلیله این کارو می دونید
چرا حذفش نمی کنید؟
اگه دلیلشو نمی دونید چرا دنبالش نیستید؟
هدفتونو بشناسید
خیلییییییییییییییی بزرگه
خیلی ارزشمنده
خیلییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی بیشتر از اونی که فکرشو کنید
در قد و اندازه های هدفتون تلاش کنید
نه کم تر
اندازه اهمیتش زحمت بکشید
خسته بشید
تلاش کنید
دووم بیارید
مقاومت کنید
چرا کم میارید؟
چرا در جا میزنید؟
یه بار محکم و قاطع جلو نفستون وایسید
محکم وایسید که به خودتون ثابت شه که می تونید
باز مى گردم بسوى تو در چنين حال، بازگشتن كسى كه از كرده پيشين خود پشيمان است
و از آنچه بر او گرد آمده نگران است و از ورطه اى كه در آن افتاده از روى خلوص شرمسار است
و مى داند كه عفو از معصيت عظيم در نظر تو بزرگ نمى نمايد
و در گذشتن از گناه بزرگ بر تو دشوار نيست
و تحمل جرم هاى بيرون از حد بر تو گران نمى آيد
و محبوبترين بندگانت نزد تو كسى است كه سركشى بر تو را فرو گذارد
و از اصرار بر گناه، اجتناب كند، و طلب آمرزش را ادامه دهد
و من نزد تو بيزارى مى جويم از آنكه سركشى كنم
و به تو پناه مى برم از آنكه در گناه اصرار ورزم
و براى آنچه در آن كوتاهى كرده ام
از تو آمرزش مى طلبم
و براى هر عملى كه از انجامش فرو مانده ام از تو يارى مى جويم
صحیفه سجادیه
و از آنچه بر او گرد آمده نگران است و از ورطه اى كه در آن افتاده از روى خلوص شرمسار است
و مى داند كه عفو از معصيت عظيم در نظر تو بزرگ نمى نمايد
و در گذشتن از گناه بزرگ بر تو دشوار نيست
و تحمل جرم هاى بيرون از حد بر تو گران نمى آيد
و محبوبترين بندگانت نزد تو كسى است كه سركشى بر تو را فرو گذارد
و از اصرار بر گناه، اجتناب كند، و طلب آمرزش را ادامه دهد
و من نزد تو بيزارى مى جويم از آنكه سركشى كنم
و به تو پناه مى برم از آنكه در گناه اصرار ورزم
و براى آنچه در آن كوتاهى كرده ام
از تو آمرزش مى طلبم
و براى هر عملى كه از انجامش فرو مانده ام از تو يارى مى جويم
صحیفه سجادیه
1391 ارديبهشت 5، 17:51
نمیدونم میشه بهش گفت درد دل یا نه.
من میگم شما ها راهنمایی کنید دیگه.
من اعتیادم به خود ارضایی رو از دست دادم. نه اینکه ترک کرده باشم. مثلا میگم 2 3 ماه یه بار شاید شایدم کمتر. شایدم تو یه هفته چند بار!!!
واسه خودم هم این کافیه. همینکه ذهنم درگیرش نیست کلی راضیم!
حالا سوالی که نمیتونم بهش پاسخ بدم اینه که ترک گناه با توبه فرق داره یا نه؟
منظور اینه مثلا منی که 2 3 ماه یبار یا شاید اگه سرم شلوغ بشه اصلا یادم بره که ... کنم میتونم بگم ترک کردم؟ یا میتونم بگم توبه کردم؟
یع چیز بگم غذاب وجدان هم ندارم بابتش. حالا نمیدونم چرا؟!؟!؟!؟!؟!
به نظرتون من حالم خوبه؟؟
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد
هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد
1391 ارديبهشت 5، 17:58
ویرایش شده
(1391 ارديبهشت 5، 17:51)ققنوس نوشته است: سلام
نمیدونم میشه بهش گفت درد دل یا نه.
من میگم شما ها راهنمایی کنید دیگه.
من اعتیادم به خود ارضایی رو از دست دادم. نه اینکه ترک کرده باشم. مثلا میگم 2 3 ماه یه بار شاید شایدم کمتر. شایدم تو یه هفته چند بار!!!
واسه خودم هم این کافیه. همینکه ذهنم درگیرش نیست کلی راضیم!
حالا سوالی که نمیتونم بهش پاسخ بدم اینه که ترک گناه با توبه فرق داره یا نه؟
منظور اینه مثلا منی که 2 3 ماه یبار یا شاید اگه سرم شلوغ بشه اصلا یادم بره که ... کنم میتونم بگم ترک کردم؟ یا میتونم بگم توبه کردم؟
یع چیز بگم غذاب وجدان هم ندارم بابتش. حالا نمیدونم چرا؟!؟!؟!؟!؟!
به نظرتون من حالم خوبه؟؟
سلام
به نظر من شما اعتیاد ندارید
و این کار رو ترک کردید
ولی توبه نکردید
توبه واقعی یعنی پشیمانی از گناه و عدم بازگشت به گناه و تلاش برای جبرانش
و دلیله اینکه عذاب وجدان ندارید اینه که این کار براتون عادی شده!!
یعنی دیگه بد بودنشو اونطور که باید حس نمی کنید!!
این خیلی بده که گناه برامون عادی بشه!!
شما حالتون خوبه
ولی می تونه بهتر هم بشه!!
می تونه عالی تر هم بشه
بعد متعالی تر هم بشه!!!!!!!!
باز مى گردم بسوى تو در چنين حال، بازگشتن كسى كه از كرده پيشين خود پشيمان است
و از آنچه بر او گرد آمده نگران است و از ورطه اى كه در آن افتاده از روى خلوص شرمسار است
و مى داند كه عفو از معصيت عظيم در نظر تو بزرگ نمى نمايد
و در گذشتن از گناه بزرگ بر تو دشوار نيست
و تحمل جرم هاى بيرون از حد بر تو گران نمى آيد
و محبوبترين بندگانت نزد تو كسى است كه سركشى بر تو را فرو گذارد
و از اصرار بر گناه، اجتناب كند، و طلب آمرزش را ادامه دهد
و من نزد تو بيزارى مى جويم از آنكه سركشى كنم
و به تو پناه مى برم از آنكه در گناه اصرار ورزم
و براى آنچه در آن كوتاهى كرده ام
از تو آمرزش مى طلبم
و براى هر عملى كه از انجامش فرو مانده ام از تو يارى مى جويم
صحیفه سجادیه
و از آنچه بر او گرد آمده نگران است و از ورطه اى كه در آن افتاده از روى خلوص شرمسار است
و مى داند كه عفو از معصيت عظيم در نظر تو بزرگ نمى نمايد
و در گذشتن از گناه بزرگ بر تو دشوار نيست
و تحمل جرم هاى بيرون از حد بر تو گران نمى آيد
و محبوبترين بندگانت نزد تو كسى است كه سركشى بر تو را فرو گذارد
و از اصرار بر گناه، اجتناب كند، و طلب آمرزش را ادامه دهد
و من نزد تو بيزارى مى جويم از آنكه سركشى كنم
و به تو پناه مى برم از آنكه در گناه اصرار ورزم
و براى آنچه در آن كوتاهى كرده ام
از تو آمرزش مى طلبم
و براى هر عملى كه از انجامش فرو مانده ام از تو يارى مى جويم
صحیفه سجادیه
1391 ارديبهشت 5، 18:22
(1391 ارديبهشت 5، 17:15)اهورا نوشته است: سلام نمیدونم چی شد؟ چرا؟ بدشانسی بود؟ من گرفتار خودارضایی نبودم. اما خسته بودم. چرا ؟ چوم وقتی که راهنمایی افتادم تو کلاسمون چند تا بچه خلاف بودند که کل کلاس خراب کردن و می شه گفت که من از همون ماه اول دوم راهنمایی یک اخراجی بودم. چون از این مسایل سر در نمی اوردم یا بعدا نخواستم وارد شم. مشغول درسم بودم. من با یکی دیگه مثل خودم. شاید حرف من و نفهمید ولی باور کنید که از اول راهنمایی تا سوم دبیرستان فقط یک دوست داشتن چقدر سخته. ام منم لغزیدم. یادم نمیره ترم اول شب امتحان عربی(البته ضمینه برانگیختن شهوت را یکی از همین دوستان در زنگ ریاضی قبل از تععطیلات دی با دیدن فیلم پور.. مهیا کرد.) بیشتر از روی کنجکاوی و واقعا ناخواسته و از روی عدم اگاهی تو تختم این کار را کردم.(واقعا نمی خواستم تا اخرش برم ولی ...) کم کم شروع شد . هر بار با عذاب وژدانی وحشتناک. از درس دور شدم. تند خو شدم. اما می تونم بگم که تو اسفند فقط 1 بار(مطمعنم) و تو عید خود... نکردم . ام بعد از عید عصیان کردم. و طی 3 هفته 4 بار این کارو کردم. واقعا وحشتناک بود . داشتم خودم نفرین می کردم که یادم اومد بعد از بار دوم سوم که این کارو کردم تو اسفند اینجا اکانت باز کردم. و برای کمک به شما روی اوردم. امیدوارم که از این گستاخ تر نشم.
ببخشید خیلی دلم پر بود و پر حرفی کردم.
برکت باشد
سلام همسفر
مهم نیست که قبلا چی پیش اومده و چی مارو به اینجا کشونده
مهم نیست حتی یه ثانیه پیش چه کار کردیم
مهم اینه که یه ثانیه بعد رو و آینده رو اونطور که دوست داریم بسازیم
کمی فکر کنید با خودتون
ببینید که از کل عمرتون (بطور متوسط برای یه آدم عادی)شاید الان در نیمه اون قرار داشته باشید
پس هنوز کلی زمان باقیه برای بهتر شدن
برای ایده آل شدن
فرصتو از دست ندیم
و غم گذشته رو نخوریم
خدا بزرگه
قوی و مصمم باشید
انشالله همه موانع برطرف میشه
باز مى گردم بسوى تو در چنين حال، بازگشتن كسى كه از كرده پيشين خود پشيمان است
و از آنچه بر او گرد آمده نگران است و از ورطه اى كه در آن افتاده از روى خلوص شرمسار است
و مى داند كه عفو از معصيت عظيم در نظر تو بزرگ نمى نمايد
و در گذشتن از گناه بزرگ بر تو دشوار نيست
و تحمل جرم هاى بيرون از حد بر تو گران نمى آيد
و محبوبترين بندگانت نزد تو كسى است كه سركشى بر تو را فرو گذارد
و از اصرار بر گناه، اجتناب كند، و طلب آمرزش را ادامه دهد
و من نزد تو بيزارى مى جويم از آنكه سركشى كنم
و به تو پناه مى برم از آنكه در گناه اصرار ورزم
و براى آنچه در آن كوتاهى كرده ام
از تو آمرزش مى طلبم
و براى هر عملى كه از انجامش فرو مانده ام از تو يارى مى جويم
صحیفه سجادیه
و از آنچه بر او گرد آمده نگران است و از ورطه اى كه در آن افتاده از روى خلوص شرمسار است
و مى داند كه عفو از معصيت عظيم در نظر تو بزرگ نمى نمايد
و در گذشتن از گناه بزرگ بر تو دشوار نيست
و تحمل جرم هاى بيرون از حد بر تو گران نمى آيد
و محبوبترين بندگانت نزد تو كسى است كه سركشى بر تو را فرو گذارد
و از اصرار بر گناه، اجتناب كند، و طلب آمرزش را ادامه دهد
و من نزد تو بيزارى مى جويم از آنكه سركشى كنم
و به تو پناه مى برم از آنكه در گناه اصرار ورزم
و براى آنچه در آن كوتاهى كرده ام
از تو آمرزش مى طلبم
و براى هر عملى كه از انجامش فرو مانده ام از تو يارى مى جويم
صحیفه سجادیه