امتیاز موضوع:
  • 24 رأی - میانگین امتیازات: 4.08
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

درد دل های شما

منم مثل شما شدم آقا خوش حال
انگاری وصف حال منو نوشتید


خدا بیامرزدشون همای رحمت خان
سعی کنید واقعا سال خوبی باشه

[تصویر:  nasimhayat.png]
اهورا جان
از صمیم قلب برات صبر و بردباری آرزو دارم
خدا رحمتشون کنه




طاقت بیار رفیق....داریم میرسیم
من هميشه فكر ميكردم، فقط من اينجورى هستم و از اين بيمارى رنج ميبرم، اما اينجا كه اومدم ديدم، اه چقدر انسانها مثل من زيادن، حالم از ديروز تا حالا خيلى بهتره،فقط يه كم مشكل همت دارم يعنى پشتكار صفر، هميشه كارهايى كه دارم رو ميگم بعد انجام ميدم،اما اشكال نداره كم كم درستش ميكنم، به هرحال تعقير درد داره
[تصویر:  05_blue.png]
سلام
اين ديدن آدمهايي ك مشكل شما رو دارن خداي نكرده باعث نشه ك بگين اووووه اين همه آدم خو منم يكي مثه اونا ها!!Kool

بايد بگين اووه اين همه آدم خواستن تمامش كنن و خيلي هاشون تونستن.. پس منم ميتونم!cheshmak

ان شاء الله تلاش و جديدت دوستاتونو ميبينين و الگو ميگيرين و درست ميشه اين كم كاري..1
فقط شرطش اينه ك جدي باشين و مطمئن از درستي راه پيش رو..1

صميمانه براتون آرزوي موفقيت ميكنم..
ياعلي.53
[تصویر:  07c49977111e42a28fd6.jpg]

دوستان من یه فکری همیشه میاد تو ذهنم،وقتی تو یک جمعی میرم که نمیشناسم کسی رو،مثلاً تو یه کافی شاپ اگر برم بعد چند نفر دارند شوخی میکنند و میخندند من فکر میکنم همه دارن منو مسخره میکنند،همه دارن درمورد من صحبت میکنند،برای همین خیلی وقتها از انجام دادن کارهایی که دارم میترسم،ایا کسی تجربه اینطور افکارو داره؟ 
[تصویر:  05_blue.png]
دوستان،واقعاً این بیماری خیلی عمیق و پیچیده است،چند دقیقه پیش می خواستم حالتم رو انتخاب کنم،داشتم گزینه ها رو نگاه میکردم که رسیدم به گزینه Horny با دیدنش وسوسه شدم یه کم البته درجا فهمیدم که بیماری بهش بها ندادم،با یک کلمه وسوسه شدم 13،اما خدا رو سپاس که وسوسه رو از افکارم دور کردم111
[تصویر:  05_blue.png]
سلام آقای Sam
من هم این تجربه رو داشتم. مثلاً وقتی توی خیابون راه می رفتم فکر می کردم همه دارند منو نگاه می کنند. این به خاطر اهمیت دادن زیاد به تصوریه که دیگران از ما دارند.
وقتی این حسها میاد سراغت، سعی کن به تصوری که دیگران از تو دارند اهمیت ندی. اینطوری کم کم مسئله رفع میشه.
خدايا من در كلبه ي فقيرانه ي خود چيزي دارم كه تو در عرش كبريايي خودنداري من همچون تويي دارم تو همچون خود نداريهمچون خود نداري
[تصویر:  05_blue.png]
یه اتفاقی برای من افتاده
دیگه کانونو جایی برا ترک نمیبینم
بیشتر هر وقت دلم میگیره میام بدبختیامو تایپ میکنم
الان 60 خط تایپ کردم و پاک کردم
ببخیال.
فقط آنان که هم آیین یاسند
حسین و کربلا را می شناسند . . .
(1392 فروردين 20، 23:00)hf.zahra نوشته است:
(1392 فروردين 20، 22:52)خوشحال نوشته است: یه اتفاقی برای من افتاده
دیگه کانونو جایی برا ترک نمیبینم
بیشتر هر وقت دلم میگیره میام بدبختیامو تایپ میکنم
الان 60 خط تایپ کردم و پاک کردم
ببخیال.
سلام
همینم خوبهKhansariha (18)

یادمه یه زمانی که غمگین بودم میرفتم آروم یه گوشه نسیم حیات مینشستم و فقط به بچه ها نگاه میکردم
داشتن یه پناهگاه برای روزهای سخت خیلی خوبه

خلاصه اینکه اگه حسش بود و کمکی میکرد دوباره بنویسین
میخونیم
اگه کاری از دستمون بر نیاد هم، حداقل میدونین بقیه کنارتونن و به حرف هاتون گوش میدن.تازه دل خودتون هم به لطف خدا کمی آروم میگیره.
منم همینجوریم، اصن به نظرم کانون همینه
من که وقتی اینجا مینویسم واقعا آروم میشم نمیدونم چرا 17
  یک بار برای همیشه ترک خواهم کرد  
بوشهر لرزيد،

اميدي نا اميد شد، 

خانه اي بي پدر شد، 

بوشهر، زخم تنت دلم را خون كرده، گريه مردمانت قلبم را به درد آورده،

چگونه سر به بالين نهم در حاليكه تو درد داري، غصه داري،‌غم داري،


خدايا پناهمان باش در اين بي پناهي، اميدمان باش در اين نا اميدي،

خدايا نجاتمان ده
یه مدینه،یه بقیعه،یه امامی که حرم نداره،
سینه زنهاش،کسی نیست تا،روی قبرش یدونه شمع بذاره،
دل بی تاب،دیگه شد آب،که توو آفتاب نه سایبونی داره،
نه یه خادم،نه یه زائر،نه کنارش یه روضه خونی داره،
امون ای دل،امون از غریبی...
خداحافظی،بوق و کرنا نمی خواهد!



خداحافظی بوق و کرنا نمی خواهد
خداحافظی دلیل
بحث
یادگاری
بوسه
نفرین
گریه
...

خداحافظی واژه نمی خواهد!
خداحافظی یعنی
در را باز کنی
و چنان کم شوی از این هیاهو
که شک کنند به چشم هایشان
به خاطره هایشان
به عقلشان
و سوال برشان دارد
که به خوابی دیده اند تو را تنها!؟
یا توی سکانسی از فیلمی فراموش شده!؟


خداحافظی یعنی
زمان را به دقیقه ای پیش از ابتدای آشنایی ببری
و دستِ آشنایی ات را پیش از دراز کردن
در جیب هایت فرو کنی
و رد شوی از کنار این سلام خانمان سوز


خداحافظی
"خداحافظ" نمی خواهد!


*مهدیه لطیفی

[تصویر:  nasimhayat.png]
(1392 فروردين 20، 9:21)Amirhossein18 نوشته است:
(1392 فروردين 20، 3:56)خوشحال نوشته است: به نام خدایی که هر جایی خواستم بود
ولی هر جا که خواست نبودم
چه بیخود زندگیمو باختم!!!
15 سالم بود معدلام همه بیست پامو بیرون نمیذاشتم
خلاصه یه آدم خوب و .... بودم.
نمیدونم تو این 4.5 سال چی شد واقعا
چیکار کردم من که مستحق این زندگی شدم؟
حالا شدم یه گرگ بارون دیده
دیگه هیچی ناراحتم نمیکنه هیچی خوشحالم نمیکنه
کلا خنثی شدم
همش مجبورم لبخند الکی برای تظاهر به خوب بودن بزنم ولی آخرش چی؟
کاش برمیگشتم به 5 سال پیش
یه زندگی ساده ولی با خدا
یه زندگی ساده و با انگیزه
من واقعا برا خودم متاسفم...
چرا من نباید درس بخونم؟؟؟
خیلی ها که برا من عددی نبودن حالا با تیکه و یه سری چیزا بهم میفهمونن که تو " نمیفهمی "
یادشون نمیاد یه زمان همشون مثه چی دنبالم بودن یه سوال کنن
خداییش خیلی خستم
هی به خودم میگم بابا تو همون امیری تو میتونی دوباره برگردی
ولی بعد که قشنگ فکر میکنم میبینم
دیگه نمیتونم....
چون یکسری چیزا که برن دیگه برنمیگردن مثله احساسم مثه عمرم که پای خ.ا و سیگار و هزار تا اشغال دیگه حروم شد
واقعا خستم
نمیدونم هر بلایی تو زندگی سرم اومد انداختم گردن خ.ا
حالا هم کنکورو
چون این کارو میکنم دیگه درس نمیفهمم
انقد کم حوصلم که نمیتونم 2 ساعت درس بخونم سریع اعصابم بهم میریزه میبندمش اصلا بیخیال
اینجا کسی چه میفهمه من چی میگم؟؟
تو فضای مجازی هر چی بیشتر داد بزنی کمتر میشنون
اصلا وظیفه ای ندارن که بخوان بشنون.
"دیگه نمیتونم....
چون یکسری چیزا که برن دیگه برنمیگردن مثله احساسم مثه عمرم که پای خ.ا و سیگار و هزار تا اشغال دیگه حروم شد"

امیرجان
عمری که رفته دیگه بر نمی گرده ، ولی این عمری که پیش روته رو در یاب
خیلی چیزا هم هستن که هنوز نیومدن و هنوز به دستشون نیاوردی
نباید انقدر به اون چیزایی که از دست دادیشون و برنمیگردن فکر کنی که چیزایی که داری به دستشون میاری هم از دست بدی

آدم نباید غرق تو آینه عقب ماشینش بشه ، و الّا میکوبونه به تیربرقی ماشینی عابری چیزی ، چیزایی که جلوش هستن رو هم خراب می کنه

هنوز کلّی از عمرت مونده
خیلی رک بهت بگم ، هنوز بهترین سال های عمرت مونده (حدود 20 تا 30) ، سال هایی که تو اوج جوونیت هستی

چیزی که واضحه اینه که تو این سال ها تو میتونی امیری بهتر از اون چیزی که بودی بشی
زمان میخواد و همّت

اوّلیشو داری هنوز
دوّمیش هم به خودت بستگی داره که اراده کنی یا نه

(1392 فروردين 21، 19:59)مریم 74 نوشته است:  سلام امیر جان درد دلتو که خوندم اشک روی گونه هام  نا خودآگاه سرازیر شد....یادم افتاد به خودم ...که چی بودمو چی شدم....خیلی هارو که از بالا واسشون دست تکون میدادم حالا دیگه اینقدر اوج گرفتن که منو نمیبینن...از خودم میپرسم حق من چیه؟؟واقعا حق من نیست این که آدما یه  اطرافمو اینجوری ببینم....نمیدونم نمیخوام بفهمم  یا نمیفهمم...اما حداقل اینو میدونم که اگه یه تکونی به زندگیت ندی   زندگی تکونت میده  که اونم بد جور ضربه ایه..53

(1392 فروردين 20، 9:21)Amirhossein18 نوشته است:
(1392 فروردين 20، 3:56)خوشحال نوشته است: به نام خدایی که هر جایی خواستم بود
ولی هر جا که خواست نبودم
چه بیخود زندگیمو باختم!!!
15 سالم بود معدلام همه بیست پامو بیرون نمیذاشتم
خلاصه یه آدم خوب و .... بودم.
نمیدونم تو این 4.5 سال چی شد واقعا
چیکار کردم من که مستحق این زندگی شدم؟
حالا شدم یه گرگ بارون دیده
دیگه هیچی ناراحتم نمیکنه هیچی خوشحالم نمیکنه
کلا خنثی شدم
همش مجبورم لبخند الکی برای تظاهر به خوب بودن بزنم ولی آخرش چی؟
کاش برمیگشتم به 5 سال پیش
یه زندگی ساده ولی با خدا
یه زندگی ساده و با انگیزه
من واقعا برا خودم متاسفم...
چرا من نباید درس بخونم؟؟؟
خیلی ها که برا من عددی نبودن حالا با تیکه و یه سری چیزا بهم میفهمونن که تو " نمیفهمی "
یادشون نمیاد یه زمان همشون مثه چی دنبالم بودن یه سوال کنن
خداییش خیلی خستم
هی به خودم میگم بابا تو همون امیری تو میتونی دوباره برگردی
ولی بعد که قشنگ فکر میکنم میبینم
دیگه نمیتونم....
چون یکسری چیزا که برن دیگه برنمیگردن مثله احساسم مثه عمرم که پای خ.ا و سیگار و هزار تا اشغال دیگه حروم شد
واقعا خستم
نمیدونم هر بلایی تو زندگی سرم اومد انداختم گردن خ.ا
حالا هم کنکورو
چون این کارو میکنم دیگه درس نمیفهمم
انقد کم حوصلم که نمیتونم 2 ساعت درس بخونم سریع اعصابم بهم میریزه میبندمش اصلا بیخیال
اینجا کسی چه میفهمه من چی میگم؟؟
تو فضای مجازی هر چی بیشتر داد بزنی کمتر میشنون
اصلا وظیفه ای ندارن که بخوان بشنون.
"دیگه نمیتونم....
چون یکسری چیزا که برن دیگه برنمیگردن مثله احساسم مثه عمرم که پای خ.ا و سیگار و هزار تا اشغال دیگه حروم شد"

امیرجان
عمری که رفته دیگه بر نمی گرده ، ولی این عمری که پیش روته رو در یاب
خیلی چیزا هم هستن که هنوز نیومدن و هنوز به دستشون نیاوردی
نباید انقدر به اون چیزایی که از دست دادیشون و برنمیگردن فکر کنی که چیزایی که داری به دستشون میاری هم از دست بدی

آدم نباید غرق تو آینه عقب ماشینش بشه ، و الّا میکوبونه به تیربرقی ماشینی عابری چیزی ، چیزایی که جلوش هستن رو هم خراب می کنه

هنوز کلّی از عمرت مونده
خیلی رک بهت بگم ، هنوز بهترین سال های عمرت مونده (حدود 20 تا 30) ، سال هایی که تو اوج جوونیت هستی

چیزی که واضحه اینه که تو این سال ها تو میتونی امیری بهتر از اون چیزی که بودی بشی
زمان میخواد و همّت

اوّلیشو داری هنوز
دوّمیش هم به خودت بستگی داره که اراده کنی یا نه
[تصویر:  nasimhayat.png]
Khansariha (8)اسلام علیک یااهل الکانون

سال نو مبارک

برگشتم با  دست پر؛ سالی پر از خیر و نیکی رو برای همه آرزو مندم، اینم دعای من در این سال برای همه

"خوب باشید....خوبتر بشید..برای خوب بودن با زمین..زمان..حتی خودتون، آره خودتون بجنگید"




[تصویر:  Untitled_1.png]
دلم گرفته از بچگی گوشه گیر بودم نه کسی باهام رفیق میشد نه دوستی پیدا میکردم
وقتی میترسم رفتارم بچگانه میشد
تا سن فقط بادخترا بازی میکردم چون روحیشون مثل من بود
وقتی وارد مدرسه شدم تنها شدم پس گردنی بود که چپ راست بهم میزدن
همه معلما میگفتن چه بچه ساکتی انظباط بیست نمیدونستن وقتی با پسرا حرف میزدم زود ادامو در میاوردن میگفتن مثل زناس چقدر منو از بچگی رنج دادید چقدر شکنجه کردید
از بس تنها موندم خودم شدمو خودم همش با خودم حرف میزدم یک شخضیت دوس برا خودم درس میکردم و باهاش دردل میکرد بعد دوباره با همون به خودم جواب میدادم
الانم بی آبرو شدم بازم دارید اذیتم میکنید
الله گفتی بخاطر سادگیات دوست دارم منو از دست این مردم نجات بده

بچه ها با من حرف بزنید تنها موندم دارم دیونه میشم هی با خودم حرف میزنم عقلم داره بچگانه میشه
 عَنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و اله و سلم: الْمُسْتَتِرُ بِالْحَسَنَةِ يَعْدِلُ سَبْعِينَ حَسَنَةً وَ الْمُذِيعُ بِالسَّيِّئَةِ مَخْذُولٌ وَ الْمُسْتَتِرُ بِهَا مَغْفُورٌ لَه»‏(1)

« امام رضا علیه السلام از قول رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلم فرمودند:نهان داشتن حسنه برابر هفتاد حسنه است و فاش‏كننده گناه مخذول است و نهان‏كننده آن آمرزيده است»
.
.
خدا رو شکر هر کم و کاستی هم تو زندگیمون هست اون دنیا خدا چند برابر جبران میکنه
.
 
[تصویر:  re850.jpg]
[img=0x0]http://www.ktark.com/05_blue.png[/img]


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان