امتیاز موضوع:
  • 24 رأی - میانگین امتیازات: 4.08
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

درد دل های شما

امشب تقریبا ساعت 11 با دوچرخم رفتم بیرون یه دوری بزنم...خیلی وقت بود که برای دل خودم نرفته بودم بیرون...همه جا تاریک و ساکت...

منم مثل روح از کوچه ها میرفتم!

گفتم برم سمت خونه ی قدیمیمون...تمام خاطرات دوران دبیرستانم اومد جلو چشمم...تمام دوستام...تغییری نکرده بود....کوهی از احساسای

مختلف بهم حمله کردن!

زمانی که توی سرما و گرما میرفتیم مدرسه..چندین کیلومتر راه میرفتیم....چقدر استرس داشتم الکی...

چقدر غفلت کردیم!

به الان خودم نگاه کردم...راضی بودم.اولین بارمه که راضیم از وضع الانم....خداروشکر....

خیلی دلم برای کوچیکیام تنگ شده..کوچیکی که چه عرض کنم...همین 5 سال پیش...

هیچ فرقی نکردم...همه میگن کوچیکتر از سنت نشون میدی...جدی جدی انگار چند ساله ثابت موندم!

چقدر توی جمع نبودم...به خاطر همین کنکور....دیگه نمیفهمم اجتماع یعنی چی! هرروز توی این اتاق بودم و کارمو کردم!

امیدوارم زندگیه جدیدم زیبا باشه...شک دارم بهش

زندگی به سبک ادم بزرگا! دانشگاه! ماشین! ادمای بزرگ! ادمای سنگین!

میگن ادم توی سن بلوغ فکر میکنه دیگه بزرگ شده...ما که بلوغ هم رد کردیم ولی فکر میکنیم بچه اییم....بچه بودنمو دوس دارم...

دنیای من زیباتره از دنیای ماشینی و زرنگ بازی (بخوانید دزدی) آدمای به ظاهر بزرگ... یه کت شلوار نوک مدادی و یه شکم گنده ادمو بزرگ نمیکنه!!!

چند روز دیگه مشخص میشه باید کجای دنیای این ادمای به ظاهر بزرگ باشم...خدایا خودت مراقبم باش.... 53
اینم هایده:(!!!)

به حرفم گوش کن یا رب 53


به دردم گوش کـن یا رب 53


اگر بیهـوده میگــــویــــم 53


مرا خامـوش کــــن یا رب 53
یارب با بیل خاموشش نکنی هااااا
پریز داره

[تصویر:  nasimhayat.png]
من خودم همیشه ناراحت می شدم که زحمت می کشم تمرینامو انجام میدم
بعد یکی پیدا می شه با پول کار همکلاسیامو انجام میده
بعد کار معمولی یا حتی تاپ من بی ارزش می شه

می بخشی آقا داوود من الآن پ پ ندارم
از این لحاظ که گفتم کار اخلاقی نیست حداقل
حتی اگه حلال حلالم باشه

عواقبشم جای خو داره که اگه دانشگاه یا استاد بفهمن واقعا چی پیش میاد؟!

[تصویر:  nasimhayat.png]
گرفتی جامه ی فخر مرا از من [تصویر:  8.gif]


صبورانه کله را از نمد کردم [تصویر:  8.gif]


نشانم ده اگر یک مور ازردم [تصویر:  8.gif]

اگر یک دانه گندم را لگد کرذم [تصویر:  8.gif]
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
(1394 شهريور 4، 15:14)Mehdi.R نوشته است: سید جان
میشه این ماجرا رو تو تاپیک رهروان
و اگه میخوای دخترا و پسرها بخوند تو تاپیک همگانی بذاری
اینجا تایپک دردودل هست Khansariha (18)

(1394 شهريور 5، 22:48)درخشنده نوشته است: امشب تقریبا ساعت 11 با دوچرخم رفتم بیرون یه دوری بزنم...خیلی وقت بود که برای دل خودم نرفته بودم بیرون...همه جا تاریک و ساکت...

منم مثل روح از کوچه ها میرفتم!

گفتم برم سمت خونه ی قدیمیمون...تمام خاطرات دوران دبیرستانم اومد جلو چشمم...تمام دوستام...تغییری نکرده بود....کوهی از احساسای

مختلف بهم حمله کردن!

زمانی که توی سرما و گرما میرفتیم مدرسه..چندین کیلومتر راه میرفتیم....چقدر استرس داشتم الکی...

چقدر غفلت کردیم!

به الان خودم نگاه کردم...راضی بودم.اولین بارمه که راضیم از وضع الانم....خداروشکر....

خیلی دلم برای کوچیکیام تنگ شده..کوچیکی که چه عرض کنم...همین 5 سال پیش...

هیچ فرقی نکردم...همه میگن کوچیکتر از سنت نشون میدی...جدی جدی انگار چند ساله ثابت موندم!

چقدر توی جمع نبودم...به خاطر همین کنکور....دیگه نمیفهمم اجتماع یعنی چی! هرروز توی این اتاق بودم و کارمو کردم!

امیدوارم زندگیه جدیدم زیبا باشه...شک دارم بهش

زندگی به سبک ادم بزرگا! دانشگاه! ماشین! ادمای بزرگ! ادمای سنگین!

میگن ادم توی سن بلوغ فکر میکنه دیگه بزرگ شده...ما که بلوغ هم رد کردیم ولی فکر میکنیم بچه اییم....بچه بودنمو دوس دارم...

دنیای من زیباتره از دنیای ماشینی و زرنگ بازی (بخوانید دزدی) آدمای به ظاهر بزرگ... یه کت شلوار نوک مدادی و یه شکم گنده ادمو بزرگ نمیکنه!!!

چند روز دیگه مشخص میشه باید کجای دنیای این ادمای به ظاهر بزرگ باشم...خدایا خودت مراقبم باش.... 53
اینم هایده:(!!!)

به حرفم گوش کن یا رب 53


به دردم گوش کـن یا رب 53


اگر بیهـوده میگــــویــــم 53


مرا خامـوش کــــن یا رب 53

قشنگ بود حال کردم 
یاد دورانی که با بچه ها توی کوچه با آسفالت داغ تابستان و سرد زمستان بازی می کردم 
هی چی بگم 
اون موقع رویامون خریدن یه توپ فوتیال بود .
آخر همه ی آرزوهامون هم خریدن پیراهن پرسپولیس یا استقلال .
اون موقع ها که نمیدونستیم ثروت یعنی چی؟
یادش بخیر مدرسمون دو شیفته بود 
صبح ها که مدرسه بودیم میومدیم خونه  ناهار می خوردیم بعدش هم فوتبال تا عصر از عصر تا موقع شام هم قایم موشک 
بعد از ظهری هم که بودیم در مدرسه ، صبح زود میرفتیم فوتبال ، بعدش هم قاچاقی یه توپ میبردیم مدرسه توی حیاط پایانی فوتبال و بعد از مدرسه هم که شب می شد دوباره قایم موشک 
تو ایران اینطوریه همه یه دفعه هجوم  میارن سمت یه چیز یه دفع مدرک گرایی مد میشه همه بچه هاشونو میفرستن مدرک بگیرن یه دف بازار مد میشه همه برا بچه ها بعد مدرک مغازه باز میکنن جالبه همه را باهم نا امید میشن هیچی نظم نداره اگه هر کی بره دنبال استعدادش نه دنبال چشم و هم چشمی این مسایل پیش نمیاد الان چندتا دانشجوی بیکار داریم چند تا مغتزه دار برشکسته یاد گرفتیم همه از هم تقلید کنیم یکی که کارواش میزنه دورتا دورش کارواش میزنن همه هم برشکسته 
 عَنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و اله و سلم: الْمُسْتَتِرُ بِالْحَسَنَةِ يَعْدِلُ سَبْعِينَ حَسَنَةً وَ الْمُذِيعُ بِالسَّيِّئَةِ مَخْذُولٌ وَ الْمُسْتَتِرُ بِهَا مَغْفُورٌ لَه»‏(1)

« امام رضا علیه السلام از قول رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلم فرمودند:نهان داشتن حسنه برابر هفتاد حسنه است و فاش‏كننده گناه مخذول است و نهان‏كننده آن آمرزيده است»
.
.
خدا رو شکر هر کم و کاستی هم تو زندگیمون هست اون دنیا خدا چند برابر جبران میکنه
.
 
[تصویر:  re850.jpg]
[img=0x0]http://www.ktark.com/05_blue.png[/img]
داداش من الان فوق دیپلم دارم
تازه هم یک ترم دارم لیسانس می خونم من بازار کارم را دارم بخاطر همین دارم ادامه تحصیل میدم.
اگه بازار کار نداشتم که درس نمیخوندم.
متاسفانه برای ادامه تحصیل اومدم دانشگاه آزاد ، اینجا هیچکس چیزی بلد نیست ، تازه استاد جزو هم میده میگه هر چی سوال میدم از جزو میاد حتی عدد را هم عوض نمیکنم .
با این حال بازم بچه ها میفتن .
باورت میشه عبدالله جان
بعد اینها هم میشه آینده ساز مملکت
زمان ما که خیلی سختگیری بود الان اینجوری شده پوس میکندن که واحد بیفتی شهریه بدی 
 عَنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و اله و سلم: الْمُسْتَتِرُ بِالْحَسَنَةِ يَعْدِلُ سَبْعِينَ حَسَنَةً وَ الْمُذِيعُ بِالسَّيِّئَةِ مَخْذُولٌ وَ الْمُسْتَتِرُ بِهَا مَغْفُورٌ لَه»‏(1)

« امام رضا علیه السلام از قول رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلم فرمودند:نهان داشتن حسنه برابر هفتاد حسنه است و فاش‏كننده گناه مخذول است و نهان‏كننده آن آمرزيده است»
.
.
خدا رو شکر هر کم و کاستی هم تو زندگیمون هست اون دنیا خدا چند برابر جبران میکنه
.
 
[تصویر:  re850.jpg]
[img=0x0]http://www.ktark.com/05_blue.png[/img]
(1394 شهريور 4، 15:14)Mehdi.R نوشته است: سید جان
میشه این ماجرا رو تو تاپیک رهروان
و اگه میخوای دخترا و پسرها بخوند تو تاپیک همگانی بذاری
اینجا تایپک دردودل هست Khansariha (18)

(1394 شهريور 6، 11:16)عبد الله نوشته است: زمان ما که خیلی سختگیری بود الان اینجوری شده پوس میکندن که واحد بیفتی شهریه بدی 

باورت میشه انقدر نمرات بالا شده که میتونم هرک جا که خواستم استخدام شم 
صدای وحشتناک ماشین ها این ماشینهای زمینی از پنجره اتاقم به گوشم میرسه این ماشینهای تازه نفس و اوراق.من احساس میکنم دارم خفه میشم تو این شهر شلوغ با ادمهای ربات شکل آدمهایی که مثل ربات زندگی میکنند می خندند لذت می برند و پووووول شده   الماس شده چیز گرانبها شده جم در بازی کلش 
خدا کمک کن تو این جدال نابرابر نبازم خدایا  کمک کن فقط کمک ...
بزرگترین دشمن من ، نفس من است 

سالهای سیاه درگذرند و من تنها با یک شمع مسیر را طی می کنم 

روح   و جسمم را خراش می دهد سنگهای دیواره 

زخمی و شکسته تا هر جا که شود می روم . 

خدایا امیدم به توست که اگر فرصتم تمام شد ، مرا ببخشی و توبه های گذشته ام را بپذیری 

20
چقدر جالبه که به این همه سختی از بدی ها دل می کنم
1

[تصویر:  nasimhayat.png]
تو همین لحظه که دل گیرم ازهمیشه به تو وابسته ترم
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
لعنـــــــت به هر چــــــــــــــــی آدم هوس بـــــــــازه
حالم بهم می خوره . حالم بهم می خوره از پسر هایی که فکرشون دختر بازیه ، حالم بهم می خوره از پسر
هایی که چشمشون به اندازه فلان جای دختر مردمه ، حالم بهم می خوره از پسر هایی که از ده تا حرفی که
می زنن ۱۲ تاشون با کاف شروع می شه . حال بهم می خوره از پسر هایی که حتی به دختر چادری هم
رحم نمی کنن . حالم بهم می خوره از آشغالهایی که( س ) تنها هدف زندگیشونه . حالم بهم می خوره وقتی
یکی از دوستام می گه دوست داره ببینه یه دختر سه ساله …
حالم بهم می خوره از دختر هایی که ده قلم آرایش می کنن . حالم بهم می خوره از دختر هایی که لباس های
خواهر کوچکترشون رو می پوشن تا که یه مشت آشغال نگاشون کنن . حالم از دختر های صف بسته پای
تلفن عمومی بهم می خوره . حالم از رنگ ماتیک تندشون ، از آرایش وحشتناکشون ، از بچگیشون بهم
می خوره . حالم از سرفه هاشون موقع سیگار کشیدن تو کافه بهم می خوره . حالم از دورغ هایی که می
گن به خانوادشون بهم می خوره .
حالم بهم می خوره ازون بابایی که با سگک کمر بند دخترش رو کبود می کنه ، حالم بهم می خوره از اون
سیگاری که رو تن دختر بدبخت خاموش می شه . حالم از اون دادشی بهم می خوره که از ترس خراب شدن
خواهرش اونو کشت . حالم ازین قانونی که اون پدر بیمار رو مجازات نمی کنی بهم می خوره . حالم بهم می
خوره ازون برادری که هر غلطی می خواد با دختر های مردم می کرد ولی خواهرش حق نفس کشیدن هم
نداره . حالم بهم می خوره ازون جامعه یی که برای پسر ها داشتن ده هزار دوست دختر افتخاره ولی برای
دختر حرف زدن با هم دانشگاهیشون ننگ و آبرو ریزی و بی ناموسیه .
حالم بهم می خوره از اون خواننده ای که این مزخرفات رو آهنگ می کنه به خورد مردم می ده . حالم بهم
می خوره از اون جامعه ای که حاضر این خزعبلات رو گوش کنه . حالم از کلمه داف بهم می خوره …
حالم ازون مذهبی جانماز آبکش بهم می خوره که از دین فقط صیغه موقتش رو می فهمه . حالم بهم می
خوره ازون احمق هایی که فک می کنن با گفتن چهار تا کلمه عربی گند کاریهاشون حلال می شه .
حالم از خودم بهم می خوره . حالم از خودم بهم می خوره که سکوت می کنم . حالم از خودم بهم می خوره که
وقتی یه آشغال داره راجب دختر بچه مردم چرت می گه با مشت فکش رو پایین نمیارم . حالم از خودت بهم
میخوره که به همه ارزش هام پشت می کنم و هم رنگ جماعت می شم . حالم از خودم بهم می خوره …

[تصویر:  1430208821163876.jpg]
 سپاس شده توسط
سلام بچه ها 
الان میخواهم برم دم خونه ای کسی که دوستش دارم
انقدر بیاد بیرون که ببینمش
دیگه طاقت ندارم
خسته شدم
دیگه چقدر دوری و عذاب تنهایی
فقط دعا کنید
بخیر بگذر

یا علی

[تصویر:  %D8%B5%D8%AF%D8%A7%DB%8C_%D9%82%D9%84%D8%A8.jpg]


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 6 مهمان