درد دل های شما

[n0o0b_sina]

تو داری از دید تعمیم مبالغه امیز به قضیه نگاه میکنی
یعنی میگی
اگه یه قطره سم تو دریا بیفته
همه دریا کثیف میشه و سمی
یکم به حرفات فکر کن
به برداشتات
بالاترین لذت برای یک مرد و پیامبرش
اینه که خداش ازش راضی باشه
نه بنده خداش
زن هم بنده خداست..
همین حرفارو میزنی
والدینت میگن بچست

کسی منکره بچه بودن نشد!
کاش همه میتونستن به همین راحتی از این حدیث این برداشتو بکنن!!! لذت بردن از زن = راضی بودن زن!
شما تا به حال کسی رو دیدید تو جمع بگه بالاترین لذت من تو دنیا زنان هستن؟

[n0o0b_sina]

من که گفتم کار دارم خداروشکر از درآمدمم راضیم، ولی خب انسانم بدون تفریح افسرده میشم
اونوقت شما باید به اونی که فوتبال بازی میکنه بگی فوتبال چیه عینه خیلی ببخشید گوسفند میفتید دنباله توپ! خب نشد که...
به ورزش زیاد علاقه ندارم ولی تو فکرشم (صرفا برای جلوگیری از اضافه وزن!)

خیللی عالیه

قرار نیست بری فوتبال
مثلا برو دو اگه اضافه وزن داری
دوچرخه
اسسکی
شنا
کلی ورزش هست
ورزشای هوازی برو
حالشو ببر
الان تو جووونی باید کوه رو جابجا کنی
فردا پس فردا این انرژی رو نخئاهی داشت
10 سال دیگه  
[/quote]

منظورم این بود که گیم بازی کردن هم مثله فوتبال، نوعی تفریح سالم حساب میشه، البته اگه بازیا مناسب سن انتخاب بشن، و اگه گیم بَده پس فوتبال و تفریحات دیگ هم بَد هستن!

[MeHreKhODaa]

نمیدونم
یعنی شدنیه؟
واقعا میشه ؟؟
من دیگه نباشم و فقط او باشه
اویی که قدرت برتر عالمه
اویی که هر چه داریم از اونه
میشه یه روزی برسه که به خودم فکر نکنم و فقط فکر و ذهنم
مختص یک مخاطب خاص باشه
و اون مخاطب خاص زمینی نباشه از جنس خاک نباشه
فراتر از این عالم باشه
خالقش باشه
میشه مخاطب خاصم بشه؟
میشه برسم به روزی که من معنا نداشته باشه و فقط در دایره لغاتم فقط او باشه

[پارادایس]

یاری اندر کس نمی بینیم یاران را چه شد .......... دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

آب حیوان تیره گون شد خضر فرخ پی کجاست ........... خون چکید از شاخ گل باد بهاران را چه شد

کس نمی گوید که یاری داشت حق دوستی ........... حق شناسان را چه حال افتاد یاران را چه شد

لعلی از کان مروت بر نیامد سالهاست .......... تابش خورشید و سعی باد و باران را چه شد

شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار ......... مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد

گوی توفیق و کرامت در میان افکنده اند ......... کس به میدان در نمی آید سواران را چه شد

صد هزاران گل شکفت و بانگ مرغی برنخاست......... عندلیبان را چه پیش آمد هزاران را چه شد

زهره سازی خوش نمی سازد مگر عودش بسوخت ........ کس ندارد ذوق مستی می گساران را چه شد

حافظ اسرار الهی کس نمی داند خموش ......... از که می پرسی که دور روزگاران را چه شد

[پارادایس]

ای دوست ، از پرسیدن شرم مكن!
مگذار كه با زور ، مجبور به پذیرفتن شوی.
خود به دنبال اش بگرد!
آن چه را كه خود نیاموخته یی، انگار كن كه نمی‌دانی...

[جدی]

بچه ها!

ايمان دارم كه هر وظيفه اي به ما محول كردن دروغ بوده!

ما يه كار بيشتر نبايد انجام بديم

اينكه برا خودمون ارزش قائل شويم

اون موقعست كه به كلي دستاورد ها ميرسيم

اون موقعست كه ديگه اشتباهات گذشته رو كه هنوز زخمييم بخاطرشون ،تكرار نميكنيم!

[تـــواب]

دلم پر از غصه هاییه که بال پروازمو گرفتن 
دنیاییم کردن :( 
نه اینکه قبل این غصه ها آدم بودما نه ...
باور ندارم که به انتها رسیدم 
دلم می خواد حالا که بال و پری ندارم 
خودت یه جوری منو بالا ببری :(   
بغض سنگین ...
تموم آرزوم ....

[تـــواب]

چند روزه حسابی حالم گرفته شده ، از طرفی خونه نشینی و اتاق نشینی 
از طرفی هم فشار قوه ناروا 
بیرون که می رم بدتر می شم 
خدایا ، منو به ذریه بانوی دو عالم وصل کن و عشق اونها را با عشق و هوس های دنیایی من جایگزین کن 
من درمانده و بی پناهم

[جدی]

بچه ها!

واقعاً اگر به خود ارزش نديم ...هيچ كه هـيچ

اگر قبل از هر كار فكر و دقت نكنيم ....هيج كه هيچ

اگر خود را ببخشيد انگار خدا ما را بخشيده

بايد  مثل تمام موجودات زنده كه براي زندگي خود تلاش ميكنند،

بجنگيم براي زندگي خوش و پر از داشته ها ي براي خود و پر از عشق به خود

اين اساس موجوديت  است.يك موجود زنده باشيم حداقل مراتب بالاتر پيشكش

[alOne but Happy]

نامه ای از سوی پروردگار به همه انسان ها

سوگند به روز وقتی نور می گیرد و به شب وقتی آرام می گیرد که من نه تو را رها کرد ه‌ام و نه با تو دشمنی کرده‌ام

( ضحی 1-2)

 افسوس که هر کس را به تو فرستادم تا به تو بگویم دوستت دارم و راهی پیش پایت بگذارم او را به سخره گرفتی.

(یس 30)

 و هیچ پیامی از پیام هایم به تو نرسید مگر از آن روی گردانیدی.

 (انعام 4) 

 و با خشم رفتی و فکر کردی هرگز بر تو قدرتی نداشته ام

 (انبیا 87) 

 و مرا به مبارزه طلبیدی و چنان متوهم شدی که گمان بردی خودت بر همه چیز قدرت داری.

(یونس 24)  

و این در حالی بود که حتی مگسی را نمی توانستی و نمی توانی بیافرینی و اگر مگسی از تو چیزی بگیرد نمی توانی از او پس بگیری  

(حج 73)  

پس
چون مشکلات از بالا و پایین آمدند و چشمهایت از وحشت فرورفتند و تمام
وجودت لرزید چه لرزشی، گفتم کمک هایم در راه است و چشم دوختم ببینم که
باورم میکنی اما به من گمان بردی چه گمان هایی .

 ( احزاب 10) 

تا
زمین با آن فراخی بر تو تنگ آمد پس حتی از خودت هم به تنگ آمدی و یقین
کردی که هیچ پناهی جز من نداری، پس من به سوی تو بازگشتم تا تو نیز به سوی
من بازگردی ، که من مهربانترینم در بازگشتن.

(توبه 118) 

وقتی
در تاریکی ها مرا به زاری خواندی که اگر تو را برهانم با من می‌مانی، تو
را از اندوه رهانیدم اما باز مرا با دیگری در عشقت شریک کردی .

(انعام 63-64)  

این
عادت دیرینه ات بوده است، هرگاه که خوشحالت کردم از من روی گردانیدی و
رویت را آن طرفی کردی و هروقت سختی به تو رسید از من ناامید شده‌ای.

(اسرا 83)  

آیا من برنداشتم از دوشت باری که می شکست پشتت؟

 (سوره شرح 2-3) 

غیر از من خدایی که برایت خدایی کرده است ؟

 (اعراف 59)

پس کجا می روی؟

 (تکویر26)

 پس از این سخن دیگر به کدام سخن می خواهی ایمان بیاوری؟

(مرسلات 50)

چه چیز جز بخشندگی ام باعث شد تا مرا که می بینی خودت را بگیری؟

 (انفطار 6)  

مرا
به یاد می آوری ؟ من همانم که بادها را می فرستم تا ابرها را در آسمان پهن
کنندو ابرها را پاره پاره به هم فشرده می کنم تا قطره ای باران از خلال آن
ها بیرون آید و به خواست من به تو اصابت کند تا تو فقط لبخند بزنی، و این
در حالی بود که پیش از فرو افتادن آن قطره باران، ناامیدی تو را پوشانده
بود.

 (روم 48) 

 من
همانم که می دانم در روز روحت چه جراحت هایی برمی دارد ، و در شب روحت را
در خواب به تمامی بازمی ستانم تا به آن آرامش دهم و روز بعد دوباره آن را
به زندگی برمی انگیزانم و تا مرگت که به سویم بازگردی به این کار ادامه می
دهم.

(انعام 60)

 من همانم که وقتی می ترسی به تو امنیت می‌دهم.

 (قریش 3)

 برگرد، مطمئن برگرد، تا یک بار دیگر با هم باشیم.

(فجر 28-29)  

تا یک بار دیگر دوست داشتن همدیگر را تجربه کنیم.

(مائده 54)

[عاشق فاطمه زهرا]

جلو دیگرون کلی واس خودم کسی هستم
کلی ادعا ، کلی ...
تو خلوت پنچرم ، پنچر.

[مهاجر]

من کجای این جهان هستی قرار دارم؟!
چی کار کردم؟! واقعا چی کار کردم؟!
مرگ
واژه ای غریب و در عین حال قریب!

[عاشق فاطمه زهرا]

هفت شهر عشق رو عطار گشت.
ما هنوز اندر خم یک کوچه مانده ایم.

گیر کردم ، گیر

[Alireza 68]

جلو دیگرون کلی واس خودم کسی هستم
کلی ادعا ، کلی ...
تو خلوت پنچرم ، پنچر.

اینکه جلو بقیه کسی هستیم و آبرویی دارم اینو خدا برامون خریده پس بهتره بابتش ازش ممنون باشیم

منم مثل خودت

آویزه گوش خودمم باشه تا خودمو نزدیک کنم به چیزی که خدا برام خریده

[پارادایس]

چن وقت پیش خواهرم گفت یکی از دوستام هست خیلی خانومه
فوق لیسانس بود پیام نور درس میداد
میگفت دوس داری بهش بگم برا ازدواج
من دیدمش ولی اخلاقش اصلا اونی نبود که میخوام
خونوادشون ولی به ما میخوردن
دیشب اومده میگه بیا انقد دس دس کردی اونم چن شب دیگه بله برونشه
تازه من اگه بخوام کسی رو انتخاب کنموباید صبر کنه اونم الان
دیگران چقدر وضع مالیشون خوبه تا از کسی خوشت میاد میخوای بیشتر بشناسم
کار از کار میگذره
حالا دیگه به خودم میگم به هیچکس دلنبند اینجا بد مسیریه
زندگی خیلی سخته همیشه