1395 آذر 15، 2:31
ویرایش شده
روزای اول وقتی می دیدم یکی یک ساله که تو کانونه و کلی ستاره داره ولی ترک نکرده می گفتم ، نه بابا من دیگه تا سال دیگه حتما ترک می کنم. سال پیش وقتی یکی رو می دیدم دو سال تو کانونه و ترک نکرده ، می گفتم که حتما تلاش نکرده و من تاسال دیگه حتما حتما مثل آب خوردن ترک کردم. من اونی خواهم بود که ترک کرده.
الان از اون دو سال یه دو سه ماهی هم گذشته و هنوز ...
نمی خوام توی دل دوستان رو خالی کنم. الان می بینم بعضیا رو که چهار سال ، پنج سال نلاش کردن و نشده. دوستانی هم بودن که ترک کردن.
از هر ده نفر ، چند نفر ترک می کنه؟ اما می دونید چیه؟ من می تونم اون یه نفری باشم که قراره ترک می کنه و اینه که بعدش آدم رو اذیت می کنه.
من می تونستم این دو ساله ترک کنم. بشم آرمان ، بشم رزمجو ، بشم آرمین و ... اما نشد.
از خودم خسته ام ، اما امیدم به خداست.
تازه وارد اگر توی دلت خالی می شه ، بذار بشه. این طوری بهتر از اینه که دو سال بگذره و همچنان درگیر باشی. توجه کن چون منی ، تلاش کردم ، کم تلاش کردم ولی تلاش کردم. اگر همون تلاش کم نبود ، الان معلوم نبود تو گوشه ی کدوم زندان نشسته بودم. به خدا قسم ، اونی که الان گوشه ی زندانه یه آدمیه مثل ما.
چی می گم. بی خیال.
مهم اینه که امیدم به خداست و می خوام تلاشم رو چندین برابر کنم. تا این کوفتی رو ترک کنم.
.