1400 ارديبهشت 20، 20:48
میخوام رسما اعلام کنم که بعد از بیست وشیش سال و نزدیک نه ماه شکست خوردم
تا الان فکر میکردم عشق وعاشقی مال تو فیلماست
فکر میکردم میتونم تنهایی حداقل تا ده سال دیگه ادامه بدم ولی از یه ماه پیش تقریبا همه چی بهم ریخته
کشمکش عجیبی بین مغز وقلبم وجود اومده
یعنی اگه یه کیلومتر شمار به من ببندن تا شب میسوزه
از 7 صبح تا 9 شب مشغولم, ولی با این همه مشغله ودرگیری یه لحظه فکرم رو ول نمیکنه
اسیر شدم
واقعا فکر نمیکردم یه روز اینجوری بشم از یه طرفم همه شرایط ازدواج رو دارم
ولی مثل چی میترسم
میترسم ازین بار
خیلی سنگینه
ازینورم واقعا فکرم مشغول شده
تا ببینیم سرنوشتمون چطوری میشه