درد دل های شما

[rahayii]

خسته ام از این کویر این کویر کور و پیر
این هبوط بی دلیل این سقوط ناگزیر...

[یآرا]

آذر
عجب ماه عجیبی
راستی مگر همین دیروز ،همین حوالی شهریور را میگویم برایت از جولان انگور قرمز ها ننوشتم



خدایا به خودت میسپارم از دست این انگور قرمز ها ی لعنتی

[سفیر بهشت]

بزرگواران من هیچوقت نبوده که 4 ماه از کانون دور باشم
لذا اگه دیدین 4 ماه از نبود من گذشت یه شک هایی بکنین.

[بهاران]

وقتی دلیل حال بدتو بدونی
خسته باشی از همه چی...
ولی باز نتونی از زنجیر نفست بیای بیرون....
درد داره
خیلی درد داره
عمل و تفکرت فرق کنه با هم

[SSaeid]

از خدا هر چی خواستم روم زمین ننداخته ولی دیگه ازش خجالت می کشم  یکی بین ما واسطه بشه

[chika]

یادش بخیر
یروزایی بود اول صبح یا اخر شب ک تک و تنها توی کانون بوودم
با کلی ذوق و شوق توی یعالمه از تاپیک ها پست میزاشتم که رنگ اخرین ارسالها همش یه رنگ شه قبل از مدیریتیم هم یه اسم شه بعد مینشستم کلی نگا نگاش میکردم کیف میکردم از کانونی ک میتونم توش خودم باشم بی نقاب . راحت . خودمونی 
چکاوک دوران کانون چقدر با چیکای الان زمین تا اسمون فرق داره 
لطیف و با احساس و اروم و پر شور 
و الان زخمی و سخت و سنگین 

اما هنوز امیدوار

هعی

[تـــواب]

دو سال و نیم تحت شدیدترین تنش های روحی 
خسته شدم و نای ماندنم نیست ...

[مرد مقاومت]

خ.ا با آدم کاری می‌کنه که نه خودشو می‌شناسه و خانوادشو ...
و متاسفانه متاسفانه من یکی از اون افرادی هستم که خ.ا روی من خیلی بد تسلط داره 
برای خودم که آدم خوبی نیستم متاسفم 

[SSaeid]

خ.ا با آدم کاری می‌کنه که نه خودشو می‌شناسه و خانوادشو ...
و متاسفانه متاسفانه من یکی از اون افرادی هستم که خ.ا روی من خیلی بد تسلط داره 
برای خودم که آدم خوبی نیستم متاسفم 

من اعتقاد دارم که میتونی جلوش وابستگی چون من بعد این همه مدت تونستم هی با خودم می گفتم  (خودم گرگم نباید باج به شغال بدم)

[ArA]

شهوت بهترین شکنجه گری هست که میشناسم
مچاله کننده اعتماد به نفس آدما
له کننده غرور آدما
خورد کننده شعور ادما

شهوت لباس حیوانیت به تنت میکنه
پس لعنت به شهوت؟
نه لعنت به ارضای نادرست شهوت
لعنت به خ ا

[Silent Voice]

hگر پیوسته از عشق ‌ورزیدن 
به خودت پرهیز کنی...

جهان‌ هستی نیز همواره کسانی 
را به سمت تو میفرستد
 
که از دوست‌ داشتنت پرهیز کنند ❤️

چند وقت قبل بود این پیامو دیدم

تصمیم گرفتم تا زمانی که خودم و پیدا نکنم
هرگز به هیچ جا نرم
تنها باشم و تو خودم باشم و خودم و پیدا کنم
هر وقت مطمئن شدم درست شد
وخودمو پیدا کردم بر می گردم
ولی انگار خیلی مدت ها گذشته 
باید و باید تا عید خودم و پیدا کرده باشم
حتما باید اینطور باشه

---

صبح هم اومدم کانون و باز کردم دیدم خانم آتریسا به باز نشستگی رسیدن

از اون موقعست که خیلی تعجب کردم هنوز نتونستم بپذیرم بازنشسته شدن!

[مرد مقاومت]

آخه من مگه چند سالمه که این همه غم دارم ... 
بعضی وقتا نمدونم به کدوم یکی از مشکلاتم فکر کنم ...
....
....
پ.ن: اولین پیام با گریه تو کانون 

[فرید]

پر از حرفم و خالی از کلمه...

[ناحلهـ]

سالها دل طلب جام جم از ما می کرد 
آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد ....

[سدنا]

هرچقدرم اوضاع خراب باشه تو میتونی کمکم کنی نه ؟
من جز تو کسیو ندارم ازش کمک بخوام 
کاش دیر نشه خدایا    
.
.
.
شده با زور و کتکم شده بیارم تو راه راست که خودت خوب میدونی من نمیدونم صلاحم چیه   


خدایا قسمت توکلشو بلدم   
مطمئنم برکت از سمت تو میاد اما تو قسمت حرکتش موندم 
خودت کمکم کن