1389 فروردين 3، 22:10
ویرایش شده
(1389 فروردين 2، 22:30)mahroom نوشته است: سلام به دوستان خوبم
............................................
از
شما و آقا مجتبی در مورد مشکلاتی که با مادرتون داشتین رو گفتین و در نهایت گفتین که با رفتار مناسب تونستین دید اون ها رو عوض کنید . می تونم بگم یه مادر به خاطر احساس عاطفی بیشتری که نسبت به فرزند خودش داره و همچنین به خاطر روحه حساس و لطیفی که داره ، بسیار انعطاف پذیر تر هست. که شما با چند رفتار مناسب تونستین دیدشدنو عوض کنید.
اتفاقا من مشکل شما رو شبیه مشکلی میدونم که برای خودم پیش اومد ..از این لحاظ که نتونستم با رفتارم روش اثر بذارم ...و همینطوری که گفتم ، اصلن هم انعطاف پذیر نبود ...
بلکه مشکل از اعصاب رو روان بود ، و شرایط تربیتی و رشد کودکی یه مشکلاتی رو بوجود اورده بود ، من این اشخاص رو تعریف میکنم " یک شخص عصبی "
کار با روانپزشکی و بعدش با حمایت ما درست شد ،
(یکی این بود که من با این قضیه کنار بیام یه مرحله تشخیص بود و یه مرحله هم حمایت و رفتارهای مناسب توی طول درمان و بعدش)
من نمیدونم ، چرا به راه حلی که دادم فکر نمیکنی ؟
حتی توی پست دومم از ریشه های خانوادگی هم حرف زدم و گفتم اگه دقیق بشین شاید مثل من نمونه هاش رو توی فامیلتون هم ببینین
...................................................................................
تمام دردسر های ما بخاطر این بود که دیر تشخیص دادیم ،
بعد این ماجرا من خودم خیلی تحقیق کردم و ازشون یه جزوه در مورد خصوصیات شخص عصبی نوشتم ، در این موردم (که چطور میشه تشخیص داد ) خیلی کار و تحقیق کردم ، چون دوست ندارم این مشکل دوباره برای خانواده و اطرافیانم یا نزدیکانی که دوستشون دارم وبقیه اتفاق بیفته
اتفاقا چیزهایی که تحقیق کردم و خلاصش رو نوشته بودم ، کلن برای اصلاح رفتار آدم های سالم و عادی هم مناسب هست ،یعنی خیلی به درد ادم های عادی میخوره و یه جور رفتار شناسی ریشه ای هست ، و از منشاء و انگیزه های اصلی توی عمق شخصیت مون خبر میده و یه جور خود شناسی عمیقه ، شخصیت شناسی هم هست ، یه بار هم با 20 تا سوال از 10 نفر از بچه ها تست گرفتم ، واقعا انگیزم هم همین بود ، قسمتی از اون خلاصه رو (مربوط به غرور های عصبی )هم توی تاپیک روانشناسی شخصیت نوشتم ، بچه ها بم گفتن مگه روانشناسی میخونی
خلاصه خیلی راحت میتونم از روی نوشته ها یا رفتار بقیه تا جایی به شخصیتشون و میزان عصبیتشون پی ببرم ، یا این که تحلیل کنم ، تقریبا 3 سال توی این زمینه کار کردم و منشاء و انگیزه ها رو پیدا کردم .
........................................................................................................
میخواستم بدم تایپ کنن و pdf ش رو بذارم توی کانون ، ولی این فکر که این فقط تشخیصه و آسیب شناسی هست ، باعث شد تا الان نذارمش توی کتابخونه .و این که مطلب رو توی تاپیک روانشناسی ادامه ندم .
تا حالا مهمترین تجربه ام این بوده که که هیچ روشی توی ترک گناهان مثل همنشینی با دوستان خدا جواب سریع و قطعی و موندگار نمیده !