میز گرد کانون

[*آسمان*]

سلام 
امیدوارم حالتون خوب باشه ♡

چندباری حالت مهمان وارد کانون شدم و پست هارو کم و بیش خوندم گرچه هنوز فرصت نکردم همه رو بخونم اما نظرم رو میگم .


*** اقرار به گناه ***
خیلی جالبه که خودم هم کم و بیش قبل از صحبت های اقای ارمین متوجه این موضوع شده بودم و دوست نداشتم از شکست هام بگم. چون حس میکردم دوستان کانونی من رو کاملا میشناسن و فقط اسم و فامیلم رو نمیدونن 
حس میکردم کههر کانونی در کانون شخصیت منحصر به فرد و شناخته شده ای داره ...
همه ما متوجه موج شکست گروهی شدیم ( اینجوری که یکی شکست میخوره بقیه پشت سرش ...) 
پس بااعلام وضعیت مخالفم اما اینم بگم بچه هایی که بیش از ۶ ماه پاکی دارن خود امید هستن برای بقیه واقعا حیفه که بگیم اینم یه جور اقرار به گناهه به این معنی که ۶ ماه پیش شکست داشته ...
اینجوری ممکنه یه جوی تو کانون بیوفته همه این ذهنیت رو داشته باشن که ترک این عمل غیر ممکنه و کانونی های پاکی بالا هم که اعلام وضعیت نمیکنن...
بقیه ممکنه فکر کنن خب همه شکست خورده ایم فقط برای اینکه اقرار به گناه نشه نمیگیم 

---

حتی اگر اعلام وضعیت نباشه و فرست اجازه بده با کانون میمونم چون به جرئت میتونم بگم بهترین دوستان من دوستان کانونیم بودن ♡ 
دوستانی که هر کاری از دستشون بربیاد انجام میدن و پای درد دل ادم مینشینند . از شادیمون خوشحال میشن و از ناراحتیمون ناراحت .
حیفه که این فضا نباشه واقعا ...
• این که روزی چندساعت میتونم بیام کانون رو واقعا نمیدونم 
میترسم یه چیزی بگم بد قول شم شاید روزی ۱۵ دقیقه 

[عارفه]

اگر کسی مطالب بالا رو خوند ممنون میشم به این سوال‌ها پاسخ بده:

1) قصد دارید به‌صورت روزانه چقدر وقت برای کانون بذارید؟
با این فرض که کانون باعث میشه دقیق‌تر وضعیت پاکی‌تون رو زیر نظر بگیرید؛ جدی‌تر براش تلاش کنید؛ در عین حال، کمک می‌کنه عادات خوبی پیدا کنید و انسان متفاوت‌تری بشید؛ زندگی منظم‌تر و بابرنامه‌تری داشته باشید؛ و در کنار این‌ها، هر موقع به دور از تلخی‌های روزمره نیاز به سرگرمی داشته باشید، بتونید حتی اگه شده چند دقیقه از این محیط استفاده کنید.
لطفا قبل از اعلام میزان وقتی که می‌خواید برای کانون بذارید، به وضعیت شغلی، تحصیلی و ... توجه کنید و واقع‌بینانه بنویسید.

واقع بینانه ش این میشه که هر وقت فرصت کنم. 
در گروه باران امروز خبر دادم که شاغل شدم. این شغل که سه ماهه میرم تمام وقته و در کنار نوشتن پایان نامه عملا چیزی از انرژی روزانه من باقی نمی ذاره و اغلب شب ها بدون گشتن توی گوشی می خوابم تا خود صبح. پست های تالار روانشناسی هم دو سه هفته هست نتونستم بذارم. ولی دوست ندارم اینجا رو ترک کنم.
شاید بهترین چیزی که میتونم ابراز کنم اینه که اجازه بدید یکم با شرایط جدیدم عادت کنم خودمو پیدا کنم بعد سعی می کنم مرتب بیام. یک کاری دست بگیرم. حتی شده هفته ای دو ساعت ولی منظم. الان دو روز پشت هم میام بعد یک هفته نمیشه. واقعا نمیشه.


2) نظرتون رو راجع به برنامه‌هایی که گفتم بفرمایید. شما تو کدوم بخش مشارکت می‌کنید؟

(بر فرض اینکه وقت و انرژی اومدن داشته باشم می نویسم)
در بخش روانشناسی فعالیت خواهم کرد. کتاب های خوبی که تا حالا خوندم رو مرور می کنم و خلاصه اگر مشارکت باشه تاپیک های مشارکتی هم ایجاد می کنم. کتاب های شخصیت شناسی معتبر و خوبی هست که دوست دارم به اونها بپردازم اما کم بودن فعالیت ها باعث شد اون ها رو به تعویق بندازم تا وقتی که زیادتر بشیم بشه درباره شون بحث کرد.

همچنین در باران کمک می کنم به پیشبرد صحبت ها و همراهی می کنم. برنامه های با ماهیت پرورشی و رشد دهنده محبوب منه و اگر ببینم کمک می کنم مشارکت می کنم. کتابخوانی هم قبلاً خیلی فعال بودم الان محدود می رسم ولی اون هم محبوب منه.


3) هر نظر دیگه راجع به برنامه‌هایی که میشه در کانون پیاده کرد دارید بفرمایید. هر ایده‌ای که به نظرتون میاد. حتما شما می‌تونید فکرهای بهتری داشته باشید.

فعلا خوبه دخترا شروع کنن کوتاه کوتاه حرف های دلشونو بنویسن تو باران تا راه بیفتیم ببینیم کیا هستن.

[آرمین]

سلام

پسر پاک جان، خانم بهاران، خانم آسمان و خانم عارفه ممنون از حضور و مشارکت‌هاتون.

 *** اقرار به گناه ***
خیلی جالبه که خودم هم کم و بیش قبل از صحبت های اقای ارمین متوجه این موضوع شده بودم و دوست نداشتم از شکست هام بگم. چون حس میکردم دوستان کانونی من رو کاملا میشناسن و فقط اسم و فامیلم رو نمیدونن 
حس میکردم که هر کانونی در کانون شخصیت منحصر به فرد و شناخته شده ای داره ... 

ممنون از شما.
و
خیلی جالبه که دفاتر مراجع تقلید که مراجعه داشتم و پست‌های سایت رو بهشون نشون می‌دادم اون‌ها هم دقیقا همین رو میگفتن. آدم‌های کانون همه همدیگه رو با نام کاربری می‌شناسن. ناشناس نیستن. ناشناس به یه چیز دیگه میگن. اینکه یه فردی که کاملا می‌شناسیم به‌صورت مداوم گناهان جنسی خودش رو به بقیه اعلام کنه صورت خوشی نداره؛ اون هم در شرایطی که فایده و اثر ویژه‌ای هم در ادامه اون دیده نمیشه.
حالا گذشته از اینکه اقرار به گناه حتی در حالت ناشناس هم جای بحث داره.

[آرمین]

من هنوز منتظرم پست‌های یه سری از کانونی‌ها رو ببینم که نمی‌بینم.
داداش‌های عزیز مهدوی، سرباز گمنام، سپهر، کارما، شهریار، سورنا، خانم سایلنت اسکریم، خانم العبدالمرحوم و ... خودتون رو بهمون برسونید.

حالا نیاز نیست بنویسید که حتما هستید و روزی هم ۲ ساعت برای کانون می‌خواید وقت بذارید.

مثلا می‌تونید بنویسید تا دو سال آینده به صورت جدی مشغول درس، کار یا هر چیز دیگه هستید و فرصت حضور کانونی ندارید.
یا مثلا بعضی روزها به‌صورت تفریحی میاید.
یا مثلا روزی ۱۰ دقیقه برای فلان موضوع حضور پیدا میکنید.
ولی بهمون بگید.

[سرباز گمنام]

سلام
مجددا از آقا آرمین و سایر دوستان که وقت گذاشتن تشکر میکنم

1) قصد دارید به‌صورت روزانه چقدر وقت برای کانون بذارید؟
از امروز تا روز کنکور (که خیلی دور هم نیست) باید بیشتر به درس بپردازم، اما خب، با برنامه ریزی میتونم روزانه ۱۰ تا ۳۰ دقیقه به طور پیوسته یا متناوب، کانون باشم، به برنامه ها بپردازم، اما خب امکان داره بعضی روزا بخاطر فشردگی برنامه نتونم کانون بیام، یا مثلا اگر نزدیک به کنکور بشم، مدتی غیبت برم...

2) نظرتون رو راجع به برنامه‌هایی که گفتم بفرمایید. شما تو کدوم بخش مشارکت می‌کنید؟
خیلی خوبه که به این دید رسیدیم که میتونیم بدون اقرار به گناه هم کار رو پیش ببریم؛ دقیقا همینطوره که اشاره کردید، کانون مثل یه بانک تجربه میمونه، تجربه های خوب و تجربه های بد، تازه، همین بانک پر از آدماییِ که خودشون نویسنده ی این تجربه ها هستن و الان کنار بجه هان، میتونن خیلی خوب مسیر های غلطی که قبلا طی کردن رو عنوان کنن تا بقیه اونارو تکرار نکنن، و یا بقیه نکات درست مسیرشون رو بگن...
توی کانون میشه تجربه های قبلی رو که دارای اقرار به گناه هست، یه ادیتی کرد که از اون جهت درست بشه،
به نظرم مهم ترین عامل اینه که الان کانونی ها متوجه بشن میتونن حداقل هفته ای ۱۰ دقیقه کنار کانون باشن، تا عضوی اینجا نباشه، کانون که شکل نمیگیره، این اعضا هستن که کانون رو شکل میدن.
من واقعا در این موقعیت زمانی نمیتونم قول مسئولیت قبول کردن رو بدم، به نظرم همین که سر بزنم به گروه و فعالیت هایی که گفته شد رو اجرا کنم و صحبتی با اعضای گروه داشته باشم هنر کردم!
اما نکاتی که گفته شد خیلی خوب بود.

3) هر نظر دیگه راجع به برنامه‌هایی که میشه در کانون پیاده کرد دارید بفرمایید. هر ایده‌ای که به نظرتون میاد. حتما شما می‌تونید فکرهای بهتری داشته باشید.
عرض کردم، باید جوری تلاش بشه که هم اعضای جدید بفهمن که بعد از ثبت نام باید چیکار بکنن، هم اعضای قدیمی متوجه بشن که کانون نیاز به فعالیت و کمک اونها داره، جبهه ی شیطون داره سخت تلاش میکنه، سزاوار نیست که بیکار بشینیم...
به نظرم آموزش باید جذاب باشه، نحوه رسیدگی اش توسط حامی گروه یا سرپرست هم خوب باشه تا افراد به طور مستمر اون رو مطالعه کنن و نتیجه بگیرن.

[مهدوی]

سلام و خداقوت خدمت همه دوستان

بابت عدم حضورم معذرت میخوام  

با ایده هایی که بچه‌ها و آقا آرمین مطرح کردن موافقم و البته تا جایی که امکانش هست همراهی میکنم  



1) قصد دارید به‌صورت روزانه چقدر وقت برای کانون بذارید؟

با توجه به متغییر بودن وضعیت شغلیم نمیتونم بازه معینی رو مشخص کنم؛ با این حال تلاشم این خواهد بود که حضور داشته باشم و فعالیت کنم.


2) نظرتون رو راجع به برنامه‌هایی که گفتم بفرمایید. شما تو کدوم بخش مشارکت می‌کنید؟

با همشون موافقم  
اینکه عمده فعالیت ها به گروه های ترک منتقل میشه برای من هیجان انگیزه
میشه مشارکت ها رو بالا برد و حتی اگه کسی وقت زیادی نداشته باشه، میتونه همه فعالیت های روزانه اش رو یک جا در یک پست به عنوان گزارش روزانه ارسال کنه.
با فعالیت های روزانه مشخص برای روزهای هفته هم موافقم چون باعث ایجاد تنوع میشه و از طرفی متناسب با نظر اعضا قابل انعطافه و هر گروه مطابق شرایط اعضای خودش میتونه موضوعات مشخص و روزهای معینی رو در نظر بگیره.



3) هر نظر دیگه راجع به برنامه‌هایی که میشه در کانون پیاده کرد دارید بفرمایید. هر ایده‌ای که به نظرتون میاد. حتما شما می‌تونید فکرهای بهتری داشته باشید.

پیشنهادهایی که طرح شد جالبه. هم ایده خانم عارفه و هم ایده های داداش تاج.
به نظرتون میشه ایده بسته های پاکی رو برای تاپیک کنترل نگاه و ذهن و یا قرار عاشقی هم به کار برد؟

برای کنترل نگاه و ذهن و همچنین مدال 100 روزه پاکی و تاج گردون که دریافت اونها منوط به پیوستگی در پاکی هست، میشه انتظار داشت که شخص خودش اعلام کنه که به فلان عدد مشخص رسیده.
اگه هم بیم این هست که این کار مشخص کننده آخرین زمان لغزشش باشه، میتونیم شرط دریافت مدال ها و تاج رو "رسیدن به بالای فلان عدد مشخص" تعریف کنیم.
مثلاً برای دریافت تاج گردون، شرط رو "رسیدن به بیش از 2 سال پاکی" بذاریم. حالا ممکنه فرد یک روز بعد یا یک هفته بعد یا یک ماه بعد اعلام کنه، اینجوری مشخصه که بیشتر از 2 سال پاک داره اما مشخص نیست که دقیقاً کی لغزش کرده.
اینجوری فقط حدودی میشه حدس زد.

[silent scream]

سلام.
من برنامه مشخصی ندارم. ولی اگه کانون برام مفید باشه می تونم هر روز صبح ها تا ربع ساعت یا هر دو روز تا نیم ساعت اینجا باشم .

[یاقوت]

و
در خصوص پاسخ دوم هم ممنون میشم دوستانی که پاسخ میدن کمی شفاف‌تر بنویسن که تو چه بخشی همراهی می‌کنن و تو چه بخشی خیر؟
تو برنامه‌ گروه‌های پاکی همراه اعضا می‌شید؟ اینکه یه بهانه برای دورهم جمع شدن هر روز تو گروه داشته باشید شما رو خوشحال می‌کنه؟ نظرتون چیه موضوعی برای پیشرفت یا عادت‌سازی خودتون مشخص کنید و هر روز راجع به اون گزارش بدید؟ هر روز از حال و احوال روزانه‌تون بنویسید چطور؟‌ اینکه گروه به شما کمک کنه بابرنامه‌تر پیش برید برای شما خوشاینده؟ کسی تو گروه سوال بپرسه،تمایل قلبی دارید بهش پاسخ بدید؟
کدوم یک از برنامه‌‌هایی که ماهیت رشددهنده و پرورشی داره شرکت می‌کنید؟ روان‌شناسی؟ مذهبی؟ مطالعه و کتاب‌خوانی؟
برنامه‌‌هایی که ماهیت سرگرمی و تفریحی داره برای شما جذابه؟ وقتش رو دارید که در اون‌ها شرکت کنید؟ کدومش رو دوست دارید؟

من هیچوقت فعالیت یکجانبه ای نداشتم ، ب همین دلیل کلی نوشتم ک هرجا ک بتونم 
بنابرتجربه در بخش های متفرقه مشارکت روان و سریعی دارم ولی مثال در بخش مذهبی هم قرار بر فعالیت باشه من سرچ میکنم و دنبال مطالبی میرم تا بتونم مشارکت کنم .

متاسفانه ب دلیل سابقه ی فعالیت کانون و قدیمی بودنم نمیتونم با اعضای گروه یکدل باشم و راه و روشش و چندین بار امتحان کردم اما ب بن بست خوردم . ب دلیل فعالیت های موقتی و روشن نبودن فعالیتم برای خودم هم نظری در این باره ندارم .

اما ب برنامه هایی ک در تالار برنامه ریزی و مطالعه و درسی مطرح میشه علاقه مند هستم . بخش متفرقه رو دوست دارم . خوندن پست های بقیه رو دوست دارم و در موردشون فکر میکنم . تعامل بابقیه در کانون باعث انرژی مثبت میشه . 
ب طور خلاصه من میتونم روی فعالیت شخصیم کار کنم و ب سمت و سوی انعطاف پذیری و فعالیت در بخش های مختلف پیش برم اما از طرفی هم منتظر هستم ببینم قالب کانون چ تغییری خواهد کرد .

[آرمین]

سلام

سرباز گمنام جان، مهدوی جان، خانم سایلنت اسکریم و خانم یاقوت خیلی ممنون از حضور و مشارکت‌هاتون.

فکر کنم این فرصت دو هفته‌ای کافی بوده باشه و اگه کسی می‌خواسته مشارکت کنه، تا الان کرده.
پس یه قدم دیگه جلو بریم.

قبل از ادامه صحبت‌هامون، بگم که دو تا نظرسنجی داریم.
اولیش در مورد برنامه‌های گروهی کانون هست.
دومیش هم در مورد برنامه‌های سرگرمی‌ و اوقات فراغت کانون هست.

ممنون میشم تو نظرسنجی‌ها شرکت کنید.
خودم هم شرکت کردم. 

[آرمین]

سلام
وقت کانونی‌ها بخیر.

دقیقاً یک ماه از آخرین پست میز گرد می‌گذره.
تو این یک ماه، نظرسنجی از یه سری برنامه‌ها گذاشت. طبق نظر جمع، برنامه‌ها انتخاب شد. در ادامه، برنامه‌ها آغاز شد و الان هم حدود دو هفته از شروع برنامه‌ها می‌گذره.
از طرفی تغییراتی هم در برخی فعالیت‌ها و تاپیک‌ها رخ داد که اون‌ها هم اعلام و انجام شد.

اول از همه لازمه تشکر کنم از همه اشخاصی که تو میز گرد مشارکت داشتن. نظر دادن. همراهی کردن.
و بعد تشکر از همه اون‌هایی که با اجرایی شدن برنامه‌ها، تو برنامه‌ها مشارکت داشتن و همراهی‌شون رو دریغ نکردن.

در ادامه می‌خوام جویای احوال اعضا بشم در خصوص فعالیت‌های کانون. 

خانم سها
اتفاق بی‌نظیریه که شما رو دوباره تو کانون می‌بینیم. چه خوب که این فرصت رو به ما دادید و امیدوارم ما قدردان اون باشیم.
شما تجربه‌تون از همه ما بیشتره. همه ما چندین سال بعد از شما وارد کانون شدیم. به نظرتون چطور ممکنه دچار فراموشی نشیم و از یاد نبریم چرا وارد کانون شدیم؟ چطور به فعالیت‌ها و مشارکت‌هاتون نظم بدیم؟

تاج عزیز
توی تمام فعالیت‌های کانون مشارکت داری. از گروه پاکی گرفته تا فعالیت‌های گروهی قرآن، پادکست و کتاب تا فعالیت‌‌های سرگرمی. ممنونم بابت تمام بودن‌هات. چطور این وقت رو می‌تونی اختصاص بدی و تو همه بخش‌های مختلف حضور داشته باشی؟ رمز موفقیتت چیه؟
فعالیتت در جای‌جای کانون خیلی دوست‌داشتنیه.

خانم سنا
ممنونم که پیگیر و اجراکننده برنامه‌های گروه هستید. همین‌طور بابت مشارکت‌هایی که تو فعالیت‌های گروهی قرآن و کتاب داشتید. به نظرتون در عین حالی که خیلی از ما تو زندگی شخصی‌مون سرمون شلوغه، چطور می‌تونیم وقتی رو هم به کانون اختصاص بدیم؟
خیلی خوشحال‌کننده است که شما این وقت رو به کانون اختصاص میدید و کنار ما هستید.

مهدوی جان
ممنونم که پیگیر و اجراکننده برنامه‌های گروه هستی. هفته‌ اول برنامه‌های گروهی مشارکت نداشتی و چه خوب که تو هفته دوم و سوم به فعالیت‌های گروهی قرآن و کتاب اضافه شدی. به نظرت چطور میشه تو شلوغی‌های زندگی‌مون، فضایی هم به کانون اختصاص داد؟
حضورت باعث قوت قلب ماست.

خانم زینبی
قبلاً گفته بودید که تو فعالیت‌‌های مرتبط با پاکی شرکت نخواهید داشت. تو هفته‌های گذشته برای فعالیت گروهی کتاب مشارکت داشتید و از این بابت از شما ممنونم. فعالیت‌های پادکست و قرآن براتون مفید نبود که در اون‌ها مشارکت نداشتید؟
حضورتون باعث دلگرمی ماست.

خانم عارفه
ممنونم بابت مشارکتی که تو فعالیت گروهی پادکست دارید. فعالیت‌های کتاب و قرآن براتون مفید نبود که در اون‌ها مشارکت نداشتید؟ علت اینکه تو فعالیت‌های گروه باران شرکت نمی‌کنید اینه که وقت ندارید؟ هیچ راهی وجود نداره که بعضی از روزها این وقت رو فراهم کنید؟
حضورتون ارزشمنده و جاش رو چیزی نمی‌تونه بگیره.

شهریار جان
ممنونم از فعالیت‌هایی که برای برنامه‌های گروه داشتی. البته تو این ده روز، فقط به یک روز محدود شد. می‌دونم که مشغول دانشگاه و کار هستی. تو هفته‌های آینده فکر می‌کنی بتونی فرصت بیشتری رو به گروه اختصاص بدی؟
و ممنون از مشارکت و تلاشی که برای فعالیت گروهی کتاب داشتی تا خودت رو برسونی. تو هفته‌های آینده همراهمونی؟ فعالیت‌های پادکست و قرآن رو به‌خاطر کمبود وقت دنبال نکردی؟
با وجودت کانون قشنگ‌تره.

خانم بنده پاک
ممنونم از مشارکتی که تو هفته اول برای فعالیت گروهی کتاب داشتید. چی شد که هفته دوم حضور نداشتید؟ ضمناً ما فعالیت گروهی قرآن هم داریم. تو گروه باران هم روزانه برنامه داریم. شما دوست ندارید تو این برنامه‌ها شرکت کنید؟
ما دوست داریم شما رو بیشتر ببینیم.

خانم آسمان
خودتون پیشنهاد داده بودید برنامه‌های گروهی برای کانون تدارک دیده بشه. رأی‌گیری بشه و طبق نظر جمع فعالیت‌های گروهی مثل کتاب، فیلم و ... انجام بشه. من هم دقیقا همین کار رو انجام دادم. چرا خودتون مشارکت نداشتید؟
تو گروه باران هم روزانه برنامه داریم. دیدم که امروز مشارکت داشتید. آیا این به این معنی هست که در ادامه هم همرا‌ه‌مونید؟
حضورتون کانون رو زیباتر می‌کنه.

سرباز گمنام جان
در طول هفته، هیچ روزی فرصت نداری که تو برنامه‌های گروه سرو حضور داشته باشی؟ حتی اعلام وضعیت‌های درسی رو هم نمی‌تونی انجام بدی؟ ورزش برای شخصی مثل تو که زیاد درس می‌خونه و کار فکری انجام میده یه ضرورته؛ حتی اگه شده روزی 5 دقیقه. اون رو هم نمی‌رسی انجام بدی و اعلام وضعیت کنی؟ از فعالیت‌های گروهی پادکست، قرآن و کتاب هم حتی یکی‌شون رو فرصت نداری با ما همراه بشی؟
فعالیت کوچیک تو، شادی قلب ما رو دوچندان می‌کنه.

سپهر جان
سرت این قدر شلوغه که نه تو برنامه‌های گروه، نه اعلام وضعیت‌ها و نه هیچ‌یک از فعالیت‌های گروهی پادکست، کتاب و قرآن نمی‌تونی مشارکت کنی؟
حضورت گرمابخش کانونه.

امیرعلی جان
در عین حال که می‌دونم درس داری، آیا هیچ وقتی نمی‌تونی بابت کانون کنار بذاری؟ برای برنامه‌های گروه؟ برای اعلام وضعیت‌ها؟ برای فعالیت‌های گروهی پادکست، کتاب و قرآن؟
توی نبودن‌هات به فکر دلتنگی‌های ما هم باش.

خانم گلبرگ
خوشحالم از اینکه به کانون بازگشتید و تو گروه باران هم مشارکت روزانه دارید. این یه اتفاق قشنگه برای کانون و ان‌شاءالله ادامه‌دار باشه. شما دوست ندارید تو فعالیت‌های گروهی پادکست، قرآن و کتاب مشارکت کنید؟
امیدوارم شانس حضورتون رو از کانون دریغ نکنید.

کارما جان
می‌دونم که به شدت مشغول صندلی داغ هستی و وقت نفس کشیدن نداری.   بعد از اتمام اون و اندکی استراحت، تمایل داری تو فعالیت‌های گروهی پادکست، قرآن و کتاب همراه‌مون باشی؟ دوست نداری تو برنامه‌های روزانه گروه سرو و اعلام وضعیت‌ها حضور داشته باشی؟
وجودت انرژی‌بخش حضور ماست.

خانم فورمیکا
برای شما هیچ‌کدوم از فعالیت‌های گروهی پادکست، قرآن و کتاب جالب نبود که مشارکت کنید؟ دوست ندارید تو برنامه‌های روزانه گروه باران حضور داشته باشید؟
ما از دیدن خوشحال میشیم.

رامین جان
هیچ‌کدوم از فعالیت‌های گروهی پادکست، قرآن و کتاب برات مناسب بود که مشارکت کنی؟ تو گروه سرو دوست نداری همراه‌مون باشی؟
حضورت کانون رو شیرین می‌کنه.

خانم یاقوت
ممنون که برنامه‌های سرگرمی رو مثل همیشه به بهترین شکل اجرا می‌کنید و همین‌طور تو شبانه‌روزی همراه همه کانونی‌ها هستید. و ممنون که تو نظرسنجی‌‌های قبل از شروع برنامه‌ها مشارکت داشتید. فکر کنم اتفاقاتی که براتون تو هفته‌های گذشته افتاد باعث شد نتونید تو هیچ‌کدوم از فعالیت‌های گروهی مشارکت داشته باشید. فکر می‌کنید بتونید در ادامه همراه‌مون باشید؟
این برنامه‌ها با حضور شما خیلی جذاب‌تره.

خانم مهرخدا
می‌دونم که دو هفته قبل در سفر بودید. ممنون که خودتون رو به فعالیت گروهی کتاب رسوندید و مشارکت‌های عالی داشتید. مشتاقیم که تو فعالیت‌های دیگه هم شما رو ببینیم. و چه خوب که تو گروه باران مشارکت دارید.
حضور شما نقش و نگاری متفاوت به کانون می‌زنه.

و لازم به ذکره:
محسنین جان، مرد مقاومت جان، خانم سایلنت اسکریم و خانم العبدالمرحوم
امسال کنکوری هستن. آرزوی موفقیت دارم برای همگی. توصیه‌ام بهشون تمرکز روی درس‌ها هست و عدم پرداختن به هر چیز حاشیه‌ای که مانع پیشرفت‌شون میشه. امیدوارم هر زمان که دلتنگ کانون میشن بهمون سر بزنن؛ حالا هفته‌ای یه بار، ماهی یه بار، یا هر زمان دیگه که خودشون صلاح می‌دونن. بعد از کنکور، منتظر فعالیت‌هاشون هستیم.

[آرمین]

سبک زندگی پرمشغله اما با حال خوب

تو کانون با خیلی از اشخاص که صحبت می‌کنم میگن سرمون شلوغه. وقت سر خاروندن نداریم. اصلاً نمی‌فهمیم صبح چطور شب میشه.
از اون طرف، میگن حال‌مون بده. پر از غم و اندوهیم. چنان افسردگی که ندیدی و نشنیدی.

من می‌خوام یه سبک زندگی خوب پیشنهاد کنم که کولاک می‌کنه.
و
اون هم اینه: انجام کارهای کوچیک مختلف و پخش‌شده در طول روز برای افزایش روحیه و انرژی روانی

5 دقیقه ورزش روزانه
5 دقیقه قرآن روزانه
5 دقیقه انجام دادن یک کار هنری یا متصل شدن به یک موضوع هنری به‌صورت روزانه
5 دقیقه مطالعه کتاب روزانه
5 دقیقه خندیدن و بازی روزانه
5 دقیقه ارتباط اجتماعی روزانه
5 دقیقه ارزیابی و برنامه‌ریزی روزانه
و
برای کسی که عضو کانونه و برای پاکی تلاش می‌‌کنه: 5 دقیقه خواندن تجربیات پاکی روزانه

این‌ها همه کارهای کوچیکی هست که همه ما می‌تونیم انجام بدیم؛ هر چقدر هم سرمون شلوغ باشه. هر چقدر هم حال‌مون بد باشه.
اگه شاغلیم: قبل از حرکت به سمت محل کارمون. تو مسیر رفت و برگشت‌مون. سر کار، تو تایم‌های استراحت کاری‌مون. بعد از رسیدن به خونه و تو تایم رفع خستگی‌مون. قبل از خواب و اتمام روزمون.
اگه محصلیم: قبل از حرکت به سمت مدرسه. تو مسیر رفت و برگشت‌مون. تو مدرسه، بین دو زنگ کلاسی‌مون. بعد از رسیدن به خونه و تو تایم رفع خستگی‌مون. تو خونه، بین هر دو درس‌ مورد مطالعه‌مون. قبل از خواب و اتمام روزمون.
اگه کلاً خونه‌ایم: قبل از شروع برنامه‌هامون. بینابین تمام برنامه‌های روزانه‌مون. قبل از خواب و اتمام روزمون.

این‌ها در ظاهر کارهای کوچیکیه اما باور کنید اثرات زیادی داره.

هیچ‌کدوم هم جای هیچ‌کدوم دیگه رو نمی‌گیره. 5 دقیقه ورزش، جای 5 دقیقه کار هنری رو نمی‌گیره. 5 دقیقه قرآن، جای 5 دقیقه ارتباط اجتماعی رو نمی‌گیره. 5 دقیقه مطالعه کتاب، جای 5 دقیقه خندیدن رو نمی‌گیره. 5 دقیقه ارزیابی و برنامه‌ریزی جای 5 دقیقه خوندن تجربیات پاکی رو نمی‌گیره.
هر کدوم از این‌ها مثل ویتامین‌‌های مختلفی هست که روح و جان ما بهشون احتیاج داره. هیچ ویتامینی جای هیچ ویتامین دیگه رو نمی‌گیره. هر کدوم رو که از روح و جان‌مون سلب کنیم، به همون اندازه از نظر روحی افت می‌کنیم.  

این 5 دقیقه‌های به ظاهر کوچک، کارهای بزرگی می‌کنن. از خودتون دریغ‌شون نکنید. شاید فکر کنید با انجام ندادن این‌ها 40 دقیقه در روز صرفه‌جویی می‌کنید ولی باور کنید با انجام ندادن‌شون چه بسا چندین 40 دقیقه رو از دست میدید؛ هرچند که شاید در نگاه اول متوجهش نشید.
وقتی حال خوب‌تون رو از دست بدید، 12 ساعت کار می‌کنید اما راندمان کاری‌تون شاید 6 ساعت هم نباشه. 12 ساعت درس می‌خونید اما نسبت به دوست‌تون که 6 ساعت درس می‌خونه عقب‌ترید.

تاثیر این موارد فقط روی حال روحی خوب شما نیست. این‌ها بدون شک روی وضعیت پاکی شما هم اثر میذاره. شما با انجام دادن این‌ها، انرژی روانی‌تون رو افزایش میدید. انرژی روانی همون چیزیه که برای مقابله با وسوسه‌ها بهش نیاز دارید. اگه این انرژی روانی رو نداشته باشید، به راحتی زمین رو واگذار می‌کنید.

سوال: حالا واقعاً نیازه روزانه باشه؟
جواب: واقعاً نیازه. خیلی فرقه بین کسی که هر روز 5 دقیقه قرآن می‌خونه؛ با کسی که هفته‌ای یه بار 30 دقیقه قرآن می‌خونه. کسی که هفته‌ای 30 دقیقه قرآن می‌‌خونه، نیاز هفتگیش به قرآن رو مرتفع می‌کنه، اما نیاز روزانه‌اش رو نه. کسی که ماهی یک بار حمام میره؛ حتی اگه حمامش 3 ساعت طول بکشه، آیا نیاز هفتگیش به حمام هم مرتفع میشه؟

سوال: من فرصت نمی‌کنم این همه زمان بذارم. چی کار کنم؟
جواب: مشکل وقت نداشتن نیست. مشکل، عدم مدیریت زمانه. هر چقدر هم سرت شلوغ باشه، قبل از شروع برنامه‌ روزانه‌ات، 3 تاشون رو می‌تونی انجام بدی. قبل از خواب هم 3 تای دیگه رو. بین روز هم 2 تای دیگه. هر کدوم از ما در طول روز وقت‌های مرده‌ای داریم که خیلی خوب میشه ازشون استفاده کرد.

سوال: کارهای 5 دقیقه‌ دیگه‌ای هم میشه انجام داد؟
جواب: معلومه که میشه. اگه کسی همه بالایی‌ها رو انجام داد و هنوز هم وقت خالی داشت، این‌ها هم هست:
5 دقیقه خواندن دعا یا صحبت با خدا به‌صورت روزانه.
5 دقیقه تمرین برای یک مهارت جدید به‌صورت روزانه.
5 دقیقه نوشتن افکار روزانه.
5 دقیقه چشم‌ها رو بستن، تنفس شکمی و خالی کردن ذهن از هر چیز به‌صورت روزانه.
.
.
.

سوال: 5 دقیقه واقعاً فایده داره؟
جواب: قطعاً فایده داره. یه بار امتحان‌شون کن. خودت اثرشون رو می‌بینی. اینکه در طول روز بتونیم فضاهای مختلفی رو تجربه کنیم خیلی اتفاق ارزشمندیه. ذهن ما از صبح تا شب درگیر تلخی‌ها، سختی‌ها، چالش‌ها و مشکلات میشه و با همین 5 دقیقه‌ها اون‌ها رو دووم میاره و مدیریت می‌کنه.

5 دقیقه زمان کمی نیست؛ حتی برای یادگیری یک مهارت جدید. اگه می‌خوای خوشنویسی یاد بگیری، می‌خوای پیانو یاد بگیری، می‌خوای تایپ ده انگشتی یاد بگیری، روزی 5 دقیقه زمان بذار ولی هر روز انجامش بده. هر کدوم از این‌ها رو بخوای بیشتر زمان بذاری اصلاً هم دستت اذیت میشه هم اعصابت به هم می‌ریزه.  یه مسیر عصبی جدید داخل مغز، با انجام یک کار کوچیک اما با تکرار مداوم به‌وجود میاد. 

سوال: نمیشه بیشتر براشون وقت گذاشت؟
جواب: معلومه که میشه. این‌ها کف کاره. به شرطی که با زیاد کردن سهم یکی، بقیه رو حذف نکنی. 20 دقیقه وقت برای خندیدن بذاری اما 5 دقیقه ارزیابی و برنامه ریزی و 5 دقیقه مطالعه کتاب و 5 دقیقه ارتباط اجتماعی رو حذف کنی.

سوال: من خودم هفته‌ای دو جلسه باشگاه میرم. من خودم هفته‌ای یه کلاس قرآن دارم. اون وقت چه جوری میشه؟
جواب: اون‌ها سر جاشون می‌مونه. این‌ها برنامه حداقلی هست که روزانه انجام‌شون میدیم. حالا اون روزی که باشگاه میری، دیگه 5 دقیقه ورزشت رو نیاز نیست انجام بدی. کلاس قرآن هم به همین ترتیب.

سوال: من که تا حالا هیچ‌کدوم از این‌ها رو انجام ندادم نمی‌تونم یهو همه‌شون رو انجام بدم. چی کار کنم؟
جواب: کاملاً طبیعیه. از هر کدوم که می‌تونی شروع کن و بقیه رو هم به تدریج به برنامه روزانه‌ات اضافه کن. هرچند که اصلاً چیزهای سختی نیستن و فقط کافیه شروع کنی تا ببینی واقعاً همه‌شون قابل انجامن. تازه کلی هم انجام‌ دادن‌شون لذت‌بخشه.

سوال: من ماه‌هاست نخندیدم. اصلاً نمی‌دونم چطور باید چنین فضایی برای خودم ایجاد کنم. چی کار کنم؟
جواب: این نشون میده که تو این زمینه کاری انجام ندادی و باید این زمینه رو تقویت کنی. از این به بعد باید به فکر باشی که با چه کتابی، با چه مجله‌ای، با چه فیلمی، تو چه کانالی میشه چنین فضایی رو تجربه کرد.

[آرمین]

حالا در ادامه می‌خوام رو این بگم:
برنامه‌هایی که برای کانون چیده شده دقیقاً بر اساس موارد بالا بوده. 


1- به برنامه‌ روزانه گروه‌های پاکی نگاه کنید:

شنبه‌ها هر کس یه نکته در مورد پاکی بگه. چه بهتر نکته‌ از خود شخص طبق تجربه شخصیش باشه. اگه نه، وارد انجمن تجربیات بشه و از بین هزار نکته‌ای که دیگران گفتن، یکی که به‌نظرش جالب‌تر میاد رو از دیگران نقل قول کنه.

یکشنبه‌ها روز هنر هست. گذاشتن شعر، متن ادبی، نقاشی، خوشنویسی، فیلم و سینما، بافتنی و ... . هر کس چیزی در مورد هنر با خودش بیاره. یا از خودش ارائه بده. یا در موردش صحبت کنه.

دوشنبه‌‌ها روز کتاب هست. هر کس حداقل یه جمله از کتابی که طی هفته گذشته خونده و به نظرش جالب اومده رو بذاره. اگه کسی کتابی نخونده، یه جمله از سخن بزرگان که دوست داره بذاره.

سه‌شنبه‌ها در مورد موضوع هفتگی که اول هر هفته اون موضوع اعلام میشه صحبت انجام بشه. هر کس نظری داره، تجربه‌ای داره با بقیه در میون میذاره.

چهارشنبه‌ها روز تفریح و جوک و شوخی هست. معما و سرگرمی و بازی.

پنجشنبه‌ها صحبت‌ آزاد هست. اعضا دور همدیگه جمع میشن گپ می‌زنن. یا هر کس یه تجربه از زندگیش که دوست داره به بقیه انتقال بده رو بگه.

جمعه‌ها روز ارزیابی هفتگی هست. گفتن از نتیجه‌ تلاش‌هایی که در طول هفته انجام دادیم. تلاش‌هایی که در خصوص موانع پاکی داشتیم. تلاش‌هایی که در خصوص عادت‌سازی انجام دادیم. همین‌طور انجام اعلام وضعیت‌های مطالعه کتاب، ورزش، قرائت قرآن و پیگیری فعالیت‌های درسی.
جمعه‌ها از حس و حال کلی هفته‌مون میگیم. هر کس یه رویداد، اتفاق یا لحظه خوب از هفته‌ای که گذشت تعریف کنه. یا یه رویداد، اتفاق یا لحظه بد که رو دلش سنگینی می‌کنه رو بگه.

این برنامه‌های روزانه برای اینه که مدام بهمون یادآوری کنه ما به این‌ موارد نیاز داریم. جدی بگیریم‌شون. از زندگی‌مون حذف‌شون کنیم.


2- اعلام وضعیت‌هایی که برای گروه‌های پاکی در نظر گرفته شده رو نگاه کنید:

کتاب: تعداد روز مطالعه کتاب انجام‌شده
ورزش: تعداد روز ورزش انجام‌شده
قرآن: تعداد روز قرائت، ترجمه یا تفسیر قرآن انجام‌شده
درس: تعداد ساعت هدف مطالعه هفتگی درسی / تعداد ساعت مطالعه هفتگی درسی انجام شده / تعداد هفته‌هایی که هدف مطالعه درسی محقق شده

این اعلام وضعیت‌ها برای اینه که جدی بگیریم‌شون. بهشون اهمیت بدیم. از زندگی‌ حذف‌شون نکنیم.


3- برنامه‌های گروهی که برای کانون تدارک دیده شده هم در همین راستا هست:

مطالعه گروهی کتاب
مطالعه گروهی قرآن
گوش دادن گروهی پادکست

حتی اگه تنهایی حالش رو نداریم بریم سراغ کتاب، بریم سراغ قرآن، بریم سراغ پادکست، به شوق گروهی که همراه‌شون هستیم لااقل این کار رو انجام بدیم.


4- برنامه‌های سرگرمی‌ و اوقات فراغت کانون به همین ترتیب:

صندلی داغ
مسابقه عکاسی
مسابقه نویسندگی
مسابقه بازی و معما
گردهمایی

برای اینکه بخندیم و بازی کنیم و با هنر ارتباط بگیریم و البته بیش از همه این‌ها ارتباط اجتماعی‌ با بقیه داشته باشیم.

[آرمین]

و موضوعی که در ادامه می‌خوام روی اون تأکید کنم اینه که فعالیت‌های اول تا سوم رو همه‌مون جدی بگیریم:
1- برنامه روزانه گروه‌های پاکی
2- اعلام وضعیت‌ها
3- برنامه‌های گروهی کتاب، قرآن و پادکست

من تو پست اول از 22 نفر اسم بردم.
و این هم یه لیست 18 نفره دیگه هست:

sanctity
Reza4030
ahmad862
سر‌اب
"Lover"
[علی]
^علی^
بازگشت به خاک
Hossain
.پارادوکس.
New fighter
آقای اراده
سارا-1
Abc
Mr Degaresh
حامدحامد
بهاران
فرید
سورنا

کانون امروز با دو سه هفته پیش خیلی فرق داره. این به خاطر وجود شما و فعالیت‌هایی هست که انجام میدید.  

اما واقعاً تو این سه دسته فعالیتی که گفتم چند نفر مشارکت پیوسته و فعالانه دارن؟ 
و
سوال من اینه مگه هر کدوم از این فعالیت‌ها چقدر وقت می‌بره؟

هفته‌ای یه بار یه جمله درباره پاکی نوشتن چقدر وقت می‌بره؟ نقل قول کردن یه تجربه از انجمن تجربیات چقدر وقت می‌بره؟ که یه بهانه است حداقل هفته‌ای یه بار ذهن‌مون رو با امواج پاکی تنظیم کنیم.
هفته‌ای یه بار دو بیت شعر نوشتن، یه عکس، یه موسیقی، یه نقاشی و ...  چقدر وقت می‌بره؟ که یه بهانه است یادمون نره چقدر به تغییر فضای ذهنی‌مون با هنر احتیاج داریم.
هفته‌ای یه بار یه جمله از یه کتاب نوشتن چقدر وقت می‌بره؟ که یه بهانه است نسبت به مطالعه روزانه کتاب حتی اگه شده روزی 5 دقیقه متعهد باقی بمونیم.

هفته‌ای یه بار یه جمله نوشتن در مورد موضوعی که مطرح شده چقدر وقت می‌بره؟ که یه فرصته برای حل مشکلاتی داریم و تعاملی که به اون نیاز داریم.
هفته‌ای یه بار یه لطیفه نوشتن چقدر وقت می‌بره؟ تعریف کردن یه چیز بامزه؟ یه معما؟ که یه بهانه است هر هفته یادمون بندازه چند دقیقه‌ای بخندیم و تفریح کنیم و شاد باشیم.
هفته‌ای یه بار مشارکت آزاد در مورد هر چی که دوست داریم، تجربه نوشتن در مورد هر چی که بهش رسیدیم چقدر وقت می‌بره؟ که یه بهانه است برای اینکه به همدیگه نزدیک‌ونزدیک‌تر بشیم.
و
هفته‌ای یه بار ارزیابی کردن از هفته‌ای که پشت سر گذروندیم، چقدر وقت می‌بره؟

اعلام وضعیت‌ها قبلا تو تاپیک‌های مختلف بود و برای اعضا سخت بود. الان که دیگه همه یک‌جا شده. کپی کردن اعلام وضعیت قبل و یه عدد اضافه کردن به اون‌ها چقدر وقت می‌بره؟

ما هفته‌ای یه سوره کوتاه از قرآن رو می‌خونیم. یه فصل کوتاه از یه کتاب. یه قسمت از یه پادکست. چقدر وقت می‌بره؟

انتظار این نیست که تو همه این فعالیت‌ها شرکت کنید. کاملاً واضحه که هر کس علایقی داره و ترجیحاتی داره.
اما دیگه میشه بالاخره تو یه سری از اون‌ها فعالیت داشت.

اگه قرار باشه آرمین پیش خودش بگه من سرم شلوغه، مهدوی فعالیت کنه. مهدوی هم بگه من وقت نمی‌کنم. تاج فعالیت کنه. تاج هم بگه به من چه، سنکتیتی فعالیت کنه. سنکتیتی بگه سرباز گمنام. سرباز گمنام بگه امیرعلی. امیرعلی بگه...
خب این مدلی می‌بینیم ده‌ها نفر هر روز کانون میان ولی فعالیت آن‌چنانی هم انجام نمیشه.

تا الان بهانه این بود که مدیر کل نیست که خب الان هست.
بهانه این بود که برنامه نیست که الان برنامه‌ها هست.
بهانه این بود اعلام وضعیت سخته که دیگه آسون شد.
دیگه چه مشکلی وجود داره؟  

این فعالیت‌ها همه‌اش برای خودمونه. نتیجه‌اش هم برای خودمونه.

شما پیش مشاور افسردگی برید چی میگه؟
میگه یه ذره ورزش کن. یه ذره با خدا خلوت کن. یه ذره کتاب بخون. یه کار هنری انجام بده. یه ذره قرآن بخون. برای روزهات برنامه بریز و اجرا کن. در طول روز یه زمانی برای خندیدن بذار. در روز چند دقیقه‌ای با افراد دیگه معاشرت کن. یه آموزش رو دنبال کن. حل یکی از مشکلاتت رو دنبال کن.

شما پیش مشاور ترک خ.ا برید چی میگه؟
باز همین‌ها رو میگه. فضای ذهنیت رو با چیزهای مختلف تغییر بده تا روزهای پاکی رو سپری کنی. خودتو مشغول کن، خ.ا از یادت بره.

حالا تو کانون بستر و فرصتی مهیا شده که حتی اگه خودمون حالش رو نداریم اما به خاطر روحیه جمعی این رغبت در ما ایجاد بشه و این فعالیت‌ها رو انجام بدیم.
این فرصت رو از خودمون سلب نکنیم.
و
توجه داشته باشیم اثر جانبی این فرصت، کانون رو حرکت میده.

همون ارزیابی هفتگی که داریم واقعا اتفاق مبارکیه اگه که هر کانونی متعهد به انجامش بشه. ممکنه ما هر هفته انجامش بدیم و در طول ماه و سال هیچ اثری ازش نبینیم؟ چه در پاکی، چه در هر زمینه دیگه از زندگی‌مون؟
روز جمعه وقت نمی‌کنیم این ارزیابی رو بنویسیم. روز شنبه انجام بدیم. روز یکشنبه انجام بدیم. ولی انجامش بدیم.

و سوالی که باید از خودمون بپرسیم اینه:
کانون برامون ارزش داره که در اون فعالیت کنیم؟
اگه نه، اصلا بحثی نیست. و اگه آره، جوری فعالیت کنیم که کانون رو نگه داریم. ما تو عملکردمون نشون میدیم یه چیزی چقدر برامون ارزش داره.

نگیم:
دانش‌‌آموزم درس دارم. وقت نمی‌کنم.
دانشجویم درس دارم. وقت نمی‌کنم.
شاغلم. وقت نمی‌کنم.
در حال طی کردن دوره‌های آموزشی‌ برای ورود به بازار کارم. وقت نمی‌کنم.
از مادر و پدرم نگهداری می‌کنم. وقت نمی‌‌کنم.
از برادر و خواهرم نگهداری می‌کنم. وقت نمی‌کنم.
دیگه همسر و بچه و ... که جای خود.

خب این مدلی بخوایم نگاه کنیم، هیچ‌کس وقت نمی‌کنه.
الان فرض کنید یه تازه‌وارد بیاد کانون. اونم دقیقاً همین شرایط شما رو داره. مگه ما چند تا تازه‌وارد داریم که دانش‌آموز نباشه، دانشجو نباشه، شاغل نباشه، دوره‌های آموزشی نبینه و پدر و مادر و برادر و خواهر و زن و بچه هم نداشته باشه؟ 

بعد چطور انتظار داریم اون تازه‌وارد فعالیت کنه وقتی ما خودمون حاضر به فعالیت نباشیم؟  
تازه‌واردی که میاد کانون کدوم یک از افراد کانون رو باید ببینه و اون رو الگوی خودش قرار بده؟ 
تازه‌واردی که میاد وارد گروه میشه، کسی هست بهش خوش‌آمد بگه؟ تو گروهه که دردش رو فریاد می‌زنه. خستگی‌هاش رو میگه. سوال‌هاش رو می‌پرسه. کسی تو گروه هست که همراهش بشه و بهش پاسخ بده؟

من خودم تو فعالیت گروهی قرآن شرکت می‌کنم. تو فعالیت گروهی کتاب شرکت می‌کنم. تو فعالیت گروهی پادکست شرکت می‌کنم.
صندلی داغ باشه من هستم. بازی و سرگرمی باشه هم پایه‌ام. اما یادم نمیره که اصالت وجود کانون و هدف وجود کانون، کمک‌ به اشخاصی هست که درگیر خ.ا بودن. اشخاصی که وارد گروه میشن و انتظار دارن اون‌جا بهشون کمک بشه.
درسته مسابقه عکاسی که بشه، من نفر اولی هستم که تو مسابقه ثبت نام می‌کنم. من نفر اولی هستم که عکسم رو قرار میدم. من نفر اولی هستم که تبلیغات عکسم رو شروع می‌کنم. من با همه این‌ها حواسم هست که یه گروه پاکی هم وجود داره و اون‌جاست که فریادهای شادی و غم پاکی سر می‌گیره. به واسطه اون‌جاست که کانون شکل گرفته. و اون‌جاست که اگه فردی ناامید بشه از پاکی، از کانون میذاره و میره.
گروه‌های پاکی رو که حذف کنیم، دیگه کانون با یه سایت اجتماعی و سرگرمی که در اون فعالیت‌های کتاب‌خوانی و قرآن‌خوانی و ... انجام میشه فرقی نداره.

باور کنید با روزی 15 دقیقه وقت گذاشتن برای کانون خیلی از فعالیت‌های بالا رو میشه انجام داد.
اما آیا برامون مهمه؟

من تأکید می‌کنم انتظاری نیست تو همه این فعالیت‌ها شرکت کنیم. قرار نیست کارهای غیرعاقلانه انجام بدیم. اگه یکشنبه تا سه‌شنبه ساعت 5 صبح تا 11 شب دانشگاهیم، انتظار نیست که ساعت 11 شب بیایم فعالیت اون روز گروه رو انجام بدیم. 4 روز دیگه که می‌تونیم. اون 4 روز رو انجام بدیم. گروه‌ها رو خالی نکنیم.

من باور نمی‌کنم کسی بگه روزی 5 دقیقه وقت کتاب خوندن نداره. روزی 5 دقیقه وقت ورزش نداره. روزی 5 دقیقه وقت قرآن خوندن نداره. ولی بازم میگم باشه. دیگه ساعت درسیت رو که داری؟ اعلام وضعیت ساعت درسیت رو تو گروه قرار بده. بذار بقیه ببینن چقدر درس می‌‌خونی و اون‌ها هم ترغیب بشن ساعت مطالعه‌شون رو بذارن و تشویق بشن وقت بیشتری برای درس‌هاشون بذارن.

برنامه‌هایی که در حال اجرا هست فقط برای شروع اولیه هست.
همون‌طور که قبلاً گفتم ما می‌تونیم هر هفته با هم یه فیلم ببینیم. هر هفته روی یه بخش از یه موضوع روان‌شناسی کار کنیم. هر هفته باهم دعا بخونیم. هفته‌ای یه صفحه نهج‌البلاغه بخونیم. هر ماه میز گرد راجع به یه موضوع داشته باشیم و ...

ما داریم تدارک برنامه‌های بعدی رو می‌چینیم.
تو نظرسنجی موضوع عزت نفس و اعتماد به نفس بیشترین رأی رو آورده بود. خانم عارفه با عشق و علاقه رفتن کتاب‌هایی تهیه کردن. تو این مدت، وقت گذاشتن و پست‌ها رو دارن آماده می‌کنن که به زودی این برنامه هم اجرا بشه.

اما توجه داشته باشیم:
اگه این برنامه‌ها که هیچ، ده‌ها برنامه دیگه هم اجرا بشه ولی همه ما فقط تماشاگر باشیم، نه اتفاق مثبتی به واسطه کانون تو زندگی‌مون می‌افته و نه اتفاق مثبتی برای کانون.

تا حالا به این فکر کردید که این ارتباط دوستی و همراهی که بین ما تو کانون جریان داره، چقدر ارزش داره؟ چقدر مهمه؟
اگه ارزش داشته باشه و واقعاً مهم باشه حاضر میشیم به خاطرش خیلی کارها انجام بدیم.

امروز آرمین هست و کانون هم برقراره. اما فردا روزی که آرمین نیست و کانون هم برقرار نیست، لطفاً راستش رو به هم بگید.
بگید هر روز تشکیل‌شده از 24 ساعت بود. هر ساعت هم از 4 تا 15 دقیقه تشکیل شده بود. یعنی 96 تا قسمت 15 دقیقه‌ای. کانون برامون به اندازه یک سهم از این 96 قسمت هم ارزش نداشت. کانون یک درصد زندگی‌مون هم نبود. هیچ کدوم از ما با گذاشتن 15 دقیقه وقت زندگی‌مون تباه نمی‌شد که اتفاقا بالعکس باعث میشد کلی چیزهای دیگه به دست بیاریم. کلی انگیزه ایجاد می‌کرد که برای زندگی‌مون بهتر تلاش کنیم. کلی دورهمی روزانه و جذاب برامون رقم می‌زد.
کانون نیاز به روشنایی داشت. نیاز به نور داشت. کانون نیاز به چلچراغ داشت. هر کدوم از ما کافی بود فقط یه چراغ روشن کنه، کانون چلچراغ می‌شد. اما چلچراغ شدن کانون، دغدغه ما نبود. 

سوال: آرمین. ما اگه کارهایی که گفتی رو تو زندگی شخصی‌مون انجام بدیم، بعد متناسب با اون‌ها روزی 15 دقیقه هم وقت برای کانون بذاریم چی به تو می‌رسه؟
جواب: طبق توافقات انجام‌شده، یه ویلا تو کیش  سفر یک ماهه به جزایر قناری   و یک دستگاه ماشین رولزرویس   اما اگه این‌ فعالیت‌ها تو حال خوب شما و پاکی شما موثر باشه، حاضرم همه‌‌شون رو تقدیم شما کنم.

[سنــا]

خانم سنا
ممنونم که پیگیر و اجراکننده برنامه‌های گروه هستید. همین‌طور بابت مشارکت‌هایی که تو فعالیت‌های گروهی قرآن و کتاب داشتید. به نظرتون در عین حالی که خیلی از ما تو زندگی شخصی‌مون سرمون شلوغه، چطور می‌تونیم وقتی رو هم به کانون اختصاص بدیم؟
خیلی خوشحال‌کننده است که شما این وقت رو به کانون اختصاص میدید و کنار ما هستید.

سلام

خدا قوت به شما آقای آرمین
و ممنون از نکات ارزشمندی که یادآوری کردین به هممون

من قبل این اتفاقات جدید فکر میکردم دیگه نمیتونم وقتی برای کانون بذارم
تو این فکر بودم به یه نحوی کم کم کانون رو از زندگیم بذارم کنار 
ولی ته دلم. ؛ دلم نمیومد و همیشه نگران بودم نکنه کانون بسته بشه و این بستری که این همه نقش داشته تو رشد من ؛ برای همیشه به فراموشی سپرده بشه 
خیلی زور میزدم که بیام ولی گاهی میدیم در هفته فقط یک روز سر زدم!
منم بهانم سرشلوغی بود ؛ فک نمیکنم سرشلوغ تر از من تو کانون باشه  کار خونه ,کار بیرون ,بچه داری؛ همسرداری ,کلی دوره با موضوعات مختلف برای رشد خودم,درس خوندن و...
بهانم این بود که من الان تو این برهه از زندگی , اولویتم چیز دیگست و نمیتونم وقتی برای کانون بذارم .

اما با تغییرات جدید کانون ، دیدم نه بازم اینجا برای من پتانسیل رشد کردن رو داره 
باز میتونه تو مسیر اهدافم به من کمک کنه 

چند وقتی بود سحرخیزیم بهم ریخته بود
قول دادم به بچه های گروه هر روز ۵ صبح آنلاین بشم و پست اون روز باران رو بذارم .صبح تو اوج خواب میگم باید برم قولمو ادا کنم .  آنلاین شدن اول صبحی هم خوابم رو میپرونه و هم بعدش کلی انرژی میگیرم برای شروع کارهام.
هم خیالم از این راحته که امروز فعالیت مفیدی تو کانون داشتم.

چند وقت بود درس رو دست و پا گریخته میخوندم؛ آخه در طول روز کمتر وقت میکنم برم سراغ درس 
همین قول صبحگاهی و رو نظم افتادن سحرخیزیم باعث شد بعد کانون برم سراغ درسم و درس خوندن هم رو روال بیوفته .

نوشتن برنامه ها و ارزیابی هفتگی تو گروه بهم کمک کرد چندتا کار که همیشه اهمال کاری داشتم رو برم سراغشون 
و این چقدر بهم حس خوب میده تو زندگی 

شرکت تو فعالیت گروهی کتاب کمکم کرد چند تا نکته توپ یاد بگیرم و خودم رو یک قدم جلو بندازم تو زندگی 
باعث شد کارهام رو یه بار دیگه اولویت بندی کنم و در طول روز بیشتر وقتم رو برای کار پراهمیت تر بذارم  و اینطوری خیلی راضی ترم از روزهام .
خیلی وقت بود وقتی برای خوندن کتاب های انگیزشی نداشتم و این برام یه فرصت خوبه

تو برنامه پادکست هفته های اول موفق نشدم شرکت کنم 
بهانم هم این بود وقت نمیکنم
مینویسم بهانه ! چون واقعا وقت نمیکنم یه بهانست!
مدیریت زمان که بلد باشی به هرکاری دلت بخواد میرسی
 این هفته یه روز  تو مسیر رفتن به سرکار نصف فایل صوتی رو گوش دادم و دیدم چقدر موثر بود برام . دوبار گوش دادم همین نصفه رو
باعث شد یه تصویر روشن تر از  آیندم رو تو ذهنم ترسیم کنم و انگیزه  بیشتری بگیرم برای حرکت به سمتش. چون هرچی آینده روشنتر کارهایی که میتونی انجام بدی برای رسیدن بهش مشخص تر و زندگی جهت دار تر میشه.

اینارو گفتم که بگم همین یکی دو هفته ای که گذشت من با اجرای این برنامه ها کلی رشد داشتم
مطمئنم اگه بقیه هم یه وقت بسیار کوتاه در طول روز بذارن برای انجام این فعالیت ها ؛ چندین و چند برابر  فایده میبینن تو زندگی شون

من خوشحالم که کانون طوری شده که دیگه هم مسیر من تو اهدافم شده و چه خوب میشه که با فعالیت شما اعضای عزیز, کانون گرم تر و سرپا تری داشته باشیم. 

حالا سوالی که ازم پرسیدین ؛ چطور میشه با این همه سرشلوغی وقتی رو به کانون اختصاص بدیم؟

فک میکنم تو لابلای صحبت هام تقریبا پاسخ این سوال رو دادم
اگه مثل من حسابی سرشلوغید؛ سحرخیزی میتونه کلی زمان آزاد بهتون اضافه کنه . حالا نه حتما ۵ صبح, ولی روزی نیم ساعت یک ساعت هم زودتر بیدار شدن و فقط ۱۰ دقیقه به کانون سر زدن و مشارکت تو فعالیت هاش  میتونه کلی برکت بده به زندگیتون .

یه روتین داشته باشیم برای کانون اومدن
حالا من ۵ صبح؛ یکی ۷ صبح میتونه؛ یکی ۲ ظهر میتونه؛ یکی ۹ شب
یه ساعت یا محدوده زمانی رو اختصاص بدین که هر روز تو همون حوالی بتونید آنلاین بشید.

و یه چیز مهم تر اینکه تا خودمون رو گره نزنیم به کانون ؛ انگیزه ای نداریم برای اومدن 

من اهدافم رو ؛ ارزیابی های هفتگیم رو گره زدم به کانون 
کتاب خوندن و پادکست گوش دادن رو گره زدم به کانون
خودم رو موظف کردم فعالیت های گروه رو انجام بدم
اعلام وضعیت کارهام رو هم به زودی اضافه میکنم .


خدارو خیلی شکر میکنم که هنوز کانونی هست و هنوز من اینجام
خداروشکر میکنم که هنوز آقای آرمین هستن و وجودشون چقدر میتونه پربرکت باشه برای کانون
خداروشکر میکنم که شما دوستای کانونی هنوز هستید و وجودتون گرمابخش کانونه.

[زینبی]

خانم زینبی
قبلاً گفته بودید که تو فعالیت‌‌های مرتبط با پاکی شرکت نخواهید داشت. تو هفته‌های گذشته برای فعالیت گروهی کتاب مشارکت داشتید و از این بابت از شما ممنونم. فعالیت‌های پادکست و قرآن براتون مفید نبود که در اون‌ها مشارکت نداشتید؟
حضورتون باعث دلگرمی ماست

سلام

آرمین خان تشکر میکنم از شما بابت وقتی که گذاشتین و نکاتی که فرمودین ،خیلی دقیق و سنجیده 

بله درسته تو فعالیت های مربوط به ترک شرکت ندارم و نمیدونم از نظر دوستان که غالبا برای ترک تو کانون فعالیت دارن این خوبه یا نه!

مطالعه کتاب و پادکست رو تو این سه هفته من هم طبق برنامه کانون پیش بردم و پست های تاپیک های مربوطه رو همیشه دنبال میکنم ، عدم مشارکت ام تو تاپیک پادکست شاید خنده دار باشه ولی بخاطر اهمال کاری ناشی از کامل گرایی، اینکه من منتظرم پستی بزارم که کامل باشه و نکات خیلی ارزشمندی داشته باشه ،باید از اقدامک ها برای غلبه به این حس کمک بگیرم

شروع فعالیت های قرآنی با سوره فلق بود که اشاره به موضوعاتی داره که ذهن من به اون موضوعات حساسه(شما بخونید ترسناکه ) به این خاطر شرکت نکردم ولی همزمان با گروه سوره یاسین رو شروع کردم که با تموم شدنش در نظر دارم با گروه پیش برم

اگر فعالیت های کانونی نبود شاید اون فردایی که شروع به مطالعه کنم یا قرآن بخونم و ورزش کنم ،برای فعالیت هام برنامه ریزی داشته باشم و...هیچوقت نمی‌رسید یا مستمر نبود ولی به کمک کانون و اعضاش و کتابی و پادکست که برای فعالیت انتخاب کردین، اون روزها رسیده 

قدردان تلاش های شما و مدیریت برای حفظ کانون هستم