1399 خرداد 19، 20:24
خیلی ها هستن که متاهل ان وحتی مادران ولی مشکل خ.ا دارن
(1399 خرداد 19، 20:49)Queen نوشته است: ساناز عزیزمبی نهایت ممنونم عزیز
مرسی که اینقدر مرتب اعلام وضعیت میکنی
خیلی خوش حالم که روزهای خوبت داره بیشتر و بیشتر میشه
امیدوارم ارامش هم تو زندگیت جریان پیدا کرده باشه
(1399 خرداد 19، 22:22)زینبی نوشته است: هی میام ی چیزی بنویسم هی میگم بیخیالنمیشه حرفات را بگی
میام مینویسم پاک میکنم یا اصلا ارسال نمیکنم
هی میخام برم به مدیر ی چیزایی بگم میگم بیخیال
به این فکر میکنم که شاید هر کسی خودش باید ی چیزایی تجربه کنه
پ.ن:حرف زیاده برا گفتن ولی نگفتنش بهتره
(1399 خرداد 19، 20:17)مهرخدا نوشته است: مهرخدا / 25 اسفند 98 / 84 روز خوب
من این روزا به درجه ی از بی حوصلگی، بداخلاقی، بدقلقی، تنبلی، دوستی با شیطون و نزدیک به لغزشم که از خودم دارم متنفر میشم
نباید متنفر شم و باید با خودم مدارا کنم
ولی دارم از حد میگذرونم
و متاسفانه باید بگم به احتمال 90 درصد احتمال صفر شدن روزام هست تا اینکه به 90 روز برسه
دست و دلم به هیچ کاری نمیره
پرخور شدم، تحملم نسبت به درد کم شده
همیشه میگفتم با شرایط من فکر ازدواج با کسی دقیقا معادل بدبخت کردن یه انسانیه که میتونست با ازدواج غیر من زندگی بهتری داشته باشه و حتی تو. این سالها هیچ حسی نسبت به ازدواج نداشتم
ولی الان دلم یکیو میخواد که... بتونم از هر جنبه ایی روش حساب کنم و بهش تکیه کنم. خسته شدم از تتهایی تلاش کردن و مقاومت کردن
میدونم این روزا هم میگذره و امیدوارم دست از پا خطا نکنم تا پشیمونی به همراه نداشته باشه
(1399 خرداد 19، 20:49)Queen نوشته است: سلام به همگی
دو سه روز پیش منم از موضوعی خیلی عصبی و بهم ریخته شدم و احساس بدی سراغم اومد، دلم میخواست یه کاری بکنم تا همین الان بتونم این حس بد رو از خودم دور کنم
نمی دونم چرا اولین گزینه هم که تو ذهن میاد یه جور آسیب زدن به خودت هست
گفتم شاید با خ.ا بتونم خودم رو التیام بدم
یکم که فکر کردم به خودم گفتم دست نگه دار بیشتر زمان بده، عاقلانه فکر کن و ریشه مشکل رو پیدا کن
می تونی از این اتفاق تجربه هایی به دست بیاری هم اشکالات خودت رو بفهمی و هم شناخت بهتری نسبت به بعضی از رفتارها ی دیگران پیدا کنی
خلاصه اینکه فکر می کنم الان اوضاع بهتره
احتمالا گذر زمان میتونه التیام دهنده ی خوبی باشه
با امروز میشه ۴۲۱ روز بدون خ.ا
خدا شکرت
کمکم کن که بتونم حفظش کنم
نقل قول: شما بگو عزیز جان زندگی بدون خ.ا چه مزه ای داره؟میتونم بگم وقتی خ.ا تو زندگیت کمرنگ میشه توجهت به جنبه های دیگه بیشتر میشه و زمانت رو به اونها اختصاص میدی
کیفش بیشتره یا نه؟
(1399 خرداد 20، 0:01)Queen نوشته است:نقل قول: شما بگو عزیز جان زندگی بدون خ.ا چه مزه ای داره؟میتونم بگم وقتی خ.ا تو زندگیت کمرنگ میشه توجهت به جنبه های دیگه بیشتر میشه و زمانت رو به اونها اختصاص میدی
کیفش بیشتره یا نه؟
(1399 خرداد 20، 0:11)Queen نوشته است: بله عزیزم
البته بستگی به خودت هم داره
برای ترک هم باید انگیره و امید داشت اگه بخوای بی تفاوت باشی قطعا ترک هم کار آسونی نیست
حالا کسی که علاوه بر امیدو انگیزه با تلاش روزهای پاک برای خودش میسازه به نظرت برای آینده تلاش نمی کنه
اصلا یاد میگیره برای خواسته هاش بجنگه و اوضاع رو تحت کنترل بگیره