1400 ارديبهشت 31، 22:22
ز کوی میکده برگشته ام ز راه خطا/ مرا دگر ز کرم با ره صواب انداز
#حافظ❤
#حافظ❤
(1400 ارديبهشت 30، 22:50)عطر رهایی نوشته است: قبلا اون وقتایی که خودتون رو سرزنش می کردید، احساس می کردید چه فایده ای داره این سرزنش؟
راستش اون لحظه به این فکر نمیکردم که چه فایده ای داره، اون لحظه انقدر از خودم و رفتار خودم لجم میگرفته که کار دیگه ای به ذهنم نمیرسیده انجام بدم، جز سرزنش کردن...
آیا اصلا کمکی به بهبود می کرد؟
شاید به طور موقت آره، شاید هم کلا نه
مثلا من یه کاری رو بارها و بارها اشتباه انجام دادم و هنوزم اشتباه انجام میدم، و شدیدترین سرزنش ها و خود تخریبی ها رو اون لحظه ها که باز همون اشتباه رو انجام دادم با خودم داشتم ولی هنوز درست نشده ( بی فایده بودن یا موقتی بودن اثر امر و نهی)+(کودک آسیب دیده)
یا حداقل بگید فکر می کردید چه فایده ای ممکنه داشته باشه؟
شاید میخواستم خودم رو سرزنش کنم تا درس عبرت بشه
ولی عموما اون لحظه از خودم متنفر میشدم (ایجاد احساس گناه در کودک) بابت کار اشتباهم و از خودم کاملا ناامید میشدم، توی مثالی که گفتم به خودم اون لحظه میگفتم وقتی آدم نمیشی حقته، زجر بکش دوباره تا جونت بالا بیاد...(این جمله ها شبیه سرزنش های مادر و پدرهاست: نوارهای والد)+(کودک آزرده) :vay:
(1400 ارديبهشت 30، 23:07)سنــا نوشته است: عارفه جون من چون زیاد اهل سرزنش نبودم جواب ندادم .. شایدم بودم یادم نمیاد
بعد گناه سریع توبه میکردم و شروع قوی تر (احتمالا بالغت کنترل رو در دست می گرفته و بدون ایجاد ناراحتی و در عوض با پرسیدن سوال «حالا چطور میشه درستش کرد؟» مسئله رو حل می کرده)
نقل قول: اوایل زیاد سرزنش میکردم و خب اوضاع اصلا خوب پیش نمیرفت(بی فایده بودن حرف های والد)
نقل قول: اوایل زیاد سرزنش میکردم و خب اوضاع اصلا خوب پیش نمیرفت
شروع کردم به کمک کردن به خودم...
و دیدم که چقدر حالم بهتره و آروم ترم
(والد حتی با قیمت سرکوب کودک میخواد مدیریت رو در دست داشته باشه)
نقل قول: من قبلا خیلی خودمو سرزنش میکردم ...
نسبت به خودم خیلی سخت گیر بودم ...
شاید چون مامان و ببام بهم سخت میگرفتن ...(درسته، نوارهای والد از پدر و مادر ضبط میشن)
منم عادت کرده بودم ...(صداهای اونا درونی شده)
نقل قول: با دعوا، فحش و چَک و چک کاری ... هیچ چیز عوض نمیشه(تلاش های سرزنشگرانه و بی فایده یا کم فایده والد)، ممکنه این ها یکی دو بار موثر باشه ولی دوام نداره. سرزنش کردن خودتون هم فقط روحیه ی افسرده و درونگرای خودتونو بیشتر میکنه(کودک آزرده). به خودتون بی احترامی نکنید،چراکه تصیمیمی که گرفتین و حضورتون در این بخش (کار بالغ) از زندگی نشون از روح شجاع و بزرگتون داره،اینکه شجاعت ایجاد تغییر رو داشتید و تصمیم گرفتین عملیش کنید یعنی وارد مرحله ی بعد از خواستن هم شدین... این روح نیاز به رسیدگی داره که با بی احترامی بهش در جهت عکس این راه قدم برمیدارید(آسیب دیدن کودک، منشأ احساسات) ، نکته اول هم برای اینکه پاک بشید بنظر من اینه که خودتونو دوست داشته باشید(نوازش کودک) و از وضعیت سابق دلزده باشید.)
(1400 ارديبهشت 31، 22:21)رها Y نوشته است: میشه واسه ماهم از اون جدول رنگیا که آقایون دارن درست کنین
همونایی که برای اعلام وضعیت پاکی هستش
(1400 خرداد 1، 8:45)yaldaw نوشته است: بچه ها من جدیدا یه کتابی خوندم ک خیییییییییییییییییییلللللللللللللللللیییییییییییییی برام معجزه آسا بود و ازتون خواهش میکنم چ اهل کتاب هستید چ نیستید زوری هم ک شده بخونینش
اسمش صبح جادویی نوشته هال الرود
اگه بتونید بخریدش عالیه ولی نسخه های مجازی و صوتیشم هست از سایتای مختلف مثل فیدیبو و طاقچه و.... میتونید بخونیدش
لطفا خوندن این کتابو به خودتون هدیه کنید
مطمینم بعدش دعا به جونم میکنید