گروه ۲ خانم‌ها: باران (حامی: شادن - سرپرست: Hanifa ، Roza.r)

[عارفه]

بفرمایید تخمه بیارید جوک آوردم

دنبال دختر آفتاب مهتاب ندیده نباشین …
هم کمبود ویتامین D داره
هم شب کورى داره و هم کچله 


اینترنت اینجا اگه به جای پشتیبانی فنی یه صدای ضبط شده می ذاشت که بگه «به درک که اینترنتت مشکل داره» همون کاربرد کارمندا رو داشت. هزینه ش هم کمتر بود.


تاریخ تمام شدن آذوقه آجیل عید:
بادام هندی اول فروردین
پسته دوم فروردین
بادام چهارم فروردین
فندق پنجم فروردین
تخم کدو ۱۱ فروردین
تخمه ژاپنی ۱۳ فروردین
نخودچی ۲۸ آبان


شارژر تو گوشیمه،
گوشیم دستمه
و هندزفری به گوشم …
مامانم میگه:
این سِرُمِت رو یه لحظه قطع کن بیا شام بخوریم دوباره برگرد به کما!!


ﺩﯾﺸﺐ ﮐﻒ ﭘﺎﻣﻮ ﭘﺸﻪ ﺯﺩﻩ …
ﺁﺧﻪ ﯾﮑﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﮕﻪ ﺣﯿﻮﻭﻥ بیشعور، ﺍﯾﻦ ﺟﺎﯼ ﻧﯿﺶ ﺯﺩﻥ ﺑﻮﺩ؟؟؟؟
۳ ﺛﺎﻧﯿﻪ می‌خارونم ..
ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺖ ﻣﯿﺨﻨﺪﻡ


بزرگ ترین ریسکی که پدر و مادر موقع تولد دخترشون می تونن بکنن اینه که اسمشو بزارن زیبا..

[عارفه]

امروز کشوم رو مرتب می کردم به دفترچه ای رسیدم که نصیحت هایی به خودم رو می نوشتم. جملاتی که لازم می دیدم برای رشد و آرامشم اجرا کنم اگر جایی می خوندم یا می دیدم.


جمله جالبی دیدم از یک کتاب برایان تریسی:

یک زن برتر در هر مشکلی به دنبال جنبه ای می گردد که از آن بهره ببرد. یک زن معمولی اجازه می دهد مشکلاتش بر او غلبه کنند. زن برتر پیوسته در هر مانع و شکستی دنبال یک درس ارزشمند است در حالی که زن معمولی وقتی مشکلی داشته باشد، عصبانی و افسرده می شود و تقصیر را گردن دیگران می اندازد.


تاریخش مال سال ۹۸ هست

[*بنده پاک*]

جوک ها خیلی قشنگ بود مرسی
چه خوبه که یه روز را گذاشتن سرگرمی

 رفتم متن بچه ها واسه مسابقه نویسندگی را خواندم
راسیاتش متن آقا آرمین خیلی جالب بود. من را یاد عروسکم انداخت. منم یه عروسک داشتم که هر شب قبل خواب همه درد و دل هامو بهش میگفتم.  حتی مدرسه ای هم که بودم هرشب با عروسکم قبل خواب درد و دل میکردم. 
یکی گفت میدونی وقت،مرگ  شیطون میاد و چیزی که تو دنیا برات خیلی عزیز را میگیره و با اون تو را وسوسه میکنه. میگفت برای اینکه تو این وسوسه برنده بشی باید خدا برات از همه عزیز تر و مهمتر باشه 
من اون موقع تو ذهنم عروسکم از همه عزیز تر بود. اگر عروسکم نبود حرفام تو دلم میموند 
سعی کردم به جای عروسکم حرفام را به خدا بزنم. کلی معجزه ها اومد. خیلی وقتا مشکلاتی که تو حرفا میگفتم فرداش درست میشد. خیلی باحال تر بود

 قشنگی قصه این بود که اون عروسک اصلا مال من نبود. در اصل مال بچگی های داداشم بود . مامان بزرگم براش خریده بود. بعد که من به دنیا اومدم دیگه شده بود واسه من. 
من اصلا مامان بززگم را ندیدم وقتی به دنیا اومدم اون فوت کرده بود

 این تشابه  برام جالب بود. فقط به جای باد جاش را عروسک پر کرده بود

 چقدر حرف زدم 

[عارفه]

ظهر جمعه بخیر

عزیزم خیلی خوشحال شدم از تجربه ت که گفتی.
می دونی اون حرف زدن ها با عروسکت چقدر در سلامت روانت اثر داشته؟ 
خیلی
الهام گرفتم بعدا برای تربیت فرزند که بهش یاد بدم اگر نتونست حرفاشو بزنه برا عروسکش تعریف کنه.
تو یه کتابی می خوندم تجربه اتفاقات دشوار زندگی فقط در ذهن (یعنی تعریف نکنیم، نگیم) می‌تونه به آسیب های جبران ناپذیری منجر بشه. برای جلوگیری از این آسیب واجبه که برای کسی تعریف کنیم یا بنویسیم یا حتی بلند بلند با خودمون درباره ش حرف بزنیم.


همیشه بیا حرف بزن

[نور الزهرا]

حس عجیبیه شروع دوباره
یه خوشحالی و یه غم توئم باهمه 

سلام به همه دوستای قدیمی و جدید
25 اذر ،1 روز نزدیک

[تاج]

سلام  

عضویت خانم نور الزهرابه حالت فعال درآمده و به گروه باران پیوستند.

با آرزوی موفقیت و پاکی برای ایشان و همه اعضا  

با تشکر

مدیریت گروه‌های ترک

[سنــا]

سلااااااااااااااااااام


خوبین ان شاء الله همگی؟


عارفه جون ممنون بابت جوک ها
اول صبحی شاد شدم  


تو پادکست جافکری یه آزمایش جالبی رو تعریف میکرد
میگفت به یه سری آدم یه خودکار دادن که بزارن تو دهنشون تا فقط لبشون حالت لبخند بگیره
همین حالت خیلی ساده باعث شده بود به خیلی از سوالات با دید مثبت جواب بدن
پس همیشه سعی کنیم لبخند به لب داشته باشیم


بنده پاک جون تجربه جالبی بود ممنونم

عارفه واقعا خوبه صحبت با عروسک؟ منم به دخترم یاد بدم پس


نورالزهرا جان خوش برگشتی  
خوشحالمون کردی  



شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) رو تسلیت میگم خدمت همگی


خب امروز روز چی بود؟
روز هنر گویا

هنری برای شب یلدا دارین رو کنید؟





مواد لازم برای تهیه پاناکوتا انار / دسر خوشمزه شب یلدا

یک بسته ژله آلوورا

یک و نیم لیوان آب جوش

انار دون شده

خلال پسته

دو لیوان شیر

نصف لیوان شکر

نوک ق چ وانیل

یک و نیم قاشق غذاخوری پودر ژلاتین

۱۰۰ گرم خامه صبحانه

طرز تهیه پاناکوتا انار / دسر خوشمزه شب یلدا

ژله آلوورا را با یک و نیم لیوان آب جوش حل کنید و روی بخار کتری بن ماری کنید. قالب را چرب کنید دانه های انار و خلال پسته و ۶ قاشق ژله بریزید و ۵ دقیقه بزارید تا ببندد. دوباره انار و خلال پسته و چند قاشق ژله بریزید. اینکار را ۴ تا ۵ مرحله انجام بدید که انارها ته نشین نشود.

برای قسمت پاناکوتا این دسر خوشمزه شب یلدا دو لیوان شیر، نصف لیوان شکر و وانیل را روی حرارت بزارید تا شکر حل شود. سپس پود ژلاتین را با یک چهارم لیوان اب سرد حل کنید روی بخار کتری بزارید تا حل شود و به شیر اضافه کنید.

۱۰۰ گرم خامه صبحانه را با مقداری شیر رقیق کنید و بعد به پاناکوتا اضافه کنید. اجازه دهید پاناکوتا سرد بشه بعد آروم روی ژله بریزید و چندساعتی درون یخچال بگذارید تا ببندد. برای درآوردن از کنارها با چاقو جدا کنید و 20 ثانیه درون آب جوش بگذارید قالب را و در ظرف برگردانید.



حالا اگه دوست دارین پاناکوتا شکلاتی بشه میتونید شکلات تخته ای هم تو قسمت پاناکوتا بریزین 
یا شکلات رو بن ماری کنیدو بعدا باهاش مخلوط کنید .


منبع »اینجا
فیلمشم اینجا هست

[*بنده پاک*]

نورالزهرا خانم جان بسی خوش برگشتی

عارفه و سنا بسی مرسی
 واقعا نمیدونستم صحبت با عروسک خوبه
 البته الانم خیلی با خدا حرف میزنم
حتی با ائمه هم خیلی حرف میزنم
کلا تو دنیای واقعی وقتی شروع میکنم به حرف زدن میبینم بقیه ها ناراحت میشن. این شد که رفتم سمت خدا. 
چون واقعا حرفام زیاد


 من خیلی وقته از هنر دورم.
ولی بازم در موردش فکر میکنم یه چیزی هم من بذارم

[عارفه]

سلام و درود
خوبین خوشین؟

عارفه واقعا خوبه صحبت با عروسک؟ منم به دخترم یاد بدم پس

خوب که، من متخصص نیستم جوانب دیگه ش رو نمی دونم که نسخه بپیچم برا همه، ولی اینو می دونم که اگه بچه عادت کنه از حالات درونیش از احساساتش تعریف کنه حرف بزنه حرف دلشو نگه نداره خیلی ارزشمنده و در بزرگسالی کمکش می کنه به بلوغ عاطفی برسه و سلامت روان داشته باشه.

اگر دخترت براتون، شما و پدرش، این چیزا رو تعریف می کنه، احساساتش رو میگه، ترس هاشو میگه، اگه اتفاق بدی افتاده میگه یا اگه باهاش صحبت کنی بگی بگو برامون میگه خب چه بهتر که در جمع خانواده خودشو ابراز کنه. اما اگه خجالتیه یا عادت نداره، خوبه برای شروع از عروسک کمک بگیری بهتر از هیچیه.

واقعا نمیدونستم صحبت با عروسک خوبه
 البته الانم خیلی با خدا حرف میزنم
حتی با ائمه هم خیلی حرف میزنم 

عروسک می‌تونه حس امنیت بده به بچه چون نه سرزنش می کنه نه دعوا
اینه که خوبه. بدون قضاوت فقط می شنوه
حالا اگه کسی باشه که بدون سرزنش و قضاوت و دعوا، اگه جایی بچه خطا کرد آروم بهش توضیح بده کارش چه اشکالی داره یا چه خطری داره، خب چه بهتر که آدم باشه جای عروسک. ولی خب اغلب این اتفاق نمیفته پس کاچی به از هیچی

آقا من دو روزه مریضم شبا هم خواب ندارم. برام دعا کنین خوب بشم...

[عارفه]

نکته ای از کتاب دوشنبه ها


ما مدام در حال خواندن مطالب اینستاگرام و فیس بوک روی گوشی‌ها و تبلت‌هایمان هستیم. پست‌های دیگران را در مورد تجاربشان نگاه می‌کنیم و خودمان را سرزنش می‌کنیم که چرا پستی نمی‌گذاریم. به همه چیز پاسخ مثبت می‌دهیم تا احساس نکنیم عقب مانده‌ایم. نتیجه این می‌شود که احساس عدم تمرکز، عصبانیت و بدبختی می‌کنیم، حتی وقتی می‌کوشیم هیچ فرصتی را از دست ندهیم. چرا؟ چون خودمان را لای منگنه می‌گذاریم تا کارهایی را دنبال کنیم که برایمان پیامدی ندارند. پس مشکل این نیست که به فرصت‌ها پاسخ مثبت می‌دهیم. مشکل این است که نمی توانیم بین فرصت های درست و نادرست تفاوتی قائل شویم.

به خاطر داشته باشید هر بار به کاری پاسخ مثبتی می‌دهید با زبان بی‌زبانی به کار دیگری نه می‌گویید.


هنر نه گفتن
دیمون زاهاردیاس

[*بنده پاک*]

سلام خوبین ؟
عارفه بهتر شدی  مراقب خودت باش خواهشنی 
 چه معنی داره اینجا چقدر ساکته 
البته کمکم داره امتحانای دانشگاه شروع میشه. انشالله ماه بعد دوباره شلوغ میشه 

به خاطر داشته باشید هر بار به کاری پاسخ مثبتی می‌دهید با زبان بی‌زبانی به کار دیگری نه می‌گویید.

من وقتی میبینم بقیه ها چقدر پیشرفت کردن و من عقب موندم به خودم میگم هممون ۲۴ ساعت که بیشتر وقت نداریم باید ببینی اون ۲۴ ساعت را صرف چیا کرده تو صرف چی
اولویت بندی کارها خیلی مهمه

فکر کنم امروز روز کتاب بوده
من فال حافظ را میذارم 

[*بنده پاک*]

امروز روز معما و سرگرمی و جک

آموزش مجازی فقط اونجا که میگی بچه ها تا ازتون نخواستم پیام نفرستین بعد ۴۰ نفر مینویسن چشم چشم چشم چشم 

.

.

.

بعد میگی بچه ها همین الان گفتم پیام نفرستین بعد ۴۰ نفر مینویسن ببخشید خانم ببخشید خانم ببخشید خانم

دوستم پدرش فوت شده بود دیدمش هول شدم بش گفتم ناراحت نباش

 رفیق از کجا میدونی بابات بوده اصن

گفت ممد گمشو برو خرماتو بخور 

 

اینم چپ شب یلدا و شعر حافظ الان مد



من یه معما دارم

[سنــا]

سلاااااام

چطورین؟

صبح بخیر

ممنون از پست هاتون
ممنون عارفه جون ..ممنون بنده پاک جون


دارم فکر میکنم جواب معما چی میشه ؟

شب یلدای خوبی داشته باشین

[سنــا]

سلام مجدد

بچه ها دوباره باید یه سری قول ها بهتون بدم

سحرخیزیم هنوز به جا هست اما گاهی ۶ پا میشم گاهی ۴ 
و یکم نامنظم شده 

دوباره بهتون قول میدم ساعت ۵ اولین پست باران رو بذارم


بچه ها گاهی وقتا از سرشلوغی زیاد از دفتر برنامه ریزیم فاصله میگیرم دو سه روزی 
از همین امروز قول میدم بهتون هر روز هفته رو با دفترم باشم 
و گزارش کارهای روزانم رو تک به تک بنویسم.
وقتی مینویسم خیلی راحت تر کارهام پیش میره چون میدونم الان قدم بعدیم چیه؟

یه دفترچه خوشگل و جدید خریدم نمیدونم برای زمستون برم دفتر جدید یا ادامه همون دفتر رو برم   نظر شما چیه؟


دیگه اینکه قرار بود اعلام وضعیت ورزش و قرآن و کتابم رو اینجا انجام بدم ولی هنوز انجامش ندادم. اینم حتما قول میدم هفته آینده انجام بدم. انجام ندادم جریمم کنید!!!



در مورد ارزیابی هفتگی

یکم تعادل ایجاد کردن بین درس و فعالیت حرفه ای تو فضای مجازی و همینطور دیدن دوره های آموزشیم برام سخت شده !

برای فعالیت تو فضای مجازی و کسب درامد ایده های جدیدی دارم که عمده وقتم میره برای همون 

درس و آموزش دیدن رو باید اقدامکی پیش ببرم . تا این حس به جلو رفتن رو داشته باشم و بهم انگیزه بده وگرنه دچار رکود میشم.

[عارفه]

سلام دخترا
خوبین؟
من الحمدلله بهترم
رعنا جان، سنا جان چطوریایین؟
نورالزهرا هم که یه سلام کرد و رفت 


خب امروز درباره چی حرف بزنیم؟
شب یلدا خوبه؟



یلداتون مبارک
جمعتون همیشه جمع