امتیاز موضوع:
  • 21 رأی - میانگین امتیازات: 4.1
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

گروه ۳ آقایان: سرو (حامی: مهدوی - سرپرست: )

بچه ها، این هفته هم داریم دورهمی ؟
داستان من
 سپاس شده توسط
یه روز عجیب دیگه...
انقدر اتفاق جور واجور از صبح تا الان افتاده که حس می‌کنم دلم می‌خواد یه گوشه بشینم و به هیچکدومشون فکر نکنم...
ولی نمیشه...
هی یادم میاد صبح مادرم به گریه افتاده بود و من مثل کسی که فریز کرده باشه داشتم سعی می‌کردم بفهمم کجای کار رو اشتباه کردم. آخر سر هم سعی کردم یه کوچولو از این حس بی‌درکجایی رو با گریه بروز بدم اما مطمئنم حتی اشک مصنوعی هم کمکی بهش نمی‌کرد 65 
میدونم آخر سر، شاید یک هفته، شاید یک ماه، شاید یک سال، شایدم ۱۰ سال دیگه آه بلندی می‌کشم و می‌گم بالاخره تموم شد. اما چه فایده. یه میخ برداری و بکوبی رو دیوار، اثرش باقی می‌مونه...
مگه اینکه به کل اون دیوار رو خراب کنی و دوباره گچ‌کشی‌اش کنی، که خب نمیدونم چجوری به انسان تعمیم‌ش بدم Smiley-face-biggrin 
42 Overthinking داره تق تق در می‌زنه و من همچنان دارم تظاهر می‌کنم کسی خونه نیست. این تظاهر کردن کاش تا ابد طول بکشه.

۳۵ روز میشه که سمت چیزای ناجور نرفتم. هدفِ "به ظاهر ناچیز" اولم رو با موفقیت پاس کردم.
چند روز پیش وسوسه شده بودم که اپراتورم از اون طرف ۳۰ گیگ یک ماهه داده، اینترنت خونه هم ۶۰ گیگ تهش مونده و تا کمتر از یک ماه دیگه تموم می‌شه. و چه چیزی بهتر از شکستن تو این موقعیت :\\\
همون موقع دست به کار شدم و یک فایل حجیم رو هزار بار دانلود کردم 65 
گفتم حالا اگه بخوای هم نمیتونی بشکنی 65 

ولی خب. وضعیت دوری از خ.ا چندان تعریفی نداره.
این اواخر زیاد الکی شکستم، میدونم بخاطر چیه
بخاطر بی هدفی تو این زمینه و متمرکز شدن روی ترک چیزای بدتر تر از خ.ا بود...

و خب هدف بعدی هم ۳۰ روز دوری از خ.ا هست.
روز سومش رو دارم سپری می‌کنم... همون قوانین ۳۰ روز گذشته منتهی این دفعه برای خ.ا...
( جمله بندی داغون ناشی از این همه تراژدی به وضوح قابل لمسه  9   )

همین
شب بخیر 53
 سپاس شده توسط
سلام بچه‌ها


ممنون از شارمین و افرا

فقط یه نکته بگم
من برای لاغری امروز روزه نگرفتم Gigglesmile نگران نباشید


شارمین جان حرفات خیلی درسته
من زیر نظر پزشک متخصص تغذیه رژیم گرفتم
برعکس رژیم های دیگه این سبک رژیم همه نوع غذایی که خودم مصرف میکردم رو داره
برنج داره میوه داره نون داره ولی به میزان کمتر
اما همونطور که خودت گفتی مشکل از دیدگاه ماست
واقعاً من خودم هم میدونم شده لاغر بشم هیکلم هم رو فرم بیاد اما بازم بعد از چند وقت برمیگردم به همین مهدوی الان!
بحث عادته
گرچه دکترم میگفت که رژیم غذایی سالم باید جزئی از سبک زندگی من باشه ولی من هنوز به اون باور نرسیدم
وقتی زندگی رو بدون شیرینی جات تصور می‌کنم استرس میگیرم Hanghead
همین باقلوا
من به شیرینی جات معتادم
باقلوا رو که میخورم یه لذتی داره برام که نگو
اما واقعاً به چه قیمتی؟
من از دوران بچگی مشکل تنفسی دارم؛ فشار خونم بالاست، چند جور بیماری دارم که جمعاً اگه برای همشون بخوام برم دکتر باید به 8 تا دکتر با تخصص های مختلف سر بزنم Hanghead
اعتماد به نفسم که خودتون میدونید و لزومی نداره چیزی درباره اش بگم
همین مقاله ای که گذاشتی واقعاً عالی بود و مشکلاتش رو خودم هم دارم
تو تاکسی همش سعی میکنم جلو بشینم چون صندلی عقب هم خودم هم بقیه اذیت میشیم
لباس گرفتنم مکافاته و برعکس همه که میرن مدل های مختلف لباس رو چک میکنن؛ اولین کاری که من موقع ورودم به فروشگاه لباس میکنم اینه که لباس سایز دارن یا نه؟
توی این چند ماه که لباس سایز کوچیکتر میپوشم اینقدر بهم انگیزه میده که نگو ولی متأسفانه ادامه دار نبود

مسئله دقیقاً دیدگاهه
باید به این باور برسم که رژیم غذایی سالم یه چیز دائمی باید باشه
نقل قول: من خودم دانشگاه بودم 7 کیلو توی یه ماه زیاد کردم، چون هر روز بعد از ظهر، بعد از کلاس ها بیسکوییت میگرفتیم با چایی میخوردیم !  [تصویر:  4chsmu1.gif]

درک میکنم چی میگی!
خیلی حس بدی هم داره



نقل قول: وای تو فروشگاه چقد دلسترارو نگاه کردم [تصویر:  809197ps94ijjhwg.gif]

دقیقاً حستو میفهمم

من اوایل که رژیم گرفتم روز اول گریه کردم vayy
اینقدر حس نیاز به شیرینی داشتم که نگو
آخرش والده خانم یه دونه شکلات بهم دادن تا آروم شدم و تونستم بخوابم
اون موقع من روزانه نوشابه میخوردم
هیچ نوشیدنی برام مثل کوکاکولا نیست
ولی الآن میتونم دو هفته کامل بدون خوردن نوشابه راحت باشم
شاید حتی بیشتر


کلاً شیرینی جات یه حس ارضای زبانی! بهم میدن
مثلاً بعضی وقتا یه قاشق غذاخوری پر عسل یا مربا میکنم تا آرومم کنه!
استرس بگیرم یا عصبانی یا ناراحت بشم این حس نیاز به غذا و شیرینی جات بیشتر میشه
چرخ گردون گر ندارد سازگاری با دلت
دست در جیبت کن و جدی نگیرش، بیخیال [تصویر:  4chsmu1.gif]
 سپاس شده توسط
امروز روز خوبی نبود! Hanghead


روزه بودم ولی رگباری زدن تو برجکم 
تا الآن افطار نکردم Hanghead
فقط دو لیوان آب خوردم
دارم از گرسنگی میمیرم Hanghead
رفتم یه کم رانندگی کردم ولی وسط راه پاهام قفل شد انگار؛ زود زدم کنار و یه پنج دقیقه ای ماساژشون دادم؛ با هر زحمتی بود خودمو رسوندم خونه
از اون موقع هم تو اتاقم Hanghead
دو ساعت خوابیدم و یه ساعت پیش بیدار شدم
سردرد وحشتناکی دارم Hanghead


من نمیدونم چرا نمیخوابن 22
خو من منتظرم برید بخوابید برم یه چیزی بخورم 22
کسی که قهره که غذا نمیخوره Swear1




ولی خیلی بد بود؛ خیلی Hanghead
اصلاً شخصیتی برام نموند که بخوام بگم آسفالت شد 46



کاش یه جور دیگه بود Hanghead
همه چیز هوار شده رو سرم
مشکلات روحی و جسمی، وضعیت ارتباطم با بقیه، بلاتکلیفی از جانب درس و کار و.... Hanghead
کاش چیزی بلد بودم تا کار کنم Hanghead
خو منم از این وضع خوشم نمیاد Hanghead
ولی چیکار کنم که غیر درس خوندن چیزی بلد نیستم Hanghead
که اونم خیلی اوضاعش جالب نیست Hanghead




مهدوی/9آذر/66 روز خوب
چرخ گردون گر ندارد سازگاری با دلت
دست در جیبت کن و جدی نگیرش، بیخیال [تصویر:  4chsmu1.gif]
 سپاس شده توسط
مهدوی من، چقد شبیه همیم ما  4chsmu1
تو هم قهر بودی امروز؟ 
دقیقا با منم به خاطر همین چیزایی که گفتی دعوا کردن و خوب حقم میدم بهشون.

امروز نبودی کانون خلوت بود،
هی رفرش میگردم ببینم پست گذاشتی یا نه، هی میدیدم خبری نیست ازت.

شرمنده توی این روزِ نه چندان خوبت سرتو هم درد آوردم با پست لاغری و اینا.
و متاسف هم شدم که میگی فشار خون و بیماری دیگه داری، ایشالا که خدا سلامتی و عافیت کامل میده بهت. 

-----------------------------
اگه باعث میشه احساس بهتری کنی ، 
میخوام جلوی بقیه بهت قول بدم این دفعه، همین دفعه رکورد 10 روز رو میزنم فقط واسه اینکه خوشحالت کنم! 
( 10 روز برای من 100 ساااااااااله مهدوی، رکورد 2 3 ساله ی من نهایتش 4 روزه)
ایشالا که میتونم رو سفید شم پیشت ..
فقط بالاغیرتن تو گپ باش، اوضاع خراب شد کمکم کنی  4chsmu1
-----------------------------
شارمین / 13 بهمن / 2 روز خوب!  53
داستان من
 سپاس شده توسط
سلام آبتین هستم با2557روز پاکی
16بهمن92آغاز پاکی
امروز16بهمن99
7سال گذشت
7سال پرازسختی
7سال پراز شیرینی وتلخی
7سال تلاش
7سال خودخوری
7سال ......
ولی گذشت خدایا شکرت
تولد هفت سال پاکیت مبارک من 2uge4p4 Khansariha (13) Confetti
داده ام دل به حسن سر به اباعبدالله
پدرم گفت به دلدادگیت ایول الله
نقل قول: واقعا ؟؟؟ 

شیرینی سخت میکنه ترک خ.ا رو؟

خیلی ... شکر توی قهوه یا نوشابه و دلستر فرقی ندارن. وقتی یهو قند میره بالا میشه شبیه یه محرک ناجور . اون حس نیاز به وجود میاد که این انرژی

اضافی رو یه جایی تخلیه کنه....

ازونطرف پایین بودن قند خون و سردرد هم ادمو بداخلاق و بدبین میکنه...

یکی از کارایی که روانپزشکم اون زمان بهم میگفت انجام بدم این بود که خودمو طولانی گرسنه نگه ندارم چون افسردگیم شدید میشد...

دقیقا یادمه یه بار ماشینمو گذاشتم تعمیرگاه پیاده اومدم خوابگاه که یه چیزی بخورم داشتم میمردم و حس میکردم دنیام از همه مواقع سیاهتر شده!

اونقد بد بود که بعد از چند سال راحت یادم میاد...

الان مهدوی در مورد روزه نوشت یادش افتادم.....

البته در مورد روزه نمیتونم چیزی بگم به خاطر اعتقادات دوستان عزیزم. 53

نقل قول: روزه بودم ولی رگباری زدن تو برجکم 

خیلی سخته تشخیص اینکه آیا واقعا دیگران بد شدن یا حس ما بد شده ...

نقل قول: من نمیدونم چرا نمیخوابن [تصویر:  22.gif]
خو من منتظرم برید بخوابید برم یه چیزی بخورم [تصویر:  22.gif]
کسی که قهره که غذا نمیخوره [تصویر:  swear1.gif]
Khansariha (13)

...............

هنوز ددی باهام حرف نمیزنه....

اون موقع هم حرف میزد چیز خاصی نمیگفت...

مثلا میگفت شارژر بزرگه رو بده ببرم برا دستگاه! Hanghead

این میشه که از هر لحظه ایی بیشتر تنهایی رو حس میکنی....

یه کنکوری ، آزمون بزرگی ، چیزی هم نیست که رتبه ی خوب بیاریم خوششون بیاد بزنن تو سر بقیه عشق کنن Hanghead

خلاصش کنم....

اخر همه این حرفا چیه؟؟

شکستن یا لغزش که فرقشو نمیدونم....

هیچکس نبود باهاش صحبت کنم برای خودم تصور میکردم که با دیگران ارتباط دارم...

که اونم با ترک خ.ا باید ترک میکردم....

در تنهاترین حالت ممکن 53258zu2qvp1d9v

میگذره مثل برق و باد...

تموم میشه این روزای تنهایی....

فدا سرمون...

افرا/16 شهریور /153 روز. 53



پ.ن.1 : خب ددی بالاخره حرف زد باهام و دقیقا همون شارژر دستگاه رو برداشت برد Khansariha (13)

(شارژر باتری لیفتراکه که 6 بار سوزوندش هی از اول درست کردم! Hanghead Khansariha (13) )
 سپاس شده توسط
سلام و صبح به خیر به همه سروی ها 317


شارمینِ عزیزم
ممنونم ازت رفیق جان 302
چه خوبه که داریمت 49-2
خیلی هم عالی، 10 روز رو بریم ببینیم چطوریه 4
نه بابا این حرفا چیه؛ خیلی هم بحث مفیدی بود
باعث شد که همفکر پیدا کنم؛ کاش بتونیم از چاقی خلاص شیم واقعاً 128fs318181
بی‌نظیری شارمین جان 49-2
من معمولاً همیشه هستم نگران نباش Khansariha (69)
2 روز پاکت مبارک Confetti
پیش به سوی 10 روز پاکیییی 317




آبتین جان
خب؛ من الآن تو حالت شوک قرار گرفتم! 4chsmu1
واقعاً 7 سال پاکی کنار هم چیده شد؟! 17
ماشاءالله بهت رفیق جان 317
من واقعاً کلمه کم آوردم Confetti
فقط میخوام برام جا بیفته این عدد Gigglesmile
آبتین؛ آبتین؛ آبتین Khansariha (36)
داداش میتونیم برا مصاحبه مزاحم شیم؟ 302
حتماً متوجه شدید که عدد روزای پاکیتون چقدر برای کل کانون مهم و امید بخشه 128fs318181
فکر کنم یه مصاحبه تو روزای آینده انجام بدید عالی میشه 317
چرخ گردون گر ندارد سازگاری با دلت
دست در جیبت کن و جدی نگیرش، بیخیال [تصویر:  4chsmu1.gif]
 سپاس شده توسط
افرا جان
برای شیرینی جات باهات موافقم
کاش مثل گیاهان میتونستیم چربی رو به قند تبدیل کنیم! 22
ولی خب؛ دیگه نمیتونستیم زیاد حرکت کنیم Gigglesmile



برای روزه اما برعکست من موافقشم
فقط اینکه من نه سحری خوردم نه به موقع افطار کردم 53258zu2qvp1d9v برای همین خیلی سخت بود برام

نقل قول: خیلی سخته تشخیص اینکه آیا واقعا دیگران بد شدن یا حس ما بد شده ...

دیگران همیشه اینجوری بودن Hanghead
ولی شاید این بار به خاطر گرسنگی من خیلی تحمل نکردم Hanghead
نمیدونم؛ فقط خیلی ناراحت شدم
منم چیزی دستم نیست
منم دلم میخواست اوضاع بهتر بود
هنوز دارم تاوان پزشکی قبول نشدنم رو میدم! 46
و این فقط یک جانب مسئله ست  53258zu2qvp1d9v



افرا جان میفهمم چی میگی
ولی؛ حالا که به بقیه امیدی نیست ،شاید وقتشه خودمون برای خودمون قدم برداریم
فرق لغزش با شکست اینه که وقتی میشکنی دیگه نایی برای ادامه مسیر نداری؛ یعنی به ته خط رسیدی و امیدی نیست دیگه
ولی وقتی می‌لغزی یعنی اینکه تو داری این مسیر رو پیش میری، یه لغزش میکنی اما به راهت ادامه میدی



پاکیت مستدام 302
چرخ گردون گر ندارد سازگاری با دلت
دست در جیبت کن و جدی نگیرش، بیخیال [تصویر:  4chsmu1.gif]
 سپاس شده توسط
نقل قول: حتماً متوجه شدید که عدد روزای پاکیتون چقدر برای کل کانون مهم و امید بخشه [تصویر:  128fs318181.gif]

فکر کنم یه مصاحبه تو روزای آینده انجام بدید عالی میشه [تصویر:  317.gif]

این مصاحبه خیلی میتونه مفید باشه 53258zu2qvp1d9v

نقل قول: کاش مثل گیاهان میتونستیم چربی رو به قند تبدیل کنیم! [تصویر:  22.gif]

نمیشه ولی میشه مستقیم چربی رو بسوزنیم  53258zu2qvp1d9v  حالا چربی رو به قند تبدیل کنیم چکارش کنیم؟ از خودمون کله قند استخراج کنیم؟ Khansariha (13)

نقل قول: برای روزه اما برعکست من موافقشم

منظورم از نظر فیزیولوژیک بود .وگرنه نظر یا اعتقاد من که مهم نیست چیه Gigglesmile

نقل قول: هنوز دارم تاوان پزشکی قبول نشدنم رو میدم! [تصویر:  46.gif]

و این فقط یک جانب مسئله ست  [تصویر:  53258zu2qvp1d9v.gif]

خدا میدونه چند نفر درگیر این مساله هستن... ای کاش چار نفر بیان یه فکری براش بکنن این سیستم مریض از بین بره...

نقل قول: فرق لغزش با شکست اینه که وقتی میشکنی دیگه نایی برای ادامه مسیر نداری؛ یعنی به ته خط رسیدی و امیدی نیست دیگه

ولی وقتی می‌لغزی یعنی اینکه تو داری این مسیر رو پیش میری، یه لغزش میکنی اما به راهت ادامه میدی


بالاخره فهمیدم چیه! 42 

از وقتی اومده بودم کانون نمیدونستم اینا فرقشون چیه! Gigglesmile
 سپاس شده توسط
شارمین/ 13 بهمن / 3 روز خوب  53
داستان من
 سپاس شده توسط
سلام علیکم
نمیدونم چطو بوده دیروز همه با خونواداشون دعواشون شده ،
منم شده ، در حد فحش ، ولی به کتک نینجامید  Khansariha (49)  Swear1  ، خیلی بد شد ، حرفای زدم که نمیبایست ، بی احترامیای کردم به بابام که هنوز دارم خودم میسوزم
ولی خوب دیگه آرامش کامل دیگه برقراره .  Hanghead


اصن دیروز صب که بیدار شدم از دنده چپ بود

alireza98 / 1bahman / 15
 سپاس شده توسط
شارمین/ 13 بهمن / 4 روز خوب  [تصویر:  53.gif]
داستان من
Hanghead امشب خیلی مسخره‌ست. مدام دارم وسوسه می‌شم اون سایت‌های گور به گور شده رو باز کنم...
فکر کنم بهتره برم بخوابم... یه کوچولو از محدودیت‌های روی گوشی رو برداشتم و میترسم... نه بهتره دوباره اعمالشون کنم، قبل خواب، اینطوری مطمئن میشم جای هیچ ترسی وجود نداره...
خیلی مسخره‌ست که فکر کنی اون سایتای کوفتی مثل یه شیرینی برای وجودته... در صورتی که نیست. نیست. نیست. نیست. نیست. نیست. نیست. نیست. نیست. نیست. نیست. نیست. انقدر مینویسم نیست تا تمام اون تجربه‌های بد بعد شکستن یادم بیاد و دیگه حتی فکرش هم به سرم نزنه
( همزمان در یک پنجره‌ی دیگر کلی نیست تایپ می‌کند... )

امروز بخشی از خرابی‌های روز گذشته جبران شد که خودش باعث دلگرمیه...
اما... قضیه‌ای که دیشب گفتم: میخ... دیوار... اثر...

همچنان خیلی وسوسه‌م که سمت خ.ا هم برم... اما مدام هدف ۳۰ روزه‌ام رو به خودم یادآوری می‌کنم... نمیدونم چقدر موثر واقع بشه...

از لحاظ عاطفی دوباره دچار مشکلات ریز و درشت شدم. از اون لحظاتی هست که حقیقت دنیا، یعنی تنهایی، بیشتر از همیشه خودنمایی می‌کنه. باید از همون استراتژی "کسی خونه نیست" برم جلو تا یکم کمرنگ بشه...
و درسته. حس می‌کنم بخاطر همینه که میخوام برم سراغ سایتای بد بد...
( فقط یک روز دیگه و پایان‌ترم‌ها به میزان قابل توجهی سبک‌تر می‌شن... اونوقت می‌تونم به جای خ.ا و پ... پاداش‌های بهتری به خودم بدم... )

همین...
روز چهارم هم گذشت به سرعت برق و باد!

53
سلام

(1399 بهمن 16، 17:42)Alireza98 نوشته است: سلام علیکم
نمیدونم چطو بوده دیروز همه با خونواداشون دعواشون شده ،
منم شده ، در حد فحش ، ولی به کتک نینجامید  Khansariha (49)  Swear1  ، خیلی بد شد ، حرفای زدم که نمیبایست ، بی احترامیای کردم به بابام که هنوز دارم خودم میسوزم
ولی خوب دیگه آرامش کامل دیگه برقراره .  Hanghead


اصن دیروز صب که بیدار شدم از دنده چپ بود

alireza98 / 1bahman / 15

وچقدر این دعواها حس و حال و روحیه آدم رو خراب میکنه.
من که هر وقت این طور شده حسابی به هم ریختم. 
اون هم تو اوقاتی که پناهی جز خانواده نداشتم و همون یه دونه از هم پاشیده.  53258zu2qvp1d9v
تو این جوارد خیلی باید مراقب بی احترامی به بزرگ ترها بود. 

چقدر روز خوب مشتی داری علیرضا. خوشحالم کردی.  Confetti

(1399 بهمن 17، 0:26)شارمین نوشته است: شارمین/ 13 بهمن / 4 روز خوب  [تصویر:  53.gif]

شارمین حس میکنم قشنگ یک ورژن بالاتر رفته. قشنگ تابلویه.  Khansariha (69)


فقط 6 روز دیگه تا وفای به عهد مونده.  128fs318181

شارمین هر موقع وسوسه بودی تو گپ پیام بذار.
انشالله اون موقعی که پیام میدی منم هستم. و اگه من هم نبودم بالاخره یکی هست.  49-2

(1399 بهمن 17، 1:59)آبـی نوشته است: Hanghead امشب خیلی مسخره‌ست. مدام دارم وسوسه می‌شم اون سایت‌های گور به گور شده رو باز کنم...
فکر کنم بهتره برم بخوابم... یه کوچولو از محدودیت‌های روی گوشی رو برداشتم و میترسم... نه بهتره دوباره اعمالشون کنم، قبل خواب، اینطوری مطمئن میشم جای هیچ ترسی وجود نداره...
.
.

آدم خیلی خوبه که هوشیار باشه محدودیت هاش رو چطور و چه موقع برداره. الان حس میکنی با برداشته شدن شون شاید کنترل از دستت خارج بشه؟ پس سریع وارد مدارشون کن. 

استراتژی موفقیت آمیز ترک سایت های بد و در ادامه ترک خ.ا رو بهت تبریک میگم. دومی تازه شروع شده اما مطمئنم که برای تو شدنیه.  Khansariha (69)

بابت "نیست"های فراوان این جا و پنجره دیگر هم ماشالله به تو. آخه این کار اگه دردی برای  دردها بود که حال و روزمون این نبود. فقط کار رو خراب تر میکنه. یه جاهایی تو زندگی فقط باید دید چی ها کار رو خراب تر میکنه و انجام شون نداد. بهتر شدن پیشکش. 
همین تنهایی. غرق شدن در سایت های بد و خ.ا فقط ازت یه ادم تنهاتر (و البته وابسته تر به پیکسل ها) میسازه. غیر از اینه؟ خسته تر افسرده تر. ناراحت تر. 

روزهای سخت هم بالاخره یه روز تموم میشن.  Khansariha (69)
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

 سپاس شده توسط

موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان