1399 بهمن 16، 0:22
داستان من
نقل قول: من خودم دانشگاه بودم 7 کیلو توی یه ماه زیاد کردم، چون هر روز بعد از ظهر، بعد از کلاس ها بیسکوییت میگرفتیم با چایی میخوردیم !
نقل قول: وای تو فروشگاه چقد دلسترارو نگاه کردم
نقل قول: واقعا ؟؟؟
شیرینی سخت میکنه ترک خ.ا رو؟
نقل قول: روزه بودم ولی رگباری زدن تو برجکم
نقل قول: من نمیدونم چرا نمیخوابن
خو من منتظرم برید بخوابید برم یه چیزی بخورم
کسی که قهره که غذا نمیخوره
نقل قول: خیلی سخته تشخیص اینکه آیا واقعا دیگران بد شدن یا حس ما بد شده ...
نقل قول: حتماً متوجه شدید که عدد روزای پاکیتون چقدر برای کل کانون مهم و امید بخشه
فکر کنم یه مصاحبه تو روزای آینده انجام بدید عالی میشه
نقل قول: کاش مثل گیاهان میتونستیم چربی رو به قند تبدیل کنیم!
نقل قول: برای روزه اما برعکست من موافقشم
نقل قول: هنوز دارم تاوان پزشکی قبول نشدنم رو میدم!
و این فقط یک جانب مسئله ست
نقل قول: فرق لغزش با شکست اینه که وقتی میشکنی دیگه نایی برای ادامه مسیر نداری؛ یعنی به ته خط رسیدی و امیدی نیست دیگه
ولی وقتی میلغزی یعنی اینکه تو داری این مسیر رو پیش میری، یه لغزش میکنی اما به راهت ادامه میدی
(1399 بهمن 16، 17:42)Alireza98 نوشته است: سلام علیکم
نمیدونم چطو بوده دیروز همه با خونواداشون دعواشون شده ،
منم شده ، در حد فحش ، ولی به کتک نینجامید ، خیلی بد شد ، حرفای زدم که نمیبایست ، بی احترامیای کردم به بابام که هنوز دارم خودم میسوزم
ولی خوب دیگه آرامش کامل دیگه برقراره .
اصن دیروز صب که بیدار شدم از دنده چپ بود
alireza98 / 1bahman / 15
(1399 بهمن 17، 0:26)شارمین نوشته است: شارمین/ 13 بهمن / 4 روز خوب
(1399 بهمن 17، 1:59)آبـی نوشته است: امشب خیلی مسخرهست. مدام دارم وسوسه میشم اون سایتهای گور به گور شده رو باز کنم...
فکر کنم بهتره برم بخوابم... یه کوچولو از محدودیتهای روی گوشی رو برداشتم و میترسم... نه بهتره دوباره اعمالشون کنم، قبل خواب، اینطوری مطمئن میشم جای هیچ ترسی وجود نداره...
.
.