کانون

نسخه‌ی کامل: .: نکته روز - جملات قصار :.
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
ممنون تارک پست شما هم خیلی قشنگ بود 41
نکته روز سه شنبه:
5/3/1388
may-26-2009
1/جمادی الثانی/1430

سقراط:
برای ازدواج کردن لحظه ای درنگ نکنید،اگر زن خوبی نصیبتان شد خوشبخت میگردید،واگر زن بدی گیرتان آمد
فیلسوف میشوید.
برداشت شخصی:آینده مرد در دستان زن است.


برای پرواز کردن اول باید ایستادن،راه رفتن و بالا رفتن را آموخت،پرواز کردن با پرواز کردن آغاز نمیشود.

شکست برای کسانی است که از اتفاقات درس نمیگیرند،
انسان یا پیروز میشود یا تجربه کسب میکند،
انسان عاقل هیچگاه شکست نمیخورد.


سقف آرزوهایت را تا جایی بالا ببر که بتوانی چراغی به آن نصب کنی.
نکته روز چهارشنبه:
6/3/1388
may-27-2009
2/جمادی الثانی/1430

چاردینی:
به نتیجه رسیدن امور مهم،اغلب به انجام یافتن یا نیافتن امری به ظاهر کوچک بستگی دارد.


لاروشفوکو:
آنکه خود را به امور کوچک سرگرم میکند،چه بسا توانایی کارهای بزرگ را ندارد.


اسکات پک:
اگر طالب زندگی سالم و بالندگی میباشیم باید به حقیقت عشق بورزیم.
نکته روز پنج شنبه:
7/3/1388
may-28-2009
3/جمادی الثانی/1430

دوما:
زندگی بسیار مسحور کننده است فقط باید با عینک مناسبی به آن نگریست.


اسکات پک:
دوست داشتن انسان ها به معنای دوست داشتن خود به اندازه ی دیگریست.


اسکات پک:
عشق یعنی اراده به توسعه خود با دیگری درجهت ارتقای رشد دومی.
نکته روز جمعه:
8/3/1388
may-29-2009
4/جمادی الثانی/1430

خدایا!هزار بار سپاس که در مقابل همه کج رفتاریهای ما،باز هم راه راست را درمقابلمان قرار میدهی.
هزاران مرتبه شکر که درمقابل همه ناراستی های ما،بازهم جا برای بازگشتن برایمان میگذاری.
پروردگار بزرگم!آرزو میکنم زنده بودنم،تجربه دائم راستی و درستی باشد،
تو دراین ره یاریم کن
نکته روز شنبه:
9/3/1388
may-30-2009
5/جمادی الثانی/1430

تنها راه نجات:
مردی درجهنم بود که فرشته ای برای کمک به او آمد و گفت:
من تو را نجات میدهم برای اینکه تو روزی کاری نیک انجام داده ای،فکر کن ببین آنرا بخاطر می آوری یا نه؟
او فکر کرد و به یادش آمد که روزی در راهی که میرفت عنکبوتی را دید اما برای آنکه اورا له نکند راهش را کج کرد،
و از سمت دیگری عبور کرد.
فرشته لبخند زد و بعد ناگهان تار عنکبوتی پایین آمد،و فرشته گفت تار عنکبوت را بگیرو بالا برو تا به بهشت بروی.
مرد تار عنکبوت را گرفت و در همین هنگام جهنمیان دیگر هم که فرصتی برای نجات خود یافتند،به سمت تار عنکبوت
دست دراز کردند تا بالا بروند،اما مرد دست آنها را پس زد تا مبادا تار عنکبوت پاره شود و خود بیفتد،که ناگهان تار عنکبوت
پاره شد و مرد دوباره به سمت جهنم برتاپ شد.
فرشته با ناراحتی گفت:
تو تنها راه نجاتی که داشتی بافکر کردن به خود و فراموش کردن دیگران از دست دادی،دیگر راه نجاتی برای تو نیست
و بعد فرشته ناپدید شد....!
آموخته ام که... بهترین درسی که از شکست میتوان گرفت،بلافاصله تقویت روحیه پس از آن و ایجاد یک همت و اراده ی عالی وبلافاصله حرکت پر نشاط و پر جوش برای رسیدن به پیروزی است در این صورت این نردبانی میشود که فقط روحیه ی تو را قوی تر کرده و عزم تو را برای پیروزی بیشتر کرده است.
نکته روز یکشنبه:
10/3/1388
may-31-2009
6/جمادی الثانی/1430

هرگز دری بسته نمیشود مگر اینکه جایی یک پنجره گشوده شده باشد.و همیشه چیزبهتری به تو اعطا میشود،
زمانیکه چیزی از تو ستانده میشود.


سرنوشت هیچ انسانی برپایه شانس بنا نشده است،بلکه مبنای سرنوشت،تنها انتخاب است،
پس نباید هرگز به انتظار روزهای خوش ماند،باید آنهارا خواست و بدست آورد.


درنظر خدا، عشق هرگز غایب نیست.
درخلقت خدا،بخشش هرگز غیر ممکن نیست.
در آیین خدا هیچکس تنها و فراموش شده نیست.
نکته روز دوشنبه:
11/3/1388
jun-1-2009
7/جمادی الثانی/1430

والترنیس:
تغییر دهندگان اثرگذار در جهان کسانی هستند که برخلاف جریان شنا می کنند.


خلیل جبران:
اگر زیبایی را آواز سردهی،حتی در تنهایی بیابان،گوش شنوا خواهی یافت.


اسکات پک:
روند رشد،پیچیده و پر زحمت است و در درازای عمر ادامه دارد.


مهدی:
من هر روز میام این تاپیک رو آپدیت میکنم،یه چیزی واسم خیلی عجیبه،زمان چرا انقد زود میگذره؟
نکته روز سه شنبه:
12/3/1388
jun-2-2009
8/جمادی الثانی/1430

مارتین لوترکینگ:
آرزو دارم روزی این حقیقت به واقعیت مبدل شود که همه ی انسان ها برابرند.


رودی:
بهتر است روی پای خود بمیری تا روی زانوهایت زندگی کنی.


پونگ:
قطعا خاک و کود لازم است تا گل سرخ بروید،اما گل سرخ نه خاک است نه کود!
نکته روز چهارشنبه:
13/3/1388
jun-3-2009
9/جمادی الثانی/1430

امام صادق (ع): نسبت به زنان مردم عفت ورزيد تا نسبت به زنان شما عفت ورزند.

پيامبر اعظم (ص): نزديك ترين دعا به اجابت دعا براي فرد غايب است.

امام علي (ع): هركه قناعت كند غمگين نشود.
(1388 خرداد 13، 14:04)پرواز نوشته است: [ -> ]نکته روز چهارشنبه:
13/3/1388
jun-3-2009
9/جمادی الثانی/1430

امام صادق (ع): نسبت به زنان مردم عفت ورزيد تا نسبت به زنان شما عفت ورزند.

پيامبر اعظم (ص): نزديك ترين دعا به اجابت دعا براي فرد غايب است.

امام علي (ع): هركه قناعت كند غمگين نشود.
پس خودش کووووووووووووووووووووووووووووووووووووو؟
خودش رفته ددر، رفته مسافرت. گفته كه من بيام نكته روز رو بنويسم53258zu2qvp1d9v4fvfcja
نكته روز پنج شنبه:14/3/1388
jun-4-2009
10/جمادی الثانی/1430

تب ، گناهان را مي ريزد مثل آنكه برگ از درخت مي ريزد. رسول اكرم (ص)

هروقت بلايي به مومن ميرسد اورا سبك ميكند، قرآن هم ميگويد مومن بر روي زمين سبك راه ميرود.
آيت الله بهجت (ره)

پيامبر خدا (ص): دعا مغز عبادت است و با وجود دعا هيچ كس هلاك نميشود.
سلام،
اول از همه از پرواز جان تشکر میکنم که با من همکاری کردن،مرسی پرواز جانKhansariha (8)

نکته روز جمعه:
15/3/1388
jun-5-2009
11/جمادی الثانی/1430

یکی از سناتورهای معروف آمریکا،درست هنگامی که از درب سناخارج شد،با یک اتومبیل تصادف کرد ودر دم کشته شد.
روح او دربالا به دروازه های بهشت رسید،و سن پیتر از او استقبال کرد،{ خیلی خوش آمدید،این خیلی جالبه،چون ما به ندرت سیاست مداران بلند پایه و مقامات رو دم دروازه های بهشت ملاقات میکنیم،به هرحال شما هم درک میکنید که راه دادن شما به بهشت تصمیم ساده ای نیست.}
سناتور گفت:{مشکلی نیست،شما من را راه بده،من خودم بقیش رو حل میکنم}
سن پیتر گفت:{اما در نامه عمل شمادستور دیگری ثبت شده،شما بایستی ابتدا یک روز درجهنم و سپس یک روز دربهشت زندگی کنید،آنگاه خودتان بین بهشت و جهنم یک را انتخاب کنید}
سناتور گفت:{اشکال نداره من همین الان تصمیمم را گرفته ام،میخواهم به بهشت بروم.}
سن پیتر گفت:{میفهمم ،به هرحال ما دستور داریم،ماموریم و معذور}
و سپس او را سوار آسانسور کرد و به پایین رفتند.پایین... پایین... پایین،تا اینکه به جهنم رسیدند.
درآسانسور که باز شد،سناتور با منظره جالبی روبرو شد،زمین چمن بسیار سرسبزی که وسط آن
یک زمین بازی گلف بود،ودر کنار آن یک ساختمان بزرگ و مجلل.
درکنار ساختمان هم بسیاری از دوستان قدیمی سناتور منتظر او بودند و برای استقبال بسوی او دویدند.
آنها او را دوره کردند و با شادی و خنده فراوان از خاطرات روزهای زندگی قبلی،تعریف کردند،
سپس برای بازی بسیار مهیجی به زمین گلف رفتند و حسابی سرگرم شدند.
همزمان با غروب آفتاب هم،همگی به کافه کنار زمین گلف رفتند و شام بسیار مجللی از اردک و بره کباب شده
و نوشیدنی های گران بها صرف کردند،شیطان هم در جمع آنها حاضر شد وهمه اه بادختران زیبارقص گرم ولذت بخشی داشتند،
به سناتور آنقدر خوشگذشت که نفهمیدکه یک روز او چطور گذشت.
راس 24ساعت،سن پیتر به دنبال او آمد و اورا تا بهشت اسکورت کرد،
دربهشت هم سناتور با جمعی از افراد خوش خلق و خونگرم،آشنا شد.
به کنسرت ها ی موسیقی رفتندو دیدار های زیادی هم داشتند،سناتور آنقدر خوشگذرانده بودکه واقعانفهمید،
که روز دوم هم چگونه گذشت، گرچه به خوبی روز اول نبود،
پس از پایان روز دوم سن پیتر به دنبال او آمدو از او پرسید که آیا تصمیمش رو گرفته؟
سناتور گفت:{خب راستش من در این مورد خیلی فکر کردم،حالا که فکر میکنم میبینم بین بهشت و جهنم،من
جهنم را ترجیح میدهم}
بدون هیچ کلامی سن پیتر او را سوار آسانسور کرد و آن پایین تحویل شیطان داد.
وقتی وارد جهنم شدند،اینبار سناتور بیابانی و بی آب و علف دید،پراز آتش و سختیهای فراوان.
دوستانی که دیروز از او استقبال کردند،هم عبوس و خشک و در لباس های بسیار مندرس و کثیف بودند.
سناتور با تعجب از شیطان پرسید:{انگار آنروز من اینجا منظره دیگری دیدم؟آن سرسبزی ها کو؟ما شام بسیار خوشمزه ای خوردیم؟ زمین گلف؟...}
شیطان با خنده جواب داد:{آنروز روز تبلیغات بود... امروز دیگر تو رای داده ای}!!!
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66