سلام .
کارما جان از دعوتت ممنونم ببخشید یادم رفت .
بعد ده روز همونطور که میدونستم وسوسه زیادی اومد سراغم. با خودم عهد کرده بودم که برم مدرسه ولی سرما خوردم به هر حال کم نیووردم و از این فرصت استفاده کردم تا یخورده فشارها از روم برداشته شه و رو خودم متمرکز شم. در طی هفته هم خب قابل پیش بینی بود که سر کلاسا نشینم. سعی کردم خودمو با فیلم های تخیلی سر گرم کنم اما زیاده روی شد نزدیک بود بد خراب شه . حواستون باشه اگه چیزی جایگزین کردی زیاده روی نکن.
برا همین خودمو جریمه کردم و هفته بعدش هر طور بود با اعمال شاغه رفتم مدرسه . و مشغول بودم .
مشغول بودن خیلی کمک کنندس.
زمانی که شرایط بحرانی باشه یه راه حلی همیشه هست.
خدا هواتو داره. هوامو داشت
سلام.
فراموشی یعنی سقوط. حالا میخواد 1 روز پاک بوده باشم 30 روز یا سال ها.
وقتی از شهوت فاصله میگیرم، توقع دارم تا حال خوبی رو تجربه کنم و ... ؛ اما واسه من برعکس هست. چون وقتی شهوت رو برای مدتی کنار میذارم، عیب ها و نواقصم به چشم میان، و به جای اینکه حال خوبی رو تجربه کنم، حالم بدتر از اون زمان میشه.
اینجاست که درک میکنم، اومدم تو واقعیت و الان که از شهوت فاصله گرفتم، کم کم از سایر نواقصم هم باید فاصله بگیرم.
بارها و بارها تجربه کردم، که صرفا پرهیز از شهوت جنسی، چاره کار من نیست. بلکه کلی کار باید کنم... .
من در ابتدای مسیر هستم.
سلام بعد20روز .
ضعفام خودشو نشون داد و رو اعصابم رفت و نه تنها حال خوبی نبود بلکه همون طور که دیوارم اشاره کرده تو فشار بودم و عصبی که خب اتفاقی یه کلیپ مس به طلا رو گوش دادم.
که در مورد افسردگیه بعد ترک میگفت و دقیقا به همین اشاره کرد و گفت آره خ.ا مثل یه مسکنه که به جا اینکه زخمو بخوای خوب کنی و مرهم بزاری داری با مسکن دردشو از بین میبری فقط ، ولی اون زخم به کار خودش ادامه میده عفونت میکنه وگسترش پیدا میکنه،اما اگه مسکن نزنی درسته دردمیکشی ولی زود خوب میشه. تحمل کن و به جا مسکن مرهم بزار و چاره اندیشی کن تا از ریشه درشت بشه.
سلام وقت همگی بخیر باشه
راستش تو این ۴۰ روز پاکی تجربه انچنان خاصی بدست نیاوردم که به بقیه ارائه بدم
من از ریشه مشکلمو حل کردم بدون ترس از هیچ چیزی به یک روانشناس خوب سن بالا و با تجربه و اقا مراجعه کردم و همه این استرس ها و خ ا کردن ها برمیگشت به یه سری خاطرات تلخ گذشته که اصلا جنسی هم نبودن ولی خب در اونها من تحت حسهایی مثل اجبار ، خشم ، کینه ، حقارت، پستی، مقصر بودن احاطه شده بودم و یه جورایی خودمو باخته بودم با اینک مقصر من نبودم و اون حس خشم هنوز در من وجود داشت و گاها که این خاطرات میزد بالا اینقد حالم بد میشد ک به خ کشی فک میکردم ولی تک تک این خاطراتو بررسی کردیم و راجبشون صحبت کردیم و اینقد این خاطرات دردناک بودن ک حتی به زبون اوردنش هم باز باعث شد من پر از خشم و عصبانیت و گریه بشم و به این نتیجه رسیدیم من هر وقت تحت اجبار و خشم قرار میگیرم همچین حسی بهم دست میده و دوست دارم خ ا کنم و جالبه خ ا کردن هاهم پر از خشمه دوباره
و هنوز روند درمان ادامه داره ......
و نوشتن و تحلیل این خاطرات هم خیلی کمک کرد
کارما جان و کانونی های عزیز سلام. در ابتدای این چند صباح پاکی، با خدا عهد کردم تا عید نوروز اگر بشکنم، باید به ازای هربار شکست، سه میلیون تومن جریمه بدم و از فردای شکست، سه روز پشت سر هم روزه بگیرم
سلام
من رو آقای کارما دعوت کردن
من هیچ وقت بیش از 7 روز پاک نبودم. یعنی اصلا 7 روز هم معجزه بود در نوع خودش. انقدری به این کار اعتیاد داشتم که از شب تا صبح ادامه داشت و اگر تنها بودم که دیگه هیچی اصلا نگم.
الان که اینجام امروز 11 روز هست که پاکم. بله وسوسه دارم ولی کنترلش می کنم.
قبلا هم گفتم من مستقیم با خدا معامله کردم و از خودش کمک خواستم بدون واسطه چون خجالت می کشم. این مهمترین نکته س که از خود خدا بخواید.
روز 7 تا 9 درد های شدید و حادی داشتم و به جز اینکه بحث اعتیاد روحی هست به خ.ا بدنم نیاز داشت ولی تحمل کردم از روز 10 تا الان که روز 11 هست دردهام خیلی کمتر شده. خانم ها متوجه حرف من می شن که چجور دردی تو کمرم خصوصا داشتم.
ببینید من اول می خواستم گوشیم رو کلا کنار بذارم ولی خب الان تو زمان ما نشدنی هست پس سعی کنید تفکر تون رو درست کنید که اگر عامل تحریک کننده ای هم بود شما وسوسه به خ.ا نشید.
توی دفتر روزانه م یه سری یادداشت گذاشتم از حال و هوای هر روز پاکیم که شاید اومدم اینجا براتون گفتم.
یه مورد هم که خیلی موثر بود استفاده از لباس زیر خیلی گشاد یا کلا نپوشیدنش بود.
سلام...
بد نبود یک تاپیک بود به اسم تجربیات شکست خوردگان در ترک
چرا چنین اسمی
چون فقط که قرار نیست کسایی که موفقن با تجربه هم باشن!!!!
منم یه چی بگم همه برید استفاده کنید
والپیپر گوشیتون و شمع بزارید
شمع تو خونه روشن کنید
زمان وسوسه این غوغا می کنه.
اگه تمرکز تون حین مطالعه و درس و... کمه برید شمع روشن کنید
فوق العاده اس
سلام
با اینکه هنوز رکورد قبلیم که نزدیک یه سال بود
رو نزدم
اما حس و حال این 10 روز رو اومدم که بگم
سعی کردم تو این ده روز تمام راهکارایی که قبلا مفید بوده برام رو مرور کنم.
• نوشتن اهدفم از پاکی بسی مفید بود.
• انجام واجبات ، دوری از عوامل حادثه ساز
• تمدید کردن عهدم هر سه روز یه بار
• توسل به ائمه
• مرور عوارض
• نذر کردن برای هر روز پاک موندنم که قبل خواب 100 تا صلوات به نیت شهید هادی سعی کردم بفرستم
• و سعی بر دائم الوضو بودن
• پیدا کردن یه سرگرمی
• قطعا برنامه ریزی هم کمککنندس ولی خب من تو این کار یکم تنبلم
با بالا رفتن روزای پاکی فکر میکنم انگیزمونم به شدت بره بالاتر
به امیدی پاکی هممون
سلام سلام
خب از من دعوت شده رمز و راز 18 روز پاکی رو بگم
اعم اعم
تو یه کلمه بگم؟
محاسبه نفس
بدین سان که صبح و ظهر ضرر هاشو برا خودم مرور میکنم تو دفترچه ام(خوشگل ترین دفترچم رو برا این کار در نظر گرفتم)
شب ها هم قبل خواب به رفیق شهیدم که حاج قاسم باشن گزارش اجمالی از روزم میدم
باید از این کار حالت بهم بخوره
خصوصا خصوصا پورن دیدن
من برا اون فک کنم 21 روز اومدم هی ضرر های دیدن و فایده های ندیدن رو نوشتم تا حالم بهم خورد و الان چشمم بخوره بهش بالا میارم
الان فعلا زیاد وقت و انرژی ندارم متاسفانه بعدا جزئی تر براتون میگم
خب خب
سلام
از من دعوت شده که بیام اینجا و براتون از تجربیاتم توی بیست روز ترکم بگم.
امممم. ولی من نمیدونم چی بگم
من همین حالا که براتون می نویسم.. زندگیم توی بهم ریخته ترین و داغون ترین حالتش در جریانه
اما خب. شکر خدا با این وضع و اوضاع بهم ریخته شدیدا توی فکر ترکم.
من با اینکه تازه به این کانون اومدم ، اما تازه مسیر ترک رو شروع نکردم.. خیلی وقته که دارم توی این مسیر قدم میزنم و هی شکست میخورم و هی دوباره شروع میکنم..
بعد از یه مدت تلاش زیاد، کنترل کردن خودم تا بیست الی سی روز دیگه برام کار دشواری نبود.
اما خب وقتی به یه تایم خاصی میرسم.. یا وقتایی که خیلی فشار عصبی زیاد میشه دیگه افسار توی دستم شل میشه و اینجور وقتاست که خطرناک میشه اوضاع.
گفتم توی این اوضاع داغون دنبال ترکم.. چون با چشم دیدم که روزایی که پاکم واقعا حالم بهتره و بیشتر به خودم اعتماد دارم. و توی روز های بدم دائم در حال بمب بارون شدن از طرف حس عذاب وجدان و تمام حس های بدی ام که منو محاصره میکنن. با اینکه گاهی نمیتونم کنترل اوضاع رو به دست بگیرم و دنبال این موضوع میرم.. اما منطقا و عمیقا.. میدونم که با انجام این کار هیچ اتفاق خوبِ درست درمونی برام نمی اوفته. فقط چند ثانیه یا فوقش چند دقیقه سرخوشیه که دنبالش چندین روز ، حال بدی و فکر و خیال داغون کننده ست.
من با کمک برنامه های پور* بلاکر و فعال کردن سیف سرچ هام دسترسی هام به پور* رو خیلی محدود کردم
هربار که شکست خوردم ، علت اون شکست رو بررسی کردم .. و سعی کردم کنترلش کنم . ( یک بار عوامل بیرونی، یک بار فیلم و سریال با محتوای بد و ...)
بار ها سعی کردم که عوامل رو حذف کنم.
در باره ی مضرات شدیدی که داره بار ها مطالعه کردم و با خودم حرف زدم.
و سعی کردم بعد از هربار شکست خوردن نا امید نشم.. و بدونم که با اینکه ممکنه شکست بخورم.. اما حتی این تلاش های خورده خورده ای هم که میکنم.. برای خدا با ارزشه و خدا بهشون توجه میکنه...
من مثل باقیِ دوستا حرفای خوب خوب و پر انرژِ نمیزنم.. اما
گفتم حالا که ازم دعوت شده بیام و یه چیزایی بگم.. شاید حرفام به یکی کمک کنه
مواظب خودتون باشید. نا امید نشید.
والسلام
من حداقل ۱۴ روز پاک هستم از این بیماری خ.ا، راههای
ترک از نظرم ( ممکنه برات کار نکنه ).
۱.بدانی مقصر خ.ا خودتی نه اون دختر تو خیابون
نه اون تلوزیون نه اون عکس تو اینستا و مثالهای دیگر...
،
۲.هر موردی که توی خ.ا ات اثر داشته، هر چی، بنویس روی
کاغذ، تو یادداشت گوشیت و...
ببین، اگر اون رو انجام نمیدادی، خ.ا انجام نمیشد.
اونها را بنویس.
،
۳.مهم ترینهاش رو برای خودت بشناس و تلاش کُن
کمتر سراغشون بری.
،
۴.اگر سراغ هر کی رفتی، بفهم که سراغ اون رفتی و جلوشو بگیر.
،
۵. تلاش کُن کمترتر سراغشون بری.
....
مثلاً: دیدن نامحرم، نامحرم تو کامپیوتر یا تو گوشیت یا
تو خیابون دیدی و کمی دلت خواست اون رو، بدان که
داری کج میروی
و
به خودت بگو، من سراغ دیدن نامحرم نمیروم یا الاقداً تو کامپیوتر و گوشیم نمیرم...
،
من موارد بالا را اجرا کردم تا الانم داره خوب پیش میره...
سلام و عرض ادب
به دعوت آقای یا باب الحوائج اینجام ، ممنون از لطفشون
نکات بسیار بسیار خوب و کاربردی رو دوستان قبلا در اینجا و تاپیکهای دیگه گفتن پس نمیخوام خیلی زیادهگویی کنم ، انشاءالله مفید و مختصر باشه
من حدود ۹ ماهه در کانون عضویت دارم و الان توی بالاترین رکورد پاکی خودم هستم انشاءالله که بتونم حفظش کنم
من رابطه خوبی با خودم نداشتم و فکر میکنم یکی از مهمترین چیزایی که برای پاک بودن لازمه دوستی با خودمونه ، ما وقتی با خودمون آشنا و رفیق نیستم به جای اینکه توی مواقع استرس یا ناراحتی یا افسردگی به خودمون کمک کنیم ، دلداری بدیم و سعی کنیم به جای افسوس و حسرت از این به بعد رو دریابیم که اوضاع بهتر بشه به پ*و ر ن و خ.ا و خیالپردازی رو میاریم
من به جز خ.ا به هر چیزی که برای رهایی از اضطراب و سرشکستگی رو بیارم اعتیاد پیدا میکنم چون برام مأمن میشه واسه فرار ، بیاین به جای فرار کردن تلههای روانیمون رو حل و درمان کنیم و توی این مسیر اول از همه به کمک خودمون نیاز داریم تا حرکت کنیم و خدا ادامه مسیر رو برامون هموار کنه
کمک گرفتن مستقیم از خود خدا و عهد بستن با اهل بیت یا به واسطه شهدا هم خیلی توی هموار کردن و لذتبخش کردن مسیر کمک کننده است وقتی ایمان داشته باشیم تنها نیستیم و کلی هواخواه داریم که با مهربونی تمام کمک حالمونن
به امید روزی که همه پاک زندگی کنیم و پاک بمونیم
سلام و درود دوستان
دیروز ۳۱ روزه شدم.
و متاسفانه شبش لغزش کردم.
درسی که این دفعه گرفتم این بود که
همیشه باید راه هایی برای بروز ناراحتی هامون داشته باشیم.
اگر نداشته باشیم ماهایی که این گناه رو بلد شدیم بسیار تو خطر میفتیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
،
سلام برو بچ، چطورین؟
،
من به خودم با دست خودم استرس ندادم...
و
خودم را مقصر همه چیز توی خ.ا دونستم.
و
یه مثال غیر خ.ا از یه کتاب، اگر به یک فرد سیگاری
قلب خراب شده از سیگار کشیدن رو نشون دادی،
طرف استرس میگیره و از قبل سیگار بیشتری
میکشه.
،
پس خودت با دست خود به خودت استرس نده.
،
دیدن قبرستان و مرده ها و لحظه مرگ و خدا چیکارت
میکنه، خ.ا ات رو زیاد می کنه به خاطر استرسش.
،
دیگه، خودت با دست خودت، خ.ا نکن...( منظور دست ورزی نیست)