سلام ...
بازم بعد از مدت ها ...
شرمنده ام ... مخصوصا وقتی زحمات دوستامو میبینم ... بازم مخصوصا زارا خانم ...
امیدوارم حال و احوالتون مثل حال و احوال ماه شعبان خوش و خرم باشه
اول از همه مرسی از تمام بچه هایی که پاکن و دارن با چنگ و دندون از پاکیشون حفاظت میکنن
و
میبینم که شکست داشتیم ...
چرا؟
چرا با وجود ارزشمندترین و بهترین نعمتهای ممکن مثل عقل بازم اشتباه میکنیم بعضی وقتا؟
این واقعا سوالی هست که من روش زیاد فکر میکنم ... به خصوص بعد از اشتباهاتم ...
همین عقل ... بهش باید خیلی بیشتر توجه کنیم ... به هدف وجودیش ...
چرا خدا به ما عقل داد؟ خوب ما هم میتونستیم مثل جانورا از روی غریضه عمل کنیم ... نه؟ زندگی پیش میرفت دیگه
ولی خدا این فرصت رو به ما داد که حق انتخاب داشته باشیم ... سبک سنگین کنیم ...
سبک سنگین یعنی چی؟
آقا یعنی اگه تو موقعیت وسوسه افتادم ، اگه شیطون رفت رو اعصابم ، اگه ...
موقعیت شناسی کنم ...
یعنی مثلا بعد از انجام اون لعنتی بگیم
حال الانم آیا بهتر میشه؟
آیا نیاز هام تا ابدالدهر حله؟
آیا به این زهر ماری دیگه رو نمیارم؟
نه! به جان من نه!
بهتر که هرگز ... بدتر که صد در صد!
روز به روز خودت رو وابسته تر میبینی بهش ...
این یعنی وضعیت خودم رو بشناسم ... تو چه موقعیتیم ...
بذارید یه شبیه سازی ساده از موقعیت وسوسه کنم ...
شما وسوسه شدی ... فرض میکنیم وسوسه شدی بری فیلم ببینی
خوب حالتم خیلی بده ... کلا احساس میکنی دنیا رو سرت خراب شده و تمام درها به روت بستس ... بدترین وضعیت ممکن
2 تا تصمیم میشه گرفت مشخصا
بری سراغش ... نری سراغش
بری سراغش:
خوب میری میبینی، یا میشکنی یا ممکنه نشکنی ...
اگه نشکستی
فکرش ولت نمیکنه ... و از یه طرف هم پشیمونی که چرا رفتی دیدیو الان این شده وضعیتت که فکرا امونت نمیدن ... پس بازم احتمال شکست خیلی بالاس (برا من که این طور بوده)
اگه بشکنی
به ثانیه نمیکشه که میبینی: ای داد بیداد ... دیدی؟ من میتونستما ... دیدی؟ چقدر ببخشید دیدن فیلم و شکستنم احمقانه بود ... و همین طور ای کاش های مختلف که همه باهاش کم و بیش آشناییم
خوب
نری سراغش:
سخته !
حداقل تا چند ساعت بیخیالت نمیشه ... به بهونه های مختلف ...
ولی چون تو نمیخوای، خودت رو هر جور شده به هر دری میزنی که این کارو نکنی ... و همین اتفاق هم میافته
بعدش چی میشه؟
اون موقعیتی که توش بودی از اون به بعد خیلی عادی تر میشه و البته بازم ببخشید احمقانه !
بعدش هم که بازم خیلی هامون تجربه کردیم یه مدت زیاد از فکر آزاد و افتخار به استقامت و پیروزی و غلبه بر شیطون لذت میبریم و به هر کاری که میخوایم میرسیم
خوب
با بررسی این 2 وضعیت آشنا، میتونیم بفهمیم که آگاهی و موقعیت شناسی درباره تصمیمات مختلف و آثار هر کدوم چقدر حیاتی و مهم هستن (البته من اینجا آثارش رو خیلی سربسته گفتم چون گفتنش تو این تاپیک از حوصله خارجه!)
پس این همه حرف زدم که اینو بگم که
"تو مسول تمام کارهاتی ... چون تو مثل روز برات روشنه و میدونی که چه آثاری داره تصمیمات یا حداقل اگر هم ندونی که بعیده، قدرت دونستنش رو داری ... حالا این تویی که باید تصمیم بگیره ... چون ... اختیار با توست ... یعنی اگر بخوای نشکنی، نمیشکنی و اگه نخوای پاک بمونی، پاک نمیمونی ... خیلی سادس! ... در کل با عقل تکلیف خودمون رو مشخص کنیم نه با احساسات"
پس عقل، تمایز دهنده ی ما و دیگر مخلوقات، رو دریابیم!
--------------------
در آخر همین جا رسما اعلام میکنم که من از تاریخ 20 تیر به بعد بر میگردم ...
تا اون موقع حول و هوش 11-12 روز مونده ... پس انتظار دارم دوستانی که الان اینجا هستن رو نبینم به حول و قوه الهی ...
پس قرار 20ام، قراریه که همدیگه رو نبینیم!
در پناه حق
شب و روزتون خوش