سلام به همه دوستای مجاهدم
امیدوارم که خوش و خرم باشین و ایام به کام باشه
بعد از قرنی دارم اینجا پست میذارم ...
دوستان خواستم یه نکته بگم البته با اجازه سرپرستای عزیز:tanks:
تا کی میخوایم یه راه ترک ناموفق رو تکرار کنیم و هی به بن بست بخوریم
حتما یه راهی هست که یه نفر بتونه ازش برای رهایی یا حداقل پیشرفت چشم گیر بهره ببره
رو همین حساب من تجربه خودم رو میخواستم در اختیارتون بذارم
من تا آخرین تاریخ شکستم همش یه راه عادی رو پیش گرفته بودم ... یعنی منتظر بودم روزا بگذره و به پاکی زیاد دست پیدا کنم و
بعد از یه مدت زیاد یهو ببینم که بله من دیگه پاکم و هیچ چیز نمیتونه من رو از راهم منحرف کنه و از این جور بحثا (همون قضیه "ترک میشه زندگیت!" یا همون قضیه "اول ترک کن بعد زندگی!")
اما نشد ... یعنی هر بار بعد از یه مدت مشخص میخوردم به بن بست و روز از نو و روزی از نو
اما گشتم و گشتم و دنبال یه حلقه مفقوده تو راه ترکم افتادم
اومدم بررسی کردم راه هایی رو که تا الان امتحان کردم ولی تجربه ی خوبی برام نداشتن و از طرفی هم دنبال گزینه هایی که تا اون موقع امتحانشون نکرده بودم اقتادم
بالاخره به این نتیجه رسیدم که بیشترین ضربه ای که من تو مسیر ترک خوردم از 2 چیز بوده
1- نداشتن نظم تو کارهای روزانه (یعنی اینکه بدونم میخوام فردا چیکار کنم دقیقا!) -----> تشکر از علیرضا البته ... جرقش رو تو ذهنم افکند
2- نداشتن برنامه ورزشی منظم ( یعنی از تنبلی در بیام ... چابک شم ... برا کارایی که برنامه ریختم انرژی و نشاط کافی رو داشته باشم)
گزینه ی 1 ذهنم رو درگیر میکنه گزینه 2 ذهنم رو آماده میکنه تا بتونم به مشغولیت های ذهنیم درست فکر کنم!
خوب این همه حرف زدم که بگم دنبال یه راهی بگردین که ذهن به یه شیوه ی متفاوتی از قبل مشغول شه ...
طوری بشه که دیگه وقت، حوصله، فضا برای فکر کردن به وسوسه ها و موارد جانبی نباشه ...
کلا الان احساس متفاوتی نسیت به دوره ی ترک قبلیم دارم ... یعنی آثاری ک قبلا بوده الان نیست ...
پس یک بار باید بشینیم سنگامونو با خودمون وا بکنیم ... ببینیم تا الان چی کاشتیم چی درو کردیم!
هیچ وقت برای دوباره نگاه کردن به مسیر دیر نیست ... تو هر مسئله ای از جمله راه ترک میشه شیوه جدیدی رو پی گرفت و از پایه ساختش
امیدوارم سرتون رو درد نیاورده باشم با حرفام ...
یا علی و به امید موفقیت