سلام به همه دوستان خوبم
سلام به همه دوستای قدیمی و
مخصوصا اونایی که به تازگی به جمع کانون پیوستن
و میخوان زندگی پاک و جدیدی رو تجربه کنن
روز قبل بود یا دو روز قبل دقیقا نمیدونم که من اومدم و پستی گذاشتم تو ده روزه
وقت نشد که کامل صحبت کنم و امروز اومدم که صحبتامو بکنم
من واقعا متاسفم که دوباره و برای دومین بار از جمعتون جدا شدم ولی واقعا شرایط جایی که
تو اونجا زندگی میکردم مدتی طوری نبود که به نت دسترسی داشته باشم
اون اواخر مدتی بود که میرفتم کافی نت و در خدمت دوستای خوبم بودم ولی متاسفانه اونم چون وقت کم میاوردم دیگه
امکانش نبود این بود که دوباره اومدم و شاید هم تا حدودی مزاحم باشم
یه سری از داداش های گلم که از قبل با من در ارتباط بودن و داخل کانون از دوستا و داداشای صمیمی من بودن همیشه
تو این مدت من رو شرمنده میکردن و جویای حال میشدن
از همشون ممنونم .
یه سریاشون هم یه سوالایی کرده بودن و یه نظرایی داده بودن که قرار شد بیام و بگم که جریان اصلی چی بوده
یه سری از دوستای خوبم بنا به قراری که بود من ازدواج کنم فکر میکردن من ازدواج کردم و به خاطر همین موضوع دیگه به کانون نمیام
و من تو پاسخ به این موضوع هم میگم که خیر ازدواج نکردم
متاسفانه از بد شانسی همیشگی من تو یه مورد خیلی بزرگ مشکلی با اون خانوم پیدا کردم و اصلا کار به ازدواج نکشید و همون اول
به خاطر فریب دادن اون خانوم عقد باطل شد ...
حالا اینکه یکی دو ماه فقط تو ثبت احوال چقدر سختی کشیدم تا دوباره شناسناممو مثل اولش کنم که اسم اون خانوم توش نباشه بماند
بگذریم نمیخوام کسی رو ناراحت کنم
فقط اومدم به همه دوستای خوبم بگم که الان همه چیز خوبه و خدا رو شکر زندگی عادی ،عالی و خوبی دارم و انشالله این زندگی ادامه دار باشه
و اینکه اگه اجازه بدید به خاطر فراز و نشیب های زیادی که داشتم میخوام از ده روزه شروع کنم
خب سرپرست باشم مگه سرپرست ها دل ندارن از ده روزه شروع کنن ؟
ده روزه به این خوبی و با صفایی
موارد اختیاریم هم نماز باشه و قرآن و ورزش روزانه ..
و اینکه حداقل دل من رو نشکنید و امروز اسم من رو اضافه کنید دیگه
وگرنه با استفاده از اختیارات حاکم بزرگ خودم اسم خودم رو اضافه میکنم
و اما از همه مهمتر یه چیزی بود که اون روز خیلی من رو ناراحت کرد اینکه من رمز عبور ایمیلی که تو کانون باهاش ثبت نام کردم رو فراموش کرده بودم
و اینکه هر کاری هم میکردم وارد حساب کاربریم تو کانون نمیشدم و از طرفی نگران بودم که دیگه نمیشه اون رو بازیابی کرد خلاصه به ناچار یه یوزر
دیگه ساختم ولی خب خدا رو شکر داشتم میخوابیدم شب یهو رمز این اکانت رو یادم اومد و بالاخره واردش شدم دوباره
شرمنده ام که حرفام طولانی شد
همتون پاینده و سلامت باشید