کانون

منم به نوبه خودم از داداش هادی بابت سرپرستی 10 روزه تشکر می کنم و براش آرزوی موفقیت و شادکامی دارم .

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام.
   از زحمات و تلاش های برادر شازده کوچولو تقدیر و تشکر می کنم که بی حاشیه و بدون هیچ چشم داشتی زحماتی زیادی رو می کشند.
برای ایشون آرزوی موفقیت و سربلندی دارم. اجرشون با آقا امام زمان (عج)

یا علی 

اتفاقا بنده هم می خواستم ازشون تشکر کنم.

داداش شازده کوچولو ممنونم.

ان شاء الله زود تر برسی به بهترین ها

سلام
منم صمیمانه و تمام قد ازشون تشکر میکنم..
حضور آرام و دقیق و حساب شده اش دارن..

خدا براشون بهترین ها رو مقرر کنه..

در پناه خدا..
یاعلی.

داداش شازده کوچولوی بزرگ ممنون بابت زحماتی که می کشی...
ان شالله همون طور که کارای کانونو راه میندازی... خدا هم کار های زندگیتو راه بندازه....

بازم مرسی.

منم میخوام از اقا داوود تشکر کنم
حضورشون خیلی رویاییه
در واقع تجسم رویای پاکی
من همه ش دوست دارم پروفایل همه کسایی که ایشون واسشون پیام میذارن رو بخونم
مصاحبه شونم خیلی قشنگ بود
با تشکر از گلبرگ خانم

سلام

دوستان شرمنده کرده بودن.
اگر کار کوچکی هم انجام میشه باعث افتخاره.
وگرنه در مقابل زحمات دیگران, ناچیز هست.
خداروشکر که این جمع خوب رو داریم.
ان شاءالله که هممون عاقبت به خیر بشیم.

در پناه حق



----------------
بنده هم از جناب داوود عزیز تشکر می‌کنم. 

از داداش تواب بایت سرپرستی این چند وقت در 10 روزه تشکر می کنم و براش آرزوی موفقیت در تمام مراحل زندگی دارم.

از داداش آرمین بابت نوشتن و یکپارچه سازی پست های اول مسابقات و اطلاعیه مسابقات تشکر و قدردانی می کنم...

سلام

چقدر هستن کسایی که من باید ازشون تشکر کنم...
و چقدر زبان من قاصره بابت این تشکر کردن...

تو این چند ماه خیلیا واسه کانون از جون و دل مایه گذاشتن...
تشکر می کنم از:

داود عزیز... که بی تعارف بزرگترین سورپرایز تابستونی کانون ما رو رقم زد...

می توانم خانم... که همیشه بودنشون امیدبخش بچه های کانونه...

خانم بادصبا و عاشق عزیز... که چقدر بودنشون اثربخش و غیرقابل جایگزینه...
نمی دونید از وقتی مدیر گروه های ترک شدن چه لطفی رو در حق کانون کردن...
و نمی دونید چقدر شخصا دعاگوی این دو بزرگوارم... 

داداش عزیزم طاهر... که چکیده های تجربیاتش زبانزد خاص و عامه... جرعه جرعه نوشته هاش رو میشه نوشید و از بر شد...
و تو گروه های ترک خالصانه زحمت میکشه...

همساده عزیز... که این چندوقته مردونه پیگیر بود تا ذهن و نگاه بچه های کانون تحت کنترل باشه...

خانوم لبخند... که دلسوزانه عهده دار مسابقات و گروه های ترک بودن و هستن...

سعادت... داداش عزیزی که بودن و فعالیتش بی اندازه لذت بخشه...

مرد مجاهد عزیز... که حضورش از تاپیک های حدیث و نهج البلاغه گرفته تا مسابقه 20 روزه زینت بخش کانونه...

مهدی. آر... که این مدت تلاش در شاد کردن و سرگرم کردن کانونی ها داشت...

خانم بسوی خدا... که هر وقت بودن انرژی غیرقابل وصفی به بچه های 10 روزه دادن...

خانم گلبرگ... که با اومدنشون به انجمن تجربیات تکون اساسی به فعالیت های انجمن دادن...

رامین عزیز... که همیشه حس و حال خوبش حس و حال خوب کانون بوده...

مربی درخشنده... که نبودنش برابره با نبودن انجمن ورزشی کانون...

شازده کوچولوی عزیز... که دیدیم چه طور با حساسیت و دلسوزی برای مسابقات کانون زحمت میکشه...
این داداش ما مدت زیادی مسئول ارسال پیام های خوش آمدگویی بود...
اون قدر مرتب و منظم پیام خوش آمدگویی رو ارسال میکرد که حس می کردم رباتی انسان نماست...

مجتبی خلبان عزیز... که از فن و تخصصش چیزی برای کانون کم نذاشته... 
همیشه جایی که فکر ما قد نمیداده، به داد اوضاع فنی سایت رسیده... 

قاصدک عزیز... که نمی دونم خودش می دونه یا نه... اما واقعا مهره ی ارزشمندی برای کانونه... و حقیقتا لطف خداست بودن و موندش...
چه طراح خوش ذوقی هست این برادر ما... طرح های زیباش تو اطلاعیه انجمن مسابقات و مسابقات گروهی قابل رؤیته...
سر این طرح ها من رو هر چی انگشت گذاشتم بی برو برگرد انجام داد...

خانم پرستو و خانم آفتابگردون... که خودشون جزء بهترین هان و از قضا سکان دار و پذیرای بهترین های کانونن... 

سنا خانم... اسطوره ی برنامه ریزی... که همیشه بودنشون سراسر انرژی و انگیزه برای تیم مدیریت بوده...

خانم انیس... که همیشه چراغ محفل جشن های پاکی رو به بهترین شکل روشن نگه داشتن... 

ام اچ بی گرافای عزیز... یار وفادار تیم مدیریت و عضو فعال انجمن مذهبی... که بودنش نعمت بزرگی برای کانونه...

و
سها خانم... که وجودشون سراسر خیر و رحمته برای کانون...

نمیشه با یکی دو جمله جبران کرد لطف بزرگواران و عزیزان کانون رو...
و شاید چه احتیاجی هست به تشکر کردن، وقتی خدای ما خودش این قدر شکوره؟

وقتی خدامون بهترین نگاه هاش به اعمال و کردار ماست تا ببینه چی میگیم و کجا میریم و چی کار می کنیم...
و بعد روانه کنه دریای رحمتش رو سمت ما... که هر اون چه کردیم رو چندین و چند برابر پس بده به خودمون...

برای خدا کار کردن واقعا برد برده...
چی بهتر از اینکه یه جایی یه کار خیر انجام بدیم؟
چی بهتر از اینکه یه ذره از داشته هامون رو وقف خدا کنیم؟
یه ذره از وقت مون، یه ذره از علم مون، یه ذره از مهرمون رو در راه خدا بذاریم؟

چی بهتر از اینکه نیت مون خدایی باشه و با کار خیر عزیز خدا شیم؟
این عزیز خدا شدن چقدر ارزش داره؟ 

چه قدر لذت بخشه دیدن کانونی که همه دست در دست هم یه تیکه از کار رو میگیرن...
کانون به این بزرگی رو مگه میشه یه نفره گردوند؟

یه نفر بستر رو ایجاد می کنه... یکی لیست میذاره... یکی دیگه امید میده...  یکی حمایت می کنه... یکی تجربه میده... یکی مطالب میذاره...
همش جمع میشه و نتیجه اش میشه پاکی بچه های کانون...
و هر کس به نوبه ی خودش سهمیه تو روند ترک هر نفر از بچه های کانون... 

از خدا برای این جمع بهترین ها رو میخوام...
امیدوارم که بنده های خوب خودش رو سالم و محفوظ در پناه خودش نگه داره... 

آقا شرمنده کردی واقعا
منم واقعا ممنونم از تک تک کسایی که اینجا مسئولیت قبول کردن
واقعا مسئولیت پذیرفتن درست انجام دادنش و موندن سر پست برای مدت زیاد خیلی کار مردونه ایه

ممنونم از داداش آرمین عزیز...
من الان اب شدم رفتم تو زمین
شما لطف داری به ما ... کاری نمی کنم... هر کاری هم می کنم از انجامش لذت میبرم... واقعا میگم..
از موقعی که اومدم کانون زندگیم دگرگون شده ...
همه چی رو غلتک افتاده.. و خیلی خوشکل کار ها پیش میره.. نمیدونم چرا اینجوری شده..
همش می گم شاید به خاطر کانون اینجوری شدم.. چون قبلش اینجوری نبود..
خدا عاقبت هممون رو به خیر کنه ..
منم از تک تک شما دوستان تشکر می کنم ..

دم همتون گرم

ممنون از خدا.ممنون از کائنات.ممنون از کانون.ممنون از همه آدما.ممنون از کانونیا.ممنون از خانوادم.ممنون از همسر گلم.ممنون از خودم