کانون

مجدد تشکر میکنم از دوستانی که تسلیت گفتن ، نمیتونم تک تک جواب بدم خدمتتون

امروز خسته و بی حوصله نشسته بودم و فکرم درگیر بود که با این بی حوصلگی چطور تمرینمو انجام بدم
تا اینکه
تا اینکه
تا اینکه
خدا یه فرشته رو فرستاد تا بهم کمک کنه تمرینمو تموم کنم و اون فرشته کسی نبود جز
کسی نبود جز
کسی نبود جز
شهریار
شهریار دل پاک و مومن و پرتلاش و با اراده و مهربون و دوست داشتنی که دغدغه پاکیه بقیه رو داره و بهشون کمک میکنه

خداروشکر که آدمایی مثل تو توی کانونن شهریار جان...
بابت امشب خیلی خیلی ازت ممنونم

همچنین تشکر میکنم از یه فرشته دیگه به نام ماجراجو که از وقتی اومده کانون خیلی هوای مارو داره

سلام
من میخوام با تمام وجودم از رفقای گلم توی گروه سرو تشکر کنم
بیانی برای عمق احساسی که به دوستای ندیده ام دارم نمیتونم به کار ببرم
فقط خیلی خیلی ممنونم

تشکر ویژه میکنم از برادر ماجراجو ، به دلیل سرپرستی تاپیک پر برکت نماز شب ؛ و همچنین تشکر ویژه میکنم از برادر مهدوی ، برای چرخوندن تاپیک پر خیر دعای عهد

سلام

تشکر می‌کنم از داداش هادی عزیز که در این یک ساله کلی برای انجمن تجربیات تلاش کرد. و همه اون‌ چیزهایی که می‌خواستیم رو به بهترین شکل انجام دادیم.
پیوسته و منظم و فعالانه.   دقیق و دلسوز و خستگی‌‌ناپذیر. 

برادر جان ممنون از همه بودن‌هات. از همه وقت‌ گذاشتن‌هات. 

--------------------

همین طور تشکر دیگه‌ای داشته باشم از خانم لئا دیگر مدیر انجمن تجربیات.
با شروع مسیر تازه‌ی زندگی‌شون، مدتیه به کانون کمتر سر می‌زنن.
اما ما محبت‌ها و زحمات‌ کانونی‌شون رو فراموش نخواهیم کرد. 

ان‌شاءالله چرخ زندگی‌شون به بهترین شکل بچرخه؛ همچنان‌که موجب چرخش کانون بودن. 

(1399 اسفند 3، 20:38)آرمین نوشته است: [ -> ]سلام

تشکر می‌کنم از داداش هادی عزیز که در این یک ساله کلی برای انجمن تجربیات تلاش کرد. و همه اون‌ چیزهایی که می‌خواستیم رو به بهترین شکل انجام دادیم.
پیوسته و منظم و فعالانه.   دقیق و دلسوز و خستگی‌‌ناپذیر. 

برادر جان ممنون از همه بودن‌هات. از همه وقت‌ گذاشتن‌هات. 

--------------------

همین طور تشکر دیگه‌ای داشته باشم از خانم لئا دیگر مدیر انجمن تجربیات.
با شروع مسیر تازه‌ی زندگی‌شون، مدتیه به کانون کمتر سر می‌زنن.
اما ما محبت‌ها و زحمات‌ کانونی‌شون رو فراموش نخواهیم کرد. 

ان‌شاءالله چرخ زندگی‌شون به بهترین شکل بچرخه؛ همچنان‌که موجب چرخش کانون بودن. 

سلام و درود بر اهالی باصفای کانون

ممنونم از داداش آرمین عزیز که همیشه بهم لطف دارن و همه ی کم کاری ها و اهمال کاری هامو نادیده گرفتن و این هایی که میگن از خوبی و بزرگواری خودشونه
و با دانش وسیعشون بهم درس ها یاد دادن
سپاسگزارم داداش خوب من
باید بگم
من در کانون فرصتی پیدا کردم که میتونم با جرئت بگم که هیچ جا این لحظه ها نصیبم نمیشد اینجا من رشد کردم و جوانه دادم و درس زندگی از کانون یاد گرفتم
و خدا رو شاکرم که نعمت در کانون بودن و پیدا کردن این همه دوست و برادر و خواهر آسمانی رو بهم عطا کرد
هرجا که باشم همیشه به یاد شما و کانون خوبمون هستم
ممنونم که اینقدر خوب و با مرام و با صفا هستین
همیشه در قله های موفقیت زیبا بدرخشین انشاالله

از همه عزیزانی که با حسن ظن از بدو ورودم به کانون فرصت مشارکت در فعالیتها رو بهم دادن تشکر میکنم 
خصوصا آقاآرمین بزرگوار و عزیز ..برادر خوب و پدر معنوی همه ما
ممنونم که اعتماد کردید و ببخشید اگر قصور و کوتاهی داشتم

سلام

یک سال دیگه هم سپری شد
و دوست داشتم تشکر کنم از مدیران خوب کانونی که در سال 1399 کنار من فعالیت داشتن و برای رشد و پیشرفت و پاکی اعضای کانون تلاش داشتن.
چه اون‌هایی که الان مدیر هستن؛ چه اون‌هایی که مرخصی رفتن و چه اون‌هایی که بازنشست شدن.

نپذیرفتن مسئولیت و نبودن، ساده‌ترین کارهاست.
و متعهد شدن و بودن، سخت‌ترین اون‌ها.

دست مریزاد.
ممنونم از همه تلاشی که در سال گذشته انجام دادید.
بابت تمام دغدغه‌هایی که نسبت به کانون داشتید. بابت تمام صبوری‌هایی که به خرج دادید.
بابت اینکه کانون براتون مهم بود و از انرژی و وقت و فکرتون سهمی رو برای اون کنار گذاشتید.

وجود انسان‌هایی که به این باور رسیدن که جز خودشون، انسان‌های دیگه‌ای هم مهم هستن و می‌ارزه به‌خاطرشون تلاش کرد، سختی کشید و اذیت شد، خیلی ارزشمنده.

پنهان کردن غم خودتون برای خوشحال کردن یک نفر دیگه، وانمود کردن به طبیعی بودن همه چیز برای کمک کردن به یک نفر دیگه و از خودگذشتگی‌ها برای ادامه فعایت‌های کانونی‌تون، چیزی نیست که من یا هر شخص دیگه‌ای بتونه جبران‌کننده‌ی اون‌ها باشه.‌
مطمئنا خدا همه‌ی تلاش‌هاتون رو دیده و خودش به بهترین شکل جبران کرده و خواهد کرد.

و
این رو هم می‌دونم که فعالیت کردن کنار من و تحمل کردن من، سختی کار شما رو دوچندان کرده و می‌کنه.
بابت همه نبودن‌ها، دیر پاسخ‌دادن‌ها، سراغ نگرفتن‌ها، توجه نکردن‌‌ها و ناراحتی‌های احتمالی ازتون عذرخواهی می‌کنم.
و بابت همه تعداد دفعاتی که به روم نیاوردید تا شرمنده نشم، ازتون ممنونم.

تشکر دیگه‌ای دارم از سرپرست‌های خوب کانونی که در سال گذشته همپای کانون جلو اومدن و یاری‌گر اون بودن.
اختصاص دادن وقت‌تون برای تغییر انسان‌های دیگه، برای خوشحال‌ کردن انسان‌های دیگه، برای بیشتر تلاش‌ کردن و درجا نزدن انسان‌های دیگه، همه و همه از قلب مهربان شما میاد.

همیشه خوش‌‌قلب باقی بمونید.
همیشه دست خدا باشید برای یاری‌رسانی روی کره خاکی.
مطمئنا خدا هم یاری‌گر شما بوده و هست در جایی که فکرش رو نمی‌کنید.

ممنونم از همه انگیزه‌های پاک و همه رشادت‌ها و دلاوری‌های افتخارآفرین‌تون.

تشکر دیگه‌ای دارم از سایر اعضای خوب کانونی که در دو دسته‌ی قبلی نمی‌گنجن.
اون‌ها که فعالیت‌های پرنشاط دارن. اون‌ها که روحیه‌دهنده به سایر اعضا هستن. اون‌ها که به سهم خودشون کمک حال دیگران بودن و هستن.
یا نه، اون‌ها که به این خونه سر می‌زنن تا صرفاً خودشون زندگی متفاوتی رو تجربه کنن. زندگی بدون گناه، خطا و عذاب وجدان. و با همین بودن، امیدبخش سایر اعضا میشن. تا سایرین هم دست از تلاش بر ندارن و مثل اون‌ها ادامه بدن.
حس فهمیده شدن و درک شدن چیزیه که هر چقدر هم تجربه‌اش کنیم، بیشتر داشتنش باز هم خوشحال‌مون می‌کنه. وجود آدم‌های شبیه به هم و وجود درد مشترک به آدم‌ها انگیزه میده که تلاش‌هاشون رو دوچندان کنن. 
ان‌شاءالله پایدار باشید و از این حضور نهایت بهره رو ببرید.

پ.ن: این‌که نوشتم سایر اعضای کانون، چون دو دسته‌ی اول هم عضو کانون به حساب میان. همه‌مون در درجه‌ی اول عضو هستیم. فقط بعضی‌ها در قالب سرپرست یا مدیر وظایفی هم به عهده دارن.
من هم حالم بد میشه و منم وسوسه میشم. همون طور که یه عضو تازه‌وارد که امروز به جمع ما اضافه شده.
و همه‌ی ما به عنوان عضو باید مراقب همدیگه باشیم. در حفظ این محیط و آسیب ندیدنش بکوشیم. هر کاری که انجام بدیم برای خودمون کردیم.
خدا برای همه‌مون بهترین‌ها رو مقدر کنه.

جناب مهدوی از خوبان کانون هستن و تلاش هاشون ستودنیه، پیگیری هاشون از سر دلسوزیه و واقعا تو فضای مجازی دلسوز هایی چون مهدوی کم یابه و من لازم دونستم ازش تشکر کنم امیدوارم تو مسیر زندگیش همیشه موفق و سربلند باشه.

پ.ن:نمی خواستم چیزی بنویسم ولی سکوت در برابر بی انصافی ها رو درست نمیدونم.

سلام   

میخواستم یه بار دیگه از داداش مهدوی جان تشکر کنم . 
هر روزی ، هر ساعتی که بوده و مزاحم ایشون شدم ، با بهترین گفتار و الفاظ کمکم کردن ، هیچ وقت کوچکترین بدی از ایشون ندیدم ، با وجود پیام های مکرر من ،  تحمل کردن و دست مدد رسوندن . 
انقدر تشکر کردم تا الان دیگه بنده خدا حوصله اشون سر رفته   

میخواستم عرض کنم که آقای مهدوی که مثل برادر بزرگتر من رفتار کردن لایق بزرگترین سپاس گزاری ها و تشکرات هستند ..... 

سپاس گزارم بابت همه ی خوبی  هات داداش بزرگ ی من مهدوی گل 


       

نقل قول:  بعضی وقتها نمیشه فقط دکمه تشکر رو زد. باید به طور رسمی و کتبی و با امضا از کاربران تشکر کرد.

داشتم تو سال های گذشته کانون سیر میکردم این جمله چشمم و گرفت : )
میخوام تشکر کتبی کنم از قدیمی های کانون : ) 
اینکه هنوز هستند و با پستی ، پیامی ، برخوردی کمک میکنند و انگیزه ایجاد میکنند برای جدید ها . علاوه بر این هنوزم  تلاش میکنند برای کمک ب خودشون . این حضورشون خیلی ارزشمند هست