امتیاز موضوع:
  • 24 رأی - میانگین امتیازات: 4.08
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

درد دل های شما

سلام حمید خان

من هم گاهی اوقات (بیشترش 1276746pa51mbeg8j) اینطوری میشم131313
ولی از موقعی که ذکر میگم ازخدا کمک میخوام آرومتر شدم53258zu2qvp1d9v
خیلی آرومتر53258zu2qvp1d9v
مخصوصا موقعی که باید جواب بدم سریع ذکر میگم و آروم میشم و به مرحله بعدی نمیرسه الحمدالله53258zu2qvp1d9v
واقعا برخی موقعها اصلا پدر و مادرها مواظب رفتارشون نیستند
هر برخوردی میکنند و انتظار بازتابش رو هم ندارند
ما هم که باید صبوری کنیم
چه کار کنیم وگرنه حصرت دوست دلگیر میشه ازمونTears
[تصویر:  final%201.png]
[تصویر:  size_550x415_Kids.png?1320708461]
آسمانیها مهربانند
اگر باور نداری
دستت را به آسمان بسپار
تا دلت بارانی شود
چه جرم كرده ام اي جان و دل به حضرت تو
كه طاعت من بيدل نميشود مقبول
[تصویر:  nasimhayat.png]
[color=#32cd32]
سلام
به نظر من یه چند دقیقه بسینید و تمام کسایی که از دستشون ناراحتید رو به یاد بیارید و ببخشید.
من خودم این کار رو کردم. خیلی خوبه.
سلام
دلم گرفته
گریه گرفت اصلا نفهمیدم اشکم چه جوری اومد تا همین الان خوب بودم اما همین الان ...
هیچوقت خودمو نمی بخشم هیچوقت
واسم دعا کنید که خدا ببخشتم
آرزویی بکن ........

گوش های خدا پر است از آرزو ... و دستانش پر از معجزه....

ارزویی بکن............

شاید بزرگترین خواسته ات کوچکترین معجزه اش باشد!!

آرزویی بکن .......................................
[تصویر:  u2kig0x2xk6igwj759y.png]


آدم یه وقتایی میمونه چی بگه هر کس واسه خودش اعتقاداتی داره
خوب آدم دلش میشکنه کسی اونا را زیر پا بذاره
هر چند این اعتقادات به نظر مسخره بیاد
ولی اعتقادات یه آدمه حداقل به خاطر شخصیت اون آدم نباید اعتقاداتشو زیر پا گذاشت
[/
[تصویر:  ko03_20557079926619101845.jpg]
سلام

چند هفته ایه اصلا با بابام نمی تونم کنار بیام، اصلا درکم نمی کنه، هر روز خوردم می کنه TearsTears
من هم روز به روز تنها تر می شم.
دوست ندارم بگم خسته ام
دوست ندارم بگم کلافه شدم
سرم درد میگیره وقتی به گذشته فک میکنم
کاش میشد به عقب برگشت 1276746pa51mbeg8j
(1391 تير 25، 20:04)رکســــانـا نوشته است: دوست ندارم بگم خسته ام
دوست ندارم بگم کلافه شدم
سرم درد میگیره وقتی به گذشته فک میکنم
کاش میشد به عقب برگشت 1276746pa51mbeg8j


نچ نداریم ازین حرفاااااااااااااااااااااااااااااا

سر بالااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

پیش بسوی آینده

گذشته رو بیخیال

آینده رو می سازیم

اون طوری که دوست داریم

اون طوری که بایددددددددددددددد

Khansariha (18)Khansariha (18)Khansariha (18)
باز مى‏ گردم بسوى تو در چنين حال، بازگشتن كسى كه از كرده پيشين خود پشيمان است

و از آنچه بر او گرد آمده نگران است و از ورطه‏ اى كه در آن افتاده از روى خلوص شرمسار است
و مى‏ داند كه عفو از معصيت عظيم در نظر تو بزرگ نمى‏ نمايد
و در گذشتن از گناه بزرگ بر تو دشوار نيست
و تحمل جرم هاى بيرون از حد بر تو گران نمى ‏آيد
و محبوبترين بندگانت نزد تو كسى است كه سركشى بر تو را فرو گذارد
و از اصرار بر گناه، اجتناب كند، و طلب آمرزش را ادامه دهد
و من نزد تو بيزارى مى‏ جويم از آنكه سركشى كنم
و به تو پناه مى ‏برم از آنكه در گناه اصرار ورزم
و براى آنچه در آن كوتاهى كرده‏ ام
از تو آمرزش مى‏ طلبم
و براى هر عملى كه از انجامش فرو مانده‏ ام از تو يارى مى‏ جويم

صحیفه سجادیه
میگم این بابا مامانا هم حرف حرف خودشونه هاااا

یه کار از آدم میخوان کلی عجله و بدو بدو میکنن به آدم

ولی خدا نکنه یه چیز کوچیک ازشون بخوای

هزار بهونه میارن،هی این دست اون دست میکنن،جونه آدمو به لبش میرسونن

حالا مامانه یه کم بهتره ولی بابائه به هیچ صراطی مستقیم نیست

کاری هم نمیشه کرد

  [تصویر:  final%204.png]
 
[تصویر:  05_blue.png]
رکسانا خانوم برگردید به گذشته که چی بشه

بی خیال بابا


گذشته ها گذشته هرگز به غصه خوردن گذشته برنگشته (یه وقت فکر نکنین این شعر کپیه ها 1 )

  [تصویر:  final%204.png]
 
[تصویر:  05_blue.png]
یه زمانی تا دلم می گرفت اولین گزینه م برا سبک شدن این تاپیک بود،اما الانTears

قدرت توضیح دادنم ندارم......فقط دارم دق می کنم....دیروز و امروز از بدترین روزای عمرم بودن1313131313

خدایااااااااااااااااااااااااااا چرا؟؟؟ چرا آدم بیخودی مثل منو خلق کردی آخه؟؟ ها؟؟؟131313

دلم می خواد زندگیم تو همین نقطه تموم شه131313

[تصویر:  nasimhayat.png]
(1391 تير 25، 22:22)ammar نوشته است: من زارا رو مثل خواهرم دوستش دارم.
حمیدخان رو مثل برادرم دوستش دارم.

کاش میتونستم به خودشون بگم

این 2 نفر تو همین چند روز ابتدایی اشنایی مهرشون واقعا به دلم نشسته
براشون ارزوی سلامتی و پاکی میکنم

امیدوارم هر جایی که هستند خدا پشت و پناهشون باشه

عزیز دلمی دل انگیز
دل به دل راه دارهKhansariha (18)
قربونت برم من
دیگه بیشتر از این خجالتمون نده1276746pa51mbeg8j




طاقت بیار رفیق....داریم میرسیم
(1391 تير 25، 23:07)مریم .. نوشته است: یه زمانی تا دلم می گرفت اولین گزینه م برا سبک شدن این تاپیک بود،اما الان

قدرت توضیح دادنم ندارم......فقط دارم دق می کنم....دیروز و امروز از بدترین روزای عمرم بودن

خدایااااااااااااااااااااااااااا چرا؟؟؟ چرا آدم بیخودی مثل منو خلق کردی آخه؟؟ ها؟؟؟

دلم می خواد زندگیم تو همین نقطه تموم شه

چرا آخه؟

مگه چی شده؟
اگه نمیدونید چرا ، مطمئن باشید کار شیطونه، این نا امیدی رو شیطون انداخته تو دلتون،بهش توجه نکنید ،زود برطرف میشه

  [تصویر:  final%204.png]
 
[تصویر:  05_blue.png]

میگم نمیدونم حرفی که میخوام بزنم درددله یا نه
ولی گفتم اینجا بنویسم


دقت کردید تا آدم از خودش یه تعریفی میکنه یا مثلا یه ویژگی خوبشو برای بقیه به زبون میاره به هفته نمیکشه اون خصلت رو از دست میده
من هزار بار برا خودم پیش اومده
تا در مورد یه چیز خوب از خودم تعریف کردم خیلی زود اون چیز رو از دست دادم

تو همین کانون چند هفته پیش دو سه نفر احساس کردم دارن از خودشون تعریف میکنن،خیلی براشون نگران شدم گفتم نکنه اینا هم مثل من این خصلتایی که دارن میگن رو از دست بدن

یعنی پنج شیش روز نگذشته بود که دیدم اون دو تا دوستمون دقیقا ۱۸۰ درجه تغییر کردن

میگم هیچ وقت از خودتون تعریف نکنید

من که خودم به شخصه میترسم از خودم تعریف کنم

یا یه چیز دیگه اونم اینکه

اگه برنامه ای دارین هیچ وقت در موردش با کسی صحبت نکنید،نمیدونم دلیلش چیه ولی تا در مورد برنامه هام با کسی حرف میزنم هیچ کدوم از برنامه هامو انجام نمیدم
به نظرم هر چی چراغ خاموش تر حرکت کنیم خیلی بهتره


میخوام نظرتون رو بدونم
با نظرم موافقید؟
اگه آره یه تشکر بزنید برا این پستم

  [تصویر:  final%204.png]
 
[تصویر:  05_blue.png]
(1391 تير 25، 21:22)Hossein422 نوشته است: میگم این بابا مامانا هم حرف حرف خودشونه هاااا

یه کار از آدم میخوان کلی عجله و بدو بدو میکنن به آدم

ولی خدا نکنه یه چیز کوچیک ازشون بخوای

هزار بهونه میارن،هی این دست اون دست میکنن،جونه آدمو به لبش میرسونن

حالا مامانه یه کم بهتره ولی بابائه به هیچ صراطی مستقیم نیست

کاری هم نمیشه کرد


خدایا غلط کردم

زود قضاوت کردم

خیلی ام دوسشون دارم

واقعا نمیتونستن

الان که فهمیدن میتونن خواستمو بر آورده کنن به ساعت نشده برام انجامش دادن






بچه ها ببخشید من زیاد پست میزنم

  [تصویر:  final%204.png]
 
[تصویر:  05_blue.png]
کی میشه من دستم به دهنم برسه و بتونم خرج خودمو در بیارم که واسه رفع حاجاتم جز به خدا رو نزنم
خدایی که با اینکه منّتش همیشه رو سر آدمه ، ولی بی حساب و بی منّت میبخشه
بر خلاف به اصطلاح آدم ها که واسه هر کار کوچیک و بزرگی که میخوان بکنن هزار منّت به سرت میذارن!

چو حافظ در قناعت کوش و از دنیای دون بگذر
که یک جو منّت دونان دو صد من زر نمی ارزد!

فَوَعِزَّتِكَ مَا أَجِدُ لِذُنُوبِی سِوَاكَ غَافِراً وَ لاَ أَرَى لِكَسْرِی غَیْرَكَ جَابِراً

به عزتت سوگند براى گناهانم جز تو آمرزنده اى نيابم و براى شکستگيم جز تو شکسته بندى نبينم
(بخشی از مناجات التّائبین مناجات خمس عشره)


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان