درد دل های شما

**K_1** · 1399 آذر 26، 11:20

به به .. چه عالی
در چنین هوایی اتفاق عجیبی میفته .. دل همزمان هم میگیره هم باز میشه
خدا رو شکر

**شادن** · 1399 آذر 26، 12:47

آقا اجازه نمیدن من بیام اردبیل شما بیای جنوب؟
من عاااشق سرمام

**یاقوت** · 1399 آذر 26، 12:56

(1399 آذر 26، 12:47)شادن نوشته است: آقا اجازه نمیدن من بیام اردبیل شما بیای جنوب؟
من عاااشق سرمام

کجا بودی شادن بانو؟؟؟؟ Khansariha (89)

منم عاشق گرمام Khansariha (69)

خب من برم چمدونم و جمع کنم سفری در پیش است

**شادن** · 1399 آذر 26، 14:36

نقل قول: منم عاشق گرمام

واقعا؟ ی روز تابستونی بمونی تو هوای شرجی و دمای ۴۰ درجه از گفته‌ات پشیمون میشی خواهر 4chsmu1

**افرا** · 1399 آذر 26، 19:43

یادمه یه روز خیلی سرد بود که داشتم میرفتم بیمارستان روان.

همیشه قبلش انگار به روحم کش و قوس میدادم که انعطافش زیاد باشه . چون باید پامو میذاشتم بین بیمارایی که هر لحظه ممکنه از کنترل خارج

بشن!

وایسادم جلوی دوربین زنگ رو زدم که نگهبان درو باز کنه.

باید چنتا مریض رو بررسی میکردم ...

از شانسم اون روز دست روی هر کسی میذاشتم قبلش مشکل اعتیاد داشت!

یعنی میشه گفت که مشکل اصلیش اعتیاد بود.

اعتیاد افسردگی و خودکشی.

اونجا پنجره ها حفاظ داشتن. پرده هم نداشتن افتاب صاف میخورد داخل!

نه گوشی موبایل.

حتی آینه هم نبود چون شیشه خطرناکه اونجا!

سه تا مریضا هرسه لیسانس بودن!

به خاطر افسردگی و داروها خیلی آروم راه میرفتن.

کلی برام تعریف میکردن که چی شد به اینجا رسیدن.

یکیشون رو خیلی خوب یادمه...

تعریف میکرد دلم میخواست ترک کنم.

میگفت یه شب که روم نشد برم خونه ، بیرون جلوی ذغالای اتیش نشسته بودم و گریه میکردم اشکام میریخت رو ذغال بخار میشد.

با دوس دخترش مواد میزدن... اون شیشه میزده ولی این چیزای سبکتر....

هرنوع ماده ی مخدری رو میشناخت.

برام توضیح میداد.

نقاش خیلی خوبی هم بود...

کتابچه ی خودشو که در مورد اعتیاد بود رو هدیه داد بهم. هنوزم دارمش.

امروز یه دفه یادش افتادم.

بلایی که منم سر خودم داشتم میاوردم دست کمی ازون مواد نداشت.

افسردگی شدید.خودکشی....

ولی یه جایی ادم باید بیاد بیرون.

شاید فرصت دیگه ایی نباشه....

عادت کرده بودم که فکر کنم یه روزی میتونم ترک کنم!

امروز فردا کردن ها یه عمر از زندگیم رو هدر داد.

امروز خوش میگذرونم حالا فردا یه کاریش میکنم!

این همه کثیف بودم یه امروزم روش!

نه....

این رسمش نیست....

خدایا کمکمون کن بهترینه خودمون باشیم.

اینم اهنگی که هروقت گوشش میکنم کلی صلوات میفرستم به خاطر غم قشنگی که داره.

**شادن** · 1399 آذر 26، 20:06

این آهنگ چه کرد با دل ما ..

یاد غروبای هویزه و شلمچه و جمع خوب بچه‌هامون بخیر..
یاد اسفند و سفر به منطقه..
یاد خوده خوبم بخیر تو چه فضایی بودم چقدر دور بودم از هرآنچه که امروز بخاطرش اینجام...

~~CHAKAVAK~~

ما به داغ خ.ا ها نشستیم و هنوز/چشم شهوت همچنان چشمک پرانی می کند Hanghead

**Alireza98**

سلام دوستای عزیزم
روحی داغونم غصه دارم از خودم بدم میاد
زندگیم رو خراب تر کردم ...
فقط میتونم همینو بگم ... Hanghead

برام دعا کنید این روزام خیلی داره سخت میگذره
Sham

لعنت به من .... khodahafez

کی تموم میشم .... .

**مهدوی**

(1399 آذر 26، 21:34)Alireza98 نوشته است: سلام دوستای عزیزم
روحی داغونم غصه دارم از خودم بدم میاد
زندگیم رو خراب تر کردم ...
فقط میتونم همینو بگم ...
برام دعا کنید این روزام خیلی داره سخت میگذره

لعنت به من ....
کی تموم میشم .... .

سلام علیرضا جان balloons

خوبی داداش عزیز؟

خخخخببب راستش Hanghead

بهت حق میدم
زندگی سخته Hanghead

ظالمانه ست Hanghead

داغون و به هم ریخته ست Hanghead

ولی

میدونی چیه؟
مگه ما چند بار زندگی میکنیم؟ 128fs318181

چند بار جوون میشیم؟
اگه تموم بشیم به کجا میرسیم؟

دنیا همینه
برای دوندگی خلق شده 128fs318181

تموم بشه که دیگه فرصتی نمیمونه برامون 128fs318181

الآن بشین و آروم‌ باش
یه کم به خودت استراحت بده 128fs318181

ریکاوری کن و بعد به راهت ادامه بده Khansariha (69)

چرا باید تموم بشی وقتی که هنوز کلی راه نرفته داری؟ Khansariha (45)

الآن فقط استراحت کن 128fs318181

بعد از اون دوباره پاشو و بجنگ Khansariha (69)

حتماً؛ کلی برات دعا میکنیم 128fs318181

*مراقب وضعیت تصویر باش که برات اتفاق نیفته* Khansariha (18)

**Alireza98** · 1399 آذر 26، 22:29

به کی بگم من این زندگی رو نمیخوواام Tears

**Alireza98**

فقط اشک و اشک و غصه .....

فرصتای که تا الان به باد دادم ، یکی دیگه هم بهشون تقریبا داره اضافه میشه یا شایدم شده

گزیده شدن هزارباره از یه جا و بازم فراموشی و درس نگرفتن و تکرار

آخه تا کی تا کجا میخوام فرصت از دست بدم
آخه من دیگه چه موجودی هستم

زنده بودنم داره بهم میفهمونه که آدم بشو نیستم
آخ که چه قشنگ گفته خودکرده را تدبیر نیست... 809197ps94ijjhwg

**مهدوی**

(1399 آذر 26، 22:29)Alireza98 نوشته است: به کی بگم من این زندگی رو نمیخوواام

مگه دست خودتههه؟ Swear1

پاشو زندگی کن 128fs318181

به مشکلات بخند و آروم حلشون کن 49-2

تهش بیکار میشیم!
یا اصلاً خدایی نکرده به یه بیماری مبتلا میشیم
یا خیلی از چیزایی که داری رو الآن نداشتی

ما همه لایق چیزای خیلی بهتر هستیم
ولی مگه همینجوری به دست میان؟

تا جونت رو به لبت نرسونن که حاصل نمیشن

سخته خیلی
ولی الآن همه دنیا رو با تمام مشکلات و خرابی ها و بدیهاش بذار کنار
همه چیز
شده بمب اتم دستت باشه و بخوایی غیر فعالش کنی که همه رو نابود نکنه هم ولش کن!
استراحت کن و همه چیز رو از ذهنت بیرون کن تا آروم بگیری

با این وضعیت نه مشکل حل میشه نه تو راحت میشی

این زندگی با همه وحشی بازیاش باید رام بشه!
وگرنه بازنده خودت میشی
اگه هم بخوایی همینجوری بگی این زندگی رو نمیخوام، همین زندگی بیشتر لهت میکنه

الآن سعی کن آرامش خودتو به دست بیاری
هرچند به اندازه یه ذره
بعد مثل مرد پاشو و زندگی رو تصاحب کن
چون اساساً برای خودته Khansariha (18)

**Alireza98** · 1399 آذر 26، 23:01

(1399 آذر 26، 22:53)مهدوی نوشته است:
(1399 آذر 26، 22:29)Alireza98 نوشته است: به کی بگم من این زندگی رو نمیخوواام

مگه دست خودتههه؟

پاشو زندگی کن
به مشکلات بخند و آروم حلشون کن
تهش بیکار میشیم!
یا اصلاً خدایی نکرده به یه بیماری مبتلا میشیم
یا خیلی از چیزایی که داری رو الآن نداشتی

ما همه لایق چیزای خیلی بهتر هستیم
ولی مگه همینجوری به دست میان؟
تا جونت رو به لبت نرسونن که حاصل نمیشن

سخته خیلی
ولی الآن همه دنیا رو با تمام مشکلات و خرابی ها و بدیهاش بذار کنار
همه چیز
شده بمب اتم دستت باشه و بخوایی غیر فعالش کنی که همه رو نابود کنه هم ولش کن!
استراحت کن و همه چیز رو از ذهنت بیرون کن تا آروم بگیری

با این وضعیت نه مشکل حل میشه نه تو راحت میشی

این زندگی با همه وحشی بازیاش باید رام بشه!
وگرنه بازنده خودت میشی
اگه هم بخوایی همینجوری بگی این زندگی رو نمیخوام، همین زندگی بیشتر لهت میکنه

الآن سعی کن آرامش خودتو به دست بیاری
هرچند به اندازه یه ذره
بعد مثل مرد پاشو و زندگی رو تصاحب کن
چون اساساً برای خودته

دمت گرم رفیق ، حرفات یه‌کم فکرم رو تغییر داد
،،،، فعلا باید قضیه رو کامل بزارم کنار ، هرچند که نمیشه ... از آینده بهش نگاه کنم خیلی هم بزرگ نیست .... هنوز راه هست ... .بازم شاید فرصت ویش بیاد هرجند که از خودم ناامیدم.... چاره ای ندارم .... برم ببینم باچی میتونم سرگرم بشم Hanghead

**یاقوت**

سخت ترین کار دنیا اینه ک ب بیخودی ترین آدم دنیا احترام بذاری ،چون ازت بزرگتره .
لعنت ب روزی ک دیدمش : )
----------
چقدر خسته م : )
فقط ۴روز تا این پاییز تموم بشه ،خدایا زود تموم بشه : (

Typing.....

.

**یاقوت** · 1399 آذر 27، 1:15

از دیشب این تاپیک و باز میکنم مینویسم پاک میکنم ،پیش نویس ذخیره میکنم .کمی میفرستم کمی نمیفرستم .
از دیشب همش نوشتم بعد ضربدرو زدم تاپیک رفته .
ی چیزی تو دلمه داره منفجرم میکنه ، نمیتونم ب کسی بگم ، رفتم واتساپ نتونستم بگم ،رفتم تلگرام نتونستم بگم ،اومدم کانون نتونستم بگم ،زنگ زدم نتونستم بگم ، نوشتم نتونستم ادامه بدم ......
دلم داره میترکه .
تو تاریکی محض نشستم و انقدری ناآرومم ک ن میتونم بشینم ن بخوابم ن بلند شم برم راه برم .
انقدری بیقرار و آشفته م ک نمیدونم چیکار کنم .
چرا اینطوری شد؟!